به گزارش گروه اجتماعی مشرق، آیت الله حسنزاده آملی میگوید: «این نکته که میگویند ازدواج باعث کامل شدن دین میشود این نیست که یک راحتی را برای انسان فراهم می کند که به واسطه آن ایمانش کامل شود؛ بلکه ازدواج با درگیریها و تکالیفی که به همراه دارد انسان را درگیر میکند چنان که وی ممکن است از وظایف معنوی خود باز بماند چون حفظ ایمان و توجه به خداوند در این شرایط سخت تر است. لذا این ایمان کامل تر است چرا که انسان مجرد اگر فقط دغدغه مسائل جنسی را دارد یک شخص متاهل هزاران دغدغه دیگر هم دارد.»
در میان جوانان عصر جدید تعبیر ازدواج نیز مانند بسیاری از مفاهیم دیگر با مفهوم حقیقی خود فاصله گرفته است. جوانان بر اساس سبک زندگی ملتقطی که در سالیان اخیر تحت الشعاع آن قرار داشتهاند از امر ازدواج آموزههایی را درک میکنند که با مبنای حقیقی آن فاصلهای طولانی دارد. به طور کلی زندگی و حیات انسان بر اساس متن قرآن کریم در سختی و تنگنا ایجاد شده است. کَبَد به عنوان محل زندگی انسان در دار دنیا معرفی شده که نشان میدهد رفاه، راحتی و فراوانی حصول خواستهها هرگز در بنای زندگی دنیایی قرار نداشته است. دنیا به عنوان محملی برای عبور انسان به ابدیت و آزمایشگاهی جهت سنجش میزان توانایی انسان بر ادای وعدههای خویش به خداوند است. ازدواج هم به عنوان یک مرحله اصلی در این مسیر بستری برای محک زدن توانایی انسان محسوب میشود.
نداشتن درک صحیح از ضرورت و شیوه ازدواج صحیح منجر میشود تا جوانان پیش از ازدواج در خیالات خویش انتظار یک زندگی راحت، بیدغدغه و سراسر خوشیهای مختلف دنیایی و معنوی را داشته باشند و زمانی که وارد زندگی شده و با مشکلات متعدد مواجه میشوند به ناگاه با یک شوک روانی سنگین حتی نسبت به اعتقادات گذشته خویش نیز دچار تردید و بدگمانی گردند.
یکی از مقدمات اصلی در امر ازدواج که باید مورد توجه دختران و پسران باشد این است که زندگی مشترک خود را عاری از فراز و نشیبها و تلخ و شیرینهای مختلف نبینند. به عبارت دیگر انسان در هر زمینهای باید امیدوار به بهترین و آماده بدترین باشد. بهترینها پاداش مقابله صحیح و منطقی انسان با بدترین هاست.
در بسیاری از خانوادهها موضوع ازدواج همواره با مسئله رضایت پدر و مادر نسبت به فرد مورد پسند فرزند عجین است. دختران و پسران زمانی که با مقاومت خانواده نسبت به پذیرش فرد مورد علاقه آنها مواجه میشوند چه وظیفهای بر عهده دارند؟ زمانی که والدین نسبت به یک انتخاب اجباری فرزندان، خود را تحت فشار قرار میدهند چگونه میتوان ضمن رعایت حرمت شرعی و اخلاقی، تسلیم خواسته ایشان نیز نشد؟
حجت الاسلام جاودان در پاسخ به دختری که از طرف والدین خود به ازدواج با پسر عموی خویش مجبور شده است میگویند: «با پدر و مادر باید صحبت کنید و آنها را متقاعد بکنید و بگویید پسر عمو را دوست ندارید. روشن کنید نظرتان را و بفهمانید که وقتی دوستی نیست ازدواج به جایی نمیرسد. فعلا هیچ راهی جز راضی کردن پدر و مادر برای شما وجود ندارد. حوصله کنید و استقامت بورزید تا آنها راضی بشوند و انشاءالله این کار شدنی است.»
تبعیت کردن از خواستههای والدین طبق دستورات قرآنی و روایی در تمام موارد به جز انجام دادن محرمات یا ترک واجبات بر عهده فرزندان است. در سایر موارد فرزند اجازه نافرمانی از مطالبات والدین خویش را ندارد. این تعاملات بر اساس آموزههای فقهی تا سطحی دست والدین را باز گذاشته است که بسیاری از مناسباتی که در مقابل افراد دیگر حرمت دارد، در ارتباط با والدین، توسط فرزندان مجاز و واجب شمرده میشود. به عنوان نمونه نذر به مثابه یک وظیفه که بر انسان واجب شمرده میشود، در صورت عدم رضایت والدین از ضمه انسان ساقط میشود. فرزندی که نذر کند بعد از برآورده شدن حاجتی تمام ماه رجب را روزه بگیرد، در صورتی که مادرش بگوید به هر دلیلی رضایت ندارم، نمیتواند نذر خود را ادا کند و نیازی به جبران نذر یا کفاره نیز نخواهد داشت.
اما در صورتی که خواستههای والدین در ارتباط با تصمیمات سرنوشتساز فرزندانی که به بلوغ فکری رسیدهاند، باشد در آن صورت اسلام هرگز اجازه تبعیت کورکورانه از والدین را نمیدهد. چطور ممکن است جوانی که قرار است پایههای اولیه زندگی خانوادگی خویش را تشکیل دهد، خود از حق انتخاب مستقل محروم شود و بعد از او انتظار اداره موفقیت آمیز یک زندگی نیز وجود داشته باشد؟
آنچه که در اسلام نسبت به حقوق والدین بر فرزندان تاکید شده است صرفا بر احسان به والدین خلاصه میشود. این امر برای دختران و پسران به یک میزان مورد توجه اسلام است. دختر و پسر برای انتخاب آگاهانه و عقلانی خود هرگز لازم به تبعیت از مطالبه والدین نیستند. اما نباید از این امر غفلت نمود که در بسیاری از موارد نیز فرزندان به دلایل مختلف در انتخابهای خود دچار اشکالات علنی و خطرناکی میشوند که بدون دخالت مستقیم و مخالفت والدین امکان نجات آنها وجود نخواهد داشت.
در صورتی که بتوان میان این دو مدل تفکیک قائل شد و به طور قطع اعلام کرد که خواسته فرزندان مبتنی بر تدابیر عقلانی است در این صورت میتوان مجوز عدم تبعیت از مطالبه والدین را صادر نمود. آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم در این رابطه مینویسد: «حق وجوبى پدر در مواردى است که عصیان آن، عقوق محسوب شود و مایه اذیت پدر گردد و حق استحبابى در مواردى است که چنین نباشد.»
به عبارت دیگر در صورتی که فرزندان به سطح قابل قبولی از عقلانیت رسیده باشند که بتوانند به صورت اصولی مصالح حقیقی خویش را تشخیص دهند در چنین شرایطی اگر خواسته والدین مبتنی بر توانایی، علایق و مصالح فرزند نباشد، فرزندان میتوانند در صورتی که عدم فرمان برداری آنها منجر به آزار والدین نشود، به مسیری که خود از عاقبت خیر آن اطمینان دارند، بروند.
حجت الاسلام جاودان در پاسخ به یکی از سئوالاتی که در همین رابطه از ایشان شده است عدم تبعیت از والدین را در ضمن تامین رضایت آنها مورد تاکید قرار میدهند. یکی از مخاطبان حجت الاسلام جاودان از ایشان پرسیده است: «چقدر در ازدواج باید تابع والدین بود؟ والدینم مرا مجبور به ازدواج با کسی کردهاند که مورد علاقه من نیست که این باعث اختلاف شده است. میگویند ما از تو نمیگذریم. آنها حق دارند مرا مجبور کنند؟ اگر حرف آنها را قبول نکنم به قول خودشان حلالم نمیکنند و اگر قبول کنم یک عمر پشیمان میشوم و افسرده. در ضمن آنها اصلا راضی نمیشوند حتی با آرامش و ملایمت. حرف حرف خودشان است. من چه کار میتوانم بکنم؟»
حجت الاسلام جاودان در پاسخ میگویند: «شما میخواهید ازدواج کنید. شما میخواهید زندگی کنید. بنابراین آنها حق ندارند شما را مجبور کنند و اطاعت آنها در چنین صورتی لازم نیست. اما سعی کنید با لطایف الحیل بدون اینکه نارضایتی آنها جلب شود ازدواج را انجام ندهید. فکر کنید راه پیدا کنید. مثلا آنها را با زبان خوش تهدید کنید که هرگز ازدواج نمیکنید و روی حرفتان بایستید. حداقل چندین ماه شاید رضایت بدهند. البته در ازدواجی که خودتان هم میخواهید کاملا حساب شده عمل کنید و هیچ تعجیل نکنید که پشیمانی به بار بیاورد.»
کسب رضایت والدین در ازدواجهایی که معمولا این رضایت به عنوان یک مانع جدی سر بر میآورد خود یکی از همان تلاشهایی است که انسان در زندگی محکوم به سختی، باید عیار خود را در مواجهه با آن بسنجد. جوانی که بتواند در چارچوب قوانین اسلام با توجه به جایگاه رفیعی که رعایت احترام والدین در آن دارد، نظر مثبت ایشان را جلب نماید میتواند به موفق بودن خویش در زندگی مشترک نیز امیدوار باشد. اما اگر فرزندان در برابر مخالفتهای والدین خویش اسیر رفتارهای ناپسند پرخاشگری و آزار دهنده شوند، اولا خود اثبات کردهاند که هنوز به بلوغ فکری لازم برای ازدواج نرسیدهاند و در ثانی در صورت تحقق چنین ازدواجی باید انتظار گرههای کور و بیشماری را در زندگی مشترک خویش بکشند.
مرتضی جمشیدی
مخاطبان محترم گروه اجتماعی مشرق می توانند اخبار، مقالات و تصاویر اجتماعی خود را به آدرسshoma@mashreghnews.ir ارسال کنند تا در سریع ترین زمان ممکن به نام خودشان و به عنوان یکی از مطالب ویژه مشرق منتشر شود. در ضمن گروه اجتماعی مشرق در صدد است با پیگیری مشکلات ارسالی شما از طریق کارشناسان و مشاوران مجرب پاسخی برای ابهامات مخاطبان عزیز بیابد.