به گزارش مشرق، روابط آمریکا و عربستان سعودی از زمان سرنگونی «حسنی مبارک» دیکتاتور مصر در سال 2011 رو به تیرگی گذاشت. در این سال اعتراضات گسترده علیه نظام اقتصادی و سیاسی 3 دهه مصر در خیابانهای قاهره و میدان «التحریر» شکل گرفت و آمریکا علیرغم سرمایهگذاری بسیارش بر روی نظام مبارک و ارتش مصر از زمان امضای قرارداد «کمپ دیوید» نتوانست مانع از سقوط مبارک شود و در مقابل سیل خروشان غیرمنتظره عربی شکست خورد و نتوانست در مقابل درخواست سعودی برای مداخله جهت نجات رژیم حسنی مبارک کاری از پیش ببرد.
وقتی عربستان از بیوفایی آمریکا احساس خطر کرد
بنا به گزارش وبگاه خبری «المنار» فلسطین، این اولین ضربه وارد شده به عربستان سعودی بود و عربستان فهمید چقدر برای آمریکا آسان است که از حمایت متحدانش در منطقه شانه خالی کند و خود را با واقعیت جدید وِفق دهد. چه بسا سیلی دومی که آمریکا به سعودی زد اقدام این کشور برای تعامل با جمعیت «اخوان المسلمین» بود ، گروهی که نه تنها در مصر بلکه در کل خاورمیانه وجود داشت و آمریکا زیر چتر ترکیه و با مهندسی «رجب طیب اردوغان»رئیسجمهور فعلی ترکیه شروع به برقراری روابط با این گروه کرد.
اما زمانی ضربه کاری به عربستان وارد شد که این کشور فهمید آمریکا در حال تلاش برای ایجاد یک کانال سِری با ایران در مورد برنامه هستهای است .علیرغم اینکه این مذاکرات محرمانه در خاک یک دولت در منطقه خلیج فارس و عضو شورای همکاری یعنی «عُمان» برگزار میشد. مذاکرات اولیه سرآغاز تلاش برای یک توافق بین دولتهای 5+1 و ایران بود.
احساس خطر عربستان از مذاکرات هستهای
عربستان سعودی تمامی توان دیپلماتیک و روابط بینالملل را با خزانههای میلیارد دلاریاش را به کار گرفت تا این مذاکرات را به تعطیلی بکشاند. این کشور توانست همراهی فرانسه و وزیر خارجهاش را با بستن قرارداد خرید اسلحه فرانسوی به ارزش دهها میلیارد دلار بخرد و این موضوع برای فرانسهای که از سال 2008 در رکود اقتصادی قرار داشت بسیار حیاتی بود. توافق ابتدائی قبل از امضای لحظاتی در آستانه شکست قرار گرفت و دلیل آن مداخلات وزیر خارجه فرانسه بود که در لحظات پایانی بر اساس تفاهمات اسرائیلی-فرانسوی و سعودی با شرطهای سخت ظاهر شد.
احتمال میرفت که آخرین مذاکرات میان گروه 5+1 و ایران که اخیرا (سوم آذر در وین) برگزار شد شاهد امضای توافق نهائی و برداشتن تحریمها از ایران یا مشخص کردن جدول زمانی برای آن باشد. جو رسانهای و فضای سیاسی حاکی از خوشبینی بسیار برای امضای توافق نهائی است که مذاکرات برای آن به 6 ماه دیگر موکول شد.
عوامل امضانشدن توافق وین؛ عربستان یکی از عوامل؟
اما عوامل بسیاری در مورد عدم امضای تواف نهائی در این دور وجود دارد. شکی نیست که عوامل خارجی و به ویژه فشارهای از جانب سعودی و اسرائیل نقش پررنگی در این موضوع بازی کرد. به ناچار دلایل پشت پرده این دشمنی عربستان با ایران که گاهی به حد جنون میرسد برای انسان علامت سوال ایجاد میکند.
یکی از این دلایل در هویت سیاسی و ساختار دولت به علاوه امکانات و انرژیها در هر دو کشور است. تفاوتها و شکاف بزرگ بین دو کشور، ضعفهای نظام سعودی در مقابل ملتش را آشکار میکند و این تنها از لحاظ مادی نیست بلکه در عدم مشارکت مردم این کشور در تصمیمات کشوری حتی به صورت جزئی نیز نهفته است.
انقلاب اسلامی ایران توانست در مدت کوتاهی یک دولت قوی سازماندهی کند و ثروت و انرژی طبیعی و بشری آن را در زمینههای مختلف به کار گیرد و از آن بهرهبرداری کند. پیشرفتها و پژوهشهای علمی ، پزشکی و هستهای و نظامی از این جملهاند. ایران علیرغم تحریمهای گسترده و به اذعان خود دولتهای غربی و پیشرفته ، دستاوردها و موفقیتهای بسیاری در این زمینه داشت . علاوه اینکه ایران با ایجاد یک نظامی سیاسی مبتنی بر انتخابات ، مردمش را در تصمیمات سیاسی و سرونشت ساز شرکت داد.
اما در مقابل ما شاهد نظامی عقب افتاده در عربستان هستیم که همچنان بر حکم خانواده پادشاهی آل سعود مبتنی است و مخالفت و یا اانتقاد به پادشاه مساوی با حکم گردن زدن با شمشیر است و همه مردم بدون استثناء باید تابع وی باشند. ثروتهای طبیعی این کشور نیز مانند اموال خصوصی خانواده حاکم است و آنچه به مردم اختصاص می یابد در قالب نظام رئیس عشیره و یا شیخ قبیله نسبت به رعیتش است. علیرغم اینکه عربستان درآمدی حدود 700 میلیارد دلار از محل نفت درآمد دارد اما از یک شبکه فاضلاب نظام مند برخوردار نیست و با هر باران شدید، سیل در خیابانها به راه میافتد و بعضا باعث تخریب خانه ها و غرق شدن عدهای می شود. اینها تنها گوشه ای از تفاوتهای بسیار عربستان و ایران است.
این تفاوتهای بسیار را نسل سعودی بیش از 7 دهه است که شاهد آن است. این تفاوت در اختلافات مذهبی نیز آشکار است. ساختار دینی عربستان بر مذهب ساختگی «وهابیت» استوار شده است، مذهبی که تلاش میکند عقب ماندگی فکری و خفقان اجتماعی را حفظ کند تا حکم آل سعود ادامه یابد.
عربستان به ایران به چشم یک دولت پیشرفته در تکنولوژی با ارتش قوی و امکانات نظامی مینگرد که قدرت پاسخگویی بسیار بالایی دارد و علاوه اینکه ایران دولتی است که یک قدرت منطقهای فعال و متوازن را ایجاد کرده است که در حل پروندههای منطقهای نمیتوان آن را نادیده گرفت. هماهنگونه که قدرت ایران و روسیه ، تک قطبی بودن آمریکا در جهان را کنار زد، قدرت و پیشرفت ایران از هیمنه و تلسط عربستان در منطقه کاست.
اجاره دولتهای فرانسه، اسرائیل و... برای کارشکنی در مذاکرات هستهای ایران
عربستانی که دید فرش قدرت از زیر پایش کشیده شده است سعی کرد با برقراری روابط با فرانسه و اسرائیل و نیز متحد کردن کشورهای شورای همکای در مقابل ایران باستد. این کشور با ارائه طرح وحدت کشورهای عربی خلیج فارس پیشنهاد تشکیل ارتشی با صد هزار نظامی را داد تا تحت فرماندهی سعودی به مقابله با ایران و داعش برخیزد. اما موضوع خنده دار این است که در حالی که عربستان و امارات در رتبه های اول کشورهای خرید سلاح از آمریکا قرار داردند صاحب ارتش به معنای «شناخته شده » آن نیستند.
موضوع تنها این نیست بلکه عربستان با اجاره کردن ارتش دولتهای خارجی ادعا کرد که با ین کار قصد حفاظت از اراضی اش را دارد. همانند زمان پیش از انقلاب ایران که عربستان ارتش پاکستان به مدت 10 سال اجاره کرد به این بهانه که ایران قصد تعرض به کشورش را دارد.
سعودی در سالهای اخیر به صورت عمدی سعی کرده است نزاع با ایران را به یک نزاع دینی و مذهبی تبدیل کند . سخنها پیرامون هلال شیعی و نزاع شیعی-سنی زیاد شده است . سعودی تا حدی در این طرح موفق شده است همانگونه که موفق شده نزاع اصلی در منطقه یعنی نزاع اسرائیلی- عربی را به نزاعی سنی-شیعی تبدیل کند و از رسانههای مختلف در این راه کمک میگیرد . هر کس به طبیعت درگیریها در منطقه نگاهی بیندازد، خواهد دید که بیشتر آنها سیاسی است اگرچه برخی از به خاطر منافعی خاص لباس مذهبی و فرقهای به آن بپوشانند.
نقش اقتصاد و نفت چیست؟
شایسته است که اشاره کنیم اقتصاد در افزایش درگیری با ایران نقش بازی میکند. سعودی همواره سعی کرده است ایران را با تحریمها و ابقای حالت خصمانه علیه آن در صحنه بینالملل تضعیف کند. ایران رقیبی قوی برای عربستان در بازارهای بینالملل به ویژه در زمینه گاز طبیعی که مهمتر از نفت است، میباشد. ایران پس از روسیه دومین ذخیره گاز جهان را در اختیار دارد. علاوه بر این ایران جایگاهی ویژه در « اُپک » دارد. به همین دلیل عربستان سعودی سعی کرد با هدیه 1.5 میلیارد دلاری به پاکستان مانع از امضای قرارداد گازی این کشور با ایران شود، قراردادی که قرار بود بر اساس آن گاز از طریق خط لولهای ایران به پاکستان وارد شود. اینگونه شد که پاکستان به صورت ناگهانی پایان طرح اتصال لولههای گاز در اراضیاش را اعلام کرد با این بهانه که چون ایران تحت نظام تحریمها قرار دارد این امر ممکن نیست.
مدتی نچندان قبل عربستان شروع به فروش نفتش به قیمت بسیار پایین کرد به نحوی که قیمت نفت جهانی از 110 دلار به 80 دلار کاهش یافت. علاوه اینکه عربستان در نشست اخیر اُپک با کاهش تولید نفت به عنوان وسیلهای برای جلوگیری از کاهش قیمت بیشتر آن موافقت نکرد. همه این امور با هماهنگی آمریکا انجام میشود و این دو کشور سعی میکنند با این اقدامات بر روسیه و ایران هر چه بیشتر فشار وارد کنند اما قدرت بینالمللی و منطقهای روسیه و ایرن بر کسی پوشیده نیست.