روزنامه ابتکار
- تشویق دولت و وزارت علوم برای پیگیری پرونده بورسیهها
روزنامه ابتکار تیتر اول خود را به بحث بورسیه ها اختصاص داده است و در تیتر اول خود آورده است، "پرونده استیضاح بسته شد، نه بورسیهها".
ابتکار در ادامه با قبول کردن قانونی بودن بورسیهها در دولتهای قبلی از دهان نماینده مجلس، به قانون و دستورالعمل بورس اشکال میگیرد و میگوید: جواد هروي، نماينده مجلس نيز در گفت وگو با پيام نو، با بيان اين که مخالفان دولت اين موضوع را مطرح ميکنند که اعطاي بورسيههاي دولت احمدي نژاد بر اساس يک دستورالعمل جديد اعمال شده اند و بنابراين قانوني هستند،گفته است: «جريان بورسيهها اگر بر اساس يک مقررات جديد هم باشد اين مقررات يک قاعده ناعادلانه بوده است. ما که نميتوانيم بياييم هر قانوني که دلمان خواست را بگذاريم و بعد بگوييم کارمان قانوني است. قانون بايد ضامن عدالت و انصاف باشد. وضع قوانين و مقرراتي که عدالت را از بين ببرد هم خودش يک نوع بي قانوني و بي عدالتي است.
ابتکار همچنین نقش اصلی سرپرست و وزیر آتی وزارت علوم را پیگیری پرونده بورسیه های دولت قبل معرفی میکند و می نویسد: پرونده بورسيهها به رغم عدم اعتماد مجلس به وزير علوم کماکان باز خواهد ماند! اين خلاصه خواسته بسياري از منتقدان استيضاح فرجي دانا و بسياري از شهرونداني است که اين موضوع را از بدو افشاي اطلاعات اوليه اين بورسيههاي غيرقانوني دنبال ميکنند » و در همین راستا پیگیری آن را وظیفه اصلی محمد علی نجفی ، سرپرست جدید وزارت علوم می دانند «صريح اين که ماجراي استيضاح تمام شده اما پرونده بورسيهها بسته نشده و اتفاقا حال که دولت هزينه سنگيني پرداخته و طرف مقابل نيز خود را مبرا ميداند و به ديگران نسبت ميدهد وقت آن است که سرپرست جديد وزارت علوم در سه ماهي که فرصت دارد به اين موضوع رسيدگي کند و آن را به عنوان ميراثي براي وزير آتي بر جاي نگذارد و اگر ادامه يافت گزينه وزارت چه سرپرست کنوني باشد چه ديگري بر آن تاکيد ورزد.
- عدم توجه به فراکسیون اصولگرایان و پررنگ کردن نقش جبهه پایداری
این روزنامه بدون اشاره به شکاف در فراکسیون رهروان و اکثریت شدن فراکسیون اصولگرایان، با حذف فراکسیون اصولگرایان، مدیریت احزاب رهپویان و ایثارگران را در دستان پایداری معرفی میکند و مینویسد:
"اتفاق روز چهارشنبه نشان داد که هدايت مجلس نه در دست فراکسيون رهروان، که به دست جبهه پايداري است. در گذشته فراکسيون رهپويان و ايثارگران تمايل بيشتري به رهروان داشتند. اما روز چهارشنبه آشکار شد که اين دو متمايل به جبهه پايداري هستند و در بزنگاه ها، به اشاره آنان عمل ميکنند و برخلاف گمانهزنيها، جبهه پايداري در همسوسازي بخشي از بدنه اصولگرايان سنتي بسيار موفق عمل کرده و بيشتر مخالفت يا موافقت چهرههاي شاخص مجلس، نشانگر ترکيب نهايي آرا بود. بر همين اساس بسياري گمان ميکردند که مخالفت دکتر علي لاريجاني، رياست محترم مجلس، با استيضاح فرجي دانا (که در آن روز به وضوح پيدا بود) ميتواند اکثريت اصولگرايان مجلس را با خود همراه سازد و طرح استيضاح با رأي اکثريتِ مخالف، شکست بخورد و جبهه پايداري ناکام بماند » و «آنچنان که آقاي نادران اذعان داشته که حذف فرجي دانا قدم اول استيضاح کنندهها ميباشد، بايد منتظر سونامي بعدي اينان بود و پايداريها با اين مهندسي توان تشکيلاتي خود را به رخ کشيده و نشان دادند که ميتوانند در هنگام ضرورت با پيش انداختن چهرههاي اصلي رهپويان و ايثارگران و با عقب نشستن تاکتيکي خويش صحنه را به بهترين شيوه مديريت کنند. و درس مهم استيضاح وزير علوم براي دولت اين است که صرف انرژي براي بازيگران صحنه، هدر دادن منابع است.
دولت به جاي تمرکز بر بازيگران ميبايست مساعي خويش را صرف اداره ميدان بازي کند، زيرا هر جا و هر زمان که وقت و انرژي را خرج بازيگران نموده است مغلوب صحنه بازي شده است. اين در حاليست که به جاي بازيگران ميبايست فرمان ميدان را به دست گيرد و خود روند بازي را مديريت نمايد.
ابتکار همچنین در یادداشت خود با تیتر "فروغ دوباره پایداری" می نویسد: « شواهد حاکي از اين بود که جبهه پايداري با برنامه اي از پيش تعيين شده جلوي اعضاي اصلي خود را گرفته است و اجازه حضور پشت تريبون به آنها نداده است. و دولت و اصلاح طلبان اگر به دنبال اثرگذاري خود در جامعه هستند، بايد بتوانند در انتخابات مجلس آينده از سد پايداري بگذرند و اگر چه اين گروه همچنان در قامت يک رقيب براي اصولگرايان نيز خود را نشان خواهد داد.
روزنامه شرق
- مظلوم نمایی برای دولت و اصلاحطلبان و حمله به رسانه ملی
روزنامه شرق به مانند دیگر رسانههای زنجیرهای اصلاحطلب، تیتر اول خود را متأثر از اظهارات رییس جمهور درباره رسانه ملی اختصاص داده است و نوشته: "رسانه ملی خدمات دولت را برای مردم بیان نمیکند"، این روزنامه همچنین در کنار این مطلب، تیتر دیگری از مصاحبه با "عبدالله رمضانزاده" محکوم فتنه 88 انتخاب کرده و نوشته است: "اصلاحطلبان ابزار ارتباط با مردم ندارند".
این روزنامه در توضیح تیتر خود و با انتخاب قسمت هایی از اظهارات روحانی، نوشت: متاسفانه خدمات دولت
برای مردم بیان نمیشود و این بر خلاف تاکید امام راحل است. امام راحل همواره تاکید
میکردند که دولت باید خدماتش را به مردم بگوید و رسانهها باید خدمات دولت را برای
مردم تشریح کنند. اما درباره اینکه چرا نمیگذارند همه خدمات دولت برای مردم تبیین
شود، به موقع سخن خواهم گفت.» و سپس از سخن یونسی استفاده کرده است که علی یونسی، دستیار
ویژه رییسجمهوری گفته بود: «صداوسیما رسانه اپوزیسیون دولت شده است.» همچنین محمدباقر
نوبخت سخنگوی دولت، مصطفی پورمحمدی وزیر دادگستری و عبدالرضا رحمانیفضلی وزیر کشور
هم از عملکرد صداوسیما نسبت به دولت انتقاد کرده بودند.
- اصلاحطلبان ابزار ارتباط با مردم ندارند
گفت وگوی رمضانزاده با "مهسا امرآبادی" خبرنگار و محکوم فتنه 88، از دیگر تولیدات شرق برای مظلوم نمایی اصلاح طلبان در دوران هشت ساله اصلاحات است که مهم ترین محورهای مصاحبه در ادامه میآید.
در مورد انتخابات سال 84، اگر به نگرشسنجی ایرانیان در مورد اینکه چرا اتفاق سال
84 افتاد نگاه کرده باشید، متوجه میشوید که یکی از مشکلات جامعه ما عدم اعتماد است.
در انتخابات سال 84، یک اتفاق خیلی جدی افتاد. یک نفر به اسم آقای دکتر معین برای کشور
برنامه اقتصادی درازمدت ارایه کرد. دو نفر با شعار اینکه ما مشکلات شما را فردا حل
خواهیم کرد، آمدند. آقای رفسنجانی هم در سال 84 هیچ برنامه اقتصادی ارایه نکردند. بنابراین
شاخصهای اقتصادی را عملا نمیتوان معیار قضاوت مردم در سال 84 قرار داد. اما میتوان
بنا را روی اعتماد و عدم اعتماد گذاشت که به نظر من مردم در سال 84 به هیچکس اعتماد
نکردند اما به کسی که قول بهبود کوتاهمدت اوضاع را داد، رای دادند. توجه هم نکردند
کسی که قول درست کردن اقتصاد ایران در عرض ششماه را میدهد، خلاف واقع میگوید و این
عدم توجه مشکلات هشت سال گذشته را رقم زد.
در سال 84 اصولگرایان توانستند رابطه بین مردم و اصلاحطلبان را قطع کنند و اصلاحطلبان هم نتوانستند پیام خود را درباره اینکه چه اتفاقی در کشور در حال وقوع است به مردم برسانند. این دقیقا جایی است که ما دوباره کمبود شاخصهای سیاسی را میبینیم.... » و « ؟ اصلاحطلبان زبان مردم را میفهمیدند و میتوانستند به این زبان صحبت کنند. کمااینکه زمانی که «صبح امروز» چاپ میشد، 800 هزارنفر آن را میخریدند. اگر ابزار وجود داشت، میشد که با مردم صحبت کرد. نمونه دیگر قصه گوشتهای آلوده بود که توسط صداوسیما مطرح شد و ممکن بود باعث تعطیلی کل صنعت مصنوعات گوشتی کشور شود.
در جلسه سخنگویی دولت، روزنامه جامجم را در دست گرفتم و اعتراض کردم. در مقابل،
چند برنامه تلویزیونی علیه دولت پخش کردند. پیامرسانی جزو ابزار است. الان هم همین
اتفاق در حال رخ دادن است. چند سایت در حال نوشتن مطلب علیه دولت هستند؟ پول این سایتها
از کجا میآید؟ ما ابزار برقراری ارتباط با مردم را نداشتیم همانطور که امروز هم نداریم.
به محض برقراری ارتباط، مردم رایشان را به سمت ما تغییر میدهند. هر وقت فضا عوض میشود،
رای مردم به سمت آنها تغییر میکند. » وهمچنین « یکی از دلایل فروش خدمت سربازی هم
جمعکردن نقدینگی بود. جمع کردن نقدینگی یکی از اهداف دولت آقای خاتمی بود و همچنین
از اهداف مهم اقتصادی. جمعآوری نقدینگی از اهداف بود و فروش سربازی و مکانیسمهای
دیگر از اقدامات در این جهت بود. برای خیلی از برنامههای اقتصادی دولت اصلاحات، عوامل
پشت پردهای هم وجود داشت که شاید بعدها آقای خاتمی در کتاب خاطرات خود ذکر کند
» و « نگرشسنجی ایرانیان نشان میدهد درصد
قابل توجهی از ایرانیان یکدیگر را دروغگو میدانند. نه به این معنی که واقعا دروغگو
هستند، تصور میکنند، دیگران اینگونه هستند. این چه معنی میدهد؟
یک انسان عوامفریب ادعا میکند که اقتصاد شما را ششماهه درست خواهم کرد. از آن طرف کارشناسان اقتصاد میگویند اصلاح اقتصاد ایران 20 سال زمان خواهد برد. اکثریت جامعه به هیچ یک از دو طرف اعتماد نمیکنند اما به چه کسی رای میدهند؟ به کسی که بعد از ششماه صحت یا کذب بودن حرفش مشخص میشود و نیازی به 20 سال انتظار نیست. درد جامعه ایران اینجاست. این مشکلی است که پوپولیستها میتوانند از آن استفاده کنند. مشکل در حوزه فرهنگی است. در کتاب «نوسازی ناتمام» آقای کاتوزیان، اصطلاح «جامعه کلنگی» آمده است. در هیچ جای دنیا ساختمان را بعد از 20 سال خراب نمیکنند. ما در ایران ساختمان 20 ساله را تخریب میکنیم. »
رمضان زاده همچنین در جواب به این سوال که اصلاحطلبان تا کجا حامی روحانی باقی
میمانند، میگوید: من باز هم تاکید میکنم که دفاع از روحانی به معنی تایید صحت همه
کارهای ایشان نیست. بحث بر سر این است که خواستهها از آقای روحانی چهچیزهایی است
و باید بر چهچیزهایی پافشاری کرد. باید مقدورات را دید و در نظر گرفت که رییسجمهوری
چقدر دستش برای انجام کار باز است.
من برای شما یکمثال میزنم؛ همینکه آقای عسگریآزاد نوشتهاند بیش از یکمیلیوننفر استخدام در دولت گذشته انجام شده را در نظر بگیرید، درحالیکه مطابق برنامه چهارم قرار بود حجم دولت کوچک شود. آیا میشود یکدفعه همه آنها را بیکار کرد؟ اگر فرض کنیم که این راه شدنی باشد، فکر میکنید عکسالعمل مجلس چه خواهد بود؟ یا همین بحث استیضاح وزیر علوم را ببینید! آقای فرجیدانا تصمیم گرفته بود جلوی بیقانونی را بگیرد و آرامش را به دانشگاهها برگرداند، آیا آقای روحانی باید وارد این تنش سیاسی - اقتصادی در کشور شود یا نه؟
اینها همه سوالهایی هستند که باید به آنها فکر کرد. میخواهم بگویم که تصمیمگیری برای آقای روحانی سخت است. بهبود شرایط کشور، نیازمند ریسکپذیری مدیران است. به این معنی که آنها باید نتیجه اعمال خود را بپذیرند و ما نیز بدانیم که امکان اشتباه از طرف آنها هم وجود دارد. مشکل دیگر آقای روحانی عدم تقویت مواضع ایشان توسط کابینه است! به نظر میرسد کابینه برای خود وظیفهای در دفاع از مواضع رییسجمهور نمیبیند، درحالیکه تمامی اعضای دولت باید خود را به دفاع از مواضع رییسجمهور متعهد و موظف بدانند و عمل کنند. مثلا آقای ربیعی باید بیاید و گزارشی را از آنچه بر تامین اجتماعی گذشته، بدهد تا معلوم شود سرچشمه فساد کجا بوده است! »
روزنامه آرمان
روزنامه آرمان نیز با انتخاب تصویر حسن روحانی و تیتر "گوش مردم تنها به
صدا و سیما نیست" به مانند دیگر رسانه های اصلاح طلب سخنان روحانی درباره رسانه ملی را مورد توجه قرار داده است، آرمان همچنین با انتخاب تیتر رنگی اظهارات علی مطهری درباره استیضاح وزیر علوم نوشته: "استیضاح کنندگان به هدف خود نرسیدند".
- استراتژی دولت، حضور پرقدرت در افکار عمومی
آرمان در یادداشت دیگری درباره افکار عمومی و نیاز دولت می نویسد: " دو موضوع حساسی که روحانی روی آن انگشت گذاشته بهطور مستقیم با موفقیت و ناکامی دولت در ارتباط است چراکه افکار عمومی از یکسو نیازمند دریافت واقعیات برای حفظ و تداوم همدلی و همراهی با دولت است و از سوی دیگر عدم عمل به وعدهها و مطالبه عمومی در باب حقوق شهروندی میتواند به سرخوردگی بدنه اجتماعی همراه دولت بینجامد و دولت با این اوصاف نیازمند جلوت در افکار عمومی است"
- چراغ سبز موتلفه به پایداری
آرمان نیز به مانند روزنامه ابتکار، به نقش جبهه پایداری در استیضاح اشاره کرده و به نوعی به دنبال پررنگ کردن نقش این گروه در مجلس دارد و با اسم آوردن از احمدی نژاد در کنار پایداری و منتسب نمودن نمایندگان این جبهه به حامیان احمدینژاد است و از سوی دیگر، به دنبال کمرنگ نمودن نقش فراکسیون اصولگرایی در استیضاح وزیر علوم است.
ممکن است علی لاریجانی و نزدیکانش پایداری را تندرو بخوانند ولی این فقط به حلقه نزدیکان لاریجانی، معدود نمایندگان اصلاحطلب و اندکی از نمایندگان مستقل محدود میشود که تعداد آنان روزبهروز کمتر شده است. اتفاقی که یک سال پیش از سوی نزدیکان لاریجانی پیشبینی شده ولی جدی گرفته نشد. آیا برکناری وزیر علوم آغاز معادلات جدید خواهد بود تا بهارستان احمدینژادیها دوباره بازگردد. جذب طیف خاکستری مجلس که قریب به اتفاق نمایندگان دوره اولی را تشکیل میدهند در مجلس و خارج از آن، چراغسبز جریانهای اصولگرایی همچون حزب موتلفه اسلامی به جبهه پایداری برای ادامه روند تخریبیشان، خبر خوبی در عرصه داخلی نمیتواند باشد.
- مشکل اصلی لاریجانی در مجلس
آرمان همچنین با بزرگ نمودن پایداری در مجلس، این مسئله را مشکل اصلی لاریجانی معرفی کرده و مینویسد: مشکل اصلی لاریجانی با جریان تندروی پایداری در صحن علنی به جذب چند نماینده خاکستری یا شکست در استیضاح وزیر علوم محدود نمیشود که بتوان همچون گذشته راحت از کنارش گذشت.
چراغ سبز جریانهای اصولگرایی مجلس به پایداری پس از برکناری وزیر علوم این هشدار را میدهد که این جریان فارغ از نداشتن پایگاه مردمی مستحکم به وحدت با اصولگرایان نزدیک شده و درحال برداشتن فاصلههای خود با این جناح است. حزب موتلفه اسلامی که پیشتر تقابل با دولت را در فحوای کلام و عملش بهکار گرفته بود از هفتهها قبل بهعنوان یکی از گزینههای متحد پشتپرده جبهه پایداری شناخته میشد که روز گذشته سخنان حمیدرضا ترقی و استقبال او از عملکرد پایداریها در صحن علنی پرده از این ماجرا برداشت. این عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی با بیان اینکه اصلاحطلبان بعد از استیضاح میخواهند جبهه پایداری بهعنوان عامل استیضاح معرفی شود را توطئهای برای اختلافافکنی در جبهه اصولگرایی دانست و ادعا کرد: اصلاحطلبان با متهم کردن جبهه پایداری به طراحی استیضاح وزیر علوم، تلاش دارند انسجام اصولگرایان را هدف قرار دهند تا آنها برای مقاومت در مقابل فتنه منسجم نباشند که امیدواریم اصولگرایان مجلس به این توطئه هوشیار باشند و وحدت خود را حفظ کنند!
- وزیر ارشاد در سیبل افراطیون
آرمان در یکی دیگر از گزارش های خود، با معرفی نمودن فرجی دانا به عنوان یکی از مهرههای ارزشمند دولت یازدهم، زمزمه استیضاح وزیر ارشاد را کلید زده و اعلام کرده است که وزیر ارشاد دومین مهرهای ایست که مجلس به دنبال استیضاحش استف آرمان همچنین بدون اشاره به عملکرد ضعیف و غیر قابل دفاع جنتی در حوزه فرهنگ انقلاب اسلامی مینویسد:
کنار رفتن وزیر علوم در نتیجه حرکت هوشمندانه مخالفان رئیسجمهور بود. دلواپسها بعد از یک سال رقابت نفسگیر با دولت روحانی توانستند یکی از مهرههای ارزشمند او را از صفحه خارج کنند. بعد از این حرکت، پیشبینی رفتار طرفین ساده نبود. اما تحولات یکی، دو روز گذشته نشان داد روحانی قصد دارد مهره قدرتمند دیگری را جایگزین فرجیدانا کند و طرف مقابل نیز قصد خارج کردن یکی دیگر از مهرههای ارزشمند دولت را دارد. در روزهایی که محمدعلی نجفی بار دیگر در جلسات کابینه شرکت خواهد کرد، علی جنتی بوی خطر را از هر زمان دیگری بیشتر احساس میکند.
روزنامه مردم سالاری
مردم سالاری تیتر اول خود را به تعهدات ایران در توافق ژنو اختصاص داده است و نوشته است: "پایبندی ایران به تعهدات توافقنامه ژنو"، این روزنامه همچنین تیترهایی دیگری همچون "فرجی دانا مظلوم واقع شد" به نقل از علی مطهری، "اولین استیضاح و پیاماهایش به دولت یازدهم"، "تعبیر شاخ فتنه و ترس افراطیون از دانشگاه" اختصاص داده است.
تعبير شاخ فتنه و ترس افراطيون از دانشگاه
روزنامه کيهان، تيتر يک خود را به جمله
عجيبي اختصاص داد: «مجلس شاخ فتنه را شکست». اين تيتر عجيب که عصاره کل نظرات و مواضع
اصولگرايان نزديک به کيهان نشينان محسوب ميشود از جنبههاي مختلف قابل بررسي است.....
اصولگرايان در سالهاي اخير بارها از مرگ «فتنه» سخن گفتهاند و تاکيد دارند که ديگر
اثري از فتنه گران نمانده است. به راستي اگر اينچنين است پس نگراني آنها از واژه «فتنه»
از کجا نشات ميگيرد؟ اگر وزير علوم دولت تدبير و اميد که حدود 10 ماه در راس وزارت
علوم بود و از همين مجلس راي اعتماد گرفته، «شاخ فتنه» بود، پس اين همه شعار درباره
مرگ فتنه از کجا نشات ميگيرد؟.....
اصولگرايان افراطي از دانشگاه ميترسند. اصولگرايان
که هشت سال تلاش کردند صداهاي منتقد را در دانشگاهها خاموش کنند و براي ايجاد تشکلهاي
دانشجويي يکدست که اساميگوناگوني دارند اما در عمل در يک خط حرکت ميکنند از هيچ تلاشي
فروگذار نکردند و حتي دفتر تحکيم وحدت را به تشکلي اصولگرا تبديل کردند .... افراطيون اصولگرا، با ميلي منفرد مخالفت کردند، توفيقي را از
وزارت نااميد کردند، فرجي دانا را عزل کردند، اما هر سه نفر اينها هم اکنون در قامت
معاون و مشاور، از تصميم گيران اصلي حوزه آموزش عالي هستند. تفاوتي ندارد چه کسي در
راس وزارت علوم باشد. ترس افراطيون اصولگرا از دانشگاه، تا پايان عمر اين مجلس باقي
خواهد ماند تا سرانجام با تشکيل مجلسي همسو با دولت، افراطيوني که با کمترين آراي ممکن
به مجلس راه يافته اند جاي خود را به نمايندگاني ديگر واگذار کنند.
اولين استيضاح و پيامهايش به دولت يازدهم
نجفي تا
سه ماه ديگر مبسوط اليد در اين سمت خواهد ماند. چنانکه توفيقي سال پيش چنين وضعي داشت.
بخش عمدهاي از مهمترين اتفاقاتي که در وزارت علوم افتاد که مورد هجمه منتقدان دولت
است، توسط توفيقي صورت گرفت و فرجيدانا تنها آنها را تاييد نمود...... دوم اينکه، يک هفته قبل از استيضاح، روحاني به لحن تندي منتقدان
دولتش را مورد مرحمت قرار داد، و آنها را بزدل خواند و به قول برخي از کساني که اين
سخنان را به خود گرفته بودند، آنها را حواله به جهنم کرد. پس پيام بعدي ميتواند اين
باشد که، اولويت امروز مملکت منافع گروهي است و در صورتي که اين منافع به خطر بيفتد،
هر چيزي ممکن است. در واقع ميگويند: ما به تنهايي به جهنم نخواهيم رفت.... دولت نيز تمام توانش را خواهد گذاشت تا نمايندگاني با ديدگاه
نزديکتر به خودش را به بهارستان بفرستد. پيام سوم که از باقي مهمتر است، اين است که
روحاني، دولتش و حاميانش خارج از دولت، چندان به حيطه اين نمايندگان نزديک نشوند...
روزنامه ایران
ایران نیز همانند دیگر روزنامه های اصلاح طلب تیتر اول خود را به اظهارات رییس جمهور درباره رسانه ملی اختصاص داد و نوشت: "صدای دولت در تلویزیون شنیده نمیشود".
آدرس غلط ندهیم
نخستین نمود این مسأله در حلقه رسانههای اصولگرا اتفاق افتاد. اشتیاق آنها در بزرگنمایی عملکرد مخالفان دولت در مجلس به گونهای بود که گویا آنچه در پارلمان رخ داد، استیضاح وزیرعلوم نبود بلکه نمایش استیصال نظام بود.
این دسته فرجی دانا را نماد به اصطلاح فتنه دانستند که مجلس شاخ آن را شکست. طیف تندرو به خاطر منافع زودگذر سیاسی خود از این مسأله غافل شد که اگر چنین وزیری جاده صافکن به اصطلاح فتنهگری باشد، آیا به این معنا نیست که نظام سیاسی در نقطهای گرفتار آمده که برکناری یک وزیر متعهد و محبوب جزو واجبات آن شده است. اگر این استیصال نیست پس چیست؟ اگر برکناری فرجی دانا شکستن شاخ به اصطلاح فتنه است پس چرا قاطبه جامعه دانشگاهی تمامقد پشت او ایستاد و حضور یک سالهاش در رأس دانشگاه را دارای ثمراتی بسیار از جمله بازگشت فضای امن- نه امنیتی- دانست؟ "
در ماجرای استیضاح بر همین سیاق به حق مجلس کاملاً احترام گذاشت اما در معرفی سرپرست وزارتخانه نشان داد قدمی از اصول خویش مبنی بر دور ساختن دانشگاه از فضای امنیتی عقب ننشسته است. چه بسا امروز، بهتر از سال قبل میتوان شاهد نتایج مدل مدیریت روحانی بود؛ مدلی که در آن روحانی نماد شاخص دولت محسوب میشود و دولتمردان نیز بیش آنکه وارد حاشیه شوند در متن دولت مأموریتهای اصلی خود را پیگیری میکنند » خوشبختانه دولت یازدهم دولتی است که با زبان مکتوب سخن میگوید، این زبان کاملاً فصیح و شفاف است. به عنوان مثال همانطور که انتظار میرفت، روحانی دو روز پس از سخنانش در جمع سفرا از گفتار خویش رمزگشایی کرد. در ماجرای استیضاح بر همین سیاق به حق مجلس کاملاً احترام گذاشت اما در معرفی سرپرست وزارتخانه نشان داد قدمی از اصول خویش مبنی بر دور ساختن دانشگاه از فضای امنیتی عقب ننشسته است. چه بسا امروز، بهتر از سال قبل میتوان شاهد نتایج مدل مدیریت روحانی بود؛ مدلی که در آن روحانی نماد شاخص دولت محسوب میشود و دولتمردان نیز بیش آنکه وارد حاشیه شوند در متن دولت مأموریتهای اصلی خود را پیگیری میکنند.
خلع سلاح افراطیون
روحانی با معرفی بلافاصله جانشین دکتر فرجی دانا مانع از این شد که پدیده خلأ قدرت در مهمترین وزارتخانه کشور بروز کند و نگذاشت برخی گروهها به دنبال آلترناتیوسازی بروند و برای کسب صندلی خالی مسابقه قدرت به راه اندازند. معرفی همزمان چهره نامداری مثل دکتر نجفی به عنوان سرپرست وزارت علوم، این امید را به مجامع دانشگاهی داد که راه و برنامه دولت اعتدال که فرجی دانا ریلگذاری کرده، با قوت ادامه خواهد یافت. »
روزنامه اعتماد
اعتماد نیز تیتر اصلی امروز خود را به صحبت های رئیس جمهور اختصاص داده بود و با عنوان "وعده مهم و استراتژیک روحانی به مردم" از قول ئیس جمهور نوشت: "اجرای قانون اساسی را آغاز میکنم".
- رییس جمهور و مسئولیت اجرای قانون اساسی
بهمن کشاورز هم در یادداشتی با عنوان "رییس جمهور و مسئولیت اجرای قانون اساسی" در این مورد نوشته است: «اظهارات جناب آقاي رييسجمهور در اردبيل در خصوص اينكه مسووليت اجراي قانون اساسي برعهده ايشان است باعث گشوده شدن پروندهيي شد كه مدتي بسته مانده بود. پرسش اين است؛ با توجه به اينكه اجراي اجزاي مختلف قانون اساسي- حسب مورد- بر عهده قواي مقننه و قضاييه است، چگونه رييسجمهور كه فقط رييس قوه مجريه است، ميتواند مسووليت اجراي قانون اساسي را به طور كلي و مطلق بر عهده داشته باشد؟»
وی در قسمتی از یادداشت خود آورده است: «يكي از حقوقدانان معاصر آقاي دكتر شريعت باقري، رييس دانشگاه علوم قضايي قوه قضاييه به اين سوال پاسخي داده كه درخور توجه است. ايشان عقيده دارند منظور از مسووليت اجراي قانون اساسي «مسووليت اجرا شدن» اين قانون است نه «مسووليت اجرا كردن آن». يعني رييس جمهور ميتواند و بايد «اجرا شدن» قانون اساسي را نه تنها در قوه مجريه بلكه در دو قوه ديگر نيز تحت نظر داشته باشد و به اصطلاح آن را رصد كند و در صورت مشاهده موردي از اجرا نشدن- اعم از اينكه از آغاز اجرا نشده يا اجراي آن در مقطعي از زمان معطل مانده باشد- به وظايف خود عمل و اختياراتي را كه دارد اعمال كند.»
این روزنامه در گزارشی دیگر به بررسی رفتار سه رئیس جمهور اخیر در مورد اجرای قانون اساسی پرداخت و در آخر نوشت: «ظاهرا حسن روحاني برنامه جديتري براي اجراي قانون اساسي دارد. برنامهيي كه مشخص نيست همچون دو رييسجمهور سابق كشور به تشكيل يك هيات براي نظارت بر قانون اساسي خلاصه ميشود يا آنكه روحاني در اين مورد هم نوآوري خواهد داشت؟»
اعتماد همچنین یک گفت و گوی تفصیلی با سید محمد هاشمی استاد دانشگاه شهید بهشتی در این زمینه انجام داده است که وی در این گفت گو اجراي قانون اساسي را از وظايف شخص رييسجمهور دانسته و می گوید رئیس جمهور بدون دخالت در وظايف ساير قوا ميتواند به آنها تذكر دهد، اخطار كند و حتي در مواردي كه قانوني را در ضايع شدن حقي ديد در مقام اصلاح آن ظاهر شود.
اعتماد در شماره امروز خود یک گفت و گویی تفصیلی با صادق خرازی منتشر کرده است که وی در این مصاحبه به روند شکل گیری تشکیلات "ندا" و استراتژی آینده این تشکیلات در جذب جوانان اصلاح طلب پرداخته است. وی در این گفت و گو تأکید کرده است که "ندا" نسخه دوم مشارکت نیست