به گزارش مشرق، فعاليت احزاب سياسي كشور آرام آرام شكل انتخاباتي به خود ميگيرد و
جناحهاي رقيب خود را براي پيكاري موفقيت آميز در اسفندماه 94 آماده
ميكنند اما در اين ميان نگراني و دلهره جبهه دوم خرداد به مراتب بيشتر از
جريان رقيب است، چراكه آنها اصلاً تمايل ندارند عمر شكستهاي انتخاباتيشان
به بيش از 10سال افزايش يابد.
تئوريسينهاي اين طيف براي پيشگيري از شكست برنامههاي مدوني پيشبيني كردهاند كه از جمله ميتوان به «تشديد درگيري و زدوخوردها ميان اصولگرايان و نهايتا چندليسته كردن آنها»، « القاي ناكارآمدي گفتمان و توان اجرايي رقيب به افكار عمومي»، « حفظ نقش منتقد و حتي مخالفت حاكميت و تعميق اين نقش طي ماههاي آتي»، « بازخواني جهتدار كارنامه اصولگراها و تخريب روزانه مجلس نهم» اشاره كرد.
اما يكي از برنامههاي مهم ديگر اين جريان كه در طول شش ماه اخير برجستگي خاصي هم پيدا كرده « تخريب روحاني، دولت يازدهم و در نهايت عبور از شخص رئيسجمهور» است كه با هدف « تكروي سياسي دوم خرداد و ليست مجزاي اين جريان» در انتخابات 94 پيشبيني شده است.
همانطور كه اشاره خواهد شد زمينهسازي براي عبور از رئيسجمهور و تفكيك ليست انتخاباتي مجلس دهم از هواخواهان روحاني كه با «تخريب»هاي رسانهاي عليه اقدمات تيم روحاني شروع شد امروز وارد فاز ديگري به نام « توهين » شده است، آنگونه كه هفته نامه « صدا » ارگان مطبوعاتي حزب كارگزاران در جديدترين شماره خود به بهانه بازتاب نظرات برخي از كاربران در صفحه فيس بوك اين نشريه درباره سخنان حجت الاسلام روحاني با كريستين امانپور، وي را « دروغگو» خطاب كرده و زمينه را براي « موج توهين»هاي تازه به وي در ماههاي آينده مهيا كرده است.
پاسخ حسن روحاني به پرسش كريستين امانپور، مجري شبكه تلويزيوني CNN در خصوص بازداشت روزنامهنگاران در ايران اينگونه است كه: «فكر نميكنم فردي به خاطر روزنامهنگاري، يا به خاطر فعاليت رسانهاي دستگير شده باشد.»
همين اظهارات كافي بود كه حجم سنگيني از حملات رسانهاي توسط حاميان اصلاحات متوجه رئيسجمهور شود.
ريل گذاري «صدا» براي توهين به رئيس دولت
در حالي كه «تخريب» روحاني توسط دوم خرداديها رنگ «توهين» و «تحقير» به خود گرفته به نظر ميرسد تحرك اخير رسانه كارگزارانيها تقابل دولت- تجديدنظرطلبان را وارد مرحله تازهتري كند، به گونهاي كه طي هفته آتي بايد شاهد موضعگيريهاي تند و زننده نسبت به رئيس دولت يازدهم باشيم، آن هم از سوي جرياني كه به لطف موفقيت شكننده روحاني در انتخابات 92 توانست «بازگشت نيمهرسمي » به قدرت را تجربه كند. اما رهبران دوم خردادي به هيچ عنوان به اين قانع نبوده و تلاش دارند با عبور از روحاني، بازگشت رسمي به قدرت را پيادهسازي و بار ديگر «مقابله با حاكميت سياسي» را وارد مرحله عملياتي كنند.
به عبارت بهتر، طيف دوم خرداد كه در آوردگاه انتخاباتي يازدهمين دوره رياست جمهوري به دليل نداشتن سبد رأي كافي و عدم مقبوليت اجتماعي حمايت تاكتيكي و مصلحتي از روحاني را به عنوان يك فرد فراجناحي كليد زدند، حالا با حمله به اقدامات شخص روحاني و همچنين طرح مطالبات خود قصد دارند دولت و اعضاي كابينه روحاني را تحت فشار قرار دهند و جداسازي خود از روحاني را رسماً رسانهاي كنند.
تأكيد اصغرزاده بر جدايي اصلاحات – روحاني
ابراهيم اصغرزاده فعال سياسي اصلاحطلب روز گذشته در گفتوگو با روزنامه اعتماد هم پردهاي ديگر از نمايش سياسي طيف متبوع خود جهت جداسازي رسمي اصلاحات –روحاني را به اجرا در ميآورد.
وي در اين گفتوگو با ادبياتي تند و تأملبرانگيز، دولت را به نداشتن راهبرد متهم ميكند و بيان ميدارد: راهبرد دولت اعتدالي طبعاً متفاوت از راهبرد اصلاحطلبان است. دولت روحاني از منظر نداشتن راهبرد شايد بيشتر در معرض آسيب قرار داشته باشد. اگر فقدان راهبرد روشن، دولت دوم اصلاحات را به زمين سخت و سنگلاخي زد، در دولت روحاني هنوز چند ماه نگذشته آنچنان به اعتبار دولت ضربه زد كه اثر مهرش تا پايان بر پيشاني دولت باقي خواهد ماند. چرا؟ اينكه دولت بدون هيچ استراتژي منسجمي در ماههاي منتهي به ارديبهشت امسال به صورت متوالي تقاضا كرد كه مردم به او اعتماد كنند و صرفاً كساني جهت دريافت يارانه بروند ثبت نام كنند كه نيازمند واقعي باشند، ولي در كمال ناباوري مشاهده شد ۷۳ ميليون نفر رسماً بياعتنا به تقاضاي رئيسجمهور منتخبشان، به هر دليلي خود را مستحق دريافت يارانه دانستند و رفتند و پاي ورقهاي را امضا زدند كه عملاً شكاف فزاينده دولت - ملت را تأييد ميكرد. خب اگر اين فقدان راهبرد نيست پس چيست؟
وي همچنين با تأكيد براينكه پشتيباني اصلاحطلبان از حسن روحاني مشروط است، تصريح ميكند: معلوم است آنها در نقش يك بازنده، بازي برد - باخت يا باخت - باخت را ادامه نميدهند ولي تا زماني كه قصد و نيت روحاني تحقق شعارهاي انتخاباتي باشد ولو آنكه عملا راه به جايي نبرد دليلي بر عدم حمايت نخواهند داشت.
اما موج هجمههاي چهرهاي دوم خرداد به اينجا ختم نميشود، به طوري كه وي در ادامه ابراز ميكند: گرفتاري دولت روحاني اين است كه نميداند كاركردش چيست؟. . . دولت روحاني نميداند فراجناحي است يا ائتلافي و به مثابه شركت سهامي؟ اصلاحگراست و خواهان تغيير وضع يا اعتدالي و حافظ وضع موجود. . . وقتي واكنش روحاني را در برابر يك سؤال ساده خبرنگار خارجي كه از وجود روزنامهنگار زنداني پرسيد، ميبينيم متوجه ميشويم كه برداشت او با رايدهندگانش تا چه ميزان فاصله دارد.
دهها جمله تحقيرآميز و توهين محور دوم خرداديها
اما دروغگو خواندن روحاني توسط «صدا» و توهينهاي اصغرزاده را ميتوان از جمله دهها توهين و تخريب هايي دانست كه طي 10 ماه اخير رسانهاي شده كه از نمونههاي آن ميتوان به گزارههاي زير اشاره كرد: «روحاني بايد به وعدههايي كه داد پايبند باشد»، « اگر اصلاحطلبان نباشند روحاني هم وجود نخواهد داشت»، «هدف اعتدال بازگشت به وضع پيش از اصلاحات است»، «روحاني مرتكب اشتباه شده است»، «اگر قادر نبوديد قوا را هماهنگ كنيد اشتباه كرديد مسئوليت پذيرفتيد»، «همكاران روحاني هيچ تناسبي با افكار وي ندارند»، «وزيركشور روحاني خوب نيست»، «حضور ما در دولت كمرنگ است»، «گفتمان اصلاحات به گفتمان اعتدال تبديل نميشود»، «اصلاحطلبي مشي خودش را دارد»، «اصلاحات قطعا در انتخابات حرف خودش را ميزند»، «دولت روحاني پوپوليست است»، «نميتوان اعتدال را روش دانست» و «اصلاحطلبان در هنگامه پوستاندازي هستند»، «تعبيرم اين است كه پايگاه اجتماعي آقاي روحاني ائتلافي است. از آن خودش نيست ولي در اختيار او قرار داده شده است تا پايان دورهاي كه خواهد بود.» در ادامه بخشي از اظهارات هدفمند و سازمان دهي شده چهرههاي منسوب به دوم خرداد را بايد مورد اشاره قرار داد.
مرعشي هم در گفتوگويي با اعتماد بيان ميكند: «ما سياستهاي كلي آقاي روحاني را تأييد ميكنيم اما در عرصه سياست داخلي همه سياستهاي دولت را تأييد نميكنيم. ما منتقد وزارت كشور بوده و هستيم. تأكيد ميكنم كه ما حامي آقاي روحاني هستيم اما در عرصه سياست داخلي كاملاً زاويه انتقادي داريم.»
كاهش محبوبيت روحاني
صادق زيباكلام هم در يادداشتي پس از ثبتنام مردم براي دريافت يارانهها بيان ميكند: «بيش از ۹۰درصد جمعيت كشور خود را مستحق دريافت يارانه اعلام كردهاند. آيا به راستي اين چنين است... به زعم اصولگرايان، اگر مردم اين دولت را قبول ميداشتند و برايش تره خرد ميكردند، محض گل روي دولت تدبير و اميد هم كه شده بود دستكم بخشي از آن ۱۹ ميليوني كه به او رأي دادند ثبتنام نميكردند. حرف اصولگرايان اتفاقاً درست است.»
روحاني، مستأجري 4 ساله!
محمدرضا تاجيك، فعال سياسي اين جبهه هم در نخستين روزهاي ارديبهشت ماه در گفتوگو با روزنامه شرق با تأييد پروژه «مستأجر چهار ساله» اصلاحطلبان اظهار ميكند كه از امروز از شدت و گستره حمايت اصلاحطلبان از دولت كاسته شده است. مشاور رئيسجمهور و رئيس «مركز بررسيهاي استراتژيك رياست جمهوري» در دوران خاتمي در اين گفتوگو تأكيد كرده كه دولت «اعتدال» در حال تبديلشدن به دولت «اختلاط» است و بايد سريعتر خود را جمعوجور و گرايشهاي متفاوت و گاه متضاد دروني خود را تعديل كند و تا دير نشده كليد تدبير خود را بهكار گيرد.
اعتدال اصلاً گفتمان نيست
محمدرضا خاتمي به مانند ديگر همفكرانش به جداسازي ميانديشد، وي در مصاحبهاي تصريح ميكند: «اعتدال اصلاً نميتواند يك گفتمان باشد. اعتدال يك روش يا حداكثر استراتژي، خطمشي و راه است. وقتي برنامهاي را مينويسيم، بايد هدف، رسالت، استراتژي و خطمشي و تاكتيكهايي كه كار را عملياتي ميكند داشته باشد. گفتمان بايد هدف را تعيين كند كه به كجا ميخواهد برسد. ما گفتمان اصلاحات داريم، تقريباً روشن است اهدافش چيست. . . از اين رو من اعتدال را به عنوان يك مشي قبول دارم؛ يعني ميانهروي، البته به نظرم باز هم در اين مسير ابهام زيادي وجود دارد.»
هجمههاي سازماندهيشده
در حالي سيل «هجمهها» عليه روحاني و دولت يازدهم روزافزون و گستردهتر ميشود و جاي خود را آرام آرام به « توهين » و « تحقير» ميدهد كه اين رويكرد با تئوري سعيد حجاريان مبني بر اينكه استراتژي دومخرداديها در برابر دولت يازدهم «اتحاد علني و انتقاد مخفيانه» است، مخالفت و ضديت دارد و اين در شرايطي است كه پيشتر برخي سايتهاي خبري نيز از انتقادات شديد متقابل اعضاي دولت يازدهم از شخصيتهاي اصلاحطلب در جلسات خصوصي اخباري منتشر كرده بودند. به هر روي به نظر ميرسد، با گذشت زمان، انتقادات اصلاحطلبان و اعضاي دولت يازدهم از يكديگر، بيش از گذشته شكل علنيتر و گزندهتري به خود گرفته و نهايتاً افكار عمومي شاهد آن باشند كه جريان دومخرداد به صورت رسمي فعاليتها و اهداف خود را از دولت يازدهم جدا و مانند گذشته به صورت مشخص و معين راهبردهاي خود را دنبال كند.
منبع: جوان
تئوريسينهاي اين طيف براي پيشگيري از شكست برنامههاي مدوني پيشبيني كردهاند كه از جمله ميتوان به «تشديد درگيري و زدوخوردها ميان اصولگرايان و نهايتا چندليسته كردن آنها»، « القاي ناكارآمدي گفتمان و توان اجرايي رقيب به افكار عمومي»، « حفظ نقش منتقد و حتي مخالفت حاكميت و تعميق اين نقش طي ماههاي آتي»، « بازخواني جهتدار كارنامه اصولگراها و تخريب روزانه مجلس نهم» اشاره كرد.
اما يكي از برنامههاي مهم ديگر اين جريان كه در طول شش ماه اخير برجستگي خاصي هم پيدا كرده « تخريب روحاني، دولت يازدهم و در نهايت عبور از شخص رئيسجمهور» است كه با هدف « تكروي سياسي دوم خرداد و ليست مجزاي اين جريان» در انتخابات 94 پيشبيني شده است.
همانطور كه اشاره خواهد شد زمينهسازي براي عبور از رئيسجمهور و تفكيك ليست انتخاباتي مجلس دهم از هواخواهان روحاني كه با «تخريب»هاي رسانهاي عليه اقدمات تيم روحاني شروع شد امروز وارد فاز ديگري به نام « توهين » شده است، آنگونه كه هفته نامه « صدا » ارگان مطبوعاتي حزب كارگزاران در جديدترين شماره خود به بهانه بازتاب نظرات برخي از كاربران در صفحه فيس بوك اين نشريه درباره سخنان حجت الاسلام روحاني با كريستين امانپور، وي را « دروغگو» خطاب كرده و زمينه را براي « موج توهين»هاي تازه به وي در ماههاي آينده مهيا كرده است.
پاسخ حسن روحاني به پرسش كريستين امانپور، مجري شبكه تلويزيوني CNN در خصوص بازداشت روزنامهنگاران در ايران اينگونه است كه: «فكر نميكنم فردي به خاطر روزنامهنگاري، يا به خاطر فعاليت رسانهاي دستگير شده باشد.»
همين اظهارات كافي بود كه حجم سنگيني از حملات رسانهاي توسط حاميان اصلاحات متوجه رئيسجمهور شود.
ريل گذاري «صدا» براي توهين به رئيس دولت
در حالي كه «تخريب» روحاني توسط دوم خرداديها رنگ «توهين» و «تحقير» به خود گرفته به نظر ميرسد تحرك اخير رسانه كارگزارانيها تقابل دولت- تجديدنظرطلبان را وارد مرحله تازهتري كند، به گونهاي كه طي هفته آتي بايد شاهد موضعگيريهاي تند و زننده نسبت به رئيس دولت يازدهم باشيم، آن هم از سوي جرياني كه به لطف موفقيت شكننده روحاني در انتخابات 92 توانست «بازگشت نيمهرسمي » به قدرت را تجربه كند. اما رهبران دوم خردادي به هيچ عنوان به اين قانع نبوده و تلاش دارند با عبور از روحاني، بازگشت رسمي به قدرت را پيادهسازي و بار ديگر «مقابله با حاكميت سياسي» را وارد مرحله عملياتي كنند.
به عبارت بهتر، طيف دوم خرداد كه در آوردگاه انتخاباتي يازدهمين دوره رياست جمهوري به دليل نداشتن سبد رأي كافي و عدم مقبوليت اجتماعي حمايت تاكتيكي و مصلحتي از روحاني را به عنوان يك فرد فراجناحي كليد زدند، حالا با حمله به اقدامات شخص روحاني و همچنين طرح مطالبات خود قصد دارند دولت و اعضاي كابينه روحاني را تحت فشار قرار دهند و جداسازي خود از روحاني را رسماً رسانهاي كنند.
تأكيد اصغرزاده بر جدايي اصلاحات – روحاني
ابراهيم اصغرزاده فعال سياسي اصلاحطلب روز گذشته در گفتوگو با روزنامه اعتماد هم پردهاي ديگر از نمايش سياسي طيف متبوع خود جهت جداسازي رسمي اصلاحات –روحاني را به اجرا در ميآورد.
وي در اين گفتوگو با ادبياتي تند و تأملبرانگيز، دولت را به نداشتن راهبرد متهم ميكند و بيان ميدارد: راهبرد دولت اعتدالي طبعاً متفاوت از راهبرد اصلاحطلبان است. دولت روحاني از منظر نداشتن راهبرد شايد بيشتر در معرض آسيب قرار داشته باشد. اگر فقدان راهبرد روشن، دولت دوم اصلاحات را به زمين سخت و سنگلاخي زد، در دولت روحاني هنوز چند ماه نگذشته آنچنان به اعتبار دولت ضربه زد كه اثر مهرش تا پايان بر پيشاني دولت باقي خواهد ماند. چرا؟ اينكه دولت بدون هيچ استراتژي منسجمي در ماههاي منتهي به ارديبهشت امسال به صورت متوالي تقاضا كرد كه مردم به او اعتماد كنند و صرفاً كساني جهت دريافت يارانه بروند ثبت نام كنند كه نيازمند واقعي باشند، ولي در كمال ناباوري مشاهده شد ۷۳ ميليون نفر رسماً بياعتنا به تقاضاي رئيسجمهور منتخبشان، به هر دليلي خود را مستحق دريافت يارانه دانستند و رفتند و پاي ورقهاي را امضا زدند كه عملاً شكاف فزاينده دولت - ملت را تأييد ميكرد. خب اگر اين فقدان راهبرد نيست پس چيست؟
وي همچنين با تأكيد براينكه پشتيباني اصلاحطلبان از حسن روحاني مشروط است، تصريح ميكند: معلوم است آنها در نقش يك بازنده، بازي برد - باخت يا باخت - باخت را ادامه نميدهند ولي تا زماني كه قصد و نيت روحاني تحقق شعارهاي انتخاباتي باشد ولو آنكه عملا راه به جايي نبرد دليلي بر عدم حمايت نخواهند داشت.
اما موج هجمههاي چهرهاي دوم خرداد به اينجا ختم نميشود، به طوري كه وي در ادامه ابراز ميكند: گرفتاري دولت روحاني اين است كه نميداند كاركردش چيست؟. . . دولت روحاني نميداند فراجناحي است يا ائتلافي و به مثابه شركت سهامي؟ اصلاحگراست و خواهان تغيير وضع يا اعتدالي و حافظ وضع موجود. . . وقتي واكنش روحاني را در برابر يك سؤال ساده خبرنگار خارجي كه از وجود روزنامهنگار زنداني پرسيد، ميبينيم متوجه ميشويم كه برداشت او با رايدهندگانش تا چه ميزان فاصله دارد.
دهها جمله تحقيرآميز و توهين محور دوم خرداديها
اما دروغگو خواندن روحاني توسط «صدا» و توهينهاي اصغرزاده را ميتوان از جمله دهها توهين و تخريب هايي دانست كه طي 10 ماه اخير رسانهاي شده كه از نمونههاي آن ميتوان به گزارههاي زير اشاره كرد: «روحاني بايد به وعدههايي كه داد پايبند باشد»، « اگر اصلاحطلبان نباشند روحاني هم وجود نخواهد داشت»، «هدف اعتدال بازگشت به وضع پيش از اصلاحات است»، «روحاني مرتكب اشتباه شده است»، «اگر قادر نبوديد قوا را هماهنگ كنيد اشتباه كرديد مسئوليت پذيرفتيد»، «همكاران روحاني هيچ تناسبي با افكار وي ندارند»، «وزيركشور روحاني خوب نيست»، «حضور ما در دولت كمرنگ است»، «گفتمان اصلاحات به گفتمان اعتدال تبديل نميشود»، «اصلاحطلبي مشي خودش را دارد»، «اصلاحات قطعا در انتخابات حرف خودش را ميزند»، «دولت روحاني پوپوليست است»، «نميتوان اعتدال را روش دانست» و «اصلاحطلبان در هنگامه پوستاندازي هستند»، «تعبيرم اين است كه پايگاه اجتماعي آقاي روحاني ائتلافي است. از آن خودش نيست ولي در اختيار او قرار داده شده است تا پايان دورهاي كه خواهد بود.» در ادامه بخشي از اظهارات هدفمند و سازمان دهي شده چهرههاي منسوب به دوم خرداد را بايد مورد اشاره قرار داد.
مرعشي هم در گفتوگويي با اعتماد بيان ميكند: «ما سياستهاي كلي آقاي روحاني را تأييد ميكنيم اما در عرصه سياست داخلي همه سياستهاي دولت را تأييد نميكنيم. ما منتقد وزارت كشور بوده و هستيم. تأكيد ميكنم كه ما حامي آقاي روحاني هستيم اما در عرصه سياست داخلي كاملاً زاويه انتقادي داريم.»
كاهش محبوبيت روحاني
صادق زيباكلام هم در يادداشتي پس از ثبتنام مردم براي دريافت يارانهها بيان ميكند: «بيش از ۹۰درصد جمعيت كشور خود را مستحق دريافت يارانه اعلام كردهاند. آيا به راستي اين چنين است... به زعم اصولگرايان، اگر مردم اين دولت را قبول ميداشتند و برايش تره خرد ميكردند، محض گل روي دولت تدبير و اميد هم كه شده بود دستكم بخشي از آن ۱۹ ميليوني كه به او رأي دادند ثبتنام نميكردند. حرف اصولگرايان اتفاقاً درست است.»
روحاني، مستأجري 4 ساله!
محمدرضا تاجيك، فعال سياسي اين جبهه هم در نخستين روزهاي ارديبهشت ماه در گفتوگو با روزنامه شرق با تأييد پروژه «مستأجر چهار ساله» اصلاحطلبان اظهار ميكند كه از امروز از شدت و گستره حمايت اصلاحطلبان از دولت كاسته شده است. مشاور رئيسجمهور و رئيس «مركز بررسيهاي استراتژيك رياست جمهوري» در دوران خاتمي در اين گفتوگو تأكيد كرده كه دولت «اعتدال» در حال تبديلشدن به دولت «اختلاط» است و بايد سريعتر خود را جمعوجور و گرايشهاي متفاوت و گاه متضاد دروني خود را تعديل كند و تا دير نشده كليد تدبير خود را بهكار گيرد.
اعتدال اصلاً گفتمان نيست
محمدرضا خاتمي به مانند ديگر همفكرانش به جداسازي ميانديشد، وي در مصاحبهاي تصريح ميكند: «اعتدال اصلاً نميتواند يك گفتمان باشد. اعتدال يك روش يا حداكثر استراتژي، خطمشي و راه است. وقتي برنامهاي را مينويسيم، بايد هدف، رسالت، استراتژي و خطمشي و تاكتيكهايي كه كار را عملياتي ميكند داشته باشد. گفتمان بايد هدف را تعيين كند كه به كجا ميخواهد برسد. ما گفتمان اصلاحات داريم، تقريباً روشن است اهدافش چيست. . . از اين رو من اعتدال را به عنوان يك مشي قبول دارم؛ يعني ميانهروي، البته به نظرم باز هم در اين مسير ابهام زيادي وجود دارد.»
هجمههاي سازماندهيشده
در حالي سيل «هجمهها» عليه روحاني و دولت يازدهم روزافزون و گستردهتر ميشود و جاي خود را آرام آرام به « توهين » و « تحقير» ميدهد كه اين رويكرد با تئوري سعيد حجاريان مبني بر اينكه استراتژي دومخرداديها در برابر دولت يازدهم «اتحاد علني و انتقاد مخفيانه» است، مخالفت و ضديت دارد و اين در شرايطي است كه پيشتر برخي سايتهاي خبري نيز از انتقادات شديد متقابل اعضاي دولت يازدهم از شخصيتهاي اصلاحطلب در جلسات خصوصي اخباري منتشر كرده بودند. به هر روي به نظر ميرسد، با گذشت زمان، انتقادات اصلاحطلبان و اعضاي دولت يازدهم از يكديگر، بيش از گذشته شكل علنيتر و گزندهتري به خود گرفته و نهايتاً افكار عمومي شاهد آن باشند كه جريان دومخرداد به صورت رسمي فعاليتها و اهداف خود را از دولت يازدهم جدا و مانند گذشته به صورت مشخص و معين راهبردهاي خود را دنبال كند.
منبع: جوان