بانو کبری اسلامی مادر رشید این سردار جبهه های غرب می گوید: «در روزهایی که خیلی ها از ساواک می ترسیدند، غلام علی انگار نه انگار. هیچ از ساواک ترس نداشت. حمام که می رفت همیشه با آب سرد دوش می گرفت. می گفت؛ اگر یک وقت ساواکی ها من را گرفتند می خواهم بدنم زیر شکنجه قوی باشد. یک وقت هایی که در خانه بود به من می گفت مادر، به من مشت بزن، میخواهم بدنم را ورزیده کنم! البته خیلی کم در خانه بند میشد.»
کد خبر 342198
تاریخ انتشار: ۱۶ شهریور ۱۳۹۳ - ۰۰:۵۴
- ۲ نظر
- چاپ
این روزها که چالش سطل آب یخ مد روز شبکه های اجتماعی است و کار به ظاهر خیر با ریای تمام انجام می شود، خواندن خاطرهای از سردار بسیجی سپاه خمینی، شهید "غلامعلی پیچک" خالی از لطف نیست.
گروه جهاد و مقاومت مشرق - این روزها که چالش سطل آب یخ مد روز شبکه های اجتماعی است و کار به ظاهر خیر با ریای تمام انجام می شود، خواندن خاطره ای از سردار بسیجی سپاه خمینی غلامعلی پیچک خالی از لطف نیست.
بانو کبری اسلامی مادر رشید این سردار جبهه های غرب می گوید: «در روزهایی که خیلی ها از ساواک می ترسیدند، غلام علی انگار نه انگار. هیچ از ساواک ترس نداشت. حمام که می رفت همیشه با آب سرد دوش می گرفت. می گفت؛ اگر یک وقت ساواکی ها من را گرفتند می خواهم بدنم زیر شکنجه قوی باشد. یک وقت هایی که در خانه بود به من می گفت مادر، به من مشت بزن، میخواهم بدنم را ورزیده کنم! البته خیلی کم در خانه بند میشد.»
بانو کبری اسلامی مادر رشید این سردار جبهه های غرب می گوید: «در روزهایی که خیلی ها از ساواک می ترسیدند، غلام علی انگار نه انگار. هیچ از ساواک ترس نداشت. حمام که می رفت همیشه با آب سرد دوش می گرفت. می گفت؛ اگر یک وقت ساواکی ها من را گرفتند می خواهم بدنم زیر شکنجه قوی باشد. یک وقت هایی که در خانه بود به من می گفت مادر، به من مشت بزن، میخواهم بدنم را ورزیده کنم! البته خیلی کم در خانه بند میشد.»