گروه ورزشی مشرق، خوانما تروئبا، خبرنگار بین المللی و مشهور اسپانیا که از افتخاراتش فعالیت در حوزه خبرنگاری از 5 سالگی است، با کوله باری از تجربه و دانش آکادمیک در این زمینه تنها با افشای جزئیات یک سند مالی مجبور به ترک روزنامه اسپورت کاتالونیا و تحمل 5 ماه بیکاری شد.
او اکنون در آس اسپانیا فعالیت می کند. این نویسنده به خاطر نفرتی که از کارفرمای خود در کاتالونیا دارد، حتی سابقه کاری 4 ساله خود در اسپورت را از فهرست رزومه خود پاک کرده و در وبلاگ خود نیز مقاله ای بسیار تند و عیب علیه این روزنامه منتشر کرده است. اما چرا این اتفاق رخ داد؟ یک روزنامه از کاتالونیا در ظاهر باید از مطلبی که علیه ستاره اول رئال مادرید، آن هم با سند و مدرک نوشته شده حمایت مطلق داشته باشد!
اینجا است که پای یک حامی مالی غول پیکر به میان باز می شود. وقتی حرف، حرف پول باشد، دیگر کاتالونیا با مادرید فرقی ندارد و سیاست های یک روزنامه ورزشی قدیمی در قلب بارسلونا ناگهان همان می شود که مدیر یک کارخانه پوشاک آمریکایی می خواهد.
مطلب منتشره از این حقیقت حکایت داشت که رونالدو به سفارش مستقیم حامی مالی خود خطاب به باشگاه رئال مادرید، مالیات بردرآمد خود را به صورت مستقیم به حساب بانکی شخصی ناآشنا در آمریکا واریز می کند. خبرنگار کنجکاو کاتالونیایی توانست ثابت کند که این شخص ناآشنا وجود خارجی نداشته و مالیات رونالدو که خود به خود نجومی و بسیار ارزشمند است هر ماه به یک حساب بانکی نامعلوم واریز می شود و این مبلغ در چند مرحله بانکی، ردی از خود بر جای نگذاشته و دیگر قابل شناسایی نیست. تکلیف اداره مالیات اسپانیا نیز روشن است. در واقع، رئال مادرید هزینه داشتن ستاره ای به نام رونالدو را می پردازد و یکی از این هزینه ها همین مالیات خواسته شده از سوی دولت است که به جای بازیکن، از سوی باشگاه پرداخت می شود.
در ادامه مقاله تروئبا آمده است: "حداقل 30 میلیون یورو از 2 سال گذشته تا کنون به حساب یک بانک در تل آویو واریز شده که مدیر شعبه آن مبدا واریز کننده را حامی مالی رونالدو می داند؛ اما حاضر نیست محل کسب درآمد و مراحل قبلی ردیابی پول را توضیح بدهد."
خبرنگار شاکی در ادامه مقاله خود شاید تندترین جمله خود را اینگونه می نویسد: "به این فکر کنید که رونالدو یکی از صدها ستاره فوتبال است که مالیات بر درآمدش در کشور محل بازی او ثبت نمی شود و راهی یکی از بانک های آمریکایی یا شعبات آن در تل آویو می شود. بسیاری از لژیونرهای آفریقایی شاغل در لیگ فرانسه، آلمان، بلژیک، هلند و حتی انگلیس هنگام عقد قراداد این تبصره را نیز امضا می کنند که هیچ گونه درخواستی برای بررسی روند مالیاتی خود نداشته و باشگاه و حامی مالی خود را وکیل تام الاختیار خود در این موارد می شناسند."
کریستیانو رونالدو که البته با آمدن گرت بیل دیگر به عنوان گران ترین فوتبالیست دنیا شناخته نمی شود، ثروتی معادل بکام دارد. وی با داشتن 4 مدیر برنامه حرفه ای در زمینه های مختلف حتی توان حسابرسی و مدیریت اموالش را نداشته و برای این کار تصمیم به بازگشایی یک شرکت حسابداری گرفته تا به صورت پیمانی، در مدت زمان دو سال اموالش را به صورت کامل ثبت کند و گزارش دقیقی از آنها داشته باشد.
این واقعیت زندگی بازیکنی است که برای فرار مالیاتی اقدامات ترکیبی این چنینی با تل آویو و نیویورک دارد. شاید این ماجراها بتواند در تحلیل درست برخی تحولات در جهان فوتبال موثر باشد.
او اکنون در آس اسپانیا فعالیت می کند. این نویسنده به خاطر نفرتی که از کارفرمای خود در کاتالونیا دارد، حتی سابقه کاری 4 ساله خود در اسپورت را از فهرست رزومه خود پاک کرده و در وبلاگ خود نیز مقاله ای بسیار تند و عیب علیه این روزنامه منتشر کرده است. اما چرا این اتفاق رخ داد؟ یک روزنامه از کاتالونیا در ظاهر باید از مطلبی که علیه ستاره اول رئال مادرید، آن هم با سند و مدرک نوشته شده حمایت مطلق داشته باشد!
اینجا است که پای یک حامی مالی غول پیکر به میان باز می شود. وقتی حرف، حرف پول باشد، دیگر کاتالونیا با مادرید فرقی ندارد و سیاست های یک روزنامه ورزشی قدیمی در قلب بارسلونا ناگهان همان می شود که مدیر یک کارخانه پوشاک آمریکایی می خواهد.
مطلب منتشره از این حقیقت حکایت داشت که رونالدو به سفارش مستقیم حامی مالی خود خطاب به باشگاه رئال مادرید، مالیات بردرآمد خود را به صورت مستقیم به حساب بانکی شخصی ناآشنا در آمریکا واریز می کند. خبرنگار کنجکاو کاتالونیایی توانست ثابت کند که این شخص ناآشنا وجود خارجی نداشته و مالیات رونالدو که خود به خود نجومی و بسیار ارزشمند است هر ماه به یک حساب بانکی نامعلوم واریز می شود و این مبلغ در چند مرحله بانکی، ردی از خود بر جای نگذاشته و دیگر قابل شناسایی نیست. تکلیف اداره مالیات اسپانیا نیز روشن است. در واقع، رئال مادرید هزینه داشتن ستاره ای به نام رونالدو را می پردازد و یکی از این هزینه ها همین مالیات خواسته شده از سوی دولت است که به جای بازیکن، از سوی باشگاه پرداخت می شود.
در ادامه مقاله تروئبا آمده است: "حداقل 30 میلیون یورو از 2 سال گذشته تا کنون به حساب یک بانک در تل آویو واریز شده که مدیر شعبه آن مبدا واریز کننده را حامی مالی رونالدو می داند؛ اما حاضر نیست محل کسب درآمد و مراحل قبلی ردیابی پول را توضیح بدهد."
خبرنگار شاکی در ادامه مقاله خود شاید تندترین جمله خود را اینگونه می نویسد: "به این فکر کنید که رونالدو یکی از صدها ستاره فوتبال است که مالیات بر درآمدش در کشور محل بازی او ثبت نمی شود و راهی یکی از بانک های آمریکایی یا شعبات آن در تل آویو می شود. بسیاری از لژیونرهای آفریقایی شاغل در لیگ فرانسه، آلمان، بلژیک، هلند و حتی انگلیس هنگام عقد قراداد این تبصره را نیز امضا می کنند که هیچ گونه درخواستی برای بررسی روند مالیاتی خود نداشته و باشگاه و حامی مالی خود را وکیل تام الاختیار خود در این موارد می شناسند."
کریستیانو رونالدو که البته با آمدن گرت بیل دیگر به عنوان گران ترین فوتبالیست دنیا شناخته نمی شود، ثروتی معادل بکام دارد. وی با داشتن 4 مدیر برنامه حرفه ای در زمینه های مختلف حتی توان حسابرسی و مدیریت اموالش را نداشته و برای این کار تصمیم به بازگشایی یک شرکت حسابداری گرفته تا به صورت پیمانی، در مدت زمان دو سال اموالش را به صورت کامل ثبت کند و گزارش دقیقی از آنها داشته باشد.