به گزارش مشرق، حجت الاسلام غلامحسين محسني اژه اي در مصاحبه با ويژه نامه نوروزي روزنامه خراسان تمام قد از عملکرد خود و وزارت اطلاعات در دوران تصدي اين وزارت خانه دفاع مي کند. او اين گفته را که وزارت اطلاعات حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري 88 را پيش بيني نکرده بود، نپذيرفته و مي گويد: «آن زمان وزارت اطلاعات بروز چنين اتفاقاتي را بعد از انتخابات پيش بيني مي کرد اما نه به اين عمق و سطح» «اولين بار به احتمال قوي سال 86 البته شايد هم سال 87 بود گزارش هايي را به مسئولان ذي ربط داديم، مطرح کرديم دشمن در کشور ما دنبال انقلاب مخملي و انقلاب رنگين است. اما بعضي از مسئولان نظام من را مسخره کردند که اين چه حرفي است که مي زنيد! تنها کسي که به گزارش هاي وزارت اطلاعات اعتنا کرد و ما را تشويق کرد و دستور پيگيري داد مقام معظم رهبري بود.» محسني اژه اي در اين مصاحبه 2 ساعته که البته در 2 مرحله و هر کدام به مدت يک ساعت انجام شد ناگفته هاي بسيار ديگري را نيز بيان کرد.
«از نيمه دوم سال 87 بود که استارت مربوط به مطرح کردن ماجراي تقلب در انتخابات زده شد اين بار چون کلمه تقلب به کار رفته بود برخلاف دوره هاي قبل که وزارت اطلاعات چند ماه مانده به انتخابات ستاد انتخابات خود را تشکيل مي داد 4 ماه مانده به پايان سال 87 ستاد انتخابات را تشکيل داديم.»«به عنوان نمونه بعيد مي دانم يکي از کساني که الان نامش جزو سران فتنه قرار گرفته با توجه به شناختي که از او دارم و نشست و برخاستي که براي مدت طولاني با او داشتم از اول اين برنامه که امروز دنبال مي کند را در ذهن داشته است» «در ماجراي کهريزک به نظر من اولين ...» و ...
به عنوان اولين سوال، جايگاه قوه قضائيه در کشور را چطور ارزيابي مي کنيد؟
قوه قضاييه و کار قضا هم ازنظر شرع مقدس وهم از نظر قانون اساسي کاري حائز اهميت و خطير بوده و وظايفي که براي قوه قضاييه تعريف شده بسيار سنگين است. اگر قوه قضاييه واقعا يک دستگاه مستقل و مقتدر و داراي صحت عمل باشد مي تواند سلامت حکومت و سلامت جامعه را تضمين کند و اگر هم اين خصوصيات و ويژگي‌ها را نداشته باشد نه تنها نمي‌تواند سلامت جامعه و مردم را ضمانت کند بلکه ممکن است دراختيار گروهي خاص قرار گيرد مثلا فرض کنيد حکومت به ضرر مردم عمل کند که در خيلي از نظام‌ها اين گونه است و يا خرده جريان‌هاي سياسي و جريان‌هاي پولي در آن نفوذ کند و يا نتوانند حق را اجرا کنند و آن چه اجرا مي شود به ضرر جامعه و مردم باشد. بنابراين همه ما بايد تلاش کنيم جايگاه قوه قضاييه و جايگاه قضا و قاضي را حفظ کنيم، درمرتبه اول خود دستگاه قضايي بايد جايگاه خود را حفظ کند و سپس اين قاضي است که بايد شأن دستگاه قضا و قضاوت و خود را حفظ کند، مردم هم بايد نسبت به دستگاه قضا و قاضي اين احترام را داشته باشند.
از امکانات موجود در قوه راضي هستيد؟
براي اين که دستگاه قضايي و حتي يک قاضي بتواند کار خود را به درستي انجام بدهد بديهي است بايد امکانات و ابزار مناسب کار موجود باشد.اگر دستگاه قضايي از امکانات لازم ، نيروي مناسب و تجهيزات اداري و از موقعيت و جايگاه اداري لازم برخوردار نباشد طبيعي است که نمي‌تواند وظيفه خود را به درستي انجام بدهد. يکي از کمبودهايي که تقريبا در دوره‌هاي مختلف پيوسته با آن مواجه بوده ايم کمبود نيروي انساني و منابع انساني است اعم از قاضي و کارمند. با توجه به افزايش جمعيت و تنوع جرايمي که پيش آمده، بسياري از جرايمي که امروز به وجود آمده 4سال پيش يا 10- 20سال پيش وجود نداشته است.
به عنوان مثال جرايم رايانه اي و يا مسئله پول شويي. با توجه به افزايش جمعيت کشور و کثرت جرايم به شدت دچار کمبود قاضي و کادر اداري هستيم. گرچه جذب قاضي بر عهده خود دستگاه قضايي بوده ولي با توجه به اين شرايط با کمال تأسف بايد بگويم که دستگاه قضايي در طول اين مدت آن گونه که بايد و شايد موفق نبوده است.اين مسئله مربوط به دوره‌هاي مختلف مي شود، دوره قبل از آيت‌ا... لاريجاني و قبل از آيت‌ا... شاهرودي ما در مورد تربيت آموزش وجذب کادر قضايي به صورت کمي و کيفي توفيق چنداني نداشتيم جذب کارمند اداري هم که اصلا در دست قوه قضاييه نيست.
طبق برآوردي که در دوره آيت‌ا... لاريجاني صورت گرفته است حداقل به 3000کارمند نياز داريم. دراين باره مدت‌هاست که بين دولت و قوه قضاييه صحبت شده اما تا کنون هيچ اتفاقي در اين مورد نيفتاده است.مدتي است که دولت اعلام کرده قوه قضاييه مي تواند از نيروهايي که در اين بخش تعديل شده اند استفاده کند.اگرچه نمي گوييم که مطلقا نمي توان از اين نيروها استفاده کرد، ولي از بحث صلاحيت آن ها که بگذريم آيا نيروهايي که تا کنون در شرکت مخابرات ، وزارت نيرو يا ديگر وزارت خانه هايي که بر اثر خصوصي سازي واگذار شده اند فعال بوده اند براي قوه قضاييه مفيد هستند ؟ مشکل ديگر قوه قضاييه در مورد امکانات و تجهيزات است، اگر در مورد بودجه دستگاه قضايي قوه مقننه و قوه مجريه کمک نکنند و بودجه قوه قضاييه را به صورت جهشي براي يک بار ترميم نکنند و بخواهند مانند گذشته افزايش سنواتي بودجه اين دستگاه را اعمال کنند مشکل قوه قضاييه به اين زودي‌ها رفع نخواهد شد.
به عنوان نمونه مي توان به پزشکي قانوني اشاره کرد بخشي که هر روز تعداد زيادي از افراد با آن سرو کار دارند و حتي بسياري از پرونده‌هاي دستگاه قضايي تا اعلام نظر پزشکي قانوني متوقف مي شود چرا که قاضي قبل از اعلام نتيجه از اين بخش، امکان اظهار نظر ندارد. مي توانيد شرايط پزشکي قانوني را از لحاظ ساختمان ،تجهيزات، امکانات آزمايشگاهي که امري بسيار ضروري است از جهت کادر فني و پزشک مشاهده کنيد .سازمان زندان‌ها هم شرايطي مشابه دارد بخصوص آن که در سال 76 قانوني تصويب شد که بر اساس آن دولت موظف شده بود اردوگاه‌هاي مواد مخدر را تجهيز کند اما بايد ديد تا کنون که پايان سال 89 هستيم چند اردوگاه تجهيز شده است؟ نمي‌خواهم به دنبال مقصر بگردم اما بالاخره اين وضعيت موجود است.
اگر مجلس و دولت واقعا کمک نکنند و افزايش جهشي بودجه به قوه قضاييه اختصاص ندهند قطعا دستگاه قضايي نمي‌تواند مأموريت خود را درست انجام بدهد و همين امر موجب نارضايتي مردم مي شود. از اين گونه مسائل که بگذريم طبيعت کار قضا به نحوي است که اکثر افراد ناراضي مي شوند. بعضي مي گويند که تمام کساني که به اين دستگاه رفت و آمد دارند و بعضي‌ها هم مي گويند 50 درصد از اين دستگاه ناراضي هستند. زيرا آن کس که حکم عليه اوست ناراضي است و آن کسي که حکم به نفع اوست مي گويد بيشتر از اين حق من بود.
بنابراين طبيعت کار قضا اين هست که مردم به نحوي ناراضي هستند و اگر ما بخواهيم رضايت مردم را تحصيل کنيم بايد امکانات خوب ، نيروي مناسب و مکان مناسب داشته باشيم. به هر صورت دستگاه قضايي از نظر شرع ، قانون و عرف جايگاه مهمي دارد . آيت ا... لاريجاني اين درد را به خوبي احساس کرده و به به مقام معظم رهبري ، مجلس و رياست قوه مجريه منتقل کرده اند و اميدوار هستيم که بتوانيم با کمک مجلس و دولت در سال آينده به گونه اي اين مشکل را حل کنيم.
ارزيابي شما از دوره هاي مختلف رياست قوه قضاييه چيست؟
من اعتقادم اين است که ما وقتي مي‌خواهيم هر چيزي ، هر کسي و هر مديري را ارزيابي بکنيم بايد با توجه به زمان خودش اين کار را انجام بدهيم.من درشرايط فعلي نمي توانم بگويم مثلا ده سال پيش فلان وزير و مدير کل معاون و يا فلان رئيس دستگاه بدون لحاظ شرايط و تنگاهايي که ايشان در آن زمان داشته موفق بوده يا نبوده است ؟
اين گونه قضاوت کردن بي‌انصافي است مثلا گاهي دولت و يا قوه قضاييه آمار مي دهند که ما در عرض چهار سال به اندازه 15 سال گذشته کار کرديم. اين گونه آمار دادن به نظر من اصلا صحيح نيست چرا که طي 15 سال پيش زير ساخت‌هايي که طي زمان به وجود آمده موجود نبوده ولي اکنون زير ساخت‌ها و فونداسيون و مقدمات کارها فراهم شده است اگر مقدمات قبلي نبود موفقيت هاي بعدي هم حاصل نمي شد.
در زمان شوراي عالي قضايي ، دوره آيت‌ا... يزدي و در دوره آيت‌ا... شاهرودي تلاش‌هاي فراواني صورت گرفته است از طرفي در زمان هر کدام از اين مسئولان قضايي با وجود محدوديت‌ها و مضايقي که وجود داشت کارهاي بسيار خوبي انجام شد اما آيا ما در نقطه مطلوب هستيم؟ خير! به هيچ وجه، ما حقيقتا در نقطه مطلوبي که بگوييم امروز دستگاه قضايي در نقطه اي مطلوب قرار دارد نيستيم به گونه اي که هم قوانين خوب اجرا شود و هم حق به حق‌دار برسد و هم همه راضي باشند. اما امتيازاتي که در اين دوره وجود دارد اين است که از نظر سن آيت‌ا... لاريجاني از روساي قبلي کمتر است اين موضوع از آن جهت مثبت است که فرد جوان‌تر مي تواند وقت بيشتري را صرف کار قضايي کند و ضمن آن که با نشاط تر است مي تواند در ميادين مختلف حضور بيشتري پيدا کند علاوه بر اين که آيت ا... لاريجاني حقيقتا با اينکه سن زيادي ندارند ولي فرد دانشمندي است .ايشان فردي بسيار باهوش سريع‌الانتقال و با استعداد هستند هم در دروس حوزوي و هم در دروس دانشگاهي در رشته خودشان بسيار موفق بوده اند.ايشان دکتراي فلسفه دارند خوب درس خواندند و حقيقتا ملا هستند . به نظر من تلفيق يک جوان دانشمند آشنا به مسائل روز و آشنا به فقه و اصول و موازين اسلامي امتيازي است که اين دوره نسبت به دوره‌هاي قبل وجود دارد.
مطلب بعدي تيمي است که ايشان دارند؛ تيمي همراه و هم‌نظر. خيلي نگاه‌ها به هم نزديک است و خيلي با هم رفيق و صميمي و يار هستند و البته يار رياست قوه. اين ويژگي باعث مي شود که کارها رو به جلو پيش برود اگرچه اين موضوع در دوره هاي قبل هم وجود داشته اما در اين دوره اين مسئله را به شکل بارزي مي بينم.
برخي اقدامات مهم در زمان آيت الله شاهرودي با انتقادات زيادي همراه بود، مثل جرم زدايي.
آيت‌ا... شاهرودي به درستي دنبال اين بودند که تا آن‌جايي که مقدور است جرم‌زدايي کنند و اين سياست درستي بود. به لحاظ تنگناهايي که آيت ا... شاهرودي احساس کرده بودند مبني بر اين که عناوين مجرمانه زياد شده و زندان‌هاي ما محدوديت دارند و از طرفي نيروي قضايي دستگاه قضايي و بودجه کم است. ايشان در يک مقطع زماني گفتند زندانياني که به واسطه توزيع ميزان معيني مواد مخدر دستگير شده اند را زندان‌ها تحويل نگيرند و اين امر بخش‌نامه شد که همين باعث شده بود که بسياري از توزيع کنندگان جزء مواد مخدر جري شوند و اين امر مشکلاتي را ايجاد کرده بود.
مورد ديگر، به لحاظ تنگناهايي که وجود داشت راهکاري که پيش بيني شده بود، دادن مرخصي هاي فراوان به افراد زنداني بود آن هم در شرايطي که شاکي بعد از شکايت و گرفتن حکم قطعي متهم را به زندان مي انداخت اما بعد به راحتي به او مرخصي مي دادند آن هم مرخصي با زمان نامحدود و يا گاهي عفو‌هاي پي در پي و اين هم باعث جري شدن بعضي از مجرمان شده بود.
در مورد مواد مخدر هم عوامل و قاچاقچيان اصلي فرد ديگري را اجير مي کردند تا با حمل بار و دادن مبلغي کلان به او و همچنين تامين خرج زندگي خانواده او به زندان برود .البته اين موضوع در حال حاضر به صورت صد در صد هم رفع نشده است اما ريسک خطر آن بالا رفته است .به هر صورت سياست جرم زدايي و زندان زدايي سياست کاملا صحيحي بود سياستي که الان هم دنبال مي شود ولي در زمان آيت ا... شاهرودي در اين زمينه تحرک بيشتري بود . در مورد دادن مرخصي به زندانيان با توجه به مطالعه اي که خود آيت‌اله لاريجاني داشتند و با بررسي ديگران مشخص شد اين وضعيت قابل قبول نيست که افراد به اين ميزان مرخصي بروند بدون آن که اصلا متنبه شده و گناه خودشان را جبران کرده باشند بنابراين لازم بود که با اين افراد که شرارت مي‌کنند برخورد جدي و سريع صورت بگيرد و اين برخورد سريع و با جديت از مختصات اين دوره قضايي است و البته امکان دارد که اين موضوع تبعاتي هم داشته باشد که براي تبعات اين موضوع بايد چاره‌انديشي کنيم . امروز مواد مخدر معضل کل دنياست و در حال حاضر مبارزه قابل توجه و قاطعانه با مواد مخدر شروع شده است. دايره‌اي هم در دادستاني ايجاد کرده ايم که به طور مشخص و با کمک نيروي انتظامي موارد را پيگيري مي کنيم.
يکي از موضوعات مهمي که طي دو سال اخير قوه قضاييه را درگير کرده است حوادث سال گذشته همزمان با انتخابات رياست جمهوري است . از نگا ه شما ريشه فتنه و شاخص هاي موثر در اين فتنه چه بوده است ؟
اين مرحله از تاريخ ما نقطه عطفي در ادوار مختلف تاريخي کشورمان بود. در اين مرحله انقلاب اسلامي ناب با ساختاري بي نظير حداقل درحکومت ها ي موجود در گذشته و حال به نام ولايت فقيه تشکيل شد . از جمله مشخصه هاي نظام ما استقلال کامل و تاکيد کامل بر موازين اسلامي ، ظلم ستيزي و استکبار ستيزي و حمايت از محرومين و حمايت از همه انسان هاي مظلوم و بخصوص مسلمانان مظلوم در همه دنيا است ،اين موضوعات عداوت دشمنان ما را افزون کرد و بخصوص جهانخواران و درراس آن غرب و آمريکا را از ابتداي انقلاب درمقابل جمهوري اسلامي ايران قرار داد. آن ها ابتدا تلاش کردند که انقلاب به وقوع نپيوندد بعد تلاش کردند انقلاب را شکست بدهند بعد جنگ را تحميل کردند و سپس سعي کردند که انقلاب را استحاله کنند و از درون بپوسانند. بعد از آن هم تلاش کردند که از نفوذ انقلاب به خارج از مرزهاي خودمان جلوگيري کنند الان هم اين مقابله همچنان هست و تا زماني که جمهوري اسلامي با همين مباني که شروع شده ادامه داشته باشد دشمني هايشان ادامه خواهد داشت .ولي نبايد آن چه رخ داده را صرفا منحصر به اين موضوعات کنيم چرا که حتما ريشه هاي داخلي هم وجود دارد که بي تاثير نيست. علاوه بر دشمن، مسائل ديگري در ايجاد اين شرايط تاثير داشتند . از جمله انسان هايي که نتوانستند مسائل فرعي و اصلي را به درستي از هم تشخيص بدهند افرادي که حتي خصلت هاي شخصي آن ها باعث شده بود که از انقلاب زاويه بگيرند.
ما حسد را دست کم مي گيريم و حال آن که حسد يکي از صفات بسيار مذموم است و ممکن است حسد انسان را به جايي برساند که در مقابل حق مسلم و روشن بايستد .يکي از صفات ناپسند اين است که ما به حق خودمان قانع نيستيم و زياده تر از حق خودمان را مي خواهيم و قادر نيستيم اقدامي داشته باشيم اما گاهي مي خواهيم و مي توانيم قدم هايي در جهت زياده خواهي خودمان برداريم وبراي رسيدن به اين جايگاه اقدام مي کنيم و مشکلاتي ايجاد مي کنيم .
يکي از عوامل اصلي در ايجاد اين فتنه، مقابله باطل با نظام برحق ما بوده و هست ولي در کنار اين افراد داخلي هم بودند که در طول 31 سال بعد از انقلاب به لحاظ جهات شخصي با نظام زاويه پيدا کردند و آرام آرام درجهت خاص دشمن قرار گرفتند و چه بسا بعضي الان همراه با دشمن حرکت مي کنند . به عنوان نمونه بعيد مي دانم يکي از اين کساني که الان نامش جزو سران فتنه قرار گرفته با توجه به شناختي که از او دارم و نشست و برخاستي که براي مدت طولاني با او داشتم از اول اين برنامه که امروز دنبال مي کند را در ذهن داشته است. در روزهاي اول در صحبتي که با ايشان داشتم عنوان مي کرد که «تو مطمئن باش که آن چه که نسبت به اصل نظام باشد و نظام را تضعيف کند حتي اگر صد درصد به ضرر خودم باشد آن کار را انجام نمي دهم، مطمئن باش از ولايت فقيه و ولايت رهبري دست بر نخواهم داشت.»
اين صحبت ها دقيقا چه زماني بين شما و ايشان مطرح شد؟
شايد يک مورد از اين صحبت ها بعد از انتخابات انجام شده باشد ولي يقين دارم از اين نوع صحبت ها قبل از انتخابات بود يعني زماني که ايشان هنوز نامزدي خود را به صورت رسمي اعلام نکرده بود و بعد از آن. خود ايشان از اولين کساني بود که نامزدي خود را درانتخابات اعلام کرد. منظورم آقاي کروبي است .ايشان اصرار مي کرد که شما مطمئن باش که در هيچ شکلي متکي به خارجي ها نخواهم شد ولي امروز مي بينيم غير از اين است. بنابراين علاوه بر دشمن، عوامل دروني و شخصي نيز، صفاتي که انسان را از مسير آرام آرام خارج مي کند مانند لجبازي و يکدندگي، گاهي کار را به جاهاي خطرناک مي رساند.
همه نمي توانند وقتي حرفي مي زنند و مي فهمند که اشتباه است براحتي از حرفي که زده اند برگردند.اگر خداي نکرده نفس بر ما مسلط شد چه بسا حق مسلم را ناديده ميگيريم و براي اين که از حرف باطل خودمان برنگرديم راهمان را تا ثريا کج ادامه مي دهيم. به هر صورت تاحق هست باطل جولان مي دهد منتهي ممکن است که تاکتيک دشمن عوض شود يک روز جنگ نرم است يک روز جنگ سخت و روز ديگر جنگ ديگر.
بصيرتي که مقام معظم رهبري مي فرمايند مسئله ساده اي نيست بصيرت يعني همان معرفت دقيق و شناخت درست از مجموعه .اگر بعد از شناخت دقيق حق و تشخيص اولويت ها، مسائل اساسي را از مسائل فرعي تشخيص داديم و سبک و سنگين کرديم و صبر و استقامتي که در پيمودن هر راه درستي لازم است را داشته باشيم راه را درست رفته ايم.ملت ايران و جامعه ايراني و فضاي حاکم بر آن اين گونه بوده از اول تا حال هم شناخت خوبي داشتند و بر اساس شناخت خوبشان پشت سر ولي فقيه قرار گرفتند و فهميدند که اگر بخواهند راه را به سلامت طي کنند بايد پيرو ولي فقيه باشند واستقامت داشته باشند .
فکر نمي کنيد دستگاه قضايي کوتاهي کرده و در شرايطي که به وجود آمد بهتر مي توانست عمل کند ؟
اين جمله صحيح نيست که کوتاهي کرده. نه به عنوان اين که امروز در دستگاه قضايي هستم يا متعصبانه مي گويم . اين جرياني که سال قبل اتفاق افتاد جرياني داراي ابعاد مختلف است. کساني که در يک صف قرار گرفتند افرادي کاملا متفاوت بودند و انگيزه هاي متفاوتي داشتند ولي عملا در يک صف بودند و امکان ندارد که با يک مسئله چند بعدي و داراي مصاديق متعدد با انگيزه هاي مختلف و با تابلوها و عناوين مختلف و با يک عقبه کاملا متفاوت ،به همه يک نگاه داشته باشيم و بخواهيم با همه اين قضايا فقط از طريق قضايي اقدام شود اين نتيجه معکوس خواهد داشت.
بنابراين اگر چه ممکن است بتوان دستگاه قضايي را از جهاتي نقد کرد ولي در طول سال گذشته و امسال قوه قضاييه زحمات فراواني کشيد. دستگاه قضايي همراه با ساير دستگاه ها و در جاهايي مقدم بر ساير دستگاه ها عمل کرد و مجموعه اقدامات نظام که بخشي از آن بر عهده قوه قضاييه بود اين فتنه عظيم را خنثي کرد و با هزينه نه چندان زياد جلويش را گرفت.
الان خوب مي توانيد بفهميد که عمق و گستردگي قضيه چقدر بوده است .
برنامه ريزان گذشته و حال و دشمنان ما در اين قضيه چقدر سرمايه گذاري کردند اگر به اين مجموعه نگاه کنيم مي فهميم که با يک هزينه نه چندان زياد چه کار عظيمي انجام شده و چه توطئه اي خنثي شده است البته بي هزينه نبوده. نيروي انتظامي، نيروهاي بسيج و مردمي که کتک خوردند و لطمه ديدند، هزينه اي متحمل شديم. اما توطئه عظيمي که خنثي شد با اين مقدار هزينه بسيار ناچيز است بخصوص اگر در مقايسه با موارد مشابه در دنيا آن را مقايسه کنيم و اين به عنايت پروردگار و بعد تدبير و درايت و مديريت مقام معظم رهبري بر مي گردد و اطاعت مردم از ولي فقيه و هوشياري آن ها در صحنه که همه موثر بوده است.
به هر صورت دستگاه قضايي کارهاي بسيار پرحجم و خوبي کرده در عين اين که ممکن است بخش هايي از کارهايش قابل نقد باشد .اين اقدامات اکنون هم ادامه دارد. تعداد پرونده هايي که در دادسراي تهران تشکيل شده حجم قابل توجهي است و واقعا بعضي از بازپرس ها و مسئولان دادگاه هاي ما براي مدتي اصلا نتوانستند وقتشان را صرف زندگي خصوصي اشان کنند حتي شب عيد سال قبل هم سر کار بودند . لذا اين که بگوييم قوه قضاييه کار کمي کرده يا کاري نکرده حتما صحيح نيست.قوه قضاييه حتما در خنثي کردن و مقابله با اين توطئه نقش داشته است.
آيا هدف آن هايي که در فتنه دخليل بودند از ابتدا همان راهي بود که تا امروز ادامه پيدا کرد؟
خيلي از کساني که در فتنه سال گذشته به خصوص ماه هاي اول در اين صف قرار گرفتند عاقبت قضيه را نمي سنجيدند که دشمن تا کجا اين مسير را دنبال مي کند و خودشان هم کردند به زعم اين افراد اين فرض که که تقلب صورت گرفته است واقعي بود. لذا شما مي بينيد از زمان صحبت مقام معظم رهبري در 28 خرداد ريزش ها شروع شد و تا الان ادامه پيدا کرد. يک اقدامي شايد امروز براي يک فرد نابخشودني باشد ولي در يک سال و نيم پيش قابل اغماض است بنابراين از اقدامات قوه قضاييه هم صرف بحث قضايي نبوده بلکه همراهي با ساير دستگاه ها نيز بوده است .قوه قضاييه طبق قانون در اين باره هم وظيفه دارد.
يعني از دستگاه قضايي در شوراي امنيت کشور بايد نماينده حضور پيدا کند. در شوراي عالي امنيت ملي علاوه بر اين که رييس قوه قضائيه هم عضو هستند در برخي از مسائل ديگر هم اگر دبيرخانه دعوت کند، آن جا هم از قوه قضاييه دعوت مي کنند و ما ملزم به همکاري هستيم.
نحوه عملکرد وزارت اطلاعات در دوران شما براي کشف و شناسايي عوامل فتنه و همچنين نقش وزارت اطلاعات در مورد مديريت موضوع را چقدر مناسب مي دانيد؟
بحثي در اين جا مطرح است مسئله جنگ نرم و انقلاب مخملي است که دشمن دنبالش بود و آن را در قضيه انتخابات بروز و ظهور داد. اين يک بحث است که در اين زمينه شايد وزارت اطلاعات مقدم بر همه نهادها بود .خاطرم هست که اولين بار بعد از اين که گزارشاتي را به مسئولان ذيربط داديم مطرح کرديم دشمن در کشور ما دنبال انقلاب مخملي و انقلاب رنگين است. هرچند تاکيد کردم که دشمن البته کور خوانده و ايران اسلامي ديگر کشورها نيست اما آن ها دنبال اين قضيه هستند.همان موقع بعضي از مسئولان نظام من را مسخره کردند که اين چه حرفي است که مي زنيد !
چه زماني اين موضوع را مطرح کرديد ؟
به احتمال قوي سال 86 بود. البته شايد هم 87 .به هر صورت قطعا قبل ازسال 88 بوده است .
نمي توانستيم اين موضوع را جا بيندازيم که اين بار دشمن ما تمام همتش را بر مسائل فرهنگي و اجتماعي و فراهم کردن يک انقلاب مخملي درکشورمان متمرکز کرده است .وقتي اين را مي گفتيم واقعا برخي ما را مسخره مي کردند !
ما براي اين که اين قضيه را جا بيندازيم چند نمونه را دستگير کرديم تا مستنداتي که قابل فهم بيشتري باشد ارائه بدهيم . همين آقاي تاجبخش که بعدا در قضاياي فتنه دستگير شد محکوميت بالاي 15 سال حبس گرفت که البته خاطرم نيست حکمش در دادگاه تجديد نظر تاييد شد و يا خانم هاله اسفندياري . نه اين که ما اين ها را عناصر مهمي مي دانستيم بلکه مي خواستيم اين مطلب را جا بيندازيم که اين ها دنبال انقلاب مخملي هستند. همان موقع در راستاي بنياد سوروس حرف هايي زده مي شد که کسي باور نمي کرد . خيلي ها اين را قبول نداشتند . بنابراين وزارت اطلاعات هم کاملا اين مطلب را متوجه شده بود و هم اطلاع رساني کرده بود . در اين شرايط تنها کسي که به گزارشات وزارت اطلاعات اعتنا کرد و ما را تشويق کرد و دستور پيگيري داد، مقام معظم رهبري بودند .اين در حالي بود که خيلي از مسئولان ديگر اصلا اين حرف را تحويل نمي گرفتند.
آيا وزارت اطلاعات همان موقع پيش بيني مي کرد که اين اتفاقات تا اين اندازه جدي و عميق باشد ؟
آن زمان وزارت اطلاعات بروز چنين اتفاقاتي را بعد از انتخابات پيش بيني مي کرد اما نه به اين عمق و سطح ! در اين عمق که يک شخصي مثل موسوي به ميدان بيايد و اين گونه در برابر حق و قانون روشن و موضوعي که خودش ساليان سال ديده و شنيده بايستد! نه! فکرش را نمي کرديم .اين که اين مجموعه اين گونه با هم متحد بشوند بعضي را مي دانستيم اما اين گونه که چنين مجموعه اي با هم متحد شدند و طي زماني کوتاه با خارج از کشور وصل شوند آن هم به صورت علني و عريان تصورش را نمي کرديم .البته وزارت اطلاعات در جريان بود که بعضي از عوامل اين ها به آمريکا رفته اند.اما وزارت اطلاعات پيش بيني نکرده بود که با اين سرعت همه اين ها با هم پيوند بخورند و اين جور آشکارا در جهت دشمن قرار گيرند و با هم کار کنند. خلاصه وزارت اطلاعات اجمالا پيش بيني مي کرد که رويکرد دشمن به سمت جنگ نرم است و در فکر انقلاب مخملي است ولي سرعت حوادث و در هم تنيدگي آن را پيش بيني نکرده بود ولي همين مقدار پيش بيني وزارت را هم خيلي ها قبول نداشتند.
اين جا بود که وقتي اين جريان تا اين اندازه روشن شد خيلي ها موضوع انقلاب رنگين و مخملي را مطرح کردند همان موضوعي که وقتي وزارت آن را در جلسات مطرح مي کرد بعضي آن را مسخره مي کردند. وزارت اطلاعات پيش بيني مي کرد با توجه به فضايي که وجود داشت، کدهاي اطلاعاتي و غير اطلاعاتي و شواهد پنهان و مسائل ظاهري بعيد نيست که در روز انتخابات يا بعد از آن بخواهند فضا را متشنج کنند حتي روزهاي آخر روشن شده بود که حتي اگر پيروز بشوند يا شکست بخورند باز هم چنين فضا يي را ايجاد مي کنند که مستندات اين مسئله موجود است .بر همين اساس يکي از کدهايي که روي آن زياد کار کرديم بحث تقلب در انتخابات 22خرداد 88 بود. اين موضوع را از حدود چند ماه قبل از انتخابات مورد توجه قرار داديم . در نيمه دوم سال 87 بود که آقاي هاشمي رفسنجاني در نماز جمعه اولين استارت مربوط به اين ماجرا را زد .ايشان مطرح کردند که بايد مراقب بود که در انتخابات تقلب نشود. شواهد ديگري هم مطرح بود که مي خواهند بعد از انتخابات مسائلي از جمله مسئله تقلب را مطرح کنند .
وزارت اطلاعات از حدود چهار ماه مانده به پايان سال ستاد انتخابات را تشکيل داد البته وزارت اطلاعات از سال هاي قبل هم هميشه چند ماه قبل از انتخابات ستاد انتخاباتي را تشکيل مي داد که موضوعات مربوط به وزارت را به صورت ويژه پيگيري کند .اما اين بار چون کلمه تقلب به کار رفته بود گفتيم بر روي تمام مسيرهايي که ممکن است بر اساس آن تقلب صورت بگيرد کار اطلاعاتي انجام شود و اين مسئله مورد پيگيري قرار گيرد که احيانا کسي از ما سئوال کرد يا خواستيم اطلاع رساني کنيم کاملا به موضوع مسلط باشيم .چون نمونه هايي هم در انتخابات قبل صورت گرفته بود که وزارت اطلاعات بر اساس اين پيش بيني کار فوق العاده سنگيني روي اين موضوع انجام داده بود .اين جا بود که به دليل پيش بيني ها که يکي از فاکتورهاي آن تقلب بود وزارت اطلاعات کار بسيار سنگيني انجام داد.
وزارت اطلاعات بعد از انتخابات با ارائه چندين ماه کار اطلاعاتي به ميدان آمد و نتيجه پيگيري هايش را به مسئولان ارائه داد. در جلسات متعدد گفتم من به عنوان وزير اطلاعات حاضرم با هر کسي که ادعا مي کند تقلب سازمان يافته موثر درنتيجه انتخابات يا حتي غير سازمان يافته ولي موثر در نتيجه انتخابات صورت گرفته به صورت مستدل صحبت کنم چرا که اطمينان داشتم کارهايي که انجام داديم کاملا مستدل است که هر انسان منصفي با اطلاع از آن متوجه مي شود که تقلبي در انتخابات صورت نگرفته است. البته شايد در جايي يک نفر با دو شناسنامه راي داده باشد و يا حتي در گوشه اي شناسنامه اي را جعل کرده باشند و اين گونه کارها چه بسا اتفاق افتاده باشد ما چنين موضوعي را در اين حد نفي نمي کنيم .
در اين زمينه خدمت آقاي هاشمي رفسنجاني رفتم و توضيحاتي ارائه دادم خدمت بعضي آقايان ديگر هم رفتم . دو سه نوبت با آقاي کروبي صحبت کردم با آقاي موسوي هم همين طور. همان موقع به آقاي موسوي گفتم به عنوان يک مرجع رسمي نظارتي و کسي که مدعي است، حاضرم با استدلال با هر کسي که شما بگوييد تمام مسائل را بررسي کنيم. بسياري از کساني که اطراف آقاي موسوي بودند افرادي اطلاعاتي بودند . من با مردم عوام روبرو نبودم . به عنوان مثال آقاي يونسي وزير قبلي اطلاعات يکي از اين افراد بود يا آقاي امين زاده هم اطلاعاتي بودند.ايشان به خوبي مي توانست بفهمد که وقتي من ادعا مي کنم تقلبي صورت نگرفته و دلايل خود را ارائه مي کنم آيا سخن راست مي گويم يا خلاف. حتي بعضي از اين افراد بازنشسته وزارت اطلاعات و افرادي اطلاعاتي بودند بنابراين وقتي مي گفتم ما ستاد داريم و در انتقال صندوق ها از روزي که از انبار بياورند چه کارهايي کرده ايم و يا در مورد پلمب صندوق ها و انتقال آن ها و يا در زمان شمارش آرا و جمع بندي آرا چه کارهايي انجام داده ايم به خوبي متوجه مي شدند که ما دروزارت اطلاعات چه کار کرده ايم .آن ها به خوبي مي فهميدند که کار اطلاعاتي يعني چه؟
به آقاي موسوي گفتيم که ما بعنوان يک مرجع رسمي نظارتي که احساس مسئوليت مي کنيم حاضريم با شما يا اطرافيان شما استدلال کنيم و تاکيد مي کرديم مسيري که شما مي رويد و بي دليل مي گوييد ابطال انتخابات اصلا شدني نيست . به آقاي موسوي گفتم دو سئوال از شما مي کنم اگر به فرض محال فردا صبح انتخابات را باطل کردند و دوباره انتخابات برگزار شد و باز راي نياورديد آيا نتيجه را قبول داريد ؟ گفتند نه. گفتيم شما به شوراي نگهبان نامه نوشتيد و خواستيد اقداماتي انجام شود اگر شوراي نگهبان بازشماري کرد، به هر صورت و هرچه که شما گفتيد و کار به نتيجه مطلوب شما نرسيد آيا شما قبول مي کنيد باز هم گفتند نه !
به هرصورت وزارت اطلاعات در مرحله پيشگيري و پيش بيني اين موضوع کاملا موفق بود و کاملا خوب عمل کرد و موثر هم بود .
فکر مي کنيد وزارت اطلاعات در مراحل بعدي انتخابات هم به همين نحو مطلوب و موثرعمل کرد؟
در مراحل بعدي اتفاقاتي که بعد از اين انتخابات پيش آمد و بخصوص بعد از 25 خرداد به بعد و هر چه جلوتر رفتيم و در مورد کارهاي کاملا غير قانوني و اقدامات تخريبي که در خيابان ها انجام شد باز وزارت اطلاعات موفق عمل کرد البته در اين شرايط طبيعي است که عمده کار انتظامي بود و نيروهاي مسئول به ميدان آمدند ولي باز وزارت اطلاعات در سهم خودش کارنامه خوبي داشت در عين حالي که به او هم مي شود اشکالي وارد کرد.
موضوع ديگري که در جريانات سال گذشته ابهامات زيادي داشت ماجراي کهريزک بود. واقعا در جريان اتفاقات کهريزک کوتاهي از کدام ناحيه صورت گرفت ؟
در جريان ماجراي کهريزک به نظرم من اولين نفري بودم که نسبت به کهريزک هشدار دادم . در تيرماه سال 88 بود که بر اساس تجربه براي سرکشي به زندان اوين رفتم تا از بازداشتگاه و زندانيان بازديد کنم . در بازديد اولي که داشتم چند زنداني را ديدم که از سر و وضع خوبي برخوردار نيستند وقتي از جزييات شرايط آن ها پرسيدم گفتند که اين زندانيها از کهريزک آمده اند. من تا آن موقع نمي دانستم که کهريزک چگونه اداره مي شود و در اين مورد اطلاعي نداشتم . شايد اين ايراد به من گرفته شود که تو به عنوان وزير اطلاعات چرا از اين موضوع اطلاع نداشتي که اين ايراد را مي پذيرم و ايرادي صحيح است .البته مي دانستم بازداشتگاهي به نام کهريزک هست. به هر صورت پيگيري کردم و فهميدم که وضعيت آنجا مناسب نيست لذا به بعضي مسئولان گفتم که وضعيت آن جا مناسب نيست و زنداني به آن جا برده نشود.همان زمان بود که در18 تيرماه باز تجمعات و درگيري هاي خياباني صورت گرفت و تعدادي متهم به آن جا بردند.
اين اتفاق هم بعد از دستور شما بود؟
دستور نبود . گزارش داده بودم آنجا وضع مناسب نيست . بعدا شنيدم از دفتر رهبري هم ابلاغ شده بود که به اين زندان زنداني نبريد بعضي از آقايان گفته بودند ما در زندان اوين از نظر جا محدوديت داريم. مي گفتند امکان اين که همه متهمان از جمله متهمان مواد مخدر و ديگر متهمان را در يک جا نگهداري کنيم نيست بنابراين بايد اين ها را جابجا کنيم. در آن زمان مقام معظم رهبري فرمودند اگر جا نداريد آن ها را آزاد کنيد.
در ذهن من اين گونه است که اين ماجرا مربوط به شب 19 تير مي شود اما آقاي مرتضوي مي گفتند شب 21 تير بوده است. ولي صرف نظر از اين موضوع ما مطلع شديم که تعدادي را به آنجا برده اند .
بر همين اساس هم دستور داده شد که آن هايي را که بردند را سريع منتقل کنند که به نظر مي رسد در انجام اين دستور قدري تعلل شد. چنين دستوري بعد از ظهر داده شد و آخر شب بر آن تاکيد شد ولي عملا تا زماني که انتقال صورت گرفت 24 ساعت طول کشيد که البته شايد اين زمان غير طبيعي نبود ولي به هر تقدير از بعداز ظهر و بخصوص آخر شب که در حضور دادستان کل وقت آقاي دري نجف آبادي و آقاي مرتضوي دادستان تهران تاکيد شد که حتما اين ها منتقل شوند که با تاخير 10-15 ساعته منتقل شدند.اما در مورد عملکرد وزارت اطلاعات در اين زمينه نيز بايد بگويم قضاوتمان بايد بر مبناي شرايط خاص زماني و موقعيت خاص آن زمان باشد.اگر شرايط زماني و موقعيت ها را در نظر نگيريم نقد وارد است اما اگر آن شرايط را در نظر بگيريم يا نقد وارد نيست يا نقد صورت گرفته کمرنگ مي شود. اين که چرا بعضي از اين متهمان روزهايي در زندان مانده اند و بعد آزاد شده اند و بعد ممکن است تبرئه شوند؟ بايد گفت وقتي جمعي بر خلاف قانون به خيابان مي ريزند آتش مي زنند، تخريب مي کنند و نيروي انتظامي آن ها را که دستگير مي کند ممکن است افرادي که دستگير مي شوند الزاما مجرم نباشند ممکن است بر خي از آن ها صرفا نظاره گر بوده باشند و يا مشکل کمي داشته باشند . از طرف ديگر شايد در شرايطي کساني که دستگير شده اند مشکلشان صرفا با سئوال جواب حل بشود اما در شرايط ديگر اين گونه نباشد.
به طور کلي نظر قوه قضايه در مورد تاييد صلاحيت افرادي که با اين فتنه همراهي داشتند در انتخابات آينده چيست ؟
تعيين صلاحيت به عهده دستگاه قضايي نيست مرجع تاييد صلاحيت در انتخابات، هيئت هاي اجرايي يا نظارتي هستند که در انتخابات مجلس شوراي اسلامي يا رياست جمهوري مشخص است. مشخص است که هيئت هاي اجرايي چگونه تعيين مي شوند و چه کساني هستند و شوراي نگهبان هم به همين شکل. بنابراين تعيين صلاحيت به عهده قوه قضاييه نيست. مراجعي هم که از آن استعلام مي کنند تنها قوه قضاييه نيست در قانون پيش بيني شده که يکي از مراجعي که از آن استعلام مي کنند قوه قضاييه است . قوه قضاييه درمورد کساني پاسخ مي دهد که براي آن ها پرونده تشکيل شده است .اين پرونده ممکن است چند حالت داشته باشد. يک حالت آن است که پرونده قرار منع تعقيب خورده است يعني فرد بازداشت هم شده ولي بعدا تبرئه شده يا منع تعقيب خورده است که پاسخ استعلام داده مي شود.در مورد ديگر ممکن است که فردي محکوم شده و حکمش قطعي شده باشد. قوه قضاييه در پاسخ به اين استعلام ها نمي گويد که صلاحيت دارد يا نه . اظهار صلاحيت با آن هاست ولي ما مي گوييم که به چه اتهامي و چه مجازاتي محکوم شده و آن ها خودشان تشخيص مي دهند .
مورد ديگري هم هست که فرد به دادگاه رفته ولي حکمش قطعي نشده يا هنوز دادگاه نرفته ولي تبرئه هم نشده است که باز هم جواب داده مي شود و در مورد اين فرد اين قيد اضافه مي شود که مي گويند اين آقا با اين اتهام پرونده دارد ولي پرونده اش منجر به حکم نشده است و يا فردي تحت عنوان اتهامي خاصي پرونده دارد ولي اما هنوز منجربه حکم قطعي يا صدور قرار مجرميت نشده است..بنابراين ما فقط وضعيت را اعلام مي کنيم مطلقا در خصوص صلاحيت و عدم صلاحيت اظهار نظر نمي کنيم .
گفتگو از پارياب
