انبارداران ضمن بیان اینکه قدمی انسانی نمونه و متواضع است و اهل خودنمایی نیست، گفت: خودم ناشر و نویسنده دفاع مقدس هستم ولی همیشه به روحیه و مسئولیت ایشان در شب خاطره ها غبطه خورده ام. یعنی اگر توفیقی در این مسیر به دست آورده ام حاضرم با عزت و مسئولیت ایشان در مراسم «شب خاطره» معاوضه کنم. این مراسم هر هفته یک منبر بزرگ برای بیان فرهنگ دفاع مقدس شده است. چند باری با هم همسفر بوده ایم و همیشه از بزرگی و تواضع و افتادگی او حیرت کرده ام و دوست داشتم ام مثل ایشان شوم.
نویسنده «سه روایت از چمران» در ادامه افزود: سال 85 یا 86 توفیق داشتم که گاهی برای سایت دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای مطالب و گزارش تهیه می کردم. به همین جهت در بسیاری از دیدارهای حضرت آقا حضور داشتیم. در یکی از همین دیدارها که مناسبتش را یادم نیست خدمت حضرت آقا بودیم. معمول این بود که ما همراه آقا داخل می شدیم و بعد که جماعت می آمدند موظف بودیم تمام آن لحظه ها را ثبت کنیم. اقا نماز خواندند و وقتی نماز تمام شد می خواستیم از حسینیه خارج شویم که آقای قدمی را دیدند که دم در حسینیه نشسته بودند. تا حضرت آقا ایشان را دیدند عبا باز کردند و با حالت آغوش باز کردن گفتند «به به حسین آقای قدمی خودمان». ما این را با آقای قدمی به شوخی تبدیل کرده بودیم و هر وقت با ایشان همراه بودیم مخصوصا در سفر 10 روزه لبنان این را به مزاح با ایشان تکرار می کردیم.
مدیر انتشارات مجنون در ادامه گفتوگوی خود افزود: ایشان با «جشن حنابندان» جرقه خاطره نویسی دفاع مقدس را زده است. سالی که این کتاب منتشر شد شرایطی نبود که به خاطره نویسی روی آورده باشیم. با توجه به این کار ایشان می توان آقای قدمی را علمدار خاطره نویسی مستند دفاع مقدس و خودنوشتهای آن توصیف کرد. بعد از آن هم به علت مداومت در برگزاری شب خاطره های پنجشنبه های اول ماه حوزه هنری خودش را فدا کرده است که این خاطرات پنجشنبه های حوزه هنری برپا باشد. اگر قرار بود مثل من و خیلی های دیگر می رفت و گوشه ای می نشست شاید وقت این را هم داشت که به زندگی اش هم برسد و کتابهای بیشتری هم به چاپ برساند.