گروه تاریخ مشرق- یکی از قیامهای تاثیرگذار شیعی در سده میانی ایران سلسله سربداران بود که علیه نظام سلطه مغول حرکت خود را آغاز کرد. این حرکت که از روستای باشتین شروع شد، برگرفته از تعالیم شیخ خلیفه و شاگرد او شیخ حسن جوری بود و از آموزههای شیعی 12 امامی بهره میبرد.
ایران آن روزگار زیر تاخت و تاز مغولان قرار داشت و مردم در وضع نابسامانی قرار داشتند. حرکت اعتراضی مردم علیه ظلم ایلخانان در بسیاری از مواقع با شدت و خشونت سرکوب شد اما مردم بخشهایی از خراسان و بیهق یکی از مهمترین جنبشهای مذهبی و سیاسی علیه اشغالگری را سامان دادند. در مورد عنوان سربدار که به این جنبش اطلاق میشود نظرات متفاوتی ارائه شده است.
برخی میگویند که سربداران دستارهای خود را به علامت سر دشمنان بر دار کرده و بدان تیر میزدند و خود را سربدار مینامیدند. هر چند که در برخی منابع سربداران را سربدال نامیدهاند که در آن زمان «پهلوان» معنی میداده است و گویا به جهت حضور شماری از پهلوانان در این جنبش به این نام معروف شده بودند.
در دوره مورد نظر، مغولان هم گرفتار اختلافات خانوادگی بودند و نزاع میان مدعیان جانشینی ابوسعید ایلخانی در بین مغولان در حال شکلگیری بود. در آن زمان، طغاتیمور یکی از مدعیان، در خراسان ساکن بود و در همان آغاز جنبش از سوی سربداران کشته شد.
پیش از بروز چنین اتفاقاتی، شیخی عدالتخواه به نام شیخ خلیفه بود با سخنان آتشین خود توانست در بین اهالی خراسان محبوبیتی کسب کند. بیانات این شیخ صوفی مسلک باعث تحریک مردم و بلندتر شدن صدای اعتراضات آنان شد و این مساله خوشایند ایلخانان نبود و به این ترتیب شیخ خلیفه در مسجدی که در آن وعظ میکرد به دار آویخته شد. ادامهدهنده شیوه شیخ خلیفه، حسن جوری بود و او بعدها مردمیترین جنبش تاریخ میانه یعنی جنبش سربداران را رهبری کرد.
قتل یک تحصیلدار مالیاتی در سال 737 ه. ق نقطه آغاز جنبش بود. میگویند دو برادر به نام حسن حمزه و حسین حمزه در اعتراض به زیاده خواهیهای عاملان مغول که در منزل آنها جاخوش کرده بودند و لوازم عیش و عشرتطلب میکردند، سلاح به دست گرفتند و عاملان را کشتند و حرکت آنان باعث شد که جرقهای در انبار باروت آتش بیفتد و قیام مردمی در روستای باشتین شکل بگیرد. در کنار این روایت از نقشآفرینی عبدالرزاق که یکی از پهلوانان منطقه بود هم ذکری به میان آمده است.
بعد از شکلگیری حرکت، بسیاری از روستاییان و طبقات پایین جامعه به آن پیوستند و شیخ حسن جوری بهعنوان بازوی عقیدتی این نهضت نقش رهبری ایفا میکرد. همو بود که مردم را به مبارزه مسلحانه علیه سلطه مغولان تشویق کرد و زمینه تاسیس سلسلهای به نام سربداران را فراهم آورد.
حکومت سربداران دو دوره داشت. در دوره اول صبغه مذهبی این حرکت بازتاب بیشتری داشت و بانیان آن بر یکی از مهمترین مولفههای اصلی تشیع یعنی ترویج فرهنگ انتظار تاکید میکردند و چنانچه در منابع آمده، سربداران نام امام مهدی را بر سکههای خود ضرب میکردند اما در اواخر دوره، این حرکت تا حدودی دچار انحراف و افراط شد.
درباره بنیان فکری سربداران مطالب گوناگونی روایت شده است. حسن جوری با اتخاذ نوعی ایدئولوژی که هسته مرکزی اعتقادی آن ظهور قریبالوقوع امام دوازدهم بود و اینکه تمام مسلمین باید خود را برای کمک به حضرت مهدی و کار عظیم او آماده سازند تشکیلاتی مرکب از پیشهوران و تجار که معتقد به این آیین بودند ایجاد کرد که احتمالا الهام گرفته از نهاد فتوت و سرسپردگی به یک ماموریت مذهبی بوده است. این تفکر البته ادامه پیدا نکرد. خواجه علی موید آخرین امیر سربدار، دستور خراب کردن قبور شیخ حسن جوری و شیخ خلیفه را هم صادر کرد و به این ترتیب حکومت سربداران از بنیانهای اولیه خود فاصله گرفت. در نهایت اینکه سربداران به جهت اهمیت و تاثیرگذاری بینظیری که در شکلگیری جنبشهای مردمی پس از خود دارد همواره یکی از نقطههای عطف مطالعات تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران میانه است.
منابع:
معینالدین نطنزی. منتخب التواریخ. طبع ژان اوبن. تهران. 1366. صص158و 159* حافظ ابرو. زبده التواریخ، به تصحیح سیدکمال حاجسیدجوادی، تهران، نشر نی، 1372ش، ج1. صص78 و 79 * پتروشفسکی. ا. پ. نهضت سربداران خراسان. ترجمه کریم کشاورز. تهران. چاپ سوم. 1351. صص 10 و 11 و 46 * جان ماسون اسمیت. خروج و عروج سربداران. ترجمه یعقوب آژند. انتشارات واحد مطالعات و تحقیقات فرهنگی و تاریخی. صص13و131 * رسول جعفریان. از یورش مغولان تا زوال ترکمانان. کانون اندیشه جوان. تهران. 1385. ص189
شهاب سلیمی / جامجم
ایران آن روزگار زیر تاخت و تاز مغولان قرار داشت و مردم در وضع نابسامانی قرار داشتند. حرکت اعتراضی مردم علیه ظلم ایلخانان در بسیاری از مواقع با شدت و خشونت سرکوب شد اما مردم بخشهایی از خراسان و بیهق یکی از مهمترین جنبشهای مذهبی و سیاسی علیه اشغالگری را سامان دادند. در مورد عنوان سربدار که به این جنبش اطلاق میشود نظرات متفاوتی ارائه شده است.
برخی میگویند که سربداران دستارهای خود را به علامت سر دشمنان بر دار کرده و بدان تیر میزدند و خود را سربدار مینامیدند. هر چند که در برخی منابع سربداران را سربدال نامیدهاند که در آن زمان «پهلوان» معنی میداده است و گویا به جهت حضور شماری از پهلوانان در این جنبش به این نام معروف شده بودند.
در دوره مورد نظر، مغولان هم گرفتار اختلافات خانوادگی بودند و نزاع میان مدعیان جانشینی ابوسعید ایلخانی در بین مغولان در حال شکلگیری بود. در آن زمان، طغاتیمور یکی از مدعیان، در خراسان ساکن بود و در همان آغاز جنبش از سوی سربداران کشته شد.
پیش از بروز چنین اتفاقاتی، شیخی عدالتخواه به نام شیخ خلیفه بود با سخنان آتشین خود توانست در بین اهالی خراسان محبوبیتی کسب کند. بیانات این شیخ صوفی مسلک باعث تحریک مردم و بلندتر شدن صدای اعتراضات آنان شد و این مساله خوشایند ایلخانان نبود و به این ترتیب شیخ خلیفه در مسجدی که در آن وعظ میکرد به دار آویخته شد. ادامهدهنده شیوه شیخ خلیفه، حسن جوری بود و او بعدها مردمیترین جنبش تاریخ میانه یعنی جنبش سربداران را رهبری کرد.
قتل یک تحصیلدار مالیاتی در سال 737 ه. ق نقطه آغاز جنبش بود. میگویند دو برادر به نام حسن حمزه و حسین حمزه در اعتراض به زیاده خواهیهای عاملان مغول که در منزل آنها جاخوش کرده بودند و لوازم عیش و عشرتطلب میکردند، سلاح به دست گرفتند و عاملان را کشتند و حرکت آنان باعث شد که جرقهای در انبار باروت آتش بیفتد و قیام مردمی در روستای باشتین شکل بگیرد. در کنار این روایت از نقشآفرینی عبدالرزاق که یکی از پهلوانان منطقه بود هم ذکری به میان آمده است.
بعد از شکلگیری حرکت، بسیاری از روستاییان و طبقات پایین جامعه به آن پیوستند و شیخ حسن جوری بهعنوان بازوی عقیدتی این نهضت نقش رهبری ایفا میکرد. همو بود که مردم را به مبارزه مسلحانه علیه سلطه مغولان تشویق کرد و زمینه تاسیس سلسلهای به نام سربداران را فراهم آورد.
حکومت سربداران دو دوره داشت. در دوره اول صبغه مذهبی این حرکت بازتاب بیشتری داشت و بانیان آن بر یکی از مهمترین مولفههای اصلی تشیع یعنی ترویج فرهنگ انتظار تاکید میکردند و چنانچه در منابع آمده، سربداران نام امام مهدی را بر سکههای خود ضرب میکردند اما در اواخر دوره، این حرکت تا حدودی دچار انحراف و افراط شد.
درباره بنیان فکری سربداران مطالب گوناگونی روایت شده است. حسن جوری با اتخاذ نوعی ایدئولوژی که هسته مرکزی اعتقادی آن ظهور قریبالوقوع امام دوازدهم بود و اینکه تمام مسلمین باید خود را برای کمک به حضرت مهدی و کار عظیم او آماده سازند تشکیلاتی مرکب از پیشهوران و تجار که معتقد به این آیین بودند ایجاد کرد که احتمالا الهام گرفته از نهاد فتوت و سرسپردگی به یک ماموریت مذهبی بوده است. این تفکر البته ادامه پیدا نکرد. خواجه علی موید آخرین امیر سربدار، دستور خراب کردن قبور شیخ حسن جوری و شیخ خلیفه را هم صادر کرد و به این ترتیب حکومت سربداران از بنیانهای اولیه خود فاصله گرفت. در نهایت اینکه سربداران به جهت اهمیت و تاثیرگذاری بینظیری که در شکلگیری جنبشهای مردمی پس از خود دارد همواره یکی از نقطههای عطف مطالعات تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران میانه است.
منابع:
معینالدین نطنزی. منتخب التواریخ. طبع ژان اوبن. تهران. 1366. صص158و 159* حافظ ابرو. زبده التواریخ، به تصحیح سیدکمال حاجسیدجوادی، تهران، نشر نی، 1372ش، ج1. صص78 و 79 * پتروشفسکی. ا. پ. نهضت سربداران خراسان. ترجمه کریم کشاورز. تهران. چاپ سوم. 1351. صص 10 و 11 و 46 * جان ماسون اسمیت. خروج و عروج سربداران. ترجمه یعقوب آژند. انتشارات واحد مطالعات و تحقیقات فرهنگی و تاریخی. صص13و131 * رسول جعفریان. از یورش مغولان تا زوال ترکمانان. کانون اندیشه جوان. تهران. 1385. ص189
شهاب سلیمی / جامجم