به گزارش مشرق، پس از آنکه گزارشهای متعدد از جمله گزارش اخیر وبگاه خبری-تحلیلی اسرائیلی «دبکا» نشان داد که احتمال انقلاب راهبردی در سیاست آمریکا در قبال سوریه در منطقه وجود دارد و نوشت که تلاش برای حذف بشار اسد رئیس جمهوری سوریه از اولویت دولت آمریکا خارج شده است، اکنون گزارشهای متعدد نشان از کنار رفتن این اولویت، این بار، در اتحادیه اروپا دارد.
همزمان با افزایش زمزمهها درباره تقویت هماهنگی امنیتی با ارتش سوریه علیه داعش، به نظر میرسد اروپاییها در نشستهای اخیر خود تغییر سیاست در قبال دمشق را آغاز کردهاند.
طبق اطلاعات ویژهای که به روزنامه «الاخبار» لبنان رسیده است، برخی از مسئولان بلندپایه اروپایی در نشست اخیر وزرای خارجه این اتحادیه در 11 ماه دسامبر، هیچ تردیدی در گفتن این جمله که تلاش برای کنار زدن بشار اسد «سیاستی اشتباه بود» نکردهاند و تأکید کردهاند که باید این سیاست تغییر کند.
این مسئولان با اشاره به طرح کنونی «استفان دیمیستورا» فرستاده ویژه سازمان ملل در امور سوریه، (برای تعلیق درگیری در برخی نقاط سوریه مانند حلب)، تنها راهکار خروج از بحران کنونی سوریه را در این طرح میبینند.
در جلسه دیمیستورا و وزرای خارجه اتحادیه اروپا چه گذشت؟
یک مسئول اروپایی که در نشست 11 دسامبر دیمیستورا و وزرای خارجه اتحادیه اروپا حضور داشت گفت که اصلاح سیاست اروپاییها در قبال سوریه آغاز شده است.
او توضیح داد که نشست مذکور مانند همه جلساتی که اروپاییها مسئلهای حساس را برگزار میکنند، پشت درهای بسته انجام شد. دیمیستورا جدیدترین وضعیت سوریه را در چارچوب منطقهای و بینالمللی بحران سوریه تشریح کرد و گفت که در نظر دارد طرحش را ظرف 3 ماه اجرا کند وگرنه دیگر قدرت اجرای آن را نخواهد داشت.
دیمیستورا به وزرای خارجه اتحادیه اروپا چه گفت؟
آنچه نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه به مسئولان اروپایی در جلسه 11 دسامبر گفت، در این خلاصه میشود که تعلیق درگیری در سوریه باید اول از حلب آغاز شود و آمریکاییها اکنون نرمش بیشتری نشان میدهند و او در صدد است که به عربستان برود و سعودیها را متقاعد به همراهی کند.
خلاصه محورهای سخنان دیمیستورا:
■ طرح تعلیق درگیری در حلب، تنها گزینه موجود است و غیر از آن امیدی نیست. برای همین اروپا باید عملا و نه صرفا با حرف، آن را حمایت کند.
■ بشار اسد که آمادگی کامل خود برای موفقیت این طرح را اعلام کرده، کسی است که ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه را به قبول این طرح متقاعد کرده و در متقاعد شدن ایران به این طرح نقشی مهم ایفا کرده است. این مسئله خیلی مهم است زیرا روسیه مردد بود زیرا معتقد است که به اقدامات آمریکایی-ناتویی هیچ اعتمادی نیست.
■ با اینکه آمریکاییها در ابتدا در این طرح شک کردند، اما اکنون نرمش بیشتری نشان میدهند و موافقتشان را با موافقت متحدان منطقهایشان که منظورشان البته در درجه نخست، عربستان است، مشروط کردهاند. در هر حال من به ریاض خواهم رفت تا مسئولان سعودی را به سودمند بودن این طرح متقاعد کنم. اگر به موافقت اولیه آنان برسم، تلاشم را در دمشق تکمیل خواهم کرد تا در کوتاهترین زمان کار را آغاز کنیم زیرا وقت تنگ است.
بر اساس این گزارش، اروپاییها از این طرح دیمیستورا حمایت میکنند. آنها معتقدند بعد از زمان استعفای الاخضر الابراهیمی فرستاده سابق سازمان ملل در امور سوریه، باید تلاشهای سیاسی برای حل بحران میان دولت و مخالفان سوریه را حفظ کرد، اول برای اینکه دولت سوریه تکروی نکند و نگوید که فعلا تلاش سیاسی وجود ندارد. دوم برای اینکه به مخالفان که در حال فروپاشی هستند، القاء شود که غرب (اعضای ناتو) هنوز از آنان حمایت میکنند. و سوم اینکه در سایه روابط بحرانی آمریکا و روسیه در خصوص اوکراین، دیگر فرصتی برای ایده دیگر نیست. این بحران اروپاییها را به این نظر رسانده است که مواضع مسکو در حمایت از بشار اسد سرسختانهتر شده است. در نتیجه امیدی به وجود احتمالی برای اعمال فشار بیشتر بر نظام سوریه نیست مگر از طریق متحدش ایران. البته این هم تحولی مهم در بروکسل است.
کینه وزیر خارجه عربستان از بشار اسد
بر اساس این گزارش، ذکر این نکته ضروری است که الاخصر الابراهیمی (فرستاده سابق سازمان ملل در امور سوریه) بارها به اروپاییها گفته بود که استعفای او، خیال دو نفر را آسوده میکند، اول بشار اسد، دوم سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان را. زیرا روابط الابراهیمی با این دو بدتر از بد بود و غالبا تاکید میکرد که «کینه شخصی سعود الفیصل، مانع حل بحران میشود». همچنین همه میدانند که بشار اسد از همان دیدار اول خود با الابراهیمی به نیات وی شک کرد بخصوص اینکه این فرستاده الجزائریالاصل ایده کنارهگیری اسد را مطرح کرد و قصد داشت با فاروق الشرع معاون اول اسد دیدار کند اما اسد مانع او شد و او توانست در نهایت گفتوگویی تلفنی با الشرع انجام دهد و بعدا نیز فاروق الشرع از معاون اولی (و از دولت سوریه) کنار گذاشته شد.
تأثیر ترکیه، ایران، عربستان و روسیه در حل بحران
ترکیه مشکل اصلی است و برای اروپا مایه نگرانی است
■ از نظر اروپاییها، ترکیه مشکل اصلی (حل بحران سوریه) است. برخی مسئولان اروپایی از ناتوانی خود در پیشبینی کردن رفتار ماجراجویانه ترکیه سخن میگویند. برخی دیگر معتقدند که ترکیه اکنون تنها کشوری است که نفوذ پیکارجویان (تروریست) به سوریه را تسهیل میکند و هنوز موضع خودش را در قبال مبارزه با داعش معلوم نکرده و جامعه بینالملل را با اقداماتش تحریک میکند.
اروپاییها بر این اساس، دو گزینه احتمالی را ذکر کردهاند؛ اول، فشار بر ترکیه تا حد هشدار که ممکن است لجاجت (رجب طیب) اردوغان (رئیس جمهوری ترکیه) را افزایش بدهد و سبب شود بیش از پیش به روسیه و ایران نزدیک شود، دوم، تلاش برای جذب و نزدیک شدن به ترکیه و وادار کردنش به التزام به مبارزه با داعش و متوقف کردن نفوذ پیکارجویان (تروریست) خارجی (به سوریه) اما در هر دو حالت موضع ترکیه برای اروپا نگرانکننده خواهد ماند.
ایران کشوری محوری است؛ حتی قبل از توافق هستهای باید با آن مذاکره کرد
■ ایران در بحران سوریه و عراق کشوری محوری شده است. با وجود ملاحظات برخیها، باید با این واقعیت کنار آمد. مانعی نیست که حتی قبل از امضای توافق هستهای با ایران وارد بحث جدی درباره سوریه شد. این در درجه نخست، سبب کسب امتیاز سیاسی از نظام سوریه میشود اما این مسئله در پسزمینه اندیشه اروپاییها، حضور شرکتهای اروپایی در خاک ایران را تقویت خواهد کرد. چهبسا این مسئله نیازی اساسی برای اروپاییها شده است هر چند که فرانسویها ملاحظاتی دارند؛ فرانسویهایی که میتوان آنان را از طریق روابطشان با ریاض و اصرارشان بر عصبانی نکردن اسرائیل درک کرد.
حل بحران بدون عربستان امکان ندارد چون با اکثر مخالفان اسد در اتباط است
■ نمیتوان بدون عربستان به حل جدی یا راهکار موقت برای حل بحران سوریه فکر کرد، زیرا با بیشتر مخالفان بشار اسد در ارتباط است. مهم، آسوده کردن خیال سعودیهاست مبنی بر اینکه هدف تلاشهای اروپا بازسازی نظام سوریه نیست. دیمیستورا تشریح کرد که فضای کلی در عربستان، از طرح او استقابل کرده است حال آنکه وزیر خارجه اسپانیا بروشنی گفت که ریاض با طرح موافق است و به سود فرانسه است که از لحن انتقاد خود از طرح بکاهد زیرا به نظر میرسد که پاریس افراطیتر از ریاض (عربستان) شده است و این اصلا قابل فهم نیست. حتی وزیر خارجه اسپانیا پا را از این فراتر گذاشت و پیشنهاد برگزاری اجلاسی برای سوریه در کشورش را ارائه کرد چرا که ممکن است این پیشنهاد مقبول همه باشد.
روسیه هم مانعی اساسی است؛ باید گفتوگو با مسکو را تقویت کرد
■ روسیه (نیز) مانعی اساسی در مقابل هر راهکاری است که مسکو را راضی نکند هر چند مورد قبول نظام (سوریه) باشد. با وجود مناسبات بد آمریکا و اروپا با روسیه بر سر مسئله اوکراین، باید راهکاری برای جدا کردن مسئله سوریه و موضع کنونی مسکو در قبال اوکراین یافت. برخی مسئولان اروپایی قصد دارند تقویت گفتوگو با مسکو را در دستور کار قرار بدهند زیرا «درست نیست به منطق جنگ سرد رجوع شود». شاید سفر «فدریکا موگرینی» مسئول جدید سیاست خارجی اتحادیه اروپا به مسکو، قریبالوقوع باشد. از آنجا که مسکو در حل سیاسی (بحران سوریه) جدی و فعال است، شاید دور ماندن اروپاییها از مسکو، به معنای حذف اروپا از جانب آمریکا و روسیه (از مسئله سوریه) باشد.
نظر اتحادیه اروپا پس از شنیدن سخنان دیمیستورا؛ اروپاییها با اسد و علیه اسد
با طرح تعلیق درگیری در حلب موافقیم، اما..
پس از آنکه دیمیستورا مطالب فوق را با مسئولان اروپایی بررسی کرد و از دیدارهای اخیرش و امیدواری سوریها به این طرح گفت، مواضع متناقضی از مسئولان اروپایی مشاهده کرد.
اول؛ همه با طرح دیمیستورا در حلب موافقند، اما..
اروپاییها به این عنوان که طرح دیمیستورا تنها تلاش سیاسی موجود در مقابل تلاشهای اخیر مسکو است که سعی میکند معارضان را در نشستی در مسکو گرد هم آورد، با طرح دیمیستورا موافقند اما فرانسه که روابط تجاری قوی با عربستان دارد و انگلیس که پیشگام برقراری ارتباط با ایران است تأکید کردهاند که این طرح نباید منجر به حمایت از ارتش سوریه یا به ضرر افراد مسلح در حلب شود (افراد مسلحی که آنان را میانهرو خواندند). «نباید این طرح اینگونه وانمود کند که ما اروپاییها رفتارمان با ارتش سوریه و نیروهای مسلح میانهرو یکشکل است».
با وجود نظراتی در دولت کنونی فرانسه مبنی بر در پیش گرفتن خط سیاسی جدید در قبال سوریه، بخصوص پس از آنکه اقداماتی تروریستی در خاک فرانسه انجام شد، وزیر خارجه فرانسه (در جلسه 11 دسامبر) از همه تندتر بود. لوران فابیوس وزیر خارجه فرانسه (با اشاره به توافق آتشبس افراد مسلح در حمص در بهار امسال که منجر به خروج تروریستها از این شهر مهم شد) گفت: نمیخواهیم آنچه سابقا در حمص اتفاق افتاد، این بار در حلب رخ بدهد»؛ جایی که افراد مسلح سلاحشان را تحویل دادند و با اتوبوسهای دولت سوریه از حمص خارج شدند.
در اینجا یک مسئول اروپایی به الاخبار گفت که «خروج آنهنگام افراد مسلح مسخره بود... نتیجه این شد که تبلیغ رسانههای و حقیقت میدانی به سود رژیم (سوریه) تمام شد.
وزیر خارجه فرانسه تأکید میکند که «نباید رژیم (سوریه) از این طرح به سود خود استفاده کند. بدین معنا که نباید خیالش را از بابت حلب آسوده کنیم که به جبهههای دیگر (نبرد) در مناطق دیگر برود».
این سخنان فابیوس در حال مطرح شد که اخباری به اتحادیه اروپا رسیده است که نشان میدهد ارتش عراق و سوریه خود را برای عملیات نظامی مشترک و وسیعی در دیرالزور (استان شرقی سوریه در مرز عراق) آماده میکنند.
طرح برکناری اسد و حتی تکیه بر آمریکاییها اساسا اشتباه بود
دوم؛ روابط اروپا با اسد ممکن است، اما..
از بحثهای جلسه اخیر اتحادیه اروپا روشن شد که خلأی در سیاست اروپا در قبال روابط با سوریه وجود دارد. مثلا یک مسئول اروپایی در ژنو (سوئیس) گفت که تعدادی از همتایان اروپاییاش عملا اکنون از شکست سیاست اتحادیه اروپا (در قبال سوریه) و «اشتباهی ناخواسته» در طرح موضوع زودهنگام بشار اسد سخن میگویند.
برخی اروپاییها ارزیابیهایشان را اشتباه میدانند و برخی دیگر میگویند اساسا اعتماد کردن به آمریکاییها اشتباه بود. زیرا آمریکا اساسا طبق عادتش، منافعش را بر متحدانش مقدم میکند و اینگونه اروپاییها را معمولا دچار زحمت میکند. اما گروه سومی از اروپاییها اشتباه در ارزیابی قدرت ارتش سوریه و متحدانش را اشتباه بزرگ میدانند.
بر این اساس، اکنون مسئولان اتحادیه اروپا، در جستوجوی «اصلاح» سقف سیاسی خود درباره سوریه هستند که از سه سال پیش تعیین کردهاند. از جمله نشانههای این اصلاح، حذف ادبیات «کنارهگیری اسد» و استفاده از عبارات واقعگرایانهتر است مثلا مدتی است که میگویند «اسد جزء راهکار نهایی حل بحران سوریه نیست» یا اینکه «اسد در پایان روند حل سیاسی بحران نمیماند»، یا اینکه «طبیعی است که راهکار سیاسی در نهایت به انتقال برخی اختیارات بشار اسد و نه همه اختیاراتش، منجر شود». از جمله نشانههای دیگر این تغییر سیاست اروپا، حذف جمله «آغاز روند انتقالی در سوریه» و استفاده از «دعوت به آغاز روند انتقالی» به جای آن است.
به نظر میرسد که موگرینی تا حدی در جا انداختن این دیدگاه که «ما با نتیجه نهایی موافقیم اما واقعیت سیاسی روز ایجاد میکند که مسیرمان را اصلاح کنیم و عبارات جدید به کار ببریم» موفق بوده. به معنای دیگر، حتی اگر همه در اروپا خواستار این بوده باشند که بشار اسد کنارهگیری کند، اما واقعیت میدانی ایجاد میکند که اندیشیدن به این موضوع ناممکن است و باید راهکاری سیاسی را حمایت کرد که در نهایت شاید به آن هدف منجر شود، یعنی اینکه این موضوع (کنارهگیری اسد) دیگر اولویت اروپا نیست.