مشرق- با روی کار آمدن اوباما در ایالت متحده، طرح لانهی زنبور سرخ در منطقهی غرب آسیا در دستور سرویسهای اطلاعاتی کشورهای غربی قرار گرفت.(۱) در این طرح ضمن حفظ منافع آمریکا، تمام افرادی که در جهان منافع کشور های دیگر را تهدید میکردند با سیل حمایتهای تسلیحاتی و نظامی به سمت خاورمیانه سوق داده شدند تا دو هدف عمدهی نظام سرمایه داری در منطقه را اجرایی نماید. در این نوشتار به بررسی این دو هدف میپردازیم و آن را به صورت خلاصه اشاره مینماییم.
الف) هدف اول : شکست محور مقاومت و تثبیت قدرت امنیتی صهیونیست
یک از مهمترین دلایل شکل گیری بحران سوریه توسط غرب و حمایت آن در قالب دوستان سوریه، محاکمهی غیابی و غیر علی بشار اسد به جرم دفاع از ملت مظلوم فلسطین و حمایت از محور مقاومت است. دفاعی که توسط حافظ اسد رئیس جمهوری فقید سوریه و رهبر حزب بعث شروع شد و در ادامه بشار اسد ان را ادامه داد. در واقع حمایتهای لجستیکی و راهبردی نظام سوریه توانست کمک شایانی به استحکام درونی حزب الله لبنان و دیگر گروه های مقاومت فلسطین نماید. بر همین اساس وجود چنین دولتی که مرز مشترک بسیار زیادی با اشغال گران قدس دارد، میتوانست تهدیدی بزرگ و پر اهمیت برای منافع غرب به ویژه صهیونیستها در منطقه باشد. در همین راستا دولت آمریکا انگلیس، آلمان، فرانسه به همراه ترکیه و عربستان که دیگر تحمل بازیگری مقاومت را نداشتند، دست به آشوب طلبی و جنگ نیابتی علیه محور مقاومت زدند. کمکهایی که هر از انواع مختلف رفتار های دیپلماتیک و رسمیت شناختن دشمنان مردم سوریه گرفته تا کمک آموزشی، تسلیحاتی، درمانی (۲) (۳) (۴) را شامل میشد. این دخالتها سرانجام موجی از تروریستهایی را در سرزمین شامات به ویژه سوریه ایجاد کرد که هر نوع تسلیحاتی را در اختیار داشتند و میتوانستند در قسمتهایی از میدان نبرد، مقابلهی برابر با ملت و دولت مردمی سوریه نماید. افرادی که از سراسر جهان جهت نبرد نیابتی به داخل سوریه خود را رسانده بودند؛ به دنبال تخلیه هیجانات شخصیتی و کمبود های روانی خویش، دست به هر نوع جنایت و دژخیمی میزدند. که با سکوت مجامع بینالمللی همراه بود.
کشتن مردم مظلوم سوریه، بریدن سر کودکان و زنان، تجاوز به عفت و پاکدامنی زنان سوری، به اسارت گرفتن و خرید و فروش زنان و کودکان سوری، صدور فتواهای مخالف اصول اولیهی اسلام همچون جهاد النکاح و… بخشی از این رفتار پلیدی بود که توسط داعش جبه النصره، ارتش آزادی و… جهت مقابله با محور مقاومت و تادیب ملت سوریه به جهت حمایت از فلسطین، به صورت نیابتی از سوی آمریکا و انگلیس و دیگر سران مرتجعین منطقه صورت میپذیرفت.
اما با این حال ملت مقاوم سوریه، با حمایتهای نظامی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران که شعار خود را عدم دخالت هر بیگانه ای در سرنوشت یک ملت میدانست، در کنار ملت مظلوم سوریه ایستادگی کرد و با هدایت دیپلماتیک ضمن سقوط دولت بشار اسد، مشاوره های نظامیاش، صحنهی نبرد را به نفع بازیگران محور مقاومت تغییر داد و غرب به ویژه آمریکا را مجبور ساخت به پذیرش شکست در میان نبرد علیه ملت سوریه اذعان نماید.
در همین راستا آمریکا فاز دوم طرح لانهی زنبور سرخ با آنکه دچار شکست و رو به نابودی بود اجرایی نمود تا بحران موجود را به درون عراق کشاند تا عراق را در آستانهی انتخابات به چالش اساسی مواجه و محیط منطقه را بی ثبات سازد تا ضمن ضربه زدن به عمق راهبردی نظام اسلامی و محور مقاومت، قدر نمایی خود را نسبت به کنترل عناصر گروه های تروریستی نشان دهد که این برنامه نیز با حضور به موقع مرجعیت شیعه و مدافعان حریم مقاومت به شکست منجر شد.
ب ) بی ثبات سازی، بهترین راهبرد برگشت
یکی دیگر از مهترین اهداف و راهبردهای نظام آمریکا همچون دولت انگلیس، تفرقه بینداز حکومت کن است. دولتی که پس از خروج رسمی از عراق، ضمن از دست دادن پایگاه بسیار مهم در منطقه، عراق را مستقیماً تقدیم محور مقاومت نمود و بزرگترین دشمن راهبردی نظام اسلامی ایران یعنی صدام حسین را از صحنهی سیاسی خارج کرد. در واقع امریکا به وسیلهی راهبرد های خود، عمق راهبردی نظام اسلامی را تقویت کرد و شکستی مفتضحانه را برای خود به ارمغان آورد.
این تمام بی برنامه ای دولت آمریکا به خصوص دولت دمکرات اوباما نبود. او که گوی سبقت حمایت از تروریست را از رقیب جمهوری خواه خود ربوده بود، دیگر نمیتوانست شکستی بزرگ را برای حزب خود در آیندهی نزدیک سیاسی آمریکا مشاهده نماید. بر همین اساس با حمایت گسترده از تروریستهای تکفیری و گهگاه سکولار، بر آن شد تا محیط ژئوپلتیک غرب آسیا را متشنج و سیلی از کمکهای نظامی خود را به منطقه روان سازد تا به وسیلهی آن حضور نظامی خود را که پس از پیمان بغداد مجبور به ترک عراق شده بود، مستحکم نماید. اما این نیز با حضور مرجعیت و همپیمانی شیعیان، اهل سنت و عشایر عرب در دفاع از عراق منجر به شکست شد تا جایی که چندین بار رئیس جمهوری آمریکا با حالت تردید و شک نسبت به حضور در عراق صحبت به میان میآورد.
اما این رفتار های متناقض در چند ماه اخیر به ویژه پس از حملهی داعش به عراق، همیشه از سوی مسئولین آمریکا اتخاذ میگردید تا جایی که این دولت فکر نمیکرد که دانش از کنترل او خارج گردد و به سمت منافع آمریکا در عراق و سوریه حمله نماید. حملهی نظامی داعش به بخشی از تأسیسات آمریکا در منطقه، کشتن جیمز فولی خبرنگار تبعهی آمریکایی و انتشار فیلم آن در رسانه های اجتماعی، خشم دولتمردان ایالت متحده را افزایش داد و آنان را مجبور کرد به سمت مواضع داعش در چند روز اخیر حمله کنند. کشوری که هیچ موضع رسمی در قبال تروریستهای فعال در سوریه نشان نمیداد، حالا با خطر افتادن منافعش در منطقه دستور حمله به پایگاه های تروریستها را در عراق صادر کرد. بر همین اساس این حمله توانست در بخشهایی به کمک پیشمرگه های کردی آید و قسمتی از مناطق اشغال شده توسط داعش را آزاد کند. این رفتار در حالی است که هنوز دولت آمریکا از حمایت مخالفین و معارضین سوریه لب به سخن میآورد و آن را راهبرد خود دانسته است. در همین راستا آمریکا حضور نظامی خود در سوریه جهت هدف قرار دادن پایگاه تروریستهای تکفیری داعش را در دستور کار خود قرار داده است. اما آنچه که مورد تردید همگان است، حمله آمریکا به مواضع نیروهای دفاع وطنی، حزب الله و ارتش سوریه به جای حمله به داعش و دیگر گروه های تکفیری است. دولتی که نتوانست با حمایت از تروریستهای تکفیری اقدامی علیه دولت و ملت سوریه داشته باشد این بار با رفتاری دیگر اقدام به حضور در صحنهی نبرد میدانی به نفع گروه های تروریستی نموده، تا شکست خود را در صحنهی سیاسی منطقه جبران کند و گامی در جهت همسویی با منافع گروه های تروریستی و تجزیه طلب منطقه ای برداشته باشد. در واقع این رفتار دوگانه ی آمریکا در آیندهی نزدیک دامن او و متحدانش را در منطقه خواهد گرفت و لانهی زنبور سرخ، خون حیات جریان مرتجع را زهر آلود خواهد کرد.
۱) http://www.farhangnews.ir/content/82632
2) http://wanacenter.ir/vdcf.vdyiw6dxegiaw.html
3) http://www.wanacenter.ir/vdcj.8evfuqevxsfzu.html
4) http://www.yjc.ir/fa/news/4293750
*امیر مسروری / سراج بلیغ
الف) هدف اول : شکست محور مقاومت و تثبیت قدرت امنیتی صهیونیست
یک از مهمترین دلایل شکل گیری بحران سوریه توسط غرب و حمایت آن در قالب دوستان سوریه، محاکمهی غیابی و غیر علی بشار اسد به جرم دفاع از ملت مظلوم فلسطین و حمایت از محور مقاومت است. دفاعی که توسط حافظ اسد رئیس جمهوری فقید سوریه و رهبر حزب بعث شروع شد و در ادامه بشار اسد ان را ادامه داد. در واقع حمایتهای لجستیکی و راهبردی نظام سوریه توانست کمک شایانی به استحکام درونی حزب الله لبنان و دیگر گروه های مقاومت فلسطین نماید. بر همین اساس وجود چنین دولتی که مرز مشترک بسیار زیادی با اشغال گران قدس دارد، میتوانست تهدیدی بزرگ و پر اهمیت برای منافع غرب به ویژه صهیونیستها در منطقه باشد. در همین راستا دولت آمریکا انگلیس، آلمان، فرانسه به همراه ترکیه و عربستان که دیگر تحمل بازیگری مقاومت را نداشتند، دست به آشوب طلبی و جنگ نیابتی علیه محور مقاومت زدند. کمکهایی که هر از انواع مختلف رفتار های دیپلماتیک و رسمیت شناختن دشمنان مردم سوریه گرفته تا کمک آموزشی، تسلیحاتی، درمانی (۲) (۳) (۴) را شامل میشد. این دخالتها سرانجام موجی از تروریستهایی را در سرزمین شامات به ویژه سوریه ایجاد کرد که هر نوع تسلیحاتی را در اختیار داشتند و میتوانستند در قسمتهایی از میدان نبرد، مقابلهی برابر با ملت و دولت مردمی سوریه نماید. افرادی که از سراسر جهان جهت نبرد نیابتی به داخل سوریه خود را رسانده بودند؛ به دنبال تخلیه هیجانات شخصیتی و کمبود های روانی خویش، دست به هر نوع جنایت و دژخیمی میزدند. که با سکوت مجامع بینالمللی همراه بود.
کشتن مردم مظلوم سوریه، بریدن سر کودکان و زنان، تجاوز به عفت و پاکدامنی زنان سوری، به اسارت گرفتن و خرید و فروش زنان و کودکان سوری، صدور فتواهای مخالف اصول اولیهی اسلام همچون جهاد النکاح و… بخشی از این رفتار پلیدی بود که توسط داعش جبه النصره، ارتش آزادی و… جهت مقابله با محور مقاومت و تادیب ملت سوریه به جهت حمایت از فلسطین، به صورت نیابتی از سوی آمریکا و انگلیس و دیگر سران مرتجعین منطقه صورت میپذیرفت.
اما با این حال ملت مقاوم سوریه، با حمایتهای نظامی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران که شعار خود را عدم دخالت هر بیگانه ای در سرنوشت یک ملت میدانست، در کنار ملت مظلوم سوریه ایستادگی کرد و با هدایت دیپلماتیک ضمن سقوط دولت بشار اسد، مشاوره های نظامیاش، صحنهی نبرد را به نفع بازیگران محور مقاومت تغییر داد و غرب به ویژه آمریکا را مجبور ساخت به پذیرش شکست در میان نبرد علیه ملت سوریه اذعان نماید.
در همین راستا آمریکا فاز دوم طرح لانهی زنبور سرخ با آنکه دچار شکست و رو به نابودی بود اجرایی نمود تا بحران موجود را به درون عراق کشاند تا عراق را در آستانهی انتخابات به چالش اساسی مواجه و محیط منطقه را بی ثبات سازد تا ضمن ضربه زدن به عمق راهبردی نظام اسلامی و محور مقاومت، قدر نمایی خود را نسبت به کنترل عناصر گروه های تروریستی نشان دهد که این برنامه نیز با حضور به موقع مرجعیت شیعه و مدافعان حریم مقاومت به شکست منجر شد.
ب ) بی ثبات سازی، بهترین راهبرد برگشت
یکی دیگر از مهترین اهداف و راهبردهای نظام آمریکا همچون دولت انگلیس، تفرقه بینداز حکومت کن است. دولتی که پس از خروج رسمی از عراق، ضمن از دست دادن پایگاه بسیار مهم در منطقه، عراق را مستقیماً تقدیم محور مقاومت نمود و بزرگترین دشمن راهبردی نظام اسلامی ایران یعنی صدام حسین را از صحنهی سیاسی خارج کرد. در واقع امریکا به وسیلهی راهبرد های خود، عمق راهبردی نظام اسلامی را تقویت کرد و شکستی مفتضحانه را برای خود به ارمغان آورد.
این تمام بی برنامه ای دولت آمریکا به خصوص دولت دمکرات اوباما نبود. او که گوی سبقت حمایت از تروریست را از رقیب جمهوری خواه خود ربوده بود، دیگر نمیتوانست شکستی بزرگ را برای حزب خود در آیندهی نزدیک سیاسی آمریکا مشاهده نماید. بر همین اساس با حمایت گسترده از تروریستهای تکفیری و گهگاه سکولار، بر آن شد تا محیط ژئوپلتیک غرب آسیا را متشنج و سیلی از کمکهای نظامی خود را به منطقه روان سازد تا به وسیلهی آن حضور نظامی خود را که پس از پیمان بغداد مجبور به ترک عراق شده بود، مستحکم نماید. اما این نیز با حضور مرجعیت و همپیمانی شیعیان، اهل سنت و عشایر عرب در دفاع از عراق منجر به شکست شد تا جایی که چندین بار رئیس جمهوری آمریکا با حالت تردید و شک نسبت به حضور در عراق صحبت به میان میآورد.
اما این رفتار های متناقض در چند ماه اخیر به ویژه پس از حملهی داعش به عراق، همیشه از سوی مسئولین آمریکا اتخاذ میگردید تا جایی که این دولت فکر نمیکرد که دانش از کنترل او خارج گردد و به سمت منافع آمریکا در عراق و سوریه حمله نماید. حملهی نظامی داعش به بخشی از تأسیسات آمریکا در منطقه، کشتن جیمز فولی خبرنگار تبعهی آمریکایی و انتشار فیلم آن در رسانه های اجتماعی، خشم دولتمردان ایالت متحده را افزایش داد و آنان را مجبور کرد به سمت مواضع داعش در چند روز اخیر حمله کنند. کشوری که هیچ موضع رسمی در قبال تروریستهای فعال در سوریه نشان نمیداد، حالا با خطر افتادن منافعش در منطقه دستور حمله به پایگاه های تروریستها را در عراق صادر کرد. بر همین اساس این حمله توانست در بخشهایی به کمک پیشمرگه های کردی آید و قسمتی از مناطق اشغال شده توسط داعش را آزاد کند. این رفتار در حالی است که هنوز دولت آمریکا از حمایت مخالفین و معارضین سوریه لب به سخن میآورد و آن را راهبرد خود دانسته است. در همین راستا آمریکا حضور نظامی خود در سوریه جهت هدف قرار دادن پایگاه تروریستهای تکفیری داعش را در دستور کار خود قرار داده است. اما آنچه که مورد تردید همگان است، حمله آمریکا به مواضع نیروهای دفاع وطنی، حزب الله و ارتش سوریه به جای حمله به داعش و دیگر گروه های تکفیری است. دولتی که نتوانست با حمایت از تروریستهای تکفیری اقدامی علیه دولت و ملت سوریه داشته باشد این بار با رفتاری دیگر اقدام به حضور در صحنهی نبرد میدانی به نفع گروه های تروریستی نموده، تا شکست خود را در صحنهی سیاسی منطقه جبران کند و گامی در جهت همسویی با منافع گروه های تروریستی و تجزیه طلب منطقه ای برداشته باشد. در واقع این رفتار دوگانه ی آمریکا در آیندهی نزدیک دامن او و متحدانش را در منطقه خواهد گرفت و لانهی زنبور سرخ، خون حیات جریان مرتجع را زهر آلود خواهد کرد.
۱) http://www.farhangnews.ir/content/82632
2) http://wanacenter.ir/vdcf.vdyiw6dxegiaw.html
3) http://www.wanacenter.ir/vdcj.8evfuqevxsfzu.html
4) http://www.yjc.ir/fa/news/4293750
*امیر مسروری / سراج بلیغ