به گزارش مشرق، ناظران معتقدند که این دو شبکه همواره به عنوان ابزاری برای طرح های
آمریکایی - صهیونیستی به ویژه گسترش تروریسم تکفیری و اختلافات مذهبی در
جهان عرب و اسلام، نقش آفرینی کرده و می کنند.
به رغم اختلافات زیادی که قطر و عربستان سعودی در برخی مسایل منطقه دارند و در برنامه های این دو شبکه قابل مشاهده است، اما در حمایت از گروه های تروریستی - تکفیری مانند داعش و 'جبهه النصره' و توجیه جنایات آنها در سوریه بسیار به هم شباهت دارند و برخی از تفاوت های شکلی، مانعی برای اجرای دقیق یک دستورالعمل یکسان نشده است.
این همپوشانی و رویکرد واحد العربیه و الجزیره، اقدامی تعجب برانگیز وغافلگیر کننده نیست، این دو شبکه از آغاز بکار در قبال روی دیگر سکه تروریسم در منطقه یعنی رژیم صهیونیستی همین سیاست را اتخاذ و اجرا کرده اند.
به عنوان نمونه الجزیره با برنامه 'الرای والرای الاخر' بیشترین نقش را برای برداشتن موانع روانی و قبح ارتباط و عادی سازی روابط با دشمن صهیونیستی ایفا کرده است.
این شبکه قطری به تریبونی برای مسوولان و سخنگوهای نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.
تریبون الجزیره به صهیونیست ها که جنایت ها و کشتارهای مختلفی را علیه جهان اسلام و عرب به ویژه ملت مظلوم فلسطین مرتکب شده ، اجازه داده به 'طرف'ی تبدیل شوند که می توانند جنایات خود را توجیه کنند و هم سطح فلسطینی ها و حتی بیشتر در این شبکه به اظهار نظر می پردازند.
العربیه نیز با شیوه هایی مشابه و با خیانت به آرمان فلسطین همین مسیر را دنبال کرده است.
این دو شبکه قطری و سعودی می خواهند به مخاطب چنین القاء کنند که آنچه 60 سال پیش اتفاق افتاد ( تولد رژیم جعلی صهیونیستی) و پیامدهای آن هنوز ادامه دارد فقط یک سوء تفاهم بوده که ارزش این همه جنگ و 'مقاومت' را ندارد.
برای پیشبرد این دسیسه رسانه ای، این شبکه ها سیاست هایی را در پیش گرفته اند که همه گروه های مقاومت را 'ماجراجو' معرفی کنند و با تکرار اصطلاحاتی که زمینه ساز، عادی شدن روابط با رژیم صهیونیستی است، این رژیم جعلی را یک طرف معمولی، طبیعی و حتی یک همپیمان به شمار می آورند.
دو شبکه قطری و سعودی همین سیاست و دسیسه رسانه ای را در قبال تروریسم تکفیری در پیش گرفته و توافق کرده اند تا جنایات گروه های تروریستی تکفیری مانند داعش و جبهه النصره در عراق و سوریه و حتی لبنان را 'انقلاب اهل تسنن' معرفی کنند .
این شباهت در یک چارچوب و روشی واضح جای می گیرد و دو شبکه العربیه و الجزیره از آغاز بحران سوریه و دیگر درگیری ها و چالش های پس از آن در عراق و لبنان نیز همین شیوه را در پیش گرفته اند.
آمریکا منشا این شیوه و روش می باشد که مبنای آن نسبت دادن اعتراض ها به مذهب است.
دانشگاه های آمریکایی هم در بیشتر مطالعات و بررسی های خود درباره منطقه خاورمیانه بر این ایده تکیه کرده اند.
رسانه های آمریکایی هم مانند سیاستمداران این کشور و به ویژه 'باراک اوباما' که از نسبت دادن مشکلات و حوادث منطقه به مذهب خسته نمی شوند، همین مسیر را می پیمایند و دو شبکه العربیه و الجزیره نیز با امانتداری کامل، این روش های آمریکایی را در پیش گرفته اند.
دو شبکه قطری و سعودی برای بیان مفاهیم و تمرکز بر آنها از نقشه ها بهره می گیرند.
آنها از نقشه های سه بعدی برای وسیع نشان دادن سرزمین های تحت اشغال داعش به منظور ترساندن مخاطب از گستردگی حضور و قدرت آن استفاده و این گونه، سیاست دهشت افکنانه تروریستها را تکمیل و تبلیغ می کنند.
نقشه های مورد استناد الجزیره و العربیه ، برای افزایش اختلافات مذهبی حاوی نامگذاری ها و اصطلاحات مذهبی و طایفه ای است.
هر مخاطبی که برنامه های الجزیره را پیگیری کند، درمی یابد این شبکه بسیار تلاش دارد و مایل است برای ثبیت و القای مفهوم 'کشور' گروه تروریستی تکفیری داعش را با نام جعلی 'الدوله الاسلامیه' بنامد.
الجزیره همچنین لفظ 'تروریسم' را معمولا در نوار اخبار زیرنویس در پرانتز می نویسد تا نشان دهد که چندان با این اصطلاح برای توصیف گروه های تروریستی تکفیری موافق نیست.
با تغییر اوضاع و برانگیخته شدن خشم عمومی و جهانی نسبت به داعش و جنایات این گروه، این دو شبکه به یک شیوه دیگر روی آورده و تبلیغ دیگر گروه های تروریستی تکفیری را که در انجام جنایات دهشت افکنانه دست کمی از داعش ندارند، در دستور کار قرار داده اند.
به عنوان مثال 'جبهه النصره' در برنامه های این دو شبکه به یک گروه معتدل تبدیل می شود که از اشتباهات داعش درس گرفته است.
آمریکا نیز از شروع حملات هوایی به پایگاه های گروه های تروریستی تکفیری تاکنون به گروه های تروریستی تکفیری به ویژه جبهه النصره حمله نکرده است.
این دو شبکه با تلاش برای سفید نشان دادن کارنامه این گروه های تروریستی تکفیری، آنها را معتدل و به عنوان اجزا و بخشی از بافت جامعه عربی و سوری معرفی می کنند.
نمی توان این شگرد رسانه ای العربیه و الجزیره را جدای از سیاست های دو کشور مالک آنها به شمار آورد.
قطر روابط مشکوکی با داعش و همزادهای آن دارد که بسیار شبیه روابط آن با شبکه مادر آنها یعنی 'القاعده' است.
سال های متوالی توفیق پخش ویدیوهای سرکرده القاعده 'اسامه بن لادن' و جانشین او 'ایمن الظواهری' نصیب الجزیره بوده و سیاست های رسانه ای این شبکه با سیاست های آمریکا نیز چندان تفاوتی ندارد.
اسناد 'ویکی لیکس' که توسط 'جولیان آسانژ' فاش شد، نشان می دهد که 'وضاح خنفر' رییس پیشین شبکه الجزیره با سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) ارتباطی تنگاتنگ داشته است.
خنفر جوان و کم تجربه که با رشدی مشکوک در راس هرم اداره الجزیره نشست به صورت ماهیانه گزارش هایی را در مورد تاثیر برنامه های الجزیره از این سازمان اطلاعاتی دریافت می کرده و در مقابل متعهد می شده که اخباری را که موجب رنجش آمریکایی ها می شود، اصلاح و یا حذف کند.
پیش از خنفر نیز روابط میان این شبکه قطری و سازمان های امنیتی آمریکا در بهترین وضعیت و شرایط بود.
یکی از برجسته ترین فعالان رسانه ای عرب که سال ها در این شبکه مشغول کار بوده، می گوید که هیات های آمریکایی متعددی به بهانه هماهنگی، از این شبکه بازدید می کردند و طبیعی بود که برخی مسوولان 'سیا' نیز از اعضای این هیات ها باشند.
در خصوص شبکه العربیه مسایل بسیار واضح تر و روشن تر است تا جاییکه می توان آن را بخشی از دستگاه رسانه ای آمریکا دانست .
پادشاهی سعودی تنها فناوری رسانه ای را خریداری نکرده، بلکه به همراه آن یک مجموعه سیاست های رسانه ای هم شکل و هم مضمون با رسانه های آمریکایی را هم وارد و از آنها استفاده کرده است.
هماهنگی رسانه ای با سطوح مختلف تصمیم گیران آمریکا جزء جدایی ناپذیر هماهنگی سیاسی، امنیتی و اطلاعاتی میان ریاض و واشنگتن است.
این تاریخ مشترک و هماهنگی دایمی سووالاتی را در مورد سیاست کنونی العربیه در قبال داعش به ذهن متبادر می سازد.
هر مخاطبی می تواند این نکته را دریابد که فعالیت کنونی این شبکه با سیاست واقعی آمریکا در قبال منطقه تفاوتی ندارد.
سیاستی که هر روز مشخص تر و آشکارتر می شود و هدف آن تجزیه منطقه بر اساس گرایش های مذهبی، طایفه ای و نژادی است.
این سیاست فقط در جهت منافع راهبردی واشنگتن یعنی نفت و امنیت رژیم صهیونیستی قابل تفسیر است.
العربیه و الجزیره اکنون به سخنگویان رسانه ای داعش، جبهه النصره، 'احرار الشام'، 'جیش الحر' و دیگر گروه های تروریستی تکفیری تبدیل شده اند.
ماموریت این دو شبکه تبلیغ این گروه های تروریستی - تکفیری برای جذب عناصر بیشتر و انتشار بیانیه ها و پیام های صوتی و تصویری آنها به ویژه صحنه های سربریدن و اعدام گروگان ها و مردم بی گناه است.
اکنون هم به عنوان بازوهای رسانه ای به اصطلاح ائتلاف ضد تروریسم تبدیل شده و ماموریتشان زمینه سازی ضرورت استفاده از گروه های تروریستی - تکفیری مانند جبهه النصره و جیش الحر به عنوان پیاده نظام این ائتلاف است.
به رغم اختلافات زیادی که قطر و عربستان سعودی در برخی مسایل منطقه دارند و در برنامه های این دو شبکه قابل مشاهده است، اما در حمایت از گروه های تروریستی - تکفیری مانند داعش و 'جبهه النصره' و توجیه جنایات آنها در سوریه بسیار به هم شباهت دارند و برخی از تفاوت های شکلی، مانعی برای اجرای دقیق یک دستورالعمل یکسان نشده است.
این همپوشانی و رویکرد واحد العربیه و الجزیره، اقدامی تعجب برانگیز وغافلگیر کننده نیست، این دو شبکه از آغاز بکار در قبال روی دیگر سکه تروریسم در منطقه یعنی رژیم صهیونیستی همین سیاست را اتخاذ و اجرا کرده اند.
به عنوان نمونه الجزیره با برنامه 'الرای والرای الاخر' بیشترین نقش را برای برداشتن موانع روانی و قبح ارتباط و عادی سازی روابط با دشمن صهیونیستی ایفا کرده است.
این شبکه قطری به تریبونی برای مسوولان و سخنگوهای نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.
تریبون الجزیره به صهیونیست ها که جنایت ها و کشتارهای مختلفی را علیه جهان اسلام و عرب به ویژه ملت مظلوم فلسطین مرتکب شده ، اجازه داده به 'طرف'ی تبدیل شوند که می توانند جنایات خود را توجیه کنند و هم سطح فلسطینی ها و حتی بیشتر در این شبکه به اظهار نظر می پردازند.
العربیه نیز با شیوه هایی مشابه و با خیانت به آرمان فلسطین همین مسیر را دنبال کرده است.
این دو شبکه قطری و سعودی می خواهند به مخاطب چنین القاء کنند که آنچه 60 سال پیش اتفاق افتاد ( تولد رژیم جعلی صهیونیستی) و پیامدهای آن هنوز ادامه دارد فقط یک سوء تفاهم بوده که ارزش این همه جنگ و 'مقاومت' را ندارد.
برای پیشبرد این دسیسه رسانه ای، این شبکه ها سیاست هایی را در پیش گرفته اند که همه گروه های مقاومت را 'ماجراجو' معرفی کنند و با تکرار اصطلاحاتی که زمینه ساز، عادی شدن روابط با رژیم صهیونیستی است، این رژیم جعلی را یک طرف معمولی، طبیعی و حتی یک همپیمان به شمار می آورند.
دو شبکه قطری و سعودی همین سیاست و دسیسه رسانه ای را در قبال تروریسم تکفیری در پیش گرفته و توافق کرده اند تا جنایات گروه های تروریستی تکفیری مانند داعش و جبهه النصره در عراق و سوریه و حتی لبنان را 'انقلاب اهل تسنن' معرفی کنند .
این شباهت در یک چارچوب و روشی واضح جای می گیرد و دو شبکه العربیه و الجزیره از آغاز بحران سوریه و دیگر درگیری ها و چالش های پس از آن در عراق و لبنان نیز همین شیوه را در پیش گرفته اند.
آمریکا منشا این شیوه و روش می باشد که مبنای آن نسبت دادن اعتراض ها به مذهب است.
دانشگاه های آمریکایی هم در بیشتر مطالعات و بررسی های خود درباره منطقه خاورمیانه بر این ایده تکیه کرده اند.
رسانه های آمریکایی هم مانند سیاستمداران این کشور و به ویژه 'باراک اوباما' که از نسبت دادن مشکلات و حوادث منطقه به مذهب خسته نمی شوند، همین مسیر را می پیمایند و دو شبکه العربیه و الجزیره نیز با امانتداری کامل، این روش های آمریکایی را در پیش گرفته اند.
دو شبکه قطری و سعودی برای بیان مفاهیم و تمرکز بر آنها از نقشه ها بهره می گیرند.
آنها از نقشه های سه بعدی برای وسیع نشان دادن سرزمین های تحت اشغال داعش به منظور ترساندن مخاطب از گستردگی حضور و قدرت آن استفاده و این گونه، سیاست دهشت افکنانه تروریستها را تکمیل و تبلیغ می کنند.
نقشه های مورد استناد الجزیره و العربیه ، برای افزایش اختلافات مذهبی حاوی نامگذاری ها و اصطلاحات مذهبی و طایفه ای است.
هر مخاطبی که برنامه های الجزیره را پیگیری کند، درمی یابد این شبکه بسیار تلاش دارد و مایل است برای ثبیت و القای مفهوم 'کشور' گروه تروریستی تکفیری داعش را با نام جعلی 'الدوله الاسلامیه' بنامد.
الجزیره همچنین لفظ 'تروریسم' را معمولا در نوار اخبار زیرنویس در پرانتز می نویسد تا نشان دهد که چندان با این اصطلاح برای توصیف گروه های تروریستی تکفیری موافق نیست.
با تغییر اوضاع و برانگیخته شدن خشم عمومی و جهانی نسبت به داعش و جنایات این گروه، این دو شبکه به یک شیوه دیگر روی آورده و تبلیغ دیگر گروه های تروریستی تکفیری را که در انجام جنایات دهشت افکنانه دست کمی از داعش ندارند، در دستور کار قرار داده اند.
به عنوان مثال 'جبهه النصره' در برنامه های این دو شبکه به یک گروه معتدل تبدیل می شود که از اشتباهات داعش درس گرفته است.
آمریکا نیز از شروع حملات هوایی به پایگاه های گروه های تروریستی تکفیری تاکنون به گروه های تروریستی تکفیری به ویژه جبهه النصره حمله نکرده است.
این دو شبکه با تلاش برای سفید نشان دادن کارنامه این گروه های تروریستی تکفیری، آنها را معتدل و به عنوان اجزا و بخشی از بافت جامعه عربی و سوری معرفی می کنند.
نمی توان این شگرد رسانه ای العربیه و الجزیره را جدای از سیاست های دو کشور مالک آنها به شمار آورد.
قطر روابط مشکوکی با داعش و همزادهای آن دارد که بسیار شبیه روابط آن با شبکه مادر آنها یعنی 'القاعده' است.
سال های متوالی توفیق پخش ویدیوهای سرکرده القاعده 'اسامه بن لادن' و جانشین او 'ایمن الظواهری' نصیب الجزیره بوده و سیاست های رسانه ای این شبکه با سیاست های آمریکا نیز چندان تفاوتی ندارد.
اسناد 'ویکی لیکس' که توسط 'جولیان آسانژ' فاش شد، نشان می دهد که 'وضاح خنفر' رییس پیشین شبکه الجزیره با سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) ارتباطی تنگاتنگ داشته است.
خنفر جوان و کم تجربه که با رشدی مشکوک در راس هرم اداره الجزیره نشست به صورت ماهیانه گزارش هایی را در مورد تاثیر برنامه های الجزیره از این سازمان اطلاعاتی دریافت می کرده و در مقابل متعهد می شده که اخباری را که موجب رنجش آمریکایی ها می شود، اصلاح و یا حذف کند.
پیش از خنفر نیز روابط میان این شبکه قطری و سازمان های امنیتی آمریکا در بهترین وضعیت و شرایط بود.
یکی از برجسته ترین فعالان رسانه ای عرب که سال ها در این شبکه مشغول کار بوده، می گوید که هیات های آمریکایی متعددی به بهانه هماهنگی، از این شبکه بازدید می کردند و طبیعی بود که برخی مسوولان 'سیا' نیز از اعضای این هیات ها باشند.
در خصوص شبکه العربیه مسایل بسیار واضح تر و روشن تر است تا جاییکه می توان آن را بخشی از دستگاه رسانه ای آمریکا دانست .
پادشاهی سعودی تنها فناوری رسانه ای را خریداری نکرده، بلکه به همراه آن یک مجموعه سیاست های رسانه ای هم شکل و هم مضمون با رسانه های آمریکایی را هم وارد و از آنها استفاده کرده است.
هماهنگی رسانه ای با سطوح مختلف تصمیم گیران آمریکا جزء جدایی ناپذیر هماهنگی سیاسی، امنیتی و اطلاعاتی میان ریاض و واشنگتن است.
این تاریخ مشترک و هماهنگی دایمی سووالاتی را در مورد سیاست کنونی العربیه در قبال داعش به ذهن متبادر می سازد.
هر مخاطبی می تواند این نکته را دریابد که فعالیت کنونی این شبکه با سیاست واقعی آمریکا در قبال منطقه تفاوتی ندارد.
سیاستی که هر روز مشخص تر و آشکارتر می شود و هدف آن تجزیه منطقه بر اساس گرایش های مذهبی، طایفه ای و نژادی است.
این سیاست فقط در جهت منافع راهبردی واشنگتن یعنی نفت و امنیت رژیم صهیونیستی قابل تفسیر است.
العربیه و الجزیره اکنون به سخنگویان رسانه ای داعش، جبهه النصره، 'احرار الشام'، 'جیش الحر' و دیگر گروه های تروریستی تکفیری تبدیل شده اند.
ماموریت این دو شبکه تبلیغ این گروه های تروریستی - تکفیری برای جذب عناصر بیشتر و انتشار بیانیه ها و پیام های صوتی و تصویری آنها به ویژه صحنه های سربریدن و اعدام گروگان ها و مردم بی گناه است.
اکنون هم به عنوان بازوهای رسانه ای به اصطلاح ائتلاف ضد تروریسم تبدیل شده و ماموریتشان زمینه سازی ضرورت استفاده از گروه های تروریستی - تکفیری مانند جبهه النصره و جیش الحر به عنوان پیاده نظام این ائتلاف است.