کد خبر 359434
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۳۹۳ - ۱۲:۳۸

ردپایی که چنین دور خودش چرخیده است، حال روز پدری هست که حیران شده است...

طرح/ حال و روز پدری که حیران است


گوش تا گوش تو ای غنچه گلستان شده است

آب آب لب تو بانی باران شده است

خون حلق تو نرفته نفست بند آمد

که به یک چشم زدن جسم تو بی جان شده است

از زمین می رود این بار به سمت ملکوت

قطره هایی که پر از باده عرفان شده است

تو که سیراب شدی تازه دلم می سوزد

از همین خشکی زخمی که نمایان شده است

تو به اندازهٔ خون پدرت مظلومی

غصه ات بر جگرم داغ دو چندان شده است

کاش می شد پسرم زیر عبا گریه کنم

ناله ام در دل هر هلهله پنهان شده است

مادرت بند دلش بسته به گیسوی تو بود

مادرت چشم به راه است و پریشان شده است

ردپایی که چنین دور خودش چرخیده است

حال روز پدری هست که حیران شده است


*امین سبکبار                                                                                                                     

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 5
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • ۱۲:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۱
    2 0
    آجرک الله بسیار عالی بود
  • ناشناس ۱۳:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۱
    2 0
    چی کشیدی مولا جانم یاحسین! ضجه باید زد!
  • سارا ۱۳:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۱
    1 0
    واویلا از دل خون پدر و مادر . چه ها که ندید امام حسین علیه السلام قبل از شهادت.
  • ۱۴:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۱
    1 0
    صلی الله علیک یااباعبدالله
  • ۱۴:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۱
    1 0
    قطره ای از خون علی اضغر به زمین نریخت.. این خون با حرمله چه خواهد کرد؟

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس