به گزارش مشرق، کو کلاس کلان ( Ku Klux Klan) یا به شکل کوتاهشدهاش (KKK) نام سازمانهای همبستهای در ایالت متحده آمریکا در گذشته و امروز است که پشتیبان برتری نژاد سفید،یهودستیزی، نژادگرایی، ضدیت با آئین کاتولیک، بومی گرایی و نفرت نژادی است.
آنها برای رسیدن به اهداف خود به اعمال غیر اخلاقی متوسل میشوند. برای نمونه پریشان ساختن شکل خود و ترساندن سیاهان آمریکا استفاده از ابزار ترور، خشونت و ایجاد وحشت از جمله حربههای آنان جهت پیشبرد عقایدشان است.
این گروه نخستین بار در ۱۸۶۵ میلادی به دست کهنهسربازان ارتش کنفدراسیون آمریکا بنیاد نهاده شد. اهداف آنها جلوگیری از بازسازی و سنگانداختن در کار جمهوری خواهانی بود که در جنگ پیروز شده و برده داری را لغو نموده بودند؛ آنها به تندی راه خشونت را پیش گرفتند. در واکنش به کردارشان، در آغاز آنان فعالیتهای کوکلوسکلان را دروغ دانسته و آن را بهانهای برای پیشروی ارتش فدرال به ایالت متحده جنوبی میخواندند. سرانجام یولیسیز اس.گرانت رئیس جمهور آمریکا در آغاز دهه ۱۸۷۰ و با بهرهگیری از زور و اعلامیه حق شهروندی 1871 آمریکا آنها را نابود ساخت.
در سال 1915 جریان دیگری پا گرفت و از همان نام پیشین کوکلوس کلان بهره برد. اینان از نیروی تازه و کاریای بهره میگرفتند، ابزار ارتباط همگانی. نخست فیلمی ساخته شد به نام زایش یک ملت و آنگاه روزنامهای سامیستیز با شور به دادگاهی که در آن یک یهودی به تجاوز جنسی به کودکی محکوم شده بود پر و بال داد و موجی تازه و پرشور در آمریکا به راه انداخت.
گروه کوکلوسکلان اینبار با نیرو و اندوخته بسیار دارای سازمندهی ملی و ایالتی نیز شد و میلیونها تن بدان پیوستند. دهه ۱۹۲۰ اوج کامیابی کوکلوسکلان بود. جریان دومی که از آن سخن گفته میشود به ویژه نژادگرا، کاتولیکستیز، بومیگرا و یهودیستیز و پیرو کمونیسم ستیزی بود.
برخی از شاخههای بومی این گروه دست به پارهای به دار کشیدنهای بیدادرسی و دیگر کنشهای خشن زدند. در در اوج رکود اقتصادی آمریکا و تا پیش از جنگ جهانی دوم این گروه با پذیرش همگانی روبرو شد. در این زمان نازی ها نیز به آنها یاری میرساندند.
نام کو کلوس کلان از سوی بسیاری از گروههایی که با اعلام جهانی حقوق بشر مخالفند یا باورمندان به جدایی نژادی به کار برده میشود. در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ این گروهها دست به یک سری کارهای خشن مانند بمبگذاریهایی که به کشتار کودکان و کارگران انجامید دست میزدند.
این روز ها با گذشت صد و پنجاه سال از تشکیل این گروه ضد سیاهپوستی در دنیا بار دیگر نسل جدیدی از کروه کو کلاس کلاین در آمریکا به ویژه در ایالت های سیاه پوست نشین به وجود آمده است.
در تازه ترین این مسائل، پلیس آمریکا با هدف گرفتن یک نوجوان سیاه پوست به نام مایکل براون و شلیک بیش از ده گلوله به وی از رو به رو، نشان داد که شهروندان سیاهپوست آمریکایی در مواجهه با پلیس آمریکا باید تنها به مرگ خود فکر کنند.
در گیری ها در شهر فرگوسن با 21 هزار جمعیت زمانی آغاز شد که حکم دادگاه «دارن ویلسون» قاتل براون را از همه اتهامات تبرئه کرد و دور جدیدی از خشم مهاجران را علیه سیاست تبعیض دولت آمریکا برانگیخت.
در این میان چندین سیاه پوست دیگر در این اعتراضات زخمی شدند و پلیس آمریکا وحشیانهترین برخورد خود را با معترضان داشت تا نشان دهد که در برخورد با معترضین کوتاه نخواهد آمد.
در ادامه این درگیری ها یک نوجوان سیاه پوست آمریکایی در فرگوسن که در حال بازی با تفنگ اسباببازی خود بود به ضرب گلوله یک پلیس سفید پوست از پا در آمد و موج جدیدی از اعتراضات این ایالت را فرا گرفت.
آنچه که به این اعتراضات دامن زد، تبرئه پلیس سفید پوست در دادگاه فرگوسن بود و اینکه این مأمور پلیس اعلام کرده است که هیچ عذاب وجدانی در خصوص مرگ آن نوجوان سیاهپوست ندارد!
سومین روز از دومین موج اعتراض در فرگوسن سپری شده و تا کنون بیش از 400 نفر بازداشت و 50 نفر زخمی شده اند.
به نظر می رسد آمریکا بر خلاف آنجه که خود را دارای قدرت بزرگی در دنیا میدانست، حتی توانایی اداره کشور خود و برقراری امنیت در ایالتهای خود را ندارد.
برخورد پلیس آمریکا با سیاهپوستان نماینده نسل جدیدی از گروه کو کلاس کلان در آمریکا است که با روش های مدرن حق حیات را از سیاهپوستان سلب می کنند.
منبع: دانا
آنها برای رسیدن به اهداف خود به اعمال غیر اخلاقی متوسل میشوند. برای نمونه پریشان ساختن شکل خود و ترساندن سیاهان آمریکا استفاده از ابزار ترور، خشونت و ایجاد وحشت از جمله حربههای آنان جهت پیشبرد عقایدشان است.
این گروه نخستین بار در ۱۸۶۵ میلادی به دست کهنهسربازان ارتش کنفدراسیون آمریکا بنیاد نهاده شد. اهداف آنها جلوگیری از بازسازی و سنگانداختن در کار جمهوری خواهانی بود که در جنگ پیروز شده و برده داری را لغو نموده بودند؛ آنها به تندی راه خشونت را پیش گرفتند. در واکنش به کردارشان، در آغاز آنان فعالیتهای کوکلوسکلان را دروغ دانسته و آن را بهانهای برای پیشروی ارتش فدرال به ایالت متحده جنوبی میخواندند. سرانجام یولیسیز اس.گرانت رئیس جمهور آمریکا در آغاز دهه ۱۸۷۰ و با بهرهگیری از زور و اعلامیه حق شهروندی 1871 آمریکا آنها را نابود ساخت.
در سال 1915 جریان دیگری پا گرفت و از همان نام پیشین کوکلوس کلان بهره برد. اینان از نیروی تازه و کاریای بهره میگرفتند، ابزار ارتباط همگانی. نخست فیلمی ساخته شد به نام زایش یک ملت و آنگاه روزنامهای سامیستیز با شور به دادگاهی که در آن یک یهودی به تجاوز جنسی به کودکی محکوم شده بود پر و بال داد و موجی تازه و پرشور در آمریکا به راه انداخت.
گروه کوکلوسکلان اینبار با نیرو و اندوخته بسیار دارای سازمندهی ملی و ایالتی نیز شد و میلیونها تن بدان پیوستند. دهه ۱۹۲۰ اوج کامیابی کوکلوسکلان بود. جریان دومی که از آن سخن گفته میشود به ویژه نژادگرا، کاتولیکستیز، بومیگرا و یهودیستیز و پیرو کمونیسم ستیزی بود.
برخی از شاخههای بومی این گروه دست به پارهای به دار کشیدنهای بیدادرسی و دیگر کنشهای خشن زدند. در در اوج رکود اقتصادی آمریکا و تا پیش از جنگ جهانی دوم این گروه با پذیرش همگانی روبرو شد. در این زمان نازی ها نیز به آنها یاری میرساندند.
نام کو کلوس کلان از سوی بسیاری از گروههایی که با اعلام جهانی حقوق بشر مخالفند یا باورمندان به جدایی نژادی به کار برده میشود. در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ این گروهها دست به یک سری کارهای خشن مانند بمبگذاریهایی که به کشتار کودکان و کارگران انجامید دست میزدند.
این روز ها با گذشت صد و پنجاه سال از تشکیل این گروه ضد سیاهپوستی در دنیا بار دیگر نسل جدیدی از کروه کو کلاس کلاین در آمریکا به ویژه در ایالت های سیاه پوست نشین به وجود آمده است.
در تازه ترین این مسائل، پلیس آمریکا با هدف گرفتن یک نوجوان سیاه پوست به نام مایکل براون و شلیک بیش از ده گلوله به وی از رو به رو، نشان داد که شهروندان سیاهپوست آمریکایی در مواجهه با پلیس آمریکا باید تنها به مرگ خود فکر کنند.
در گیری ها در شهر فرگوسن با 21 هزار جمعیت زمانی آغاز شد که حکم دادگاه «دارن ویلسون» قاتل براون را از همه اتهامات تبرئه کرد و دور جدیدی از خشم مهاجران را علیه سیاست تبعیض دولت آمریکا برانگیخت.
در این میان چندین سیاه پوست دیگر در این اعتراضات زخمی شدند و پلیس آمریکا وحشیانهترین برخورد خود را با معترضان داشت تا نشان دهد که در برخورد با معترضین کوتاه نخواهد آمد.
در ادامه این درگیری ها یک نوجوان سیاه پوست آمریکایی در فرگوسن که در حال بازی با تفنگ اسباببازی خود بود به ضرب گلوله یک پلیس سفید پوست از پا در آمد و موج جدیدی از اعتراضات این ایالت را فرا گرفت.
آنچه که به این اعتراضات دامن زد، تبرئه پلیس سفید پوست در دادگاه فرگوسن بود و اینکه این مأمور پلیس اعلام کرده است که هیچ عذاب وجدانی در خصوص مرگ آن نوجوان سیاهپوست ندارد!
سومین روز از دومین موج اعتراض در فرگوسن سپری شده و تا کنون بیش از 400 نفر بازداشت و 50 نفر زخمی شده اند.
به نظر می رسد آمریکا بر خلاف آنجه که خود را دارای قدرت بزرگی در دنیا میدانست، حتی توانایی اداره کشور خود و برقراری امنیت در ایالتهای خود را ندارد.
برخورد پلیس آمریکا با سیاهپوستان نماینده نسل جدیدی از گروه کو کلاس کلان در آمریکا است که با روش های مدرن حق حیات را از سیاهپوستان سلب می کنند.
منبع: دانا