به گزارش مشرق، انتشار گزارش کمیته اطلاعات مجلس سنای آمریکا درباره شکنجه های سازمان سیا موجب ایجاد شکاف گسترده در میان آمریکایی ها شده است.
عده ای شکنجه را یک ابزار برای جلوگیری از حملات تروریستی در خاک آمریکا می دانند و عده ای انتشار گزارش سنا را یک بازی سیاسی می خوانند.
شاید آنچه که بیش از همه نمود داشته باشد توافق تمامی سفیدپوستان آمریکایی بر نیاز بودن شکنجه به عنوان یک ابزار ضروری در جنگ جهانی علیه تروریست است. عقیده ای که از روحیه نژاد پرستی آمریکایی ها نشئت می گیرد.
با نگاه به تاریخ آمریکا شاید موارد بسیار زیادی از اعتراض و اعتراف به شکنجه را مشاهده کنیم. تفاوتی هم میان دموکرات یا جمهوری خواهان و حتی رئوسای جمهور مستقل نیست. تمامی دولت های آمریکا از زمان تشکیل لیبرال دموکراسی در سرزمین سرخ پوستان به رسوایی شکنجه آلوده بودند.
بعضی از این رسوایی ها در زمان خود به دلایلی خاص همانند بمبی ترکیدند ولی بیشتر آنها در میان صفحات تاریخ مسکوت باقی ماندند.
استقلال با طعم شکنجه
جورج واشنگتن اولین رئیس جمهور آمریکا ، اولین رسوایی شکنجه را رقم زد. در زمان جنگ های استقلال ، سربازان انگلیسی تا سرحد مرگ مورد شکنجه قرار می گرفتند.
جورج واشنگتن در سال ۱۷۷۵ میلادی گفته بود: من نمی توانم سربازان آمریکایی را به خاطر آسیب رساندن به زندانیان مورد شماتت قرار دهم چرا که برای نجات از جرم و جنایت ممکن است شکنجه نیاز باشد.
البته وی در سال های بعد با توجه به اینکه می خواست اولین رئیس جمهور آمریکا در معرض اتهام نقض حقوق بشر قرار نگیرد، گفت: ما در حال مبارزه برای آزادی هستیم و باید بسیار محتاط باشیم که دیگران ما را به عنوان ناقضان حقوق بشر نشناسند.
ایلات متحده شکنجه
در سال ۱۸۶۰، «آبراهام لینکلن» (۱۸۶۵ ـ ۱۸۰۹) بعنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شد. بلافاصله پس از مراسم سوگند لینکلن در ۴ مارس، ۱۸۶۱ ایالات متحده تجزیه شد. در این روز ایالتهای کارولینای جنوبی، جورجیا، فلوریدا، آلاباما، میسیسیپی، لوئیزیانا و تگزاس کنفدراسیون کشورهای آمریکا را تشکیل دادند. اندک زمانی بعد، آرکانزاس، کارولینای شمالی، ویرجینیا و تنسی نیز به ایالتهای شورشی پیوستند و تعداد ایالتهای تجزیه طلب به ۱۱ ایالت رسید.«لینکلن» معتقد بود که ایالتها به تنهایی حتی خارج شدن از اتحادیه را ندارد؛ او برای یکپارچه نگاه داشتن اتحادیه، دستور استفاده از زور را صادر کرد.
در این دوران هر دو ارتش شمال و جنوب ضمن غارت شهرها و تجاوز به زنان اقدام به شکنجه سربازان و رنگین پوستان می کردند و از آنجا که تاریخ را پیروزان جنگ می نویسند بسیاری از مردم آمریکا تنها ارتش جنوب را مسبب شکنجه و تجاوز می دانند.
تحول در شکنجه
زمانی که فرانکلین دلانو روزولت سی و دومین رئیسجمهور آمریکا رسما ورود آین کشور به جنگ جهانی را آعلام کرد ، حتی گمان نمی کرد که این ورود چه مزایایی برای آمریکا خواهد داشت.
در زمان جنگ جهانی دوم هر دو جبهه متحدین و متفقین ارزشی برای انسان قائل نبودند و برخلاف آنچه فیلم های هالیوودی نشان می دهد شکنجه زندانیان و سربازان امری رایج در میان هر دو گروه متخاصم بود.
پس از پیروزی متفقین بسیاری از شکنجه گران آلمانی به آمریکا پناهنده شدند ، و تحول عظیمی در ساماندهی شکنجه زندانیان ایجاد کردند. بسیاری از شکنجه هایی که امروزه در آمریکا رواج دارد محصول این دوران است.
جنگ سرد
در زمان جنگ سرد هشت نفر در آمریکا به ریاست جمهوری رسیدند که با وجود اختلاف در اسم حزب در یک چیز مشترک بودند. در این دوران دستگاه تبلیغاتی آمریکا به شدت علیه کمونیست فعالیت می کرد و شوروی را به نقض حقوق بشر و شکنجه متهم می کرد.
هرچند کمونیست ها در شکنجه و کشتار ید طولایی داشتند ولی همتایان آمریکایی آنها نیز در این موضوع چیزی کم نگذاشتند. در این دوران دادگاه های تفتیش عقاید در آمریکا تشکیل می شد و آنها که نمی توانستند لیبرال بودن خود را اثبات کنند چه دانشجو و چه کارگر مورد شدیدترین شکنجه ها قرار می گرفتند.
رونالد ریگان آخرین رئیس جمهور جنگ سرد می گوید :” حالت جنگ یا تهدید به جنگ ، بی ثباتی سیاسی داخلی و یا هر اضطرار عمومی ممکن است به عنوان یک توجیه سیاسی برای شکنجه توسط یک افسر عالی رتبه نظامی یا یک مقام دولتی مورد استفاده قرار بگیرد.
دموکرات یا جمهوری خواه
جورج هربرت واکر بوش و بیل کلینتون از دو حزب مختلف آمریکا بودند ولی هر دو در یک چیز مشترک بودند و آن هم به راه انداختند جنگ و کشتار مسلمانان در عراق و بوسنی بود. وخب شکنجه هم در جنگ های آمریکا امری کاملا طبیعی است که بیشتر از این به آن نمی پردازیم.
جنگ با تروریست
دوران جرج واکر بوش پسر ، مصادف با براه انداختند دو جنگ بزرگ در غرب آسیا به بهانه مبارزه با تروریست بود. انفجار برج های دو قلو بهانه ای شد تا شکنجه آزادی خواهان در تمامی زندان های مخفی و آشکار آمریکا در سراسر جهان به سرعت افزایش یابد.
هر چند که بعدها تصاویری وحشتناک شکنجه در زندان های ابوغریب ، بگرام و گوانتانامو منشر شد ولی تمام دنیا مطمئن است که نه تعداد زندان های آمریکا و نه نوع و میزان شکنجه به این عکس ها محدود می شود.
منبع: بوتیا
عده ای شکنجه را یک ابزار برای جلوگیری از حملات تروریستی در خاک آمریکا می دانند و عده ای انتشار گزارش سنا را یک بازی سیاسی می خوانند.
شاید آنچه که بیش از همه نمود داشته باشد توافق تمامی سفیدپوستان آمریکایی بر نیاز بودن شکنجه به عنوان یک ابزار ضروری در جنگ جهانی علیه تروریست است. عقیده ای که از روحیه نژاد پرستی آمریکایی ها نشئت می گیرد.
با نگاه به تاریخ آمریکا شاید موارد بسیار زیادی از اعتراض و اعتراف به شکنجه را مشاهده کنیم. تفاوتی هم میان دموکرات یا جمهوری خواهان و حتی رئوسای جمهور مستقل نیست. تمامی دولت های آمریکا از زمان تشکیل لیبرال دموکراسی در سرزمین سرخ پوستان به رسوایی شکنجه آلوده بودند.
بعضی از این رسوایی ها در زمان خود به دلایلی خاص همانند بمبی ترکیدند ولی بیشتر آنها در میان صفحات تاریخ مسکوت باقی ماندند.
استقلال با طعم شکنجه
جورج واشنگتن اولین رئیس جمهور آمریکا ، اولین رسوایی شکنجه را رقم زد. در زمان جنگ های استقلال ، سربازان انگلیسی تا سرحد مرگ مورد شکنجه قرار می گرفتند.
جورج واشنگتن در سال ۱۷۷۵ میلادی گفته بود: من نمی توانم سربازان آمریکایی را به خاطر آسیب رساندن به زندانیان مورد شماتت قرار دهم چرا که برای نجات از جرم و جنایت ممکن است شکنجه نیاز باشد.
البته وی در سال های بعد با توجه به اینکه می خواست اولین رئیس جمهور آمریکا در معرض اتهام نقض حقوق بشر قرار نگیرد، گفت: ما در حال مبارزه برای آزادی هستیم و باید بسیار محتاط باشیم که دیگران ما را به عنوان ناقضان حقوق بشر نشناسند.
ایلات متحده شکنجه
در سال ۱۸۶۰، «آبراهام لینکلن» (۱۸۶۵ ـ ۱۸۰۹) بعنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شد. بلافاصله پس از مراسم سوگند لینکلن در ۴ مارس، ۱۸۶۱ ایالات متحده تجزیه شد. در این روز ایالتهای کارولینای جنوبی، جورجیا، فلوریدا، آلاباما، میسیسیپی، لوئیزیانا و تگزاس کنفدراسیون کشورهای آمریکا را تشکیل دادند. اندک زمانی بعد، آرکانزاس، کارولینای شمالی، ویرجینیا و تنسی نیز به ایالتهای شورشی پیوستند و تعداد ایالتهای تجزیه طلب به ۱۱ ایالت رسید.«لینکلن» معتقد بود که ایالتها به تنهایی حتی خارج شدن از اتحادیه را ندارد؛ او برای یکپارچه نگاه داشتن اتحادیه، دستور استفاده از زور را صادر کرد.
در این دوران هر دو ارتش شمال و جنوب ضمن غارت شهرها و تجاوز به زنان اقدام به شکنجه سربازان و رنگین پوستان می کردند و از آنجا که تاریخ را پیروزان جنگ می نویسند بسیاری از مردم آمریکا تنها ارتش جنوب را مسبب شکنجه و تجاوز می دانند.
تحول در شکنجه
زمانی که فرانکلین دلانو روزولت سی و دومین رئیسجمهور آمریکا رسما ورود آین کشور به جنگ جهانی را آعلام کرد ، حتی گمان نمی کرد که این ورود چه مزایایی برای آمریکا خواهد داشت.
در زمان جنگ جهانی دوم هر دو جبهه متحدین و متفقین ارزشی برای انسان قائل نبودند و برخلاف آنچه فیلم های هالیوودی نشان می دهد شکنجه زندانیان و سربازان امری رایج در میان هر دو گروه متخاصم بود.
پس از پیروزی متفقین بسیاری از شکنجه گران آلمانی به آمریکا پناهنده شدند ، و تحول عظیمی در ساماندهی شکنجه زندانیان ایجاد کردند. بسیاری از شکنجه هایی که امروزه در آمریکا رواج دارد محصول این دوران است.
جنگ سرد
در زمان جنگ سرد هشت نفر در آمریکا به ریاست جمهوری رسیدند که با وجود اختلاف در اسم حزب در یک چیز مشترک بودند. در این دوران دستگاه تبلیغاتی آمریکا به شدت علیه کمونیست فعالیت می کرد و شوروی را به نقض حقوق بشر و شکنجه متهم می کرد.
هرچند کمونیست ها در شکنجه و کشتار ید طولایی داشتند ولی همتایان آمریکایی آنها نیز در این موضوع چیزی کم نگذاشتند. در این دوران دادگاه های تفتیش عقاید در آمریکا تشکیل می شد و آنها که نمی توانستند لیبرال بودن خود را اثبات کنند چه دانشجو و چه کارگر مورد شدیدترین شکنجه ها قرار می گرفتند.
رونالد ریگان آخرین رئیس جمهور جنگ سرد می گوید :” حالت جنگ یا تهدید به جنگ ، بی ثباتی سیاسی داخلی و یا هر اضطرار عمومی ممکن است به عنوان یک توجیه سیاسی برای شکنجه توسط یک افسر عالی رتبه نظامی یا یک مقام دولتی مورد استفاده قرار بگیرد.
دموکرات یا جمهوری خواه
جورج هربرت واکر بوش و بیل کلینتون از دو حزب مختلف آمریکا بودند ولی هر دو در یک چیز مشترک بودند و آن هم به راه انداختند جنگ و کشتار مسلمانان در عراق و بوسنی بود. وخب شکنجه هم در جنگ های آمریکا امری کاملا طبیعی است که بیشتر از این به آن نمی پردازیم.
جنگ با تروریست
دوران جرج واکر بوش پسر ، مصادف با براه انداختند دو جنگ بزرگ در غرب آسیا به بهانه مبارزه با تروریست بود. انفجار برج های دو قلو بهانه ای شد تا شکنجه آزادی خواهان در تمامی زندان های مخفی و آشکار آمریکا در سراسر جهان به سرعت افزایش یابد.
هر چند که بعدها تصاویری وحشتناک شکنجه در زندان های ابوغریب ، بگرام و گوانتانامو منشر شد ولی تمام دنیا مطمئن است که نه تعداد زندان های آمریکا و نه نوع و میزان شکنجه به این عکس ها محدود می شود.
منبع: بوتیا