تغییر دین و مسلک بهراحتی نیست که انسان بخواهد در نیمه راه زندگی دین و مسلک خود را عوض کند مگر اینکه شناختی نسبت به دین جدید در او ایجاد شود بهنظر شما چرا عدهای از دین خود بر میگردند و به اسلام روی میآورند حتی با وجود مخالفت دیگران و سختیهای زیادی که برسر راه آنها ایجاد میشود اما همچنان بر مسلمانی خود مصرند؟
امروز در غرب سیستم لیبرالی ومادیگرایی حاکمیت دارد که هرچند ظاهرا پیشرفته و خوب است اما رنگ وبوی معنویت در آن دیده نمیشود همین مسئله باعث مشکلات زیادی برای مردم میگردد که همه ناشی از نبود خدا در زندگی است بههمین خاطر وقتی هرکدام ما به یک پایگاه مطمئن و امنی دست پیدا میکنیم تحت هرشرایطی میخواهیم به آن چنگ بزنیم حتی دوست داریم دیگران را هم به این حقیقت ناب هدایت کنیم تا مانند خودمان احساس آرامش خاطر پیدا کنند . خود من همیشه دوست داشتم راهحلی بیابم تا مردم کشورم را از مشکلات زندگی برهانم و حالا که مسلمان شدهام مطئمنم تنها گرویدن به اسلام آنها را نجات میدهد.
وضعیت مسلمانان در کلمبیا چگونه است؟
درمقایسه با جمعیت 46میلیونی کلمبیا تعداد مسلمانان زیاد نیست شاید تقریبا 36هزارنفرباشند که سعی میکنیم انشالله بیشترشوند به همینخاطر ما مسلمانان خیلی باید در رفتار و گفتارمان مراقب باشیم تا اشتباهی نکنیم و باعث ناراحتی دیگران نشویم زیرا همه کارهای ما را از چشم اسلام میبینند و این حساسیت را بیشتر میکند، اما به لحاظ سیاسی هم خوشبختانه برای مسلمانان مشکلات خاصی ایجاد نشده است؛ هرچند دولت کلمبیا زیرنظر سیاستهای امریکاست که علیه مسلمانان جوسازی میکنند اما تاکنون مستقیما مشکلی برای مسلمانان ایجاد نشده است.
از چه زمانی نسبت به ائمه اطهار شناخت پیدا کردید؟
وقتیکه در کلمبیا درس میخواندم درباره مسایل مختلف با دوستان مباحثه و گفتوگو داشتم، ولی هنوز مسلمان نشده بودم به دنبال همین مباحث آن زمان کمی درباره امامت چیزهایی فهمیدم و پیش زمینهای پیدا کردم تا وقتی که به ایران آمدم و شناختم بیشتر شد و شور و اشتیاقم به اهل بیت دو چندان گردید
بعد از تشرف به اسلام، ایران آمدید؟
بله وقتی مسلمان شدم برای شناخت بیشتر از اصول دین، حقایق اسلام و احکام شرعی در اردویی دوسه ماهه به ایران آمدم، زیرا ایران بستر مناسبی برای اینگونه مسایل دینی دارد
شما مستقیما شیعه شدید؟
بله قبل از این دین من مسیحیت کاتولیک بود که الحمدالله از آن به تشیع روی آوردم.
چی شد که اسم عبدالحکیم را برای خود انتخاب کردید؟
وقتی مسلمان شدم به من گفتند باید اسمی اسلامی داشته باشید به دلیل اینکه اهل مباحثه و گفتوگو بودم. دوست داشتم اسم عبدالحکیم را برخودم بگذارم اسمی که نشانه نزدیکتر به خداوند متعال باشد در مسجدمان چارچوبی است که صد اسم خداوند یا همان اسماءالهی روی آن نوشته شده من اسم عبدالحکیم را دیدم و برای خودم انتخاب کردم.
علت ارادت ویژه شما به امام رضا چیست؟
اکثر مسلمانان کلمبیا اولین بار میتوانند به ایران بیایند و امام رضا را زیارت کنند و اردوهایی وجود دارد که مسلمانان را به ایران میآورد و میتوانند مشهد بروند برای همین به نسبت سایر ائمه فرصت زیارت ایشان را بهتر داریم اگر به کلمبیا بروید میبینید که مسلمانان بیشتر این امام را میشناسند. من نیز اولین باری که ایران برای تحقیق و مطالعه آمدم به مشهد رفتم و امام رضا(ع) را زیارت کردم وگرنه مسلمانان به همه امامان علاقه و ارادت دارند فرقی بین ایشان نیست، زیرا همه بهترین انسانها هستند.
اولین باری که به زیارت امام رضا رفتید چه حس وحالی داشتید بهخاطر دارید؟
بله؛ اصلا قابل وصف نیست. آنجا دیدم امام رضا فقط امامی برای شیعیان نیست، بلکه هرکس از دین و آیینی باشد شیفته ایشان میشود و به زیارت میآید مسیحی، یهودی حتی اهل سنت همه آنجا میروند و زیارت میکنند. احساس میکردم آنجا قبر یک انسان معمولی نیست با همه جا فرق دارد حتی یک اردویی تعدادی از هموطنانم از کلمبیا آمده بود یکی از جوانان تازه مسلمان شده بود از زیارت امام رضا و احساسم برایش گفتم وقتی او به مشهد برای زیارت رفت و برگشت به قم، گفت آقای عبدالحکیم شما حق دارید هرکس برود پیش امام رضا همین احساس را پیدا میکند آنجا قبر یک انسان معمولی نیست من هم مانند شما همان حس و حال را داشتم. راستش نمیدانم این کلمه در زبان فارسی هست یا نه ولی در اسپانیایی میگویند انرژی وجود دارد که مخصوص و فرا زمینی است در حرم امام رضا هم همان انرژی جریان دارد.
چه سالی برای زیارت امام رفتید؟
سال 2006 بود آن زمان دوسالی بود که مسلمان شده بودم. همان طور که گفتم برای سفر دوسه ماه آمده بودم تا درباره اسلام و امامان معصوم تحقیق کنم و خداوند متعال توفیق زیارت هم به من داد.
یعنی هنوز مشخص نشده بود که برای تحصیل و زندگی ایران باشید؟
نه فقط یک سفر کوتاه بود که خدا خواست سفر بعدی در قم ساکن شدم.
خاطرهای هم از سفر مشهد و زیارت امام رضا دارید؟
حقیقت این است که وقتی اولین بار به حرم امام رضا رفتم همه چیز برایم عجیب بود، زیرا ما مسیحی بودیم و اصلا چنین تجربهای نداشتیم بهدلیل شلوغی و سر و صدای زیاد خیلی برایم سخت بود که ما عادت نداریم؛ وقتی نزدیک ضریح و قبر امام شدم جمعیت زیادی آنجا حضور داشتند خیلی دوست داشتم من هم به قبر نزدیک شوم، ولی در آن موقعیت امکانش نبود همان جا ایستادم و از خداوند متعال خواستم کمک کند تا بتوانم من هم ضریح را بگیرم. الحمدالله به صورت عجیبی توانستم پیش بروم و ضریح را گرفتم بعد از آن حس خاصی به من دست داد نتوانستم خودم را کنترل کنم و شروع به گریه کردم نمیدانم چه شد و به چه دلیلی آن طور اشک میریختم، خیلی گریستم.
چرا مگر در فرهنگ شما بزرگسالان گریه نمیکنند؟
نه
اصلا. در کلمبیا گریه برای بچههاست و کسی عادت به گریه ندارد؛ معمولا
روحانیون مسیحی و کاتولیک گریه میکنند بین مردم عادی آن هم برای عبادت
اصلا گریه معنایی ندارد، اما نمیدانم چه اتفاقی افتاد که آن روز خیلی گریه
کردم و آرامش عجیبی داشتم.
تا به حال شده است حاجتی داشته باشید و نذر امام رضا کنید؟
بله بسیار زیاد. ما هر چه داریم به برکت امام رضاست که نمیتوانم به شما بگویم چه حاجتهایی بوده است. تمام چیزهایی که دارم و برای من اتفاق افتاده از طریق توسل به ائمه است؛ مخصوصا امام رضا و خواهر ایشان حضرت معصومه که در قم هستند، زیرا اگر لطف و کرمشان نبود شاید من حالا اینجا نبودم و مانند سایرین در کلمبیا به کارهای دیگری مشغولیت داشتم ولی خواست خدا و کمک ائمه معصومین بود که من امروز در این شرایط هستم.
اگر جزء متولیان آستان قدس رضوی بودید چه کاری انجام میدادید که الان احساس میکنید کم کاری شده است؟
بهنظر من مسئولان آستان تمام تلاش خود را میکنند تا به خوبی و نظم فعالیت داشته باشند زیرا کار خیلی زیاد و سنگین است اما خیلی بانظم و دقت کارها انجام میشود. الحمدالله همه چیز سرجای خودش است البته مشکلات وجود دارد ولی انصافا آنها تلاش خود را کردهاند تا همه چیز روال نظم و ترتیب خودش را داشته باشد.
آیا تا به حال توفیق این را داشتهاید تا خادم افتخاری امام رضا باشید؟
نه ولی خیلی آروز دارم بتوانم حداقل یک روز هم که شده در آستان حرم امام رضا خادم زوار ایشان باشم و پیشنهادی که دارم این است افرادی که در اردوهایی کوتاه به زیارت میآیند بتوانند برای یک روز خادم افتخاری امام باشند. قطعا این در تقویت روحیه و تشویق آنها خیلی موثر است و با انرژی مضاعفی به کلمبیا برمیگردند. امیدوارم خدا کمک کند و این آرزو محقق شود.
آیا تا به حال کسی را مسلمان کردهاید؟
البته ما تنها وسیله هستیم و این خداست که باید نور ایمان را در دلها بتاباند، ولی توفیق این را داشتهام تا وسیله مسلمان شدن تعدادی از دوستان بشوم در دانشگاه کلمبیا که خودم درس خواندم برخی به اسلام گرویدند از همه مهمتر همسرم که قبل از این مسیحی بود و توانستم به لطف خدا با اسلام آشنایش کنم و مسلمان شود. درهرحال باید خدا کمک کند تا کلام اثر بگذارد و طرف مقابل بپذیرد اسلام دین برتری است.
آستان قدس در کلمبیا موقوفاتی هم دارد ؟
نه تا به حال چیزی به عنوان موقوفات امام رضا در کلمبیا نداشتهایم.
در پایان اگر صحبت خاصی دارید بفرمایید
صحبتی ندارم جز اینکه امیدوارم خداوند از رفتارها وگفتارهای من راضی باشد و بتوانم دراین دنیا و آن دنیا بنده خوبی برای خدا باشم از شما هم سپاسگذارم برایم دعا کنید.
کلمبیا کجاست؟
کلمبیا چهارمین کشور بزرگ آمریکای جنوبی (بعد از برزیل و آرژانتین و پرو)، با مساحت ۱ میلیون و ۱۴۱ هزار کیلومتر مربع است. خاک سرزمین کلمبیا دارای شرایط فیزیکی متنوعی است و از قلههای بلند و برفی آند تا دشتهای گرم و مرطوب حوزهٔ رود آمازون را شامل میشود. این کشور بعد از برزیل دارای بیشترین جمعیت در بین کشورهای آمریکای جنوبی است. پراکندگی جمعیتی کلمبیا یکسان نیست. اغلب مردم این کشور در یک سوم کوهستانی کشور یعنی جایی که بوگوتا پایتخت کلمبیا و سایر شهرهای بزرگ آن قرار دارند زندگی میکنند. از آنجا که این ناحیهٔ غربی کشور دارای آب و هوای مناسب و خاک غنی است، فعالیتهای کشاورزی نیز اغلب در این ناحیهاست.
منبع: بصیرت