به گزارش مشرق، در ادامه گفتوگو با پروفسور «هیلاری لِورِت» و پروفسور «فلینت لِورِت»، پیرامون معظلات اجتماعی آمریکا و تبعیض نژادی، مشکلات و مسایل اقتصادی آمریکا و همچنین قدرت رو به افول آمریکا در جامعه جهانی سوال کردیم. پیش از این و در بخش اول گفت و گو، مذاکرات هستهای ایرن و رابطه ایران و آمریکا مورد بحث قرار گرفت.
پروفسور «فلینت لورت» استاد دانشکده روابط بینالملل دانشگاه پنسیلوانیای آمریکاست که به مدت یک سال نیز مدیر ارشد روابط خاورمیانه در کمیته امنیت ملی آمریکا بوده است. وی مسئولیتهای متعددی در دولت آمریکا از جمله مشاور ارشد سازمان سیا به مدت 8 سال برعهده داشته است.
پروفسور لورت به دلیل تفاوت دیدگاه با دولت جرج بوش در مساله خاورمیانه و سیاست جنگ و ترور آمریکا، از دولت خارج شد. پروفسور «فلینت لورت» به همراه همسرش «هیلاری من لورت» کتب بسیاری در مسایل سیاسی، روابط بینالملل، اقتصاد سیاسی، خاورمیانه و خلیج فارس به نگارش درآوردند.
همسر وی، خانم دکتر «هیلاری لورت» استاد دانشگاه آمریکاییها و متخصص روابط بینالملل است. این دو استاد آمریکایی همچنین نویسنده کتاب «سفر به تهران» پیرامون برنامه و مذاکرات هستهای ایران هستند.
در بخش دوم گفتوگو با ایشان، ابتدا به مساله افول قدرت آمریکا در مناسبات بینالمللی اشاره کرده و با توجه به گفته بعضی استراتژیستهای آمریکایی همچون کسینجر، نظر این اساتید را درباره این واقعیت و راهبرد آمریکا در خاورمیانه در دهه آینده جویا شدیم.
خانم دکتر لورت در پاسخ گفتند، به نظر ایشان افول قدرت آمریکا با افزایش قدرتهای دیگر کشورها رابطه مستقیم دارد در واقع اگر به نظر میرسد قدرت آمریکا رو به افول است در نتیجه افزایش قدرت دیگر کشورها همچون چین و ایران است. آمریکا ضعیفتر از بقیه کشورها نخواهد شد اما همانطور که قدرت بقیه کشورها بالا میرود قدرت آمریکا پائین میآید.
در ادامه از وی پرسیدیم اگر این کشورهایی که قدرتشان رو به افزایش است با هم متحد شده و بلوکی در مقابل آمریکا تشکیل دهند شرایط برای آمریکا چگونه خواهد بود.
خانم لورت گفتند، به نظر ایشان در واقع قدرت منحصر به فرد آمریکا بیشتر در حال توزیع شدن است. پس احتمالاً به آخر دوران قدرت مطلقه آمریکا نزدیک میشویم. البته این امر بعد از افول اتحاد جماهیر شوروی آغاز و ادامه پیدا کرد. وی ادامه داد که مطمئن نیست بقیه کشورها با یکدیگر در مقابل آمریکا متحد شوند اما اینجا مشکلی وجود خواهد داشت و آن اینکه آمریکا تمایل ندارد این واقعیت را بپذیرد که قدرتش رو به افول است و حاضر نیست خود را با این شرایط سازگار کند. بنابراین عملکرد آمریکا در جهان برای مردم غیرمعمول خواهد بود چراکه به جای پذیرفتن این واقعیت و هماهنگ کردن خود با این شرایط سعی دارد قدرت پیشین خود را حفظ کند اما از سوی دیگر ایران، چین و روسیه و حتی عربستان در حال قدرتمند شدن هستند.
در حین گفت و گو به ناآرامیهای چند روز اخیر در آمریکا اشاره کردیم و درباره نا آرامیهای ایالت میسوری پرسیدیم؛ شهر فرگوسن و سنتلوییس بیشترین نا آرامیها را شاهد بودند این اعتراضات در پی کشته شدن نوجوان سیاهپوست و آزادی پلیس قاتل سیدپوست شدت گرفت. مردم به حکم هیأت منصفه دادگاه اعتراض داشتند. در همین رابطه از ایشان سوال کردیم چرا سیستم قضایی آمریکا و نیروهای پلیس بین سفیدان و سیاهان تبعیض قائل میشوند.
آقای لورت در پاسخ گفتند، نا آرامیهای میسوری و دیگر ایالات آمریکا، همچنین کشتار سیاهان توسط سفیدان معضلی اجتماعی است که همواره سیاهان و اقلیتهای آمریکایی با خشونت بیشتر پلیس مواجه هستند و برای جرایم مشابه و مساوی سفیدپوستان دوره حبس بیشتری را میگذرانند این روند طوری شده است که نیروهای امنیتی آمریکا هیچ امنیتی برای اقلیتها نداشته و در واقع تهدیدی برای مردم این کشور هستند.
خانم لورت در ادامه گفتند به عقیده ایشان این نا آرامیهای اجتماعی به دلیل فشار اقتصادی بر اقلیتهای این کشور است فاصله طبقاتی روز به روز میان قشرهای مختلف مردم افزایش پیدا میکند عده قلیلی ثروتمندتر و بقیه مردم فقیرتر میشوند حتی طبقه متوسط جامعه آمریکا فقیرتر از پیش شده که همین امر معضل عظیم اجتماعی است. در واقع ماجرای فرگوسن تجسمی از معضل اجتماعی بزرگتر در سراسر آمریکا است.
با تصریح وجود تبعیض نژادی در آمریکا و شرایط سخت اقتصادی از ایشان پرسیدیم آیا رفتار پلیس آمریکا با سیاه پوستان و تبعیض نژادی که نیروهای امنیتی بین این اقلیت و سفیدان قایل هستند میتواند در واقع اهرم فشاری از جانب دولت آمریکا علیه اقلیتها برای بیرون راندن آنان از این کشور باشد.
خانم لورت در پاسخ این را رد کرده و گفتند از آنجایی که بیش از نیمی از جمعیت آمریکا را افرادی تشکیل میدهند که ما آنها را سفید پوست نمیخوانیم، این امر غیر ممکن است که قصد بیرون راندن انها از آمریکا وجود داشته باشد. وی ادامه داد بیش از نیمی از جمعیت آمریکا را سیاه پوستان، سرخپوستان، اسپانیاییها، آسیاییها و ... تشکیل میدهند.
خانم لورت در توضیح بیشتر این مطلب افزود، آنچه معضل اصلی جامعه آمریکاییست و منجر به این مشکلات میشود، تغییر شکل جامعه و ساختار جامعه آمریکاست. در واقع شکل ظاهری جامعه آمریکایی رو به تغییر است. درآمد و داراییهای مردم تغییرات بسیاری را شاهد است و فاصله طبقاتی روز به روز بیشتر می شود. جمعیت بسیار کمی از امریکاییها ثروتمند هستند و طبقه متوسط جامعه هم به سوی فقر پیش میروند. همین عدم توازن عدم امنیت و آرامش را میان مردم ایجاد میکند و متاسفانه هیچ راهبرد و فکری برای حل این معضل وجود ندارد.
در موضوع اقتصاد آمریکا نیز، به مشکلات اقتصادی که دولت و جامعه آمریکایی با آن دست به گریبان هستند و عدم موفقیت اوباما در برنامههای اقتصادیاش و عدم موفقیت در برنامه سلامت عمومی، همچنین با توجه به اقتصاد رو به رشد چین و روسیه، نظر ایشان را درباره آینده اقتصادی آمریکا جویا شدیم.
خانم لورت در پاسخ به تغییرات در شکل اقتصاد جهان اشاره کرد و گفت چالشهای بلند مدت و جدی در این زمینه وجود دارد که شرایط سختی را برای آمریکا رقم خواهد زد.
وی ادامه داد که آمریکا دیگر تولید کننده بزرگ و تنها قطب تولیدات در جهان نیست. از سوی دیگر یکی از بهترین وجوه اقتصاد آمریکا وجه مالی و بانکداری آمریکا بود که رو به افول است.
آقای لورت در ادامه گفت، وال استریت زمانی نقش منحصر به فرد بینالمللی در مناسبات مالی جهانی داشت چرا که تنها واحد پولی که در کلیه معاملات بینالمللی استفاده می شدف، دلار آمریکا بود. اما بعد از بحران مالی سال 2008 این انحصار از دست آمریکا خارج شد. چین و روسیه با رشد اقتصادی در بسیاری معاملات از واحد پول خود استفاده میکردند خصوصا چین به واحد پول خود وابسته بود و همین امر بر اقتصاد آمریکا اثر گذاشت.
آمریکا در حال حاضر پاسخ در خور و مناسبی برای این چالشهای بینالمللی نداشته و نیازمند تغییرات چشمگیری در بودجهاش است. اما آمریکاییها سعی دارند همچنان قدرت اقتصادی پیشین خود را حفظ کنند.
پروفسور لورت در ادامه به تولیدات کشاورزی آمریکا اشاره کرد و گفت، آمریکا در تولید محصولات کشاورزی بسیار قدرتمند بوده و توانمند است. وی به تولید نفت شیل نیز اشاره کرده و گفت از آنجایی که تولید نفت شیل تنها در انحصار کشورهای معدودی است، بنابراین آمریکا در تولید انرژی میتواند نقش بسیار به سزایی در مناسبات بینالمللی ایفا کند.
به عقیده وی امروز آمریکا با عدم واردات نفت و در آینده با صادرات این محصول میتواند با اعمال تحریمهای بیشتر بر ایران و روسیه فشار آورد.
در نهایت به رابطه رژیم صهیونیستی و دولت آمریکا پرداخته و تاثیر اسراییل بر سیاستهای آمریکا را در نظر ایشان پرسیدیم که آیا اعتقاد عدهای مبنی بر تاثیر لابیهای صهیونیستی مثل آیپک و یا جامعه یهودیان آمریکا بر تصمیمات سیاسی این کشور و اعمال نفوذ این لابیها بر انتخابات بیشتر از خود مردم آمریکا است؟
خانم لورت در پاسخ گفت، تاثیر لابیهای صهیونیستی بر سیاستهای آمریکا غیر قابل انکار است. برای مثال بعد از مذاکرات هستهای ایران و آمریکا و مسقط، اولین کسی که کری برایش شرح مذاکرات داد نخست وزیر اسراییل بود و این واقعیت در رسانهها منتشر میشد و همه مردم آمریکا هم درباره آن میخوانند.
وی افزود که فکر نمیکند لابی اسراییلی باشد که سیاستهای آمریکا را کنترل میکند. وی به کودتای آمریکا در برکناری مصدق اشاره کرد و گفت آن زمان اسراییل هیچ تاثیری در این امر کودتا نداشت. به عقیده وی استراتژی و سیاست آمریکا فراتر و وسیعتر از آن است و تاثیر لابی اسراییلی بر آمریکا به دلیل آن است که اسراییل امکان تتسلط آمریکا در منطقه خاورمیانه را فراهم میکند. و در واقع، به عقیده خانم لورت، تاثیر لابی اسراییلی بر سیاسیون آمریکایی از زمانی است که اسراییل نشان داد برای تسلط آمریکا در منطقه خاورمیانه قابل اتکا است. اگر روزی آمریکا تصمیم بگیرد که نیروهای نظامی خود را از خاورمیانه خارج کند و دیگر در خاورمیانه نماند، دیگر لابی اسراییلی بر سیاستهای آمریکا تاثیرگذار نخواهد بود.