گروه سیاسی مشرق - روزنامهها
در لابهلای گزارشها و سرمقالهها، قسمتی از صفحات خود را به اخبار
روزهای گذشته یا اخبار ویژه اختصاص می دهند که مشرق در ادامه به آنها اشاره
میکند.
****
*کیهان
چرا حامیان فتنه را به خط قرمز نظام ترجیح دادید؟!
رئيسجمهور گفت این دومین ماه مهر است که وزارت علوم وزیر ندارد و با سرپرست اداره میشود.روحانی دیروز در مراسم آغاز نمادین فعالیت دانشگاهها گفت: حق مجلس است که به وزیری تحت عنوان استیضاح رای ندهد اما ما هم نمیتوانیم تاسف خود را ابراز نکنیم از اینکه یک وزیر عالم دانشمند انقلابی را از دست دادیم. وقتی آن همه اساتید دانشگاه برای من نامه مینویسند که آقای دکتر فرجی دانا شایستگی دارد تا مدیریت این وزارتخانه را برعهده بگیرد من با فشار این و آن حاضر شوم به او بگویم استعفا دهد؟ این با اخلاق و با چارچوبی که دولت از روز اول به مردم قول داده انطباق دارد؟ پارسال ما آمدیم اینجا برای شروع مراسم تحصیلی، وزیر نداشتیم و وزارتخانه سرپرست داشت؛ حالا امسال دانشگاه هم سرپرست دارد. هر دو.
وی افزود: در طول یک سال ما 4 وزیر و سرپرست را تجربه کردیم. آقای میلی منفرد را مجلس نپسندید اشکالی ندارد. آقای دکتر توفیقی سرپرستی را قبول کردند از یمین و یسار به ما فشار آمد که معرفیش نکن گفتیم اهلا و سهلا. سرفرود آوردیم تا دانشگاه و کشور آرام باشد. فرجی دانا را آوردیم شروع به کار کرد.رئيسجمهور ادامه داد: بورسیه و ما ادراک ما البورسیه به هرحال همه باید به اخلاق علمی توجه کنیم. نمیتوانیم در مسئلهای که صداقت و دقت و قانون مورد توجه قرار نگرفته آن را رها کنیم. از روز اولی که دکتر نجفی سرپرست شدند اولین کلامم به او این بود که مسئله بورسیه را باید دنبال کنی در این دوره. درباره این اظهار شایان ذکر است که مجلس شورای اسلامی سال گذشته با اغماض به کابینه معرفی شده نگاه کرد و اغلب وزرا -غیر از میلیمنفرد و نجفی- را تایید کرد. مشکل میلیمنفرد همراهی با فتنهگران بود و طبیعتا مجلس نمیتوانست سکان وزارت حساس علوم را به حامیان فتنهای بسپارد که دانشگاه را در اتاق جنگ میخواهند. با این وجود آقای روحانی در اقدامی سؤالبرانگیز سرپرستی وزارت علوم را به جعفر توفیقی سپرد که 26 خرداد سال 88 در جمع دانشجویان مدعی دروغ تقلب شده و به جای آرام کردن فضا دانشجویان را به ایجاد التهاب و تشنج تحریک کرده بود. ویدئوی این اظهارات خیانتآمیز در فضای مجازی موجود است و معلوم نیست آقای روحانی که سال 78 و سال 89 درباره فتنهگران و آشوبگران مزدور بیگانه صریحا موضعگیری کرده، چگونه توفیقی را پذیرفته بود. همچنان که روشن نیست چرا در این باره از خط قرمز نظام درباره فتنه و فتنهگران غفلت شده است؟
مجلس شورای اسلامی پس از معرفی فرجی دانا- به رغم بدبینیهای جدی موجود نسبت به ارتباط وی با فتنهگران - بنا را برحسن ظن گذاشت و ضمن اخذ تعهداتی سکان وزارت علوم را به دست وی سپرد اما فرجی دانا خلاف تعهد خود در قبال نمایندگان عمل کرد و به انتصاب برخی متهمان نشاندار که فیلم و اسناد تحریکگری آنها به اغتشاش موجود است، راهی جز استیضاح باقی نگذاشت. بنابر اظهار صریح محمدرضا باهنر نایب رئیس مجلس 5 تن از وزرا با مشاهده مستندات، استیضاح وزیر علوم را تایید کردهاند. درهمین دوره یک ساله رتبه رشد علمی ایران در جهان 2 پله سقوط کرد.پس از برکناری فرجی دانا نیز محمدعلی نجفی به عنوان سرپرست از سوی رئيسجمهور معرفی شد که چندین شغل را طی همین یک سال تست زده! و پیش از معرفی برای سرپرستی، «ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری» و «دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی دولت» را تجربه کرده و استعفا داده بود.
درعین حال درباره موضوع بورسیهها و جنجالی که برای حاشیهسازی علیه اصل استیضاح مطرح شد شایان ذکر است که «علی-غ» عامل اولیه این جنجال بعدها اعتراف کرد که از سوی برخی افراطیون لانه کرده در وزارت علوم در جهت تسویه حسابهای باندی و انحراف اذهان از اصل استیضاح به بازی گرفته شده است. همچنین سرپرست وزارت علوم اعلام کرده که در اولین بررسیها معلوم شده 2100 بورسیه هیچ مشکلی ندارند و سوال این است که آیا برای برخورد با چند تخلف محتمل -که در حوزه کاری ممکن است اتفاق بیفتد- آیا باید 3 هزار بورسیه شده مورد ترور شخصیت قرار میگرفتند؟!
فرانس 24: انقلاب ایران در حال فتح چهارمین کشور عربی است
اینکه عکسهای رهبران ایران در بیروت و بغداد برافراشته میشود، پیروزی بزرگ ایرانیهاست.شبکه تلویزیونی فرانس 24 با انتشار این تحلیل نوشت: تحولات سریع در منطقه آشوبزده خاورمیانه در جریان است و نشستهای منطقهای و بینالمللی از جمله درباره نحوه مقابله با داعش در میان کشمکشهای سیاسی و نظامی در برخی کشورهای عربی برگزار میشود. گرچه ایران به نشست پاریس دعوت نشد اما خواه ناخواه از این تحولات دور نبوده، تا جایی که جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب ایران به تازگی گفته است که توازن قوا در منطقه به نفع جمهوری اسلامی ایران تغییر کرده است. فرانس 24 میافزاید: ایران در نشست جده که هسته نخستین تشکیل ائتلاف بینالمللی برضد داعش بود و سپس در نشست ائتلاف پاریس دعوت نشد. جالب است که فقط چند روز بعد این ماجرا، حوثیها صنعا را تسخیر کردند؛ حوثیهایی که در یمن از آنها به جای «انصارالله»، «انصار ایران» نام برده میشود. پس از تحولات صنعا ایرانیها معتقدند که پس از دمشق، بغداد و بیروت، چهارمین پایتخت عرب هم با آنها همسو شده و به تعبیر جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب توازن قوا در منطقه به نفع ایران تغییر کرده است.
در ادامه گزارش تلویزیون فرانس 24 خاطرنشان شده است ایران معتقد است نظام باطلی که آمریکا در منطقه خاورمیانه ایجاد کرده بود اکنون فرو میریزد و نظام جدیدی خارج از اراده غرب شکل میگیرد. آنچه وی به وضوح بیان نکرد ولی تلویحا به آن اشاره کرد این بود که ایران محور نظام جدید است و درحالی که قبلاً در مرزهای خود با ائتلاف دشمنانش میجنگید اکنون تا شرق مدیترانه پیش رفته است و نفوذ تهران در جایی که نفوذ واشنگتن درحال کاهش است، افزایش مییابد.در ادامه این گزارش آمده است: رسانههای ایران در توصیف سقوط صنعا به دست حوثیها اعلام کردند انقلاب اسلامی پیروز شد. شعارهای انقلاب ایران در برخی کشورهای عربی سر داده میشود و عکسهای رهبران ایران در بیروت و بغداد برافراشته میشود؛ این یک پیروزی بزرگ برای ایران است.
آرمان: اصلاحطلبان با تنفس مصنوعی زندهاند
«زنده نگه داشتن اصلاحات با تنفس مصنوعی را نمیتوان مؤلفهای برای پویایی و زنده بودن اصلاحطلبان دانست.»روزنامه زنجیرهای آرمان این مطلب را در بررسی آسیبهای اصلاحطلبی پس از انتخابات 92، عنوان کرد. این روزنامه تعبیر «اصلاحات مرد» را که حجاریان گفته بود به بادامچیان نسبت داده و مینویسد: آیا اصلاحطلبی از خود پرسید که به چه سبب بادامچیان چنین جملهای در وصف اصلاحات گفته است؛ اصلاحطلبان اگر در آن زمان (سال 91) کمی بیشتر به خطری که اردوگاه اصلاحات را تهدید میکند توجه داشتند امروز روزگار دیگری میگذراندند. بدون هیچ پردهپوشی روزگار امروز اصلاحطلبان آن روزهایی نیست که انتظارش را میکشیدند و در باور خود ترسیم کرده بودند. تنفس مصنوعی غنیمت نیست.
آرمان ادامه میدهد: «زنده نگه داشتن اصلاحات با تنفس مصنوعی را نمیتوان مولفهای برای پویایی و زنده بودن یک جریان دانست و نباید آن را در شرایطی که برنامههای زیادی برای پیشرفت طراحی شده بود اما امکان آن وجود ندارد، به عنوان یک غنیمت مورد ستایش قرار داد. تنفس مصنوعی خیالی باطل است که هر لحظه امکان توقف دارد و آن گاه است که صدای «دیدی ما راست میگفتیم» از اردوگاه رقیب به گوش میرسد. مدتها قبل از انتخابات سال 92 بود که اصلاحطلبان عزم خود را جزم کردند و به امید پایان محدودیتهایی که از سوی رقیب سیاسی به آنها تحمیل شده بود تصمیم گرفتند کاندیدایی را معرفی و در پشت آن قرار بگیرند.آرمان میافزاید: «همان زمان اولین زنگ هشدارها به صدا درآمد گروهی که از ابتدا آنچنان دلبستگی به آرمانهای اصلاحطلبی نداشتند بر طبل لزوم حمایت از کاندیدایی به نام دکتر حسن روحانی کوبیدند که البته با بررسی تمام مولفهها بخش اعظم اصلاحطلبان هم دلایل آنها را کافی دانستند. اما از سوی دیگر گروهی بودند که بر طبل اصلاحطلب نبودن روحانی کوبیدند و عارف را مظهر اصلاحطلبی معرفی کردند در آن هنگامه بزرگان اردوگاه اصلاحطلبی بقای اصلاحطلبی را در حمایت از روحانی ارزیابی کردند.
روزنامه اصلاحطلب با انتقاد از اینکه دولت روحانی امتیازی برای اصلاحطلبان درنظر نگرفته تلویحا از اظهارات اخیر عارف انتقاد میکند و مینویسد: برخی در اردوگاه اصلاحات هستند و از قدیمیهای این اردوگاه هم محسوب میشوند اما اتفاقات سالهای اخیر و فشارهای رقیب سبب شده تا میزانی از شجاعت و جسارت آنها کاسته شود. چنانکه از هماکنون برای اطمینان از احتمال پایین عدم اقبال به آنها در انتخابات مجلس دهم بر طبل ائتلاف با اصولگرایان میکوبند.
فقط نوستالژی یمن باقی مانده عربستان قافیه را باخته است
یک رسانه اماراتی معتقد است عربستان سعودی قافیه را در قبال انقلاب مردم یمن باخته است.گلفبیزنس در نوشته با عنوان عربستان از نفوذ ایران در یمن میترسد یادآور شد: تسخیر پایتخت یمن توسط معترضانی که از حمایت ایران برخوردارند، موجب نگرانی عربستان شده و آنها را بر آن داشته تا از ایجاد اختلال توسط این رقیب در حیاط خلوت خود جلوگیری کنند. برای حاکمان موروثی عربستان، مرز 1400 کیلومتری با یمن همواره یک کابوس امنیتی بوده است. حاکمان آلسعود اکنون به دنبال یافتن متحدانی در یمن هستند که بتوانند ظاهر نظم را در کنار نزدیکی با ریاض حفظ کنند.نویسنده خاطرنشان میکند: ریاض همواره نسبت به هر کشور دیگر، نفوذ بیشتری در یمن داشته است و با اینکه هنوز کمکهای مالی زیادی به این کشور میکند، ولی پس از ناآرامیهای سال 2011 دشمنان زیاد و دوستان قابل اعتماد کمی برای این کشور در یمن باقی ماندهاند.
عبدالله العسکر، رئیس کمیته امور خارجه شورای عربستان سعودی که به دولت مشاوره سیاسی میدهد میگوید: «کشمکش یمن تهدیدی برای کشورهای همسایه است و عربستان باید نگران آن باشد که این کشور بتواند تبدیل به سرزمین دیگری برای طالبان شود.» (!) این ادعا در حالی است که طالبان را آلسعود با همکاری انگلیس و آمریکا به وجود آوردند.عسکر میگوید: «یک دولت واقعی لازم است تا علیه شبهنظامیان اقدام کند. صنعا نمیتواند به دست حوثیها و ایرانیها بیافتد. ایران به خاطر این کار باید تحت فشار بینالمللی قرار بگیرد؛ دیگر بس است. باید متوقفش کنند.»گلف بیزنس در ادامه گزارش خود نوشت: ارتباط نزدیکی بین ایران و حوثیها وجود دارد. آنها اعضای ارشد خود را برای آموزش به تهران فرستادهاند و به میزان زیادی از ایدئولوژی سپاه پاسداران ایران وام گرفتهاند؛ اما میزان این ارتباط روشن نیست. چیزی که عسکر و بقیه سعودیها را میترساند این است که حوثیها مدل حزبالله لبنان را ادامه دهند و با استفاده از حمایت شیعیان و حضور نظامی، سیاست را قبضه و قدرت ایران را تقویت کنند.
این رسانه منطقهای در ادامه مینویسد: با هرج و مرج ناشی از کنار رفتن علی عبدالله صالح، تلاشهای عربستان برای مقابله با رشد حوثیها پیچیده شده است و باعث شده متحدان خود در صنعا را از دست بدهد و بیاعتمادی نسبت به همسایه جنوبی افزایش یابد.عربستانسعودی توسط شاهزاده سلطان، وزیر دفاع فقید خود با قبایل و سیاستمداران یمنی شبکه نزدیکی برقرار کرده بود. مهمترین متحد یمنی او شیخ عبدالله الاحمر، رئیس فدراسیون قبایل حشید بود که مرگش در سال 2007 موجب سقوط قدرت خانواده او در میان قبایل و قدرت گرفتن حوثیها شد. این موضوع باعث شد عربستان یک متحد قابل اعتماد را در زمانی بسیار حساس از دست بدهد. شاهزاده محمد بن نایف، وزیر کشور عربستان با دولت جدید منصور هادی در یمن همکاری نزدیکی دارد.
به گزارش گلف بیزنس یک پروفسور علوم سیاسی سعودی میگوید: «وضعیت یمن آنقدر پیچیده است که نمیدانم چه کسی دوست است که بشود با او همکاری کرد.»در پایان این گزارش آمده است صالح هیچوقت متحد نزدیک عربستان نبود و اختلافنظر آنها در مورد حمله عراق به کویت در سال 1990 ریاض را مجبور کرد میلیونها کارگر یمنی را اخراج کند و این موجب بحران اقتصادی شد و جنگ داخلی این کشور در سال 1994 را سرعت بخشید. اما سعودیها ثبات قبلی در منطقه را با نوستالژی نگاه میکنند. یک تحلیلگر میگوید «دولت مرکزی یمن بسیار ضعیف است. ارتش از هم پاشیده است و نمیتواند در مقابل حوثیها بایستد. در گذشته صالح همهچیز را آرام نگه داشته بود.»
*وطن امروز
پرسشهای یک «کمسواد» از دکتر صادق زیباکلام!
جناب آقای دکتر زیباکلام! اظهارات و موضعگیریهای شما مدتی است خبرساز شده و نام شما را بیش از گذشته در رسانهها مطرح کرده است؛ در مطالب اخیر شما- بویژه در نامهای که قبل از عزیمت آقای روحانی به نیویورک برای ایشان نوشتید- مواردی شایسته پرسش یافتم و از جایگاه منتقدی که در دولت مطلوب شما مفتخر به دریافت عنوان «کمسواد» شدهایم، آنها را محضر شما عرضه میدارم، امید که حداقل از منظر استادی «صادق» نگاهی به مطالب اینجانب که در حد و اندازههای دانشجویان شما محسوب میشوم، داشته باشید.
نخست اشاره اینجانب به ادعایی است که بیش از یکسال است شما در صدد القا و اثبات آن هستید تا از آن بهمثابه مقدمهای برای استنتاج نتایج و تحلیلهای خاصی بهرهجویید و بدیهی است که اثبات بیاساسی مقدمات، نتایج استنباطی را نیز فاقد اعتبار و تحلیلهای مبتنی بر آن را ناموجه خواهد کرد. و آن مقدمه ناصواب اصرار عجیب شماست در منحصر دانستن معتقدان به گفتمان انقلاب - که صرفاً یکی از تجلیات آن «استکبارستیزی» در ساحت بینالملل و «ایستادگی و پافشاری بر حقوق مسلم ملت» در ساحت داخلی است - در رأیدهندگان به آقای دکتر جلیلی، تا بهزعم خود با فروکاستن متعهدان به اصول و آرمانهای انقلاب در رأیدهندگان به آقای جلیلی و القای تفاوت گفتمانی بین رأیدهندگان به کاندیداهای اصولگرای حاضر در رقابت انتخاباتی سال گذشته، تلویحاً نتیجه بگیرید در جامعه امروز دیگر انقلابیگری و اصرار بر اصول و آرمانهای انقلاب محلی از اعراب ندارد و زمان آن رسیده است که بتوان بر برخی از آن اصول چشم پوشید و احیاناً راه دیگری در پیش گرفت!
حال آنکه فساد این استدلال به همان مقدمه ناصواب بازمیگردد و بالطبع بطلان این مقدمه نتایج مبتنی بر آن را نیز فاقد اعتبار میکند.
1- نخستین و بدیهیترین نکته اینکه کاملاً طبیعی است که وقتی افراد متعددی از یک جریان و با یک پرچم به میدان انتخابات میآیند، هوادارانی را که مابهالاشتراکشان همان پرچم است، بین خود تقسیم میکنند و هر کسی با استناد به جزئیاتی که او را از دیگری متمایز میکند، گزینه خاصی را انتخاب کرده و به او رأی میدهد و این اصلاً به معنای اختلاف گفتمانی بین رأیدهندگان به کاندیداهای یک جریان واحد نیست.
اگرچه مرسوم نیست در چنین مجالی برای اثبات یک ادعای کلی دست به دامان مصادیق جزئی و عینی شویم، لیکن اتفاقاً ماهیت این مدعا به گونهای است که برشمردن مصادیق جزئی اگر نگوییم آن را اثبات میکند، لااقل به اثبات آن کمک شایان میکند و حداقل به عنوان مثال نقضی بر ادعای مقابل - یعنی ادعای شما - بطلان آن را متجلی میکند و آن اینکه مثلاً بنده به آقای دکتر جلیلی رأی دادهام اما تا آنجا که اطلاع دارم اکثر دوستان من در روزنامه محترم «وطن امروز» به جناب آقای دکتر قالیباف رأی دادهاند، لیکن با اطمینان قاطع اعلام میکنم بین بنده و این دوستان کمترین اختلافی در گفتمان و آرمانهای انقلاب از جمله «استکبارستیزی» و «ضرورت مقاومت در برابر نظام سلطه تا تحقق کامل آرمانهای انقلاب و احقاق همه حقوق ملت» - بهویژه حقوق هستهای - وجود ندارد و در این موارد اگر شدت پایبندی بسیاری از این دوستان و دوستان دیگری که به سایر کاندیداهای اصولگرا رأی دادهاند به این گفتمان و آرمانها، بیشتر از بنده- که به آقای جلیلی رأی دادهام- نباشد، به یقین کمتر نخواهد بود. کافی است برای اطمینان از این ادعا زحمت بکشید و به عنوان مثال صرفاً آرشیو همین روزنامه محترم را مثلاً از تاریخ «سوم آذر» سال قبل تا به امروز بازبینی بفرمایید؛ و نهتنها درباره رأیدهندگان به آقای قالیباف که چنین ادعایی را حتی درباره رأیدهندگان به آقایان ولایتی و رضایی نیز تکرار میکنم، در واقع شرایط به گونهای بود که به سبب تکثر کاندیداهای اصولگرا، بسیاری از ما در بدنه جریان اصولگرایی در بین نزدیکان و اطرافیان اصولگرای خویش بعضاً با
4رأی متفاوت مواجه بودیم؛ گروهی به آقای جلیلی رأی دادیم، گروهی به آقای قالیباف، گروهی به آقای ولایتی و گروهی به آقای رضایی! بدون اینکه کمترین اختلاف گفتمانی با هم داشته باشیم و قطعاً اگر آقای دکتر حدادعادل نیز در رقابت باقی میماندند، بیتردید بخشی از آرای آقای جلیلی به سبد ایشان ریخته میشد، کما اینکه بخشی از آرای دیگر کاندیداهای اصولگرا نیز. حتماً در آنصورت شما معتقدان به گفتمان انقلاب را از این هم کمتر میدانستید؟! (لازم است در این فراز اشارهای داشته باشیم به اظهارات آقای عارف در نخستین یا دومین برنامه تبلیغاتی ایشان که از اینکه به همه سلیقهها فرصت حضور داده شده بود ابراز خشنودی کرد، البته با چاشنیای از طعنه و کنایه! آقای عارف گفت در این انتخابات همه سلیقهها هستند، 5 کاندیدای اصولگرا (که مقصود ایشان آقایان جلیلی، قالیباف، حدادعادل، ولایتی و رضایی بود)، 2 کاندیدای مستقل (آقایان روحانی و غرضی) و خود را به عنوان تنها کاندیدای اصلاحطلب معرفی کرد، زمانی هم که از ادامه رقابت انصراف داد، فقط انصراف داد و به نفع هیچ فردی کنار نرفت و هیچ توصیه خاصی نسبت به هیچ فرد خاصی نداشت!)
2- گذشته از این اصل کلی و بدیهی- که بعید است استاد فرهیختهای چون حضرتعالی مخالفتی با آن داشته باشد - باید به عرض برسانم نهتنها عدم پایبندی رأیدهندگان به سایر کاندیداهای اصولگرا به گفتمان انقلاب- البته بهزعم شما - دلیل این امر نبود که اتفاقاً پایبندی و تعهد بدنه جریان اصولگرایی به آرمانها و اصول گفتمان انقلاب دلیل این امر بود؛ در واقع اختلافی هم اگر بود، نه بر سر گفتمان و اصول و آرمانهای انقلاب که بر سر نسبت بیشتر یکی از این کاندیداهای محترم به این آرمانها بود، طبیعتاً هر کسی بر این باور بود که گزینه انتخابی وی قرابت بیشتری با این اصول و آرمانها دارد و از این رو به همان فرد رأی داد و این دقیقاً عکس تصور یا ادعایی است که شما و جمعی از همفکران شما در صدد القای آن هستید!
3- نکته دیگر اینکه در برخی موارد حتی اختلاف بر سر مورد فوق هم وجود نداشت و تنها چیزی که این گونهگونی رأی جریان اصولگرایی را رقم زد بحث بر سر توان اجرایی و عملیاتی بیشتر یکی از کاندیداهای محترم در تحقق بهتر همین آرمانها و اصول بود. به عبارت بهتر این اختلاف جزئی صرفاً ناظر به ویژگیهای شخصیتی و توانمندیهای فردی کاندیداهای محترم اصولگرا بود و اعتقاد بدنه اصولگرایی به اینکه در شرایط سال گذشته کدامیک از ایشان برای سامان دادن اوضاع و احوال مملکت توانمندتر از سایرین است یا برنامههای مناسبتری برای اداره امور کشور دارد، اگرنه کمترین اختلافی بین بدنه عظیم جریان اصولگرایی بر سر آرمانها و گفتمان انقلاب وجود ندارد، تنها شیوه نیل به این آرمانهاست که گاه تفاوتهایی را سبب میشود.
*خراسان
توصیه مهم دولت به وزرای بهداشت و تعاون درباره هزینه های پزشکی
بر اساس ابلاغیه روزهای اخیر دولت به ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت، مقرر شده است که با توجه به ابلاغ کتاب ارزش نسبی خدمات سلامت سال 1393 شامل جراحی، بیهوشی، داخلی، علوم توانبخشی، پاراکلینیک و پارامدیکال، باید به گونه ای برنامه ریزی شود که پرداختی مردم در بیمارستان های دولتی بابت خدمات بهداشتی و سلامت پس از ابلاغ این کتاب، در مقایسه با نیمه اول سال جاری و ایام بعد از اجرای طرح تحول نظام سلامت، افزایش نیافته باشد.
رونق دوباره دیدارهای مردمی مسئولان
در حالی که برنامه دولت سابق مبنی بر انجام دیدارهای مردمی توسط وزرا و مسئولان مهم اجرایی، در دولت فعلی به دلایل مختلف به صورت جدی پیگیری نمی شد، بر اساس بررسی های کارشناسان یک نهاد نظارتی، طی ماه های اخیر و با پیگیری برخی مسئولان اجرایی، تعدادی از مدیران ارشد دولتی اقدام به برگزاری جلسات منظم ملاقات های عمومی با مردم و کارمندان تحت مدیریت خود تحت عنوان «طرح تکریم ارباب رجوع» کرده اند.
*ایران
محکومیت یک روزنامه به دلیل بدهی سنگین به روزنامه ایران
یک روزنامه به دلیل بدهی سنگین به مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران در دادگاه بدوی محکوم شناخته شد.این روزنامه -که از حامیان دولت نهم و دهم بود- از نیمه سال 1387 تا سال 1389 با کاغذ و استفاده از کلیه امکانات لیتوگرافی و چاپ در مؤسسه فرهنگی و مطبوعاتی ایران منتشر میشد و کلیه هزینه آن همانند روزنامه ایران، از سوی این مؤسسه پرداخت میگردید. علیرغم کلیه مساعدتها و تخفیفهایی که در آن زمان در نظر گرفته شده بود، بدهی آن روزنامه به بیش از 8 میلیارد و 500 میلیون ریال رسید. به دلیل امتناع گردانندگان آن روزنامه از پرداخت بدهی خود و علیرغم نزدیکی دیدگاههای سیاسی دولت دهم با مسئولان آن روزنامه، از سوی مدیران وقت مؤسسه برای باز پس گیری مطالبات دستور قانونی صادر شده بود.در دوره مدیریت جدید مؤسسه ایران، چندین بار با گردانندگان آن روزنامه تماس گرفته شد،بدین منظور که موضوع قبل از صدور حکم فیصله یابد.اما گردانندگان آن روزنامه همچنان از پرداخت بدهیهای خود- که طی قراردادهای روشن و امضای صورتجلسهای آن را تأئید کرده بودند- خودداری ورزیدند.دادگاه بدوی در ماه گذشته طی حکمی آن روزنامه را به پرداخت بدهی خود به مؤسسه ایران محکوم کرد.انتظار میرود گردانندگان آن روزنامه که در ماههای اخیر بشدت «دلواپس» حفظ حقوق مردم ایران هستند نسبت به پرداخت بدهی خود و بازگرداندن حقوق یک مؤسسه عمومی اقدام کنند.
تجدید رسیدگی پرونده برادر متهم 3هزار میلیاردتومانی
پرونده مهرگان امیر خسروی ،یکی از متهمان پرونده 3 هزار میلیارد تومانی با حکم دادگاه انقلاب به اتهام فساداقتصادی به 20 سال حبس و پرداخت 170 میلیارد تومان جزای نقدی و رد مال محکوم شده است، با در خواست واخواهی وکیل مدافع وی برای رسیدگی به شعبه اول دادگاه ارجاع شد. به گزارش «ایران»، غلامعلی ریاحی وکیل مهرگان امیر خسروی در این خصوص اظهار داشت: «پس از اطلاع حکم غیابی موکلم با مراجعه به اجرای احکام نسبت به حکم صادره درخواست واخواهی کردم که پرونده برای رسیدگی مجدد به دادگاه فرستاده شد. دادگاه در آینده نزدیک پرونده اتهامی مهرگان امیر خسروی را بار دیگر رسیدگی خواهد کرد.» وی افزود: «پرونده طوبی - س (همسر مهرگان امیر خسروی ) نیز بطور غیابی در دادگاه انقلاب مورد رسیدگی قرار گرفت و نامبرده به حبس محکوم شد.» دو متهم در حال حاضر در خارج کشور به سر میبرند.
دستگاه تکثیر بابک زنجانیها باید خاموش شود
«امیرعباس سلطانی» عضو کمیته تحقیق و تفحص از بدهی بابک زنجانی تأکید کرد که بابک زنجانی صدا وسیما را هم نمک گیر خود کرده بود و به همین خاطر گروه اقتصاد شبکه یک سیما و شبکه جام جم در ساعاتی تبلیغات وی را نشان میداد.وی در گفتوگو با نفتنا با بیان اینکه « بخشی از پول زنجانی در سازمانها و نهادهایی مانند صدا وسیما خرج شده است» گفت: تیم زنجانی دلال همه چیز بوده و در هر عرصه دستی داشته است. گفته شده در بحث واردات طلا هم دستی داشتهاند. مثلاً 30 میلیون دلار هزینه واردات طلا بوده اما 60 میلیون دلار برای دولت فاکتور میشده است.سلطانی همچنین از دستور رئیس دولت سابق به همکاری با زنجانی اشاره کرد و گفت: «احمدینژاد یک بار دستور داد با این فرد یعنی زنجانی همکاری شود. رستم قاسمی هم با استناد به سخن احمدینژاد این دستور را به معاونانش داده است.» وی افزود: «بخشی از ارتباط زنجانی و کارهای او از طریق […] انجام میشود. این فرد تا یک سال پیش ممنوع الورود بود اما اکنون با گارد حفاظت تردد میکند که گفته میشود به دلیل وجود اسم این فرد در فهرست تحریم هاست و تیم زنجانی اکنون از او حمایت میکند و کارهای بابک زنجانی را انجام میدهد.»
*جمهوری اسلامی
* دكتر علی مطهری، با ارسال نامهای به رئیس جمهور، ضمن یادآوری اصول زمین مانده قانون اساسی، تهدید كرد كه: "اگر اصول قانون اساسی را اجرایی نكنید، سؤال از رئیسجمهور را پیگیری میكنم". وی در این نامه نوشت: "بیش از یك سال از دوره صدارت آن مقام گرامی میگذرد و گرچه پیشرفتهایی در سیاست خارجی از نظر رفع توهم ایران هراسی و ارتقاء جایگاه سیاسی كشور در دنیا و نیز توفیقاتی در حوزه اقتصاد مانند ایجاد ثبات اقتصادی و مهار تورم و خروج از ركود حاصل شده است لكن در بخش سیاست داخلی و اجرای فصل سوم قانون اساسی كه مشتمل بر حقوق ملت است و البته از وعدههای انتخاباتی شما نیز بوده است توفیقی نداشته و همواره منفعل بودهاید، بلكه طرف مقابل برای آنكه ثابت كند كه با انتخابات 92 هیچ سیاستی در این حوزه تغییر نكرده است، گاهی به اقداماتی تندتر از گذشته دست زده و با سكوت جناب عالی مواجه بوده است." وی با یادآوری حصر خانگی آقایان كروبی و میرحسین موسوی و برخلاف اصول متعدد قانون اساسی دانستن آن، از رئیسجمهور خواست به وظیفه خود در زمینه رفع حصر آنان عمل نماید و در پایان نامه تاكید كرد: "قانون اساسی برای اجرا كردن است نه یك سند ملی كه صرفاً در ویترین قرار گیرد. عید غدیر نزدیك است و چه بهتر این كار در این ایام صورت گیرد و وحدت ملی ما كه به شدت به آن نیازمندیم بیشتر و استوارتر گردد. بدیهی است كه اگر همچنان مسامحه نمایید این قضیه در قالب سؤال از رئیسجمهور در مجلس پیگیری و البته برخی سؤالات فرهنگی نیز اضافه خواهد شد."
* در حمله یگان ویژه عراق به منزل یكی از اعضای ارشد داعش اسناد مهمی از برنامههای آینده این گروه تروریستی كشف شد. این اسناد نوشته "عبدالله احمد المشدانی" یكی از شش عضو كابینه سری جنگ داعش است و دارای 70 بند بوده و صحت آن به تایید مقامات امنیتی غربی رسیده است. در این سند آمده است: باید چاههای نفت را به عنوان رشوه به پوتین بدهیم تا اطلاعات هستهای ایران را در اختیار ما بگذارد و كانال آبی را هم از میان امارات بكشیم. روزنامه ساندی تایمز چاپ لندن در این باره نوشت: با نگاه به این برنامه هفتاد بندی در مییابیم كه عمده تمركز و توجه راهبردی آن، تضعیف ایران میباشد. یكی از بندهای این برنامه آن است كه در ازای دسترسی روسیه به میادین نفتی استان الانبار عراق، این كشور روابط خود با ایران را قطع كرده و اطلاعات هستهای ایران را در اختیار داعش قرار دهد. براساس آنچه در این اسناد آمده، این رشوه همچنین باید روسیه را متقاعد كند كه دست از حمایت بشار اسد بردارد و به كشورهای سنی حوزه خلیج فارس برای مبارزه با ایران و سوریه بپیوندد. یك منبع امنیتی كه در جریان این سند قرار دارد اظهار داشت: این روزها هیچ چیز در رابطه با این گروه و آرزوهای دور و دراز برای دولتهای غربی عجیب به نظر نمیرسد. وی همچنین گفت: "یكی از نگرانیها اینست كه تروریستهای داعش به سلاحهای شیمیائی و هستهای دست پیدا كنند و با توجه به عملكردهای این گروه تروریستی نمیتوان این سند را كه در حكم مانیفست آنهاست جدی نگرفت."
*قدس
ایران و نابودی اسراییل
گروه سیاسی: بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در مصاحبهای مدعی شد: ایران، قسم خورده اسراییل را نابود کند و ما نمیخواهیم ایران را به عنوان یک قدرت نظامی هستهای ببینیم.
هشدار قشقاوی به خانواده ها
تسنیم: حسن قشقاوی معاون امور پارلمانی وزیر خارجه با هشدار به خانوادهها و جوانان، از آنها خواست تا به هیچوجه سعی نکنند به صورت غیرقانونی به کشورهای دیگر وارد شوند، چراکه متأسفانه به دلیل نابودی گذرنامه این افراد توسط خودشان، گزارشهای وضعیت آنها پس از مرگشان به دست ما میرسد.
فیلتر شبکههای مجازی؟!
باشگاه خبرنگاران: عبدالصمد خرم آبادی معاون دادستان کل کشور در امور فضای مجازی گفت: چنانچه وزارت ارتباطات نتواند ظرف مدت یک ماه محتوای مجرمانه را از شبکههای مجازی حذف کند، قوه قضاییه بناچار دستور مسدودسازی کامل این گونه نرم افزارها را صادر خواهد کرد.
داعش و نظام آموزشی وهابیت
مهر: روزنامه انگلیسی ایندیپندنت در مقاله ای اعلام کرد که گروه داعش از نظام آموزشی وهابیت در مدارس تحت سیطره خود استفاده می کند.
نبرد پنهانی سایبری
قدس آنلاین: مایک راجرز رئیس کمیته اطلاعاتی مجلس نمایندگان آمریکا اعلام کرد که کشورش در حال جنگ پنهان با ایران، روسیه و چین در فضای سایبری است.
رئيسجمهور گفت این دومین ماه مهر است که وزارت علوم وزیر ندارد و با سرپرست اداره میشود.روحانی دیروز در مراسم آغاز نمادین فعالیت دانشگاهها گفت: حق مجلس است که به وزیری تحت عنوان استیضاح رای ندهد اما ما هم نمیتوانیم تاسف خود را ابراز نکنیم از اینکه یک وزیر عالم دانشمند انقلابی را از دست دادیم. وقتی آن همه اساتید دانشگاه برای من نامه مینویسند که آقای دکتر فرجی دانا شایستگی دارد تا مدیریت این وزارتخانه را برعهده بگیرد من با فشار این و آن حاضر شوم به او بگویم استعفا دهد؟ این با اخلاق و با چارچوبی که دولت از روز اول به مردم قول داده انطباق دارد؟ پارسال ما آمدیم اینجا برای شروع مراسم تحصیلی، وزیر نداشتیم و وزارتخانه سرپرست داشت؛ حالا امسال دانشگاه هم سرپرست دارد. هر دو.
وی افزود: در طول یک سال ما 4 وزیر و سرپرست را تجربه کردیم. آقای میلی منفرد را مجلس نپسندید اشکالی ندارد. آقای دکتر توفیقی سرپرستی را قبول کردند از یمین و یسار به ما فشار آمد که معرفیش نکن گفتیم اهلا و سهلا. سرفرود آوردیم تا دانشگاه و کشور آرام باشد. فرجی دانا را آوردیم شروع به کار کرد.رئيسجمهور ادامه داد: بورسیه و ما ادراک ما البورسیه به هرحال همه باید به اخلاق علمی توجه کنیم. نمیتوانیم در مسئلهای که صداقت و دقت و قانون مورد توجه قرار نگرفته آن را رها کنیم. از روز اولی که دکتر نجفی سرپرست شدند اولین کلامم به او این بود که مسئله بورسیه را باید دنبال کنی در این دوره. درباره این اظهار شایان ذکر است که مجلس شورای اسلامی سال گذشته با اغماض به کابینه معرفی شده نگاه کرد و اغلب وزرا -غیر از میلیمنفرد و نجفی- را تایید کرد. مشکل میلیمنفرد همراهی با فتنهگران بود و طبیعتا مجلس نمیتوانست سکان وزارت حساس علوم را به حامیان فتنهای بسپارد که دانشگاه را در اتاق جنگ میخواهند. با این وجود آقای روحانی در اقدامی سؤالبرانگیز سرپرستی وزارت علوم را به جعفر توفیقی سپرد که 26 خرداد سال 88 در جمع دانشجویان مدعی دروغ تقلب شده و به جای آرام کردن فضا دانشجویان را به ایجاد التهاب و تشنج تحریک کرده بود. ویدئوی این اظهارات خیانتآمیز در فضای مجازی موجود است و معلوم نیست آقای روحانی که سال 78 و سال 89 درباره فتنهگران و آشوبگران مزدور بیگانه صریحا موضعگیری کرده، چگونه توفیقی را پذیرفته بود. همچنان که روشن نیست چرا در این باره از خط قرمز نظام درباره فتنه و فتنهگران غفلت شده است؟
مجلس شورای اسلامی پس از معرفی فرجی دانا- به رغم بدبینیهای جدی موجود نسبت به ارتباط وی با فتنهگران - بنا را برحسن ظن گذاشت و ضمن اخذ تعهداتی سکان وزارت علوم را به دست وی سپرد اما فرجی دانا خلاف تعهد خود در قبال نمایندگان عمل کرد و به انتصاب برخی متهمان نشاندار که فیلم و اسناد تحریکگری آنها به اغتشاش موجود است، راهی جز استیضاح باقی نگذاشت. بنابر اظهار صریح محمدرضا باهنر نایب رئیس مجلس 5 تن از وزرا با مشاهده مستندات، استیضاح وزیر علوم را تایید کردهاند. درهمین دوره یک ساله رتبه رشد علمی ایران در جهان 2 پله سقوط کرد.پس از برکناری فرجی دانا نیز محمدعلی نجفی به عنوان سرپرست از سوی رئيسجمهور معرفی شد که چندین شغل را طی همین یک سال تست زده! و پیش از معرفی برای سرپرستی، «ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری» و «دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی دولت» را تجربه کرده و استعفا داده بود.
درعین حال درباره موضوع بورسیهها و جنجالی که برای حاشیهسازی علیه اصل استیضاح مطرح شد شایان ذکر است که «علی-غ» عامل اولیه این جنجال بعدها اعتراف کرد که از سوی برخی افراطیون لانه کرده در وزارت علوم در جهت تسویه حسابهای باندی و انحراف اذهان از اصل استیضاح به بازی گرفته شده است. همچنین سرپرست وزارت علوم اعلام کرده که در اولین بررسیها معلوم شده 2100 بورسیه هیچ مشکلی ندارند و سوال این است که آیا برای برخورد با چند تخلف محتمل -که در حوزه کاری ممکن است اتفاق بیفتد- آیا باید 3 هزار بورسیه شده مورد ترور شخصیت قرار میگرفتند؟!
فرانس 24: انقلاب ایران در حال فتح چهارمین کشور عربی است
اینکه عکسهای رهبران ایران در بیروت و بغداد برافراشته میشود، پیروزی بزرگ ایرانیهاست.شبکه تلویزیونی فرانس 24 با انتشار این تحلیل نوشت: تحولات سریع در منطقه آشوبزده خاورمیانه در جریان است و نشستهای منطقهای و بینالمللی از جمله درباره نحوه مقابله با داعش در میان کشمکشهای سیاسی و نظامی در برخی کشورهای عربی برگزار میشود. گرچه ایران به نشست پاریس دعوت نشد اما خواه ناخواه از این تحولات دور نبوده، تا جایی که جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب ایران به تازگی گفته است که توازن قوا در منطقه به نفع جمهوری اسلامی ایران تغییر کرده است. فرانس 24 میافزاید: ایران در نشست جده که هسته نخستین تشکیل ائتلاف بینالمللی برضد داعش بود و سپس در نشست ائتلاف پاریس دعوت نشد. جالب است که فقط چند روز بعد این ماجرا، حوثیها صنعا را تسخیر کردند؛ حوثیهایی که در یمن از آنها به جای «انصارالله»، «انصار ایران» نام برده میشود. پس از تحولات صنعا ایرانیها معتقدند که پس از دمشق، بغداد و بیروت، چهارمین پایتخت عرب هم با آنها همسو شده و به تعبیر جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب توازن قوا در منطقه به نفع ایران تغییر کرده است.
در ادامه گزارش تلویزیون فرانس 24 خاطرنشان شده است ایران معتقد است نظام باطلی که آمریکا در منطقه خاورمیانه ایجاد کرده بود اکنون فرو میریزد و نظام جدیدی خارج از اراده غرب شکل میگیرد. آنچه وی به وضوح بیان نکرد ولی تلویحا به آن اشاره کرد این بود که ایران محور نظام جدید است و درحالی که قبلاً در مرزهای خود با ائتلاف دشمنانش میجنگید اکنون تا شرق مدیترانه پیش رفته است و نفوذ تهران در جایی که نفوذ واشنگتن درحال کاهش است، افزایش مییابد.در ادامه این گزارش آمده است: رسانههای ایران در توصیف سقوط صنعا به دست حوثیها اعلام کردند انقلاب اسلامی پیروز شد. شعارهای انقلاب ایران در برخی کشورهای عربی سر داده میشود و عکسهای رهبران ایران در بیروت و بغداد برافراشته میشود؛ این یک پیروزی بزرگ برای ایران است.
آرمان: اصلاحطلبان با تنفس مصنوعی زندهاند
«زنده نگه داشتن اصلاحات با تنفس مصنوعی را نمیتوان مؤلفهای برای پویایی و زنده بودن اصلاحطلبان دانست.»روزنامه زنجیرهای آرمان این مطلب را در بررسی آسیبهای اصلاحطلبی پس از انتخابات 92، عنوان کرد. این روزنامه تعبیر «اصلاحات مرد» را که حجاریان گفته بود به بادامچیان نسبت داده و مینویسد: آیا اصلاحطلبی از خود پرسید که به چه سبب بادامچیان چنین جملهای در وصف اصلاحات گفته است؛ اصلاحطلبان اگر در آن زمان (سال 91) کمی بیشتر به خطری که اردوگاه اصلاحات را تهدید میکند توجه داشتند امروز روزگار دیگری میگذراندند. بدون هیچ پردهپوشی روزگار امروز اصلاحطلبان آن روزهایی نیست که انتظارش را میکشیدند و در باور خود ترسیم کرده بودند. تنفس مصنوعی غنیمت نیست.
آرمان ادامه میدهد: «زنده نگه داشتن اصلاحات با تنفس مصنوعی را نمیتوان مولفهای برای پویایی و زنده بودن یک جریان دانست و نباید آن را در شرایطی که برنامههای زیادی برای پیشرفت طراحی شده بود اما امکان آن وجود ندارد، به عنوان یک غنیمت مورد ستایش قرار داد. تنفس مصنوعی خیالی باطل است که هر لحظه امکان توقف دارد و آن گاه است که صدای «دیدی ما راست میگفتیم» از اردوگاه رقیب به گوش میرسد. مدتها قبل از انتخابات سال 92 بود که اصلاحطلبان عزم خود را جزم کردند و به امید پایان محدودیتهایی که از سوی رقیب سیاسی به آنها تحمیل شده بود تصمیم گرفتند کاندیدایی را معرفی و در پشت آن قرار بگیرند.آرمان میافزاید: «همان زمان اولین زنگ هشدارها به صدا درآمد گروهی که از ابتدا آنچنان دلبستگی به آرمانهای اصلاحطلبی نداشتند بر طبل لزوم حمایت از کاندیدایی به نام دکتر حسن روحانی کوبیدند که البته با بررسی تمام مولفهها بخش اعظم اصلاحطلبان هم دلایل آنها را کافی دانستند. اما از سوی دیگر گروهی بودند که بر طبل اصلاحطلب نبودن روحانی کوبیدند و عارف را مظهر اصلاحطلبی معرفی کردند در آن هنگامه بزرگان اردوگاه اصلاحطلبی بقای اصلاحطلبی را در حمایت از روحانی ارزیابی کردند.
روزنامه اصلاحطلب با انتقاد از اینکه دولت روحانی امتیازی برای اصلاحطلبان درنظر نگرفته تلویحا از اظهارات اخیر عارف انتقاد میکند و مینویسد: برخی در اردوگاه اصلاحات هستند و از قدیمیهای این اردوگاه هم محسوب میشوند اما اتفاقات سالهای اخیر و فشارهای رقیب سبب شده تا میزانی از شجاعت و جسارت آنها کاسته شود. چنانکه از هماکنون برای اطمینان از احتمال پایین عدم اقبال به آنها در انتخابات مجلس دهم بر طبل ائتلاف با اصولگرایان میکوبند.
فقط نوستالژی یمن باقی مانده عربستان قافیه را باخته است
یک رسانه اماراتی معتقد است عربستان سعودی قافیه را در قبال انقلاب مردم یمن باخته است.گلفبیزنس در نوشته با عنوان عربستان از نفوذ ایران در یمن میترسد یادآور شد: تسخیر پایتخت یمن توسط معترضانی که از حمایت ایران برخوردارند، موجب نگرانی عربستان شده و آنها را بر آن داشته تا از ایجاد اختلال توسط این رقیب در حیاط خلوت خود جلوگیری کنند. برای حاکمان موروثی عربستان، مرز 1400 کیلومتری با یمن همواره یک کابوس امنیتی بوده است. حاکمان آلسعود اکنون به دنبال یافتن متحدانی در یمن هستند که بتوانند ظاهر نظم را در کنار نزدیکی با ریاض حفظ کنند.نویسنده خاطرنشان میکند: ریاض همواره نسبت به هر کشور دیگر، نفوذ بیشتری در یمن داشته است و با اینکه هنوز کمکهای مالی زیادی به این کشور میکند، ولی پس از ناآرامیهای سال 2011 دشمنان زیاد و دوستان قابل اعتماد کمی برای این کشور در یمن باقی ماندهاند.
عبدالله العسکر، رئیس کمیته امور خارجه شورای عربستان سعودی که به دولت مشاوره سیاسی میدهد میگوید: «کشمکش یمن تهدیدی برای کشورهای همسایه است و عربستان باید نگران آن باشد که این کشور بتواند تبدیل به سرزمین دیگری برای طالبان شود.» (!) این ادعا در حالی است که طالبان را آلسعود با همکاری انگلیس و آمریکا به وجود آوردند.عسکر میگوید: «یک دولت واقعی لازم است تا علیه شبهنظامیان اقدام کند. صنعا نمیتواند به دست حوثیها و ایرانیها بیافتد. ایران به خاطر این کار باید تحت فشار بینالمللی قرار بگیرد؛ دیگر بس است. باید متوقفش کنند.»گلف بیزنس در ادامه گزارش خود نوشت: ارتباط نزدیکی بین ایران و حوثیها وجود دارد. آنها اعضای ارشد خود را برای آموزش به تهران فرستادهاند و به میزان زیادی از ایدئولوژی سپاه پاسداران ایران وام گرفتهاند؛ اما میزان این ارتباط روشن نیست. چیزی که عسکر و بقیه سعودیها را میترساند این است که حوثیها مدل حزبالله لبنان را ادامه دهند و با استفاده از حمایت شیعیان و حضور نظامی، سیاست را قبضه و قدرت ایران را تقویت کنند.
این رسانه منطقهای در ادامه مینویسد: با هرج و مرج ناشی از کنار رفتن علی عبدالله صالح، تلاشهای عربستان برای مقابله با رشد حوثیها پیچیده شده است و باعث شده متحدان خود در صنعا را از دست بدهد و بیاعتمادی نسبت به همسایه جنوبی افزایش یابد.عربستانسعودی توسط شاهزاده سلطان، وزیر دفاع فقید خود با قبایل و سیاستمداران یمنی شبکه نزدیکی برقرار کرده بود. مهمترین متحد یمنی او شیخ عبدالله الاحمر، رئیس فدراسیون قبایل حشید بود که مرگش در سال 2007 موجب سقوط قدرت خانواده او در میان قبایل و قدرت گرفتن حوثیها شد. این موضوع باعث شد عربستان یک متحد قابل اعتماد را در زمانی بسیار حساس از دست بدهد. شاهزاده محمد بن نایف، وزیر کشور عربستان با دولت جدید منصور هادی در یمن همکاری نزدیکی دارد.
به گزارش گلف بیزنس یک پروفسور علوم سیاسی سعودی میگوید: «وضعیت یمن آنقدر پیچیده است که نمیدانم چه کسی دوست است که بشود با او همکاری کرد.»در پایان این گزارش آمده است صالح هیچوقت متحد نزدیک عربستان نبود و اختلافنظر آنها در مورد حمله عراق به کویت در سال 1990 ریاض را مجبور کرد میلیونها کارگر یمنی را اخراج کند و این موجب بحران اقتصادی شد و جنگ داخلی این کشور در سال 1994 را سرعت بخشید. اما سعودیها ثبات قبلی در منطقه را با نوستالژی نگاه میکنند. یک تحلیلگر میگوید «دولت مرکزی یمن بسیار ضعیف است. ارتش از هم پاشیده است و نمیتواند در مقابل حوثیها بایستد. در گذشته صالح همهچیز را آرام نگه داشته بود.»
*وطن امروز
پرسشهای یک «کمسواد» از دکتر صادق زیباکلام!
جناب آقای دکتر زیباکلام! اظهارات و موضعگیریهای شما مدتی است خبرساز شده و نام شما را بیش از گذشته در رسانهها مطرح کرده است؛ در مطالب اخیر شما- بویژه در نامهای که قبل از عزیمت آقای روحانی به نیویورک برای ایشان نوشتید- مواردی شایسته پرسش یافتم و از جایگاه منتقدی که در دولت مطلوب شما مفتخر به دریافت عنوان «کمسواد» شدهایم، آنها را محضر شما عرضه میدارم، امید که حداقل از منظر استادی «صادق» نگاهی به مطالب اینجانب که در حد و اندازههای دانشجویان شما محسوب میشوم، داشته باشید.
نخست اشاره اینجانب به ادعایی است که بیش از یکسال است شما در صدد القا و اثبات آن هستید تا از آن بهمثابه مقدمهای برای استنتاج نتایج و تحلیلهای خاصی بهرهجویید و بدیهی است که اثبات بیاساسی مقدمات، نتایج استنباطی را نیز فاقد اعتبار و تحلیلهای مبتنی بر آن را ناموجه خواهد کرد. و آن مقدمه ناصواب اصرار عجیب شماست در منحصر دانستن معتقدان به گفتمان انقلاب - که صرفاً یکی از تجلیات آن «استکبارستیزی» در ساحت بینالملل و «ایستادگی و پافشاری بر حقوق مسلم ملت» در ساحت داخلی است - در رأیدهندگان به آقای دکتر جلیلی، تا بهزعم خود با فروکاستن متعهدان به اصول و آرمانهای انقلاب در رأیدهندگان به آقای جلیلی و القای تفاوت گفتمانی بین رأیدهندگان به کاندیداهای اصولگرای حاضر در رقابت انتخاباتی سال گذشته، تلویحاً نتیجه بگیرید در جامعه امروز دیگر انقلابیگری و اصرار بر اصول و آرمانهای انقلاب محلی از اعراب ندارد و زمان آن رسیده است که بتوان بر برخی از آن اصول چشم پوشید و احیاناً راه دیگری در پیش گرفت!
حال آنکه فساد این استدلال به همان مقدمه ناصواب بازمیگردد و بالطبع بطلان این مقدمه نتایج مبتنی بر آن را نیز فاقد اعتبار میکند.
1- نخستین و بدیهیترین نکته اینکه کاملاً طبیعی است که وقتی افراد متعددی از یک جریان و با یک پرچم به میدان انتخابات میآیند، هوادارانی را که مابهالاشتراکشان همان پرچم است، بین خود تقسیم میکنند و هر کسی با استناد به جزئیاتی که او را از دیگری متمایز میکند، گزینه خاصی را انتخاب کرده و به او رأی میدهد و این اصلاً به معنای اختلاف گفتمانی بین رأیدهندگان به کاندیداهای یک جریان واحد نیست.
اگرچه مرسوم نیست در چنین مجالی برای اثبات یک ادعای کلی دست به دامان مصادیق جزئی و عینی شویم، لیکن اتفاقاً ماهیت این مدعا به گونهای است که برشمردن مصادیق جزئی اگر نگوییم آن را اثبات میکند، لااقل به اثبات آن کمک شایان میکند و حداقل به عنوان مثال نقضی بر ادعای مقابل - یعنی ادعای شما - بطلان آن را متجلی میکند و آن اینکه مثلاً بنده به آقای دکتر جلیلی رأی دادهام اما تا آنجا که اطلاع دارم اکثر دوستان من در روزنامه محترم «وطن امروز» به جناب آقای دکتر قالیباف رأی دادهاند، لیکن با اطمینان قاطع اعلام میکنم بین بنده و این دوستان کمترین اختلافی در گفتمان و آرمانهای انقلاب از جمله «استکبارستیزی» و «ضرورت مقاومت در برابر نظام سلطه تا تحقق کامل آرمانهای انقلاب و احقاق همه حقوق ملت» - بهویژه حقوق هستهای - وجود ندارد و در این موارد اگر شدت پایبندی بسیاری از این دوستان و دوستان دیگری که به سایر کاندیداهای اصولگرا رأی دادهاند به این گفتمان و آرمانها، بیشتر از بنده- که به آقای جلیلی رأی دادهام- نباشد، به یقین کمتر نخواهد بود. کافی است برای اطمینان از این ادعا زحمت بکشید و به عنوان مثال صرفاً آرشیو همین روزنامه محترم را مثلاً از تاریخ «سوم آذر» سال قبل تا به امروز بازبینی بفرمایید؛ و نهتنها درباره رأیدهندگان به آقای قالیباف که چنین ادعایی را حتی درباره رأیدهندگان به آقایان ولایتی و رضایی نیز تکرار میکنم، در واقع شرایط به گونهای بود که به سبب تکثر کاندیداهای اصولگرا، بسیاری از ما در بدنه جریان اصولگرایی در بین نزدیکان و اطرافیان اصولگرای خویش بعضاً با
4رأی متفاوت مواجه بودیم؛ گروهی به آقای جلیلی رأی دادیم، گروهی به آقای قالیباف، گروهی به آقای ولایتی و گروهی به آقای رضایی! بدون اینکه کمترین اختلاف گفتمانی با هم داشته باشیم و قطعاً اگر آقای دکتر حدادعادل نیز در رقابت باقی میماندند، بیتردید بخشی از آرای آقای جلیلی به سبد ایشان ریخته میشد، کما اینکه بخشی از آرای دیگر کاندیداهای اصولگرا نیز. حتماً در آنصورت شما معتقدان به گفتمان انقلاب را از این هم کمتر میدانستید؟! (لازم است در این فراز اشارهای داشته باشیم به اظهارات آقای عارف در نخستین یا دومین برنامه تبلیغاتی ایشان که از اینکه به همه سلیقهها فرصت حضور داده شده بود ابراز خشنودی کرد، البته با چاشنیای از طعنه و کنایه! آقای عارف گفت در این انتخابات همه سلیقهها هستند، 5 کاندیدای اصولگرا (که مقصود ایشان آقایان جلیلی، قالیباف، حدادعادل، ولایتی و رضایی بود)، 2 کاندیدای مستقل (آقایان روحانی و غرضی) و خود را به عنوان تنها کاندیدای اصلاحطلب معرفی کرد، زمانی هم که از ادامه رقابت انصراف داد، فقط انصراف داد و به نفع هیچ فردی کنار نرفت و هیچ توصیه خاصی نسبت به هیچ فرد خاصی نداشت!)
2- گذشته از این اصل کلی و بدیهی- که بعید است استاد فرهیختهای چون حضرتعالی مخالفتی با آن داشته باشد - باید به عرض برسانم نهتنها عدم پایبندی رأیدهندگان به سایر کاندیداهای اصولگرا به گفتمان انقلاب- البته بهزعم شما - دلیل این امر نبود که اتفاقاً پایبندی و تعهد بدنه جریان اصولگرایی به آرمانها و اصول گفتمان انقلاب دلیل این امر بود؛ در واقع اختلافی هم اگر بود، نه بر سر گفتمان و اصول و آرمانهای انقلاب که بر سر نسبت بیشتر یکی از این کاندیداهای محترم به این آرمانها بود، طبیعتاً هر کسی بر این باور بود که گزینه انتخابی وی قرابت بیشتری با این اصول و آرمانها دارد و از این رو به همان فرد رأی داد و این دقیقاً عکس تصور یا ادعایی است که شما و جمعی از همفکران شما در صدد القای آن هستید!
3- نکته دیگر اینکه در برخی موارد حتی اختلاف بر سر مورد فوق هم وجود نداشت و تنها چیزی که این گونهگونی رأی جریان اصولگرایی را رقم زد بحث بر سر توان اجرایی و عملیاتی بیشتر یکی از کاندیداهای محترم در تحقق بهتر همین آرمانها و اصول بود. به عبارت بهتر این اختلاف جزئی صرفاً ناظر به ویژگیهای شخصیتی و توانمندیهای فردی کاندیداهای محترم اصولگرا بود و اعتقاد بدنه اصولگرایی به اینکه در شرایط سال گذشته کدامیک از ایشان برای سامان دادن اوضاع و احوال مملکت توانمندتر از سایرین است یا برنامههای مناسبتری برای اداره امور کشور دارد، اگرنه کمترین اختلافی بین بدنه عظیم جریان اصولگرایی بر سر آرمانها و گفتمان انقلاب وجود ندارد، تنها شیوه نیل به این آرمانهاست که گاه تفاوتهایی را سبب میشود.
*خراسان
توصیه مهم دولت به وزرای بهداشت و تعاون درباره هزینه های پزشکی
بر اساس ابلاغیه روزهای اخیر دولت به ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت، مقرر شده است که با توجه به ابلاغ کتاب ارزش نسبی خدمات سلامت سال 1393 شامل جراحی، بیهوشی، داخلی، علوم توانبخشی، پاراکلینیک و پارامدیکال، باید به گونه ای برنامه ریزی شود که پرداختی مردم در بیمارستان های دولتی بابت خدمات بهداشتی و سلامت پس از ابلاغ این کتاب، در مقایسه با نیمه اول سال جاری و ایام بعد از اجرای طرح تحول نظام سلامت، افزایش نیافته باشد.
رونق دوباره دیدارهای مردمی مسئولان
در حالی که برنامه دولت سابق مبنی بر انجام دیدارهای مردمی توسط وزرا و مسئولان مهم اجرایی، در دولت فعلی به دلایل مختلف به صورت جدی پیگیری نمی شد، بر اساس بررسی های کارشناسان یک نهاد نظارتی، طی ماه های اخیر و با پیگیری برخی مسئولان اجرایی، تعدادی از مدیران ارشد دولتی اقدام به برگزاری جلسات منظم ملاقات های عمومی با مردم و کارمندان تحت مدیریت خود تحت عنوان «طرح تکریم ارباب رجوع» کرده اند.
*ایران
محکومیت یک روزنامه به دلیل بدهی سنگین به روزنامه ایران
یک روزنامه به دلیل بدهی سنگین به مؤسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران در دادگاه بدوی محکوم شناخته شد.این روزنامه -که از حامیان دولت نهم و دهم بود- از نیمه سال 1387 تا سال 1389 با کاغذ و استفاده از کلیه امکانات لیتوگرافی و چاپ در مؤسسه فرهنگی و مطبوعاتی ایران منتشر میشد و کلیه هزینه آن همانند روزنامه ایران، از سوی این مؤسسه پرداخت میگردید. علیرغم کلیه مساعدتها و تخفیفهایی که در آن زمان در نظر گرفته شده بود، بدهی آن روزنامه به بیش از 8 میلیارد و 500 میلیون ریال رسید. به دلیل امتناع گردانندگان آن روزنامه از پرداخت بدهی خود و علیرغم نزدیکی دیدگاههای سیاسی دولت دهم با مسئولان آن روزنامه، از سوی مدیران وقت مؤسسه برای باز پس گیری مطالبات دستور قانونی صادر شده بود.در دوره مدیریت جدید مؤسسه ایران، چندین بار با گردانندگان آن روزنامه تماس گرفته شد،بدین منظور که موضوع قبل از صدور حکم فیصله یابد.اما گردانندگان آن روزنامه همچنان از پرداخت بدهیهای خود- که طی قراردادهای روشن و امضای صورتجلسهای آن را تأئید کرده بودند- خودداری ورزیدند.دادگاه بدوی در ماه گذشته طی حکمی آن روزنامه را به پرداخت بدهی خود به مؤسسه ایران محکوم کرد.انتظار میرود گردانندگان آن روزنامه که در ماههای اخیر بشدت «دلواپس» حفظ حقوق مردم ایران هستند نسبت به پرداخت بدهی خود و بازگرداندن حقوق یک مؤسسه عمومی اقدام کنند.
تجدید رسیدگی پرونده برادر متهم 3هزار میلیاردتومانی
پرونده مهرگان امیر خسروی ،یکی از متهمان پرونده 3 هزار میلیارد تومانی با حکم دادگاه انقلاب به اتهام فساداقتصادی به 20 سال حبس و پرداخت 170 میلیارد تومان جزای نقدی و رد مال محکوم شده است، با در خواست واخواهی وکیل مدافع وی برای رسیدگی به شعبه اول دادگاه ارجاع شد. به گزارش «ایران»، غلامعلی ریاحی وکیل مهرگان امیر خسروی در این خصوص اظهار داشت: «پس از اطلاع حکم غیابی موکلم با مراجعه به اجرای احکام نسبت به حکم صادره درخواست واخواهی کردم که پرونده برای رسیدگی مجدد به دادگاه فرستاده شد. دادگاه در آینده نزدیک پرونده اتهامی مهرگان امیر خسروی را بار دیگر رسیدگی خواهد کرد.» وی افزود: «پرونده طوبی - س (همسر مهرگان امیر خسروی ) نیز بطور غیابی در دادگاه انقلاب مورد رسیدگی قرار گرفت و نامبرده به حبس محکوم شد.» دو متهم در حال حاضر در خارج کشور به سر میبرند.
دستگاه تکثیر بابک زنجانیها باید خاموش شود
«امیرعباس سلطانی» عضو کمیته تحقیق و تفحص از بدهی بابک زنجانی تأکید کرد که بابک زنجانی صدا وسیما را هم نمک گیر خود کرده بود و به همین خاطر گروه اقتصاد شبکه یک سیما و شبکه جام جم در ساعاتی تبلیغات وی را نشان میداد.وی در گفتوگو با نفتنا با بیان اینکه « بخشی از پول زنجانی در سازمانها و نهادهایی مانند صدا وسیما خرج شده است» گفت: تیم زنجانی دلال همه چیز بوده و در هر عرصه دستی داشته است. گفته شده در بحث واردات طلا هم دستی داشتهاند. مثلاً 30 میلیون دلار هزینه واردات طلا بوده اما 60 میلیون دلار برای دولت فاکتور میشده است.سلطانی همچنین از دستور رئیس دولت سابق به همکاری با زنجانی اشاره کرد و گفت: «احمدینژاد یک بار دستور داد با این فرد یعنی زنجانی همکاری شود. رستم قاسمی هم با استناد به سخن احمدینژاد این دستور را به معاونانش داده است.» وی افزود: «بخشی از ارتباط زنجانی و کارهای او از طریق […] انجام میشود. این فرد تا یک سال پیش ممنوع الورود بود اما اکنون با گارد حفاظت تردد میکند که گفته میشود به دلیل وجود اسم این فرد در فهرست تحریم هاست و تیم زنجانی اکنون از او حمایت میکند و کارهای بابک زنجانی را انجام میدهد.»
*جمهوری اسلامی
* دكتر علی مطهری، با ارسال نامهای به رئیس جمهور، ضمن یادآوری اصول زمین مانده قانون اساسی، تهدید كرد كه: "اگر اصول قانون اساسی را اجرایی نكنید، سؤال از رئیسجمهور را پیگیری میكنم". وی در این نامه نوشت: "بیش از یك سال از دوره صدارت آن مقام گرامی میگذرد و گرچه پیشرفتهایی در سیاست خارجی از نظر رفع توهم ایران هراسی و ارتقاء جایگاه سیاسی كشور در دنیا و نیز توفیقاتی در حوزه اقتصاد مانند ایجاد ثبات اقتصادی و مهار تورم و خروج از ركود حاصل شده است لكن در بخش سیاست داخلی و اجرای فصل سوم قانون اساسی كه مشتمل بر حقوق ملت است و البته از وعدههای انتخاباتی شما نیز بوده است توفیقی نداشته و همواره منفعل بودهاید، بلكه طرف مقابل برای آنكه ثابت كند كه با انتخابات 92 هیچ سیاستی در این حوزه تغییر نكرده است، گاهی به اقداماتی تندتر از گذشته دست زده و با سكوت جناب عالی مواجه بوده است." وی با یادآوری حصر خانگی آقایان كروبی و میرحسین موسوی و برخلاف اصول متعدد قانون اساسی دانستن آن، از رئیسجمهور خواست به وظیفه خود در زمینه رفع حصر آنان عمل نماید و در پایان نامه تاكید كرد: "قانون اساسی برای اجرا كردن است نه یك سند ملی كه صرفاً در ویترین قرار گیرد. عید غدیر نزدیك است و چه بهتر این كار در این ایام صورت گیرد و وحدت ملی ما كه به شدت به آن نیازمندیم بیشتر و استوارتر گردد. بدیهی است كه اگر همچنان مسامحه نمایید این قضیه در قالب سؤال از رئیسجمهور در مجلس پیگیری و البته برخی سؤالات فرهنگی نیز اضافه خواهد شد."
* در حمله یگان ویژه عراق به منزل یكی از اعضای ارشد داعش اسناد مهمی از برنامههای آینده این گروه تروریستی كشف شد. این اسناد نوشته "عبدالله احمد المشدانی" یكی از شش عضو كابینه سری جنگ داعش است و دارای 70 بند بوده و صحت آن به تایید مقامات امنیتی غربی رسیده است. در این سند آمده است: باید چاههای نفت را به عنوان رشوه به پوتین بدهیم تا اطلاعات هستهای ایران را در اختیار ما بگذارد و كانال آبی را هم از میان امارات بكشیم. روزنامه ساندی تایمز چاپ لندن در این باره نوشت: با نگاه به این برنامه هفتاد بندی در مییابیم كه عمده تمركز و توجه راهبردی آن، تضعیف ایران میباشد. یكی از بندهای این برنامه آن است كه در ازای دسترسی روسیه به میادین نفتی استان الانبار عراق، این كشور روابط خود با ایران را قطع كرده و اطلاعات هستهای ایران را در اختیار داعش قرار دهد. براساس آنچه در این اسناد آمده، این رشوه همچنین باید روسیه را متقاعد كند كه دست از حمایت بشار اسد بردارد و به كشورهای سنی حوزه خلیج فارس برای مبارزه با ایران و سوریه بپیوندد. یك منبع امنیتی كه در جریان این سند قرار دارد اظهار داشت: این روزها هیچ چیز در رابطه با این گروه و آرزوهای دور و دراز برای دولتهای غربی عجیب به نظر نمیرسد. وی همچنین گفت: "یكی از نگرانیها اینست كه تروریستهای داعش به سلاحهای شیمیائی و هستهای دست پیدا كنند و با توجه به عملكردهای این گروه تروریستی نمیتوان این سند را كه در حكم مانیفست آنهاست جدی نگرفت."
*قدس
ایران و نابودی اسراییل
گروه سیاسی: بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در مصاحبهای مدعی شد: ایران، قسم خورده اسراییل را نابود کند و ما نمیخواهیم ایران را به عنوان یک قدرت نظامی هستهای ببینیم.
هشدار قشقاوی به خانواده ها
تسنیم: حسن قشقاوی معاون امور پارلمانی وزیر خارجه با هشدار به خانوادهها و جوانان، از آنها خواست تا به هیچوجه سعی نکنند به صورت غیرقانونی به کشورهای دیگر وارد شوند، چراکه متأسفانه به دلیل نابودی گذرنامه این افراد توسط خودشان، گزارشهای وضعیت آنها پس از مرگشان به دست ما میرسد.
فیلتر شبکههای مجازی؟!
باشگاه خبرنگاران: عبدالصمد خرم آبادی معاون دادستان کل کشور در امور فضای مجازی گفت: چنانچه وزارت ارتباطات نتواند ظرف مدت یک ماه محتوای مجرمانه را از شبکههای مجازی حذف کند، قوه قضاییه بناچار دستور مسدودسازی کامل این گونه نرم افزارها را صادر خواهد کرد.
داعش و نظام آموزشی وهابیت
مهر: روزنامه انگلیسی ایندیپندنت در مقاله ای اعلام کرد که گروه داعش از نظام آموزشی وهابیت در مدارس تحت سیطره خود استفاده می کند.
نبرد پنهانی سایبری
قدس آنلاین: مایک راجرز رئیس کمیته اطلاعاتی مجلس نمایندگان آمریکا اعلام کرد که کشورش در حال جنگ پنهان با ایران، روسیه و چین در فضای سایبری است.