مهمترین هدف نشست محرمانه تفلیس هماهنگی و فعالیت این گروه‌های تروریستی تکفیری در جنوب روسیه و فعال کردن این جبهه است که با حمایت و موافقت دولت گرجستان نیز مواجه شد به گونه‌ای که سفیر گرجستان در کویت به عنوان مسئول انتقال گروه‌های شرکت کننده در این عملیات و عناصر آنها از منطقه خاورمیانه به گرجستان انتخاب شد

به گزارش مشرق، نباید از خبر منتشره در مجله آمریکایی «فارین پالیسی» به نقل از «آرچلا گیگچندزه»، سفیر گرجستان در واشنگتن غافلگیر و متعجب شویم که از آمادگی کشور متبوعش جهت احداث پایگاه‌های نظامی برای آموزش گروه‌های مسلح سوری در راستای آنچه آن را عملیات مبارزه بین المللی علیه گروه تروریستی تکفیری «داعش» خوانده، خبر داده بود و در این بین اظهارات بعد از انتشار این مطلب سفیر گرجستان در واشنگتن و توضیحات و در واقع توجیهات وی مبنی بر اینکه خبرنگار مجله فارین پالیسی برداشت نادرستی از سخنان وی داشته و اینکه کشور متبوعش این موضوع را با دقت و وسواس بسیار پیگیری خواهد کرد، نیز نمی‌تواند، بر نیات واقعی گرجستان و عدم آگاهی وی از این نیات و سیاست‌ها سرپوش بگذارد.

اما صرف نظر از اظهارات فوق و تلاش برای توجیه و تعدیل آن سخنان، آنچه در اظهارات سفیر گرجستان در واشنگتن قابل تامل است، آنکه وی گفته بود: «دوره‌های آموزشی که در خاک گرجستان برای عناصر مسلح دایر خواهد شد، تنها سوری‌ها را در برنمی‌گیرد، بلکه عناصر مسلح دیگر کشورها را نیز شامل خواهد شد.»



وی در ادامه تاکید کرده بود که این پایگاه‌ها به کانون مبارزه با تروریسم و آموزش عناصر مسلح از هر تابعیت و کشوری تبدیل خواهد شد.

اینجاست که ضروری می‌نماید، فهم و درک درستی از نقش گرجستان در استراتژی‌ آمریکا در مناطق روسیه و قفقاز و خاورمیانه داشته باشیم، تا به این طریق امکان فهم و شناخت هرچه دلیل انتخاب گرجستان به عنوان محل آموزش عناصر مزدور مسلح که از آنها با عنوان «گروه‌های مسلح میانه‌رو» نام می‌برند، فراهم گردد.



در این ارتباط «آندره آرچوف»، نویسنده و پژوهشگر روسی در کتاب خویش تحت عنوان «کشتن دموکراسی: عملیات سازمان سیا و پنتاگون در مرحله پس از اتحاد شوروی» که اوایل سال ۲۰۱۴ میلادی در مسکو، پایتخت روسیه چاپ و منتشر شد، می‌نویسد که «پرونده گرجستان به اوایل دهه نود قرن گذشته باز می‌گردد، هنگامی‌که دولت آمریکا پیش نویش قانونی به نام «استراتژی راه ابریشم» را ارائه داد و از آن با عنوان آغاز مرحله جدیدی از سیاست‌های آمریکا در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز به طور کلی و گرجستان به طور خاص نام برد.
 
این سیاست و استراتژی با وقوع انقلاب صورتی در گرجستان و روی کار آمدن «میخائیل ساکاشویلی» در این کشور در اواخر سال ۲۰۰۳ میلادی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت، به ویژه آنکه وی به محض رسیدن به قدرت مهمترین وظیفه و ماموریت خویش را از بین بردن حضور و نفوذ روس‌ها در گرجستان و دور شدن تا جای ممکن از مسکو و قرار دادن ارتباطات و مواصلات و سیاست خارجی و استراتژی نظامی دولتش تحت اشراف و نظارت واشنگتن و خصوصی سازی مابقی املاک و موسسات و دستگاه‌های دولتی و حکومتی گرجستان و بازنگری در توزیع مناصب میان نخبگان جدید این کشور اعلام کرد.


"میخائیل ساکاشویلی"

افزون بر آن و از دهه نود قرن گذشته شرکت‌های نظامی خصوصی آمریکایی مهمی وارد گرجستان شده و در این کشور فعالیت‌های خود را آغاز کردند، فعالیت‌هایی که در هدایت و راهبری عملیات‌های سازمان جاسوسی آمریکا موسوم به سازمان سیا و وزارت دفاع این کشور معروف به پنتاگون علیه اهداف دشمن آمریکا نمود پیدا می‌کرد و ماموریت محوله بر این شرکت‌های خصوصی نظامی آموزش عناصر مزدور مسلح برای اقداماتی مانند بمبگذاری و عملیات‌های تخریبی و جمع‌آوری اطلاعات و جاسوسی و مشابه آن بود که به گونه‌ای موجب تشدید و افزایش هرج و مرج و ناامنی در مناطق همجوار شمال قفقاز می‌شد که به نوعی به صورت مستقیم به امنیت روسیه ضربه وارد می‌کرد.

این پژوهشگر روسی تاکید می‌کند که ظهور اولین مربیان آمریکایی در گرجستان و در ارتش «جوهر دوداییف»، فرمانده ارتش و نیروهای مسلح گرجستان به سال ۱۹۹۰ میلادی باز می‌گردد که طی آن «شامل باسایف»، معاون نخست وزیر گرجستان در دولت «اصلان مسخادوف» بين دو سال ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۸ میلادی و فرمانده جنگ‌های چریکی علیه روسیه به همراه اعضای گروهش لباس‌های نظامی آمریکایی به تن کرده و از عینک‌های دید در شب و تلفن‌های ماهواره‌ای استفاده می‌کردند که واشگتن برای آنها ارسال کرده بود.

این در حالی است که نباید گذرگاه مرزی بین ترکیه و گرجستان را نادیده گرفت که نقشی بسیار مهم و حیاتی برای حفظ و استمرار ارتباط میان واشنگتن و هم پیمانانش در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز داشت.
در سال ۲۰۰۹ میلادی آمریکا و گرجستان توافقنامه‌ای امضا کردند که به میثاق همکاری مشترک معروف شد و در واقع وثیقه و توافقنامه‌ای بود که به حضور آمریکا در گرجستان و استفاده از ساختار زیربنایی نظامی این کشور مشروعیت و وجه قانونی می‌بخشید تا دو سال پس از آن، یعنی در سال ۲۰۱۱ میلادی آمریکا از این نقطه تحولات و رخ دادهای جهان عرب که به «بهار عربی» معروف شد، تحت نظر بگیرد و با استفاده از دستاویز انقلاب‌های عربی نسل جدیدی از جنگ‌ها را علیه روسیه و هم پیمانان منطقه‌ایش از جمله سوریه تدارک ببیند و راه اندازی کند.

در ژانویه سال ۲۰۰۹ میلادی نشستی محرمانه و پشت درب‌های بسته در «تفلیس»، پایتخت گرجستان برگزار شد که در آن علاوه بر مسئولان گرجستانی و هیأت آمریکایی، نمایندگان بسیاری از گروه‌های تروریستی «تکفیری» از کشورهای مختلف عربی و اسلامی و اروپایی نیز حضور داشتند.

درباره هدف نشست محرمانه تفلیسی گفته شده که مهمترین هدف این نشست هماهنگی فعالیت این گروه‌های تروریستی تکفیری در جنوب روسیه و فعال کردن این جبهه است که با حمایت و موافقت دولت گرجستان نیز مواجه شد به گونه‌ای که سفیر گرجستان در کویت به عنوان مسئول انتقال گروه‌های شرکت کننده در این عملیات و عناصر آنها از منطقه خاورمیانه به گرجستان انتخاب شد.




پس از آن و در یکم آوریل سال ۲۰۰۹ میلادی یک پژوهشگر گرجستانی در گزارش سالیانه خود درباره «بررسی و ارزیابی وضعیت حقوق بشر» در این کشور به وجود پایگاه‌های نظامی برای آموزش عناصر مسلح چچنی در خاک گرجستان اشاره کرد و پرده از آن برداشت و تاکید کرد که هدف از احداث چنین پایگاه‌هایی و آموزش عناصر مسلح تکفیری در آن، انجام عملیات‌های تروریستی و مسلحانه در شمال قفقاز و در نزدیکی روسیه است.

نگاهی به نقش گرجستان در چارچوب استراتژی آمریکا در مناطق آسیای مرکزی و قفقاز و همچنین خاورمیانه و در کنار آن نقش آشکار و عیان ترکیه در فراهم کردن زمینه اعزام عناصر تروریستی مسلح تکفیری به سوریه، به وضوح آشکار می‌کند، چرا کشور گرجستان به عنوان یکی از نقاط و مراکز آموزش گروه‌های تروریستی مسلح موسوم به گروه‌های مسلح میانه‌رو انتخاب شده است.

اهداف بزرگ و مخفیانه این طرح بزرگ را سفیر گرجستان در آمریکا افشا کرد، هنگامی‌که به این نکته اشاره کرد که هدف از احداث پایگاه‌های نظامی آموزشی در گرجستان تنها آموزش عناصر مسلح سوری نیست، بلکه عناصر مسلحی از تابعیت‌ها و کشورهای مختلفی نیز در مراکز آموزش خواهند دید، تا به این ترتیب وی تاکید کند که این عناصر مسلح تروریستی پس از آموزش  تروریست ها راهی سوریه شوند

در حالی‌که همه می‌دانند، تروریست‌هایی از بیش از ۸۰ کشور جهان در حال مبارزه علیه دولت و مردم سوریه هستند و این احتمال مطرح است که از بخشی از این تروریست‌ها برای انجام عملیات‌هایی داخل روسیه استفاده شود.

منبع: عرش نیوز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • مهدي ۱۰:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۷
    0 0
    با سلام و احترام اين آموزش نيروها احتمالا براي ايران است نه روسيه شايد براي روسيه گرفتن باج باشد اما در مورد ايران احتمالا هدف قرار دادن شمال غربي ايران باشد

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس