به گزارش مشرق، زمانی، یک دنیا بود و یک ابرقدرت به نام ایالات متحده آمریکا. زمانی یک خاورمیانه بود و یک زورگوی بیمنطق یاغی به نام آمریکا. زمانی، یکی از مقامات عالیرتبه یکی از کشورهای خلیج فارس به یک عضو وزارت خارجه ایران درباره آمریکا گفت «ما (اعراب) علفیم زیر پای فیل، علف زیر پای فیل چه کار میتواند بکند؟».
هر چند الآن علفها همان علفها هستند، اما آن فیل اگر اکنون در مقایسه با آن روزگار سابق خودش «موش» نباشد، بیشتر از آن نیز نیست.
سیزده سال پیش به دلیل «حادثه خودساخته» عدهای قدرتمند تمامیتخواه، 11 سپتامبر 2001 نقطه آغاز ائتلافی جهانی به رهبری آمریکا علیه موجوداتی ایضا «خودساخته» به نام «تروریستهای القاعده» شد. القاعدهای که در سال 1988 به نام «جهاد علیه الحاد شوروی» و با دخالت مستقیم «سیا، امای6، آی.اس.آی پاکستان و استخبارات عربستان» شکل گرفت. عربستان و پاکستان جوانان پرشور و داغ اهل سنت را به جهاد علیه الحاد شوروی فراخواندند تا ظاهرا «کفر» از سرزمین افغانها بیرون برود، اما باطنا هدف، عدم دستیابی «ملحد»های شوروی به آبهای گرم خلیج فارس و به خطر نیفتادن منافع آمریکا و متحدان در این منطقه بود.
سیزده سال پیش، ائتلاف آمریکا به این سادگی و برقآسایی شکل گرفت: «با مایید یا بر مایید»؛ و بدین ترتیب علفهای عرب و غیر عرب همه خود را فرش پای فیلی به نام «جرج دبلیو بوش» کردند. فیل جرج یاد افغانستان کرد و لشگر کشید؛ یاد عراق کرد، به عراق لشگر کشید. یک ایران و یک سوریه ماندند. اینجا که نتوانست لشگر بکشد، دهان به فحش باز کرد و با قلدری این دو را به همراه کرهشمالی «محور شر» نامید.
همین فیل یاغی، اسرائیل را در تابستان 2006 به جان حزبالله، «بازوی مقاومت» در لبنان انداخت و جنوب این کشور را نابود کرد و صدای کسی جز ایران در نیامد. سیزده سال پیش ائتلاف جهانی علیه مخالفان آمریکا به همین راحتی و با همین یک جمله «با مایی یا بر مایی» شکل گرفت اما امروز پس از گذشت سیزده سال، در سالروز 11 سپتامبر، پنجشنبه گذشته، آمریکا در جده عربستان سعودی تشکیل ائتلافی را اعلام کرد که نکات مهمی را روشن کرد و تردیدها را از بین برد:
1- تشکیل این ائتلاف با تردید و دو دلی فراوان کاخ سفید همراه بود. مکرر از دولت آمریکا در دو ماهه اخیر شنیده شد که طرح مشخصی برای مقابله با گروههای افراطی وجود ندارد؛ حرفی که تمسخر و انتقاد شدید جمهوریخواهان را به دنبال داشت.
2- بخش عمدهای از اعضای این ائتلاف که به گفته «جان کری» وزیر خارجه آمریکا 40 کشورند، عربهای خلیج فارس هستند. علفهایی که زیر پا هستند و میان فیل و موش برایشان تفاوتی نیست.
3 - برخی کشورهای حاضر در نشست جده، مانند ترکیه و مصر رسما اعلام کردند که توافق این ائتلاف را امضا نمیکنند و نکردهاند.
4- هر چند ممکن است کشورهای تأثیرگذاری در آینده به این ائتلاف بپیوندند اما کشورهایی مانند انگلیس هنوز نپیوستهاند حال آنکه «با مایید یا بر مایید» در سیزده سال پیش جایی برای درنگ باقی نمیگذاشت.
گذشته از اینکه این ائتلاف به گفته ایران، نمایشی است و هدفش مبارزه با تروریسم نیست، اما بر فرض صحت هم، این واقعیت را عوض نمیکند که آمریکا سیزده سال پس از واقعه 11 سپتامبر 2001، برای تشکیل یک ائتلاف علیه تروریسم آنچنان دچار ضعف است که ترکیه براحتی آن را رد میکند، مصر از هم پاشیده آن را قبول نمیکند و انگلیس متحد دیرینه، هنوز به آن نپیوسته و بخش عمدهای از اعضای آن، دولتهای وابسته ضعیف عربی هستند که اراده سیاسی مشخصی ندارند که به این ائتلاف هویت ببخشد.
ایالات متحده امروز، آمریکایی است که روسیه در مقابل دیدگانش در یک شب تا صبح، «کریمه» را از متحد اروپای شرقی واشنگتن جدا میکند و «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند».
ایالات متحده امروز، آمریکایی است که با همه توان به متحد راهبردی خود، اسرائیل، در جنگ علیه نوار 360 کیلومتر مربعی غزه کمک میکند، اما حتی پس از 50 روز جنگ، نمیتواند شلیک موشک مقاومت را قطع کند که هیچ، به رفع محاصره غزه هم تن میدهد.
ایالات متحده امروز، آمریکایی است که پس از ماهها رجزخوانی و اتهامزنی به سوریه و تهدید به حمله، به بهانه سلاح کشتار جمعی شیمیایی، جرأت نمیکند یک گلوله به سوی دمشق شلیک کند و در میان سرزنشهای بیامان آل سعود، بی آنکه مرتکب اقدامی نظامی شود، عدم مجوز کنگره را بهانه عقبنشینی میکند، حال آنکه 11 سال پیش به بهانه همین نوع سلاحها، عراق را حتی بدون مجوز سازمان ملل به اشغال درآورد.
ایالات متحده امروز، آمریکایی است که ایران پیشرفتهترین پرنده جاسوسیاش را شکار میکند و رئیس جمهورش از تهران درخواست میکند که آن را برگرداند.
ایالات متحده امروز، آمریکایی است که پس از هفتهها تماس مکرر با سفرا و مسئولان ایرانی، خواستار همکاری و کمک تهران در موضوع گروهک داعش میشود اما پس از ناکامی، در رسانهها اعلام میکند که هنوز زمان برای پیوستن ایران به ائتلاف ضد داعش در عراق مناسب نیست.
مقایسه آمریکای امروز با آمریکای سیزده سال پیش، دلالت بر یک واقعیت انکارنشدنی میکند؛ ریزش هژمونی ایالات متحدهای که «ائتلاف ضد داعش» ضعف موجودیتی و افول قدرت ساختاری آن را کاملا آشکار کرده و بخوبی تردید را درباره این واقعیت از بین میبرد که «با شکست ساختاری هژمونی آمریکا، دنیا در آستانه مرحله نوینی است که قدرتهایی مانند ایران و روسیه در حال شکوفاییاند»؛ اگر این حقیقت مغفول بماند، خطای راهبردی جبرانناپذیر و حسرتبرانگیزی رخ خواهد داد که مسیر تاریخ را تغییر میدهد.
اگر آمریکای قلدرمآبی که یکشبه ائتلاف جهانی تشکیل میداد و بیاجازه سازمان ملل، با یک دستور، متحدان را به صف میکرد و برای یاغیگریهای خود مشروعیتی جهانی نیاز نمیدید، بعد از سیزده سال اینگونه متحدان را جدا میبیند و برای کار خود نیازمند مشروعیتی جزئی حتی در قالب ائتلافی نصفه و نیمه است، قطعا 13 سال بعد، آمریکایی به مراتب کوچکتر از این شاهد خواهیم بود؛ شاید به کوچکی یک موش، تا جایی که حتی علفها هم دیگر متوجه شوند که «آن فیل که قلدری میکرد، دیگر رفته است».