با جواد نكونام به برنابئو رفتي. اول از همه ظاهراً خيلي با هم سر رئال و بارسا كري داريد.
بله،
ما خيلي كري داريم. تكذيب نميكنم. از همان روزي كه به اسپانيا آمدم به
آقاجواد گفتم دوست دارم به برنابئو بروم. خوشبختانه اين فرصت دست داد و
توانستيم به آنجا سري بزنيم. من از سن 12، 13 سالگي عاشق رئال شدم. طرفدار
پر و پا قرص اين تيم بودم و هستم. خيلي خوشحالم توانستم به آنجا برويم و
برنابئو را از نزديك ببينم.
الكلاسيكو در پيش است. براي جواد نكونام كري نميخواني؟
كري خواني ندارد. ما كه امسال نديديم بارسلونا خوب بازي كرده باشد. البته من كلاً بازيهاي اين تيم را نميبينم.
پس از كجا ميداني بد بازي ميكنند؟
شنيدهام
بازيهاي خوبي انجام ندادهاند. من دوست ندارم بازيهاي بارسلونا را نگاه
كنم. نكته آموزشي ندارد؛ براي چه بايد ببينم؟ البته آقاجواد هم بازيهاي
رئال را نگاه نميكند. مگر اينكه با هم در خانه باشيم و بازي رئال را نشان
بدهد، مجبور ميبيند.
سر الكلاسيكو دعوا نميكنيد؟!
(خنده) نه بابا، كري
داريم. البته برنامه ما اين است كه بازي دربي را سوم آبان در برنابئو نگاه
كنيم. البته اگر اوساسونا بازي نداشته باشد ولي ميخواهيم با آقاجواد بليت
بازي را از الان بگيريم و انشاءا... مسابقه را از همين جا ببينيم.
چه سؤالهايي درباره رئال از جواد نكونام پرسيدهاي؟
از
او بپرسيد، من وقتي آقاجواد را ميبينم هميشه درباره رئال از او سؤال
ميپرسم. اصلاً تعصب ويژهاي به اين تيم دارم و دوست دارم دربارهشان بيشتر
بدانم.
بعد از گلي كه به رئالمادريد زد، به عنوان طرفدار اين تيم چه حسي داشتي؟ خوشحال شدي يا ناراحت؟
من
آن بازي را ديدم و قشنگ يادم است. اتفاقاً وقتي او گل زد، به عنوان يك
ايراني افتخار كردم. آن روز خيلي خوشحال شدم. هموطنم گل زده بود.
كريم انصاريفرد چه هدفي در فوتبال اسپانيا دارد؟
من
رئال را به عنوان هدفم در نظر گرفتهام. براي اينكه بتوانم يك روز در رئال
بازي كنم، در دوران ورزشيام تمام تلاشم را خواهم كرد. از هر چيزي كه فكر
كنيد ميگذرم تا بتوانم در رئال توپ بزند. اگر شد كه فوقالعاده است ولي
اگر نشد حداقل با خود بگويم من نهايت تلاشم را كردهام. غصه نميخورم كه
هيچ تلاشي نكردم تا به هدفم برسم. من هدفم از انتخاب اسپانيا همين بود كه
بتوانم پله پله خود را بالا بكشم تا بتوانم به رئال برسم. ميدانم خيلي سخت
است ولي نشدني نيست.
اين هدف بزرگ نيست؟ خيليها شايد اين حرفت را جدي نگيريند.
من
منكر اين نميشوم كه واقعاً در اينجا فوتبال بازي كردن سخت است. قبل از
اينكه بيايم فكر كردم يك ايراني راحت ميتواند جدا شود و در اينجا بازي كند
ولي از وقتي به اينجا رسيدم، فهميدم با دشواري زيادي روبهرو هستم. هر
تيمي سه بازيكن خارجي دارد. شما ببينيد ما چقدر فوتباليست در سطح دنيا
داريم. چقدر بازيكن هستند كه در سطح حرفهاي بازي ميكنند. در اين شرايط
سخت است كه به يك تيم خوب بروي.
اين خيلي بد است كه ما لژيونرهاي زيادي نداريم. مخصوصاً بعد از جام جهاني...
يكي
از عوامل محدودكننده همان چيزي است كه گفتم. اميدوارم ما هر سال بتوانيم
لژيونرهاي بيشتري داشته باشيم چون در اين صورت به فوتبال ايران كمك ميشود.
وقتي بازيكن ايراني در اروپا زياد باشد، به فوتبال ملي ما هم خيلي كمك
ميشود.