به گزارش مشرق به نقل از رجا، در اين مطالب تلاش شده بود، حضور "نيک نژاد؛ کارگردان ايراني مقيم هاليوود" در برنامه راز بهعنوان گافي براي اين برنامه و بهويژه شخص طالب زاده برجسته سازي شود؛ آسمان ريسمان هاي که در روزهاي بعدي هم ادامه پيدا کرد و حتي عده اي افراد ارزشي هم -به دلايلي که خواهم گفت-، تحت تاثير اين مطالب قرار گرفتند؛ هرچند غالب خبرگزاري ها و پايگاههاي اينترنتي برخوردي منطقي با موضوع داشتند و با اطلاع از انگيزه ها و رويکردهاي منتشرکنندگان، اين نگاه و مدعاهايش را جدrhي نگرفتند. اما موضوع به همين جا ختم نمي شود و چون اين اتفاقات و آمد و شدهاي قلمي، تداعي گر رخدادهاي دردناکي است، اشاراتي کوتاه به آنچه دراين چند روز گذشت، دارم.
* اول:
مهمترين مستمسک اين ادعاها درباره برنامه راز و بالتبع مهمان آن، حضور نيک نژاد به عنوان کارگردان و تهيه کننده فيلم هاي "پورنوي" هاليوود دراين برنامه است، اين در حالي است که:
1- در هيچ بخشي از پوستر اين فيلمها در سايت IMDB، از نيک نژاد به عنوان نويسنده، کارگردان و تهيه کننده ياد نشده است.
2- برخي نام نيک نژاد در توضيحات فيلم ها را دليلي براي تهيه کنندگي اين فيلم ها مي دانند اما اطلاعات و آگاهي جزيي از قواعد و جريان توليد فيلم در هاليوود بايد موجب ميشد، چنين گافي ندهند. اين دوستان خوب است بدانند در فرايند توليد فيلم در هاليوود درست برخلاف ايران که فيلم هاي سينمايي در "يک" دفتر فيلمسازي شده و با حضور "يک" تهيه کننده ساخته مي شود، چندين نوع تهيه کننده با تعاريف و شرح وظايف گوناگون درساخت فيلم مشارکت دارند. به همين خاطر تهيه کننده اصلي فيلم عنوان PRODUCER و مابقي تهيه کنندگان با عناويني مانند:
EXECUTIVE PRODUCER / CO-EXECUTIVE PRODUCER /CO-PRODUCER/LINE PRODUCER/ASSOCIATE PRODUCER
شناخته مي شوند. اين تهيه کنندگان -از جمله نيک نژاد- استوديوهايي دارند که در يکي از آنها تصحيح رنگ (اتالوناژ)، در يکي صداگذاري، در ديگري جلوه هاي ويژه و... انجام مي شود و معمولا هر استوديو بهطور "مشارکتي" و بهگونه اي اداره مي شود که ممکن است صاحب استوديو اصلا مطلع نباشد، کدام بخش از کدام فيلم و با چه جزئياتي در استوديوي او در حال انجام و توليد است ولي در انتهاي فيلم طبق قواعد حرفه اي فيلمسازي در هاليوود نام تمام شرکت هايي که براي ساخت اثر همکاري داشته اند، قيد مي شود. بهطوريکه در همان سايت IMDB فقط در سه اثر با عنوان هاي "پائيز صحرا" و "برنج خوني" -که در ايران ساخته شده اند- و فيلم ديگري با عنوان "CLAWS" که در آفريقاي جنوبي ساخته شده، نام نيک نژاد بهعنوان تهيه کننده به چشم مي خورد. در واقع اتهام زنندگان با فريب مخاطبان و در عملي به دور از اخلاق حرفه اي رسانه اي، بهجاي کلمه مار، "شکل مار" را به خوانندگانش ارائه مي کنند.
3- يکي از اشتباه هاي فاحش نويسندگان اين ادعاها، به بي اطلاعي آنها از رده بندي هايي سينمايي و تعريف فيلم پورنو باز ميگردد. باز با مراجعه به همان سايت IMDB، روشن است که رده بندي (RATE) فيلم هاي يادشده R است. مختصر آشنايي با مفاهيم ابتدايي رده بندي فيلمهاي سينمايي در هاليوود، مي توانست آنها را متوجه سازد که اين فيلمها با آثار پورنوگرافي تفاوت دارند. چون اساسا فيلمهاي پورنو اجازه نمايش در سينماهاي آمريکا را ندارند و جدا از وجود عرياني در فيلم، گاهي درجه R به علت وجود خشونت و همچنين بهکاربردن عبارت هاي رکيک به فيلم ها داده مي شود و حتي اين درجه معمولي تر از درجه NC-17 (فيلمهايي که براي افراد بالاتر از 17 سال است) به شمار مي رود.
4- همچنين اين مطلب که -در برنامه راز گفته شد- نسخه با کيفيتي از فيلمهاي نيک نژاد براي نمايش در دسترس نبوده، مسخره شده است. با توضيحات بالا؛ کداميک از فيلم هايي که به آن اشاره شده، جزو فيلمهاي نيک نژاد بوده است؟ چنانچه بعدا ديده شد، برخي از مخاطبان اين مطالب، گوشه هايي از اين فيلمها را از اينترنت دانلود کرده و به نمايش گذاشته اند؛ آنهم بدون اينکه اصل موضوع براي مخاطبان روشن شده باشد. ضمن اينکه فيلم هاي يافت شده هم به هيچ وجه کيفيت استاندارد براي نمايش از تلويزيون را ندارد.
* دوم:
چند سوال است که پاسخ آنها مي تواند راز هجمه هاي جديد عليه برنامه راز را بيشتر آشکار کند.
1- دو هفته پيش از حضور نيک نژاد در برنامه راز؛ همين رسانه (که از آن بهعنوان نسخه داخلي جرس ياد ميشود که از قضا هفته قبل نيز فيلتر شد و به سرنوشت همان سايت ضدانقلاب دچار شد)، حرکتي را عليه شخص طالب زاده، با به اصطلاح بازگشايي پرونده سرلشگر اردوبادي -پدر نادر طالب زاده- که از افسران پيش از انقلاب بوده، ورق زد و در آن مطلب، وي را که از نزديکان سپهبد قرني و بهدست محمدرضا شاه خلع درجه شده بود، به باد انتقاد گرفت. فارغ از اينکه آن مطالب هم چقدر استناد داشته باشد، روشن است که اين حمله، به "برنامه راز است و نه حتي به نيک نژاد و يا طالب زاده. آيا علت را نبايد در منش و گفتمان اين برنامه پرطرفدار و ارزشي جستجو کرد؟ آيا خاستگاه منتشرکنندگان اين نوشته ها و جهت گيري هاي آن در مسائل مختلف جاي تامل ندارد؟
2- اين محفل، مدعي شده براي اولين بار "هويت واقعي" نيک نژاد را پيش از برگزاري جشنواره فيلم فجر افشا کرده است. مشخص نيست جستجويي ساده و ابتدايي درباره نام نيک نژاد در اينترنت که به راحتي امکان پذير است چگونه مي تواند عملياتي پيچيده باشد که به آن افتخار مي کنند؟ آيا اطلاعات ارائه شده فراتر از اطلاعات عادي است که در سايت معروف و قابل دسترس IMDB وجود دارد و البته منتشرکنندگان آن با ناشيگري و ناآشنايي با هاليوود يا غرضورزي و کينه از ارائه صحيح آنها عاجز بودهاند.
3- همين رسانه، سال گذشته از "شهره آغداشلو" تقدير کرد که حتي واکنشهاي چندين خبرگزاري داخلي را به همراه داشت. زماني هم که خانه سينما در قالب دعوت از هياتي از آکادمي اسکار ميزبان خانم "آنت بنينگ" شد، هيچ واکنشي نشان نداد؛ هنرپيشه زني که با يک جستجوي ساده در اينترنت مي توان عکس هاي او را در اشکال مختلف ديد! و حتي همين روزها که "ويتوريو استورارو" براي عقد قرارداد فيلم جديد مجيد مجيدي درباره پيامبر اسلام به ايران آمده است، به سوابق او اشاره اي نمي شود و کسي از آن سخن نمي گويد. خوب است علاقمندان نام اين فيلمبردار را در همين سايت IMDB که بسيار به آن علاقه مند هستند، جستجو کنند تا ببينند او فيلمبرداري اثر معروف برتولوچي يعني "آخرين تانگو در پاريس" (داراي چندين صحنه غيراخلاقي معروف در تاريخ سينما) را به عهده داشته و اين فرد حالا قرار است زندگي حضرت رسول را به تصوير بکشد! اگر استفاده از اين افراد ايرادي ندارد، چرا بايد در گروکشي سياسي و بهدور از صداقت و راستي فقط فردي همانند نيک نژاد مورد حمله قرار گيرد؟ اصلا چرا جاي دور مي رويم. همين آقاي کيارستمي که مورد تقدير اين دوستان قرار مي گيرد، مگر ژوليت بينوش هنرپيشه فرانسوي را-که باز هم با جستجويي ساده در IMDB عکسهاي عريان او در فيلمها قابل مشاهده است-، به ايران دعوت نکرد؟ چطور اين عمل مورد نکوهش قرار نمي گيرد؟ مگر بينوش نبود که در اختتاميه جشنواره فيلم کن در حمايت از جعفر پناهي گريست؟ چرا اين دوستان هميشه ازجعفر پناهي که به علت تلاش براي بازسازي صحنه هاي تجاوز در وقايع پس از انتخابات 88 محکوم شده، تقديرکرده و يا هيچ انتقادي به او نکردهاند؟ آيا نيک نژاد به اين علت که درهيچ موردي از دشمنان نظام جمهوري اسلامي حمايت نکرده، بايد مورد هجمه قرار بگيرد و برايش پرونده سازي شود؟
4- اساسا افرادي که در هاليوود کار مي کنند، در چه حوزه هايي در آن فضا مي توانند آثار سينمايي توليد کنند؟ آيا بايد انتظار داشت در مورد دفاع مقدس و موضوعاتي همچون اخلاق اسلامي در هاليوود فيلم ساخته باشند؟ تاکنون چند تن از فيلمسازان داخلي در خارج از کشور فيلمهايي توليد کرده اند که مطابق با استانداردهاي محتوايي داخلي باشد؟
5- اما در ادامه رويه اين سايت مغرض در چنگ و دندان نشان دادن به برنامه راز، حضور تيري ميسان منتقد جديد سياستهاي آمريکا با حضور ساقي قهرمان -رئيس انجمن همجنس گرايان ايران و مقيم در کانادا- بر صفحه هاي روزنامه شرق مقايسه مي شود. آيا بي اطلاع هستند که تيري ميسان به علت فشار لابيهاي صهيونيستي از فرانسه فراري شده و هم اکنون در حمايت حزب الله لبنان در بيروت زندگي مي کند؟ آيا يادشان رفته که ميسان به دعوت وزارت امور خارجه کشورمان چند سال پيش هم به ايران سفر کرد و حتي در برنامه گفتوگوي ويژه خبري شبکه دو حضور يافت؟ آيا مقايسه تيري ميسان با ساقي قهرمان، زني که اشعارش آکنده از تصويرسازي هاي تهوع برانگيز جنسي است، از سوي اين افراد از روي عناد با آرمانهاي انقلابي نيست؟
6- با نگاهي که اين افراد به انسانها دارند آيا مثلا سفر چاوز به ايران و ديدار او با مقامات نظام نمي تواند شبهه برانگيز باشد؟ به هر حال چاوز احتمالا در کشورش نوشيدني غيرحلال نوشيده و شايد با خانمي هم رقصيده باشد! اصلا با اين نگاه، دايره خارجي ها و ايرانياني که در خارج از کشور زندگي ميکنند، براي سفر به کشورمان و کارکردن در آن کجاست؟
7- آيا اين افراد اطلاع ندارند، بسياري از افرادي که همين الان بدنه سينماي ايران را تشکيل مي دهند، قبل از انقلاب چه وضعي داشته اند؟ احتمالا سن اين دوستان به اندازه اي نباشد که حضور کارگردانان و بازيگران امروز سينماي ايران را پيش از انقلاب ديده باشند؟ با اين نگاه، آيا جايي براي علي حاتمي و خانواده اش، مسعود کيميايي و بسياري ديگر در ايران باقي مي ماند؟
8- نيک نژاد با حضوري به موقع در کوچه هاي خرمشهر در آغاز جنگ و ساخت فيلم تاثيرگذار "درد همسنگرم" پشت پرده منافقين و سياست هاي بني صدر را براي مردم ايران بازگو کرد. بسياري از اعضاي مجاهدين خلق، همان زمان با نيک نژاد برخورد کردند. آيا ميتوان گفت با توجه به حمايت هاي منافقين از فتنه سبز، حمله به نيک نژاد مي تواند ناشي از جهت دهي و اعمال نفوذ باند رجوي باشد؟
* سوم:
سخني با دوستان به اصطلاح ارزشي
رفتارهايي که از گروه اندکي از شما دوستان، اين روزها ديده مي شود، يادآور جفاهايي است که سيد مرتضي آويني در دو سه سال پايان عمر شريفش آنها را تحمل مي کرد. روزنامه اي که امروز با چاپ اين قبيل مطالب، به طالب زاده حمله مي کند، همان روزنامه اي است که سيد شهيدان اهل قلم را به بي ديني متهم مي کرد. دوستان يادتان نرود آقا مرتضي اولين کسي بود که از فيلم "عروس" حمايت کرد (آن روزنامه ارزشي! را يادتان هست که تيتر زده بود، آقاي آويني از خود عروس خوشتان آمد يا از فيلمش؟) و اينگونه او مورد هجمه به اصطلاح ارزشي ها قرار گرفت. يادتان باشد آقا مرتضي را براي چاپ کتابي در مورد "هيچکاک" به وادادگي وآرمان پريشي متهم کردند. خاطرتان هست اسلاف گردانندگان همين سايت که زماني زمام دار صدا و سيما بودند، جلوي پخش "خنجر و شقايق" را گرفتند. خاطرتان هست که همين آقايان، قلم سيد شهيدان اهل قلم را شکستند و مجوز پخش صدايش را از صدا و سيما باطل کردند. يادتان هست زماني که به دعوت حوزه هنري "مصطفي عقاد" به ايران سفر کرد، فقط آقامرتضي از او حمايت کرد و دوستان ارزشي آن زمان در بوق و کرنا کرده بودند که عقاد "هالوين ساز" است و ماادريک ماالهالوين! حتما به خاطر شريفتان مانده است که در آن روزگار هم، اين طالب زاده بود که عقاد را با تأکيد آويني، همراهي مي کرد.
دوستان يادتان نرفته است که طالب زاده در چندين جبهه، نخستين حرکت رسانه اي را در ايران انجام داده است؛ فعاليتهايي که شما الف باي آنها را هم نمي دانستيد. آيا شما نمي دانيد نخستين کسي که در ايران -آنهم هشت سال پيش از صحبت هاي احمدي نژاد- در مورد هولوکاست فيلم ساخت، که بود؟ چه کسي نخستين بار درباره بوسني مستند ساخت؟ جانبازان شيميايي نخستين بار بهطور جدي در قاب دوربين چه کسي نشستند؟ نخستين مستند پس از انقلاب اسلامي ايران درباره اوضاع داخلي آمريکا متعلق به کيست؟ آندلس و تمدن اسلامي در اروپا را براي نخستين بار چه کسي به مردم کشورمان معرفي کرد؟ کدام فيلمساز درد شيعيان لبنان و مقاومت آنها را نخستين بار براي مردم ايران به تصوير کشيد؟ نخستين فيلم ايراني درباره 11 سپتامبر ساخته چه کسي است؟ و...
آقايان مگر نه اينکه در قرآن آمده است:... اذا جائکم فاسق بنبأ فتبينوا (اگر فاسقي براي شما خبري آورد درباره آن تحقيق کنيد) مگر شما خط مشي اين افراد را نمي شناسيد؟ پس چگونه است که به اين نوشته ها اعتماد مي کنيد؟ مگر شما تازه طالب زاده را شناخته ايد؟ آيا بهتر نبود بهجاي همين اندک برخوردهاي احساسي و بدون علم، ابتدا با خود او صحبت ميکرديد و علت را جويا مي شديد؟ يادتان هست چند سال پيش محمد نوري زاد در انتقاد از سفارش روايت فتح به کيومرث پوراحمد براي ساخت فيلمي در مورد انقلاب، بدون اينکه با دوستانش صحبتي و از آنها پرسشي کرده باشد، مطلبي با عنوان "بچه ها مراقب باشيد" در روزنامه ها چاپ کرد که سراسر بي عدالتي و مبتني بر گمان و وهم بود و عاقبتِ خود او هم پيش روي ماست. چه خوش گفته اند که: از صد و سي چشمه لوتي گري/ دست بردن بر قمه هست آخري
*چهارم:
جناب نادر طالب زاده!
دراين وانفساي روزگار و گرد و غباري که به سرعت روي حقيقت مي نشيند، آيا بهتر نيست انسان بهانه به دست دشمنانش ندهد؟ موضوع "برنامه راز" بخواهي يا نخواهي، قبول داشته باشي يا رد کني، بسيار فراتر از خود حضرتعالي است. راز، فرصتي براي بيان دردهايي است که ساليان دراز دوستداران انقلاب و آرمانهاي بزرگش آنها را متحمل شده اند، پس اين فرصت را درياب. مطمنم مي داني، صحبتهايي که در اين برنامه مطرح مي شود، چه تاثيري بر کانونهاي تصميم ساز فرهنگي در کشور دارند. بدان، خناساني که ميخواهند با هر بهانه اي بر جبهه حق و عدالت يورش ببرند، منتظر استفاده از حتي سستي ها و نه خطاي افرادي مثل تو هستند
حسين جاويد (پژوهشگر علوم اجتماعي): چندي پيش مطالبي با اشکالات فاحش، عليه نادر طالب زاده به بهانه دعوت از اسدالله نيک نژاد به برنامه "راز" منتشر و اتهاماتي عليه وي طرح شد.