گروه بینالملل مشرق - فراخواندن سفرای سعودی، امارات و بحرین از قطر تصمیمی با ریسکی بسیار بالا بود و هم چنین حکایت از جهتگیری جدی این کشورها به رهبری عربستان سعودی مبنی بر تسلیمکردن قطر و واداشتن این کشور به اطاعت تام از رهبری شورای همکاری (عربستان) داشت. عربستان برای اینکه بر جدیت این اقدام خود تاکید کند، فهرستی منتشر کرد که متمم فراخواندن سفرا از قطر به شمار میرفت. در فهرست مذکور اسامی گروهکهای القاعده، جبههالنصره، داعش، حزبالله عربستان، اخوانالمسلمین و گروه الحوثی به عنوان گروههای تروریستی معرفی شدند.
قطر از زمانی که این سه کشور سفرایشان را فرا خواندند اعلام کرد این حرکت مربوط به اختلافاتی خارج از حوزه خلیجفارس میشود و با این سخن به طرز آشکار به پشتیبانی مطلقش از گروه اخوانالمسلمین مصر در مقابل انقلاب نظامی مورد حمایت عربستان و امارات اشاره نمود؛ دو کشوری که همراه با بحرین، قطر را متهم به تخطی از قوانین شورای همکاری خلیج فارس از جمله عدم دخالت در کشورهای دیگر متهم میکنند. بنابر مقدمهای که گذشت، با این تصمیمات، خود عربستان نیز در دام تناقضات آشکاری گرفتار میشود؛ زیرا این کشور در رفتار خود به وضوح ناقض ادعاهای خود بوده است که به عنوان نمونه به چند مورد از آن اشاره شده است:
عربستان به شکلی آشکار در امور داخلی سوریه وارد شد و جهت براندازی حکومت قانونی بشار اسد نقشی بسیار پررنگ در پشتیبانی از گروههای تروریستی بازی نمود. ریاض تمام تلاش خود در لیبی را به کار برد و در سقوط نظام معمر قذافی با کشورهای اروپایی همراه شد. عربستان تنها دولتی است که یک پناهگاه امن برای رئیس جمهور مخلوع تونس "زین العابدین بن علی" در داخل مملکت خود فراهم کرد و علیرغم درخواستهای مکرر حکومت جدید تونس، از تحویل وی خودداری کرد و علاوه بر آن به تغذیه تفکر وهابیت در تونس پرداخت و هیچ کمبودی برای مریدانش باقی نگذاشت. سعودیها پنهان و یا آشکار در امور یمن دخالت کردند و برای باقیماندن مردم این کشور تحت فرمان خودش، بر طبل قبیلهای و فرقهگرایی کوبیدند و به تطمیع شیوخ قبایل پرداخت.
عربستان همچنین آشکارا به دخالت در امور عراق پرداخت تا جائی که نخستوزیر این کشور نوری المالکی، عربستان و قطر را اعلامکنندگان جنگ علیه عراق خواند و آنها را مسؤول بحران فعلی این کشور دانست. ریاض لبنان را نیز از دخالتهای خود بینصیب نگذاشت و دخالتش تا حد تشکیل حکومت در این کشور و ایجاد وابستگیهای سیاسی پیش رفت. دخالت سعودی در بحرین به سرکوب تظاهرات مخالفان این کشور و ارسال نیروهای موسوم به سپر جزیره کشیده شد؛ با این بهانه که خود بحرین از ریاض این درخواست را نموده است. سعودیها همچنین به مخالفان دولت مصر در براندازی محمد مرسی کمک بسیاری کرد به نحوی که سفیر سابق قطر در سازمان ملل متحد اعتراف نمود عربستان و امارات میلیاردها دلار برای پشتیبانی از السیسی هزینه کردند.
از همه این تحولات و دخالتها نتیجه میگیریم که قطر تنها عضو شورای همکاری نیست که به ادعای عربستان و اعضای دیگر در امور کشور دیگری دخالت کرده است. همه در این دایره گرفتارند و طبیعتا حجم این درگیریها در میان دولتها متفاوت است و این امر بستگی به منافع پشتپرده، حجم فشارهای دولتهای بزرگ بر آن دولت خاص به عنوان بازیگر اصلی میدانهای کشتار عربی – عربی دارد. البته این حرکت کشورهای عضو شورای همکاری در مورد قطر دلایلی دیگری هم داشت از جمله اصرار قطر مبنی بر باقی ماندن قرضاوی به عنوان امام جماعت مسجد عمر بن عبدالعزیز و نیز عدم خاموش کردن شبکه الجزیره در انتقادهای تندش از عربستان و برخی دیگر از کشورهای حوزه خلیج فارس.
با بازگشتی دوباره به تصمیمی که عربستان در خصوص مجرمیت و تروریستبودن اخوانالمسلمین صادر کرده باید گفت اعلام این تصمیم نسبت به تصمیمات قبلی به مراتب برای تمام تحلیلگران و ناظران تکاندهندهتر بود. اتخاذ این موضع و اعلام سریع آن به شکل کنونی، به تحرکات آینده سعودیها اشاره دارد و انتظار میرود تا حد اعلام دولت قطر به عنوان دولت حامی تروریسم پیش برود، زیرا بر اساس منطق، هر کسی که از تروریسم حمایت کند خود تروریست است و از آنجایی که قطر انواع پشتیبانیهای مادی و رسانهای برای اخوان به شکل عام و برای اخوانالمسلمین به شکل خاص را به کار گرفته در لیست دولتهای حامی تروریسم سعودی قرار خواهد گرفت.
عربستان در این رویکرد جدی است و هیچ وساطتی را در این مورد نمیپذیرد و از دولتهای عربی متعددی همچون کویت، اردن و الجزائر خواسته در موضع بحران فعلیاش با قطر دخالت نکنند.
وضعیت فعلی سه احتمال را در پیش رو دارد:
1- انقلاب با حمایت ارتش مصر با وجود تمام سرکوبهای که در مورد طرفداران مرسی انجام میشود با شکست مواجه شود به ویژه اینکه شهروندان مصری در اوضاع اقتصادی سختی به سر میبرند و کورسوی امیدشان نسبت به انقلاب جدید به حقیقت نپیوسته است. در مواجهه با این گردش سریع که پیشقراول آن قطر و شبکه الجزیره است انقلابیون کنونی چارهای جز طلب کمک از دو هم پیمان مسلم خود یعنی عربستان و امارات ندارند تا قبل از اینکه امور پیچیدهتر شود و حکومت نظامی نوپایی که در آستانه انتخابات است سرنگون شود، این دو کشور جلوی دخالتهای قطر را بگیرند و الجزیره را ساکت کنند؛ اگر این کشورها موفق شوند قطر را مجبور به اطاعت کنند، راه برای دیگر دولتهای عربی جهت به حاشیه راندن اخوان باز میشود و پس از آن اخوانالمسلیمن مصر نیز چارهای جز قبول واقعیت و تن در دادن به انقلاب نظامی و شروط آن ندارند.
2- دیدارهای جان کری از دولتهای مختلف منطقه حاکی از این مسئله است که ایالات متحده نسبت به درخواست اسراییل مبنی بر به رسمیت شناختن آن به عنوان یک دولت یهودی از سوی اعراب و فلسطینیها بی توجه نیست و برای تسهیل این ماموریت سیاسی باید به نحوی از جنبش حماس در نوار غزه خلاص شود و این خلاصی از راه برداشتن پوشش شرعی این حرکت و قطع تمام پشتیبانیهای مادی و رسانهای آن از سوی دولت قطر صورت خواهد گرفت، شرایط فعلی منطقه اجرای مرحله به مرحله این نقشه را نشان میدهد به خصوص اینکه رهبران نظامی مصر تمام خصومت خود را در مورد این جنبش به کار بردهاند. و از آنجایی که حماس یک حرکت اخوانی به شمار میرود از سوی عربستان و امارات به عنوان جنبشهای تروریستی معرفی خواهد شد. همانگونه که نظر رهبران انقلاب مصر نیزهمین است و در نتیجه زمانی که جنبش حماس پشتیانی قطر را از دست داد و در قبضه دو حصار اسراییل و مصر به دام افتاد به زانو در آوردن آن – از نظر طراحان نقشه- آسان خواهد شد. همه اینها حاکی از این است که منطقه در آستانه مرحله سخت و پیچیدهای به سر میبرد که مشتهای آهنین رهبران و ملتهای آن برای مقابله با طرحهای آمریکایی – اسراییلی را میطلبد.
3- واگذاری حکومت از سوی "شیخ حمد بن خلیفه" به پسرش "شیخ تمیم" چه بسا بدین معنی باشد که قطر به دنبال سیاست جدیدی مغایر با قبل باشد سیاستی که دیگر پشتیبانی از اخوان در ان گنجانده نشده باشد، زیرا قطر به لطف دلارهای نفتی و هزینهکردن میلیاردها دلار بویژه در تحولات سوریه، به جایگاه بازیگران منطقهای بزرگ رسیده به نحوی که بر نقش عربستان و مصر سایه افکنده است، اما شیخ تمیم به دلیل ترس از به خطر افتادن قدرت، شهرت و جایگاه منطقهایش نمیتواند ابعاد مختلف سیاست جدید خود را آشکار نماید؛ لذا در برابر فشارهایی که بر وی وارد میشود ممکن است با ریاض در مقابله جبهه مخالف متحد شود و به شورای همکاری بازگردد و بدینوسیله از میدان پشتیبانی اخوان خارج شود و آبروی خود را حفظ کند؛ قطر در حال حاضر در طوفانی قرار گرفته که تمام ناظران منتظر عکسالعمل آن هستند؛ آیا تسلیم این طوفان خواهد شد یا همچنان مقاوم خواهد ایستاد.
از جمله جدیدترین واکنشهای مقامات قطری به این اقدام عربستان و همپیماناش اظهارات وزیر خارجه این کشور در لندن است. "خالد بن محمد العطیه" عنوان داشته است : استقلال سیاست خارجی قطر غیرقابل مذاکره است، دولت قطر سیاست خارجی مستقل خود را دنبال خواهد کرد و دنبالهرو محور وابسته رایج در خاورمیانه نخواهد شد. عطیه افزود حرکت اخیر عربستان، بحرین و امارات در مورد ما هیچ ارتباطی به امینت داخلی اعضای شورای همکاری ندارد و قبل از هر چیز به تمایز آشکار آراء در مسائل بینالمللی باز میگردد، ما از این اظهارات و حرکات متأسفیم، اما این حق ماست که نظر ویژه، دیدگاه ویژه و تصیمهای خاص خود را داشته باشیم. ما تصمیم گرفتهایم که در حاشیه تاریخ نباشیم و نقشی پررنگ در امور جهانی و ارتباط با کشورهای دیگر داشته باشیم.
همزمان با این تحولات، منابع یمنی از سفر قریبالوقوع چند تن از رهبران اخوان یمن به قطر جهت اعلام همبستگی با این کشور خبر دادند، منابع خبری احتمال میدهند هیأت یمنی متشکل از رئیس حزب اصلاح "محمد الیدومی"، یکی دیگر از رهبران فعال این حزب به نام "محمد قحطان"، حمید الاحمر و برادرش صادق از حامیان اصلی سلفیهای یمن باشد. برخی منابع معتقدند که اخوان سعی دارد از فرصت پیش آمده نهایت استفاده را کرده و قطر را از محیط پیرامونش و شورای همکاری جدا نماید و بودجههای کلان مالی برای خود دریافت کند؛ به ویژه اینکه در مصر با شکست سختی روبرو شده است.