به گزارش مشرق، آنچه در روزهای اخیر و به ویژه در روز و شب گذشته در استان درعا و به طور مشخص در دو شهر «نوی» و «الشیخ مسکین» شاهد آن بودیم، در کنار رخدادهای میدانی استان «قنیطره» که در جوار استان درعا قرار دارد و مشخصا منطقه «جبل الشیخ» و به موازات آن تشدید و افزایش تحرکات گروه‌های تروریستی مستقر در این مناطق از جمله گروه تروریستی «جبهه النصره» که آشکارا و علنی از سوی رژیم صهیونیستی حمایت می‌شود و از بررسی محورهای عملیاتی جنوب سوریه که از منطقه جبل الشیخ و ریف قنیطره و درعا تا تپه‌های المال و درگیری‌های اخیری که در گذرگاه مرزی «نصیب» با اردن روی داد و همچنان ادامه دارد، می‌توان برداشت کرد که تمام این نبردها با استراتژی در حال اجراست که با دیدگاه‌های طرف‌های حامی این گروه‌ها مطابقت دارد.


مهمترین و اساسی‌ترین استراتژی که در نبردهای جنوب سوریه دیده می‌شود و به خوبی عیان است، تلاش گروه‌های مسلح مستقر در این منطقه برای گشودن راهی به سمت دمشق و نفوذ به پایتخت سوریه با هدف کاستن از فشارهای وارده به گروه‌های مسلح در محورها و جبهه‌های دیگر عملیاتی از جمله محور دمشق و ریف آن و به خصوص دو ریف شرقی و غربی دمشق است که دروازه ورود به دمشق، پایتخت سوریه شمرده می‌شوند.

پس از مجموعه شکست‌هایی که گروه‌های تروریستی در دمشق و ریف شرقی آن معروف به غوطه شرقی دمشق متحمل شدند، در کنار شکست‌های سنگین وارده به این گروه‌ها در ریف حماه و ریف شرقی و غربی و شمالی حمص و عملیات‌های بزرگ و سنگینی که یگان‌های ارتش سوریه در استان و شهر حلب در حال اجرای آن هستند و در تمام آنها کفه ترازو به سود ارتش سوریه سنگینی می‌کند، راه گریزی برای گروه‌های تروریستی باقی نمی‌ماند، جز اینکه جبهه جنوبی سوریه را فعال کنند، تا شاید اندکی از فشار وارده به جبهه‌های دیگر بکاهند.


این درحالی است که برکسی پوشیده نیست، آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی از جمله مهمترین حامیان و آموزش دهندگان عناصر مسلح در جبهه جنوبی سوریه هستند و ارتباط این گروه‌ها با رژیم صهیونیستی امری انکار ناپذیر است.

به این ترتیب پس از آنکه اغلب مناطق هم مرز با جولان اشغالی و همچنین هم مرز با اردن به تصرف گروه‌های تروریستی مسلح درآمد و پس از آنکه این گروه‌ها دو منطقه استراتژیک «تل الحاره» و «تل المال» را اشغال کردند، دو منطقه‌ای که راه را برای توسعه نبردهای گروه‌های مسلح به سمت ریف غربی دمشق هموار می‌کند، امروز این گروه‌ها تلاش می‌کنند، تا جای ممکن به سمت عمق استراتژیک دمشق حرکت کنند، اما نه با این هدف که دمشق را به تصرف خویش درآورند، چون توان و قدرت چنین اقدامی را ندارند، بلکه تنها با این هدف که از فشار جبهه‌های دیگر بکاهند که بسیاری از آنها مانند حلب در حال فروپاشی است.


اینجاست که برخی از تحرکات گروه‌های مسلح تروریستی در جنوب سوریه و شرق دمشق به خصوص پس از ائتلاف صورت گرفته بین دو گروه تروریستی تکفیری «جبهه النصره» و «جیش الاسلام» از یک سو و «داعش» و «جبهه النصره» از سوی دیگر در دمشق و ریف آن قابل پیش بینی و تامل است و می‌توان از آنها اینگونه برداشت کرد که این گروه‌های تروریستی خود را برای «نبرد بزرگ دمشق» و حمله به عمق استراتژیک پایتخت سوریه آماده می‌کنند و نقطه حرکت و آغاز این عملیات دو استان درعا و قنیطره خواهد بود که اولین هدف آن درهم شکستن محاصره غوطه شرقی دمشق است که در برخی از مناطق آن گروه‌های مسلح بزرگی مستقر هستند که هم اکنون در محاصره شدید ارتش سوریه قرار دارند، تا پس از آن دومین هدف مورد نظر آنها یعنی کاستن از فشار دو جبهه ریف حماه و ریف حمص محقق شود.

در مقابل ارتش سوریه تاکید دارد که اجرای چنین سناریویی از سوی گروه‌های مسلح در جنوب سوریه امری پیش بینی شده بود و این اولین باری نیست که این گروه‌ها جبهه جنوبی را فعال می‌کنند و اگرچه در گذشته این گروه‌های تروریستی با کمک دستگاه‌های اطلاعاتی و جاسوسی رژیم صهیونیستی موفق شدند، نفوذهایی را در برخی مناطق ریف شرقی و غربی حلب محقق کنند که مقابله سر سختانه و قاطعانه ارتش سوریه آنها را به عقب نشینی از این مناطق با تحمل خسارات سنگین واداشت، اما هم اکنون ارتش سوریه این آمادگی را دارد که با هر نوع حمله و یورشی که از محور جنوبی دمشق صورت گیرد، مقابله کنند و جایی برای نبردهایی همچون «نبرد یا غزوه دمشق» نگذارند.