در حالیکه هنوز حدود یک ماه به زمان برگزاری این نشست در اواخر ژانویه سال جدید میلادی باقی مانده است اما از هم اکنون مخالفان این کشور با برگزاری نشستهایی در قاهره پایتخت مصر به هماهنگی مواضع خود دست زدهاند و این در حالی است که آنها پیش از این با اکراه از حل سیاسی درگیری ها استقبال میکردند و در مذاکرات نیز سرسختی از خود نشان میدادند که همین مسئله باعث شکست مذاکرات و طرحهای قبلی برای مهار و توقف درگیریها و حل سیاسی بحران شد.
حال چند سوال درباره چشم انداز دور جدید مذاکرات در مسکو و پیش زمینه های آن مطرح است: از جمله اینکه چه عواملی موجب شده است که مخالفان در مقایسه با گذشته تمایل بیشتری برای حل سیاسی درگیریها از خود نشان دهند؟ دوم اینکه با توجه به تحولات صورت گرفته در عرصههای میدانی و سیاسی جنگ سوریه چه چشم اندازی می توان از دور جدید تحرکات انتظار داشت بخصوص آنکه نشستهای مخالفان در مصر صورت میگیرد که بعد از براندازی دولت مرسی و اخوان المسلمین به همپیمان و متحد سیاسی عربستان تبدیل شده است؟
عوامل تمایل نسبی مخالفان به حل سیاسی درگیریها
یکی از این عوامل، شکست طرح براندازی دولت سوریه و پیشروی های نظامی ارتش و نیروهای مردمی این کشور بوده که در عمل به زمین گیر شدن شبه نظامیان مخالف انجامیده است. بر این اساس میتوان گفت که بین شکست و تضعیف موقعیت نظامی مخالفان سوریه و تمایل گروههای سیاسی وابسته به آنها ارتباط معناداری وجود دارد و بر همین اساس زمانی که شبه نظامیان مسلح در موقعیت برتری نسبی قرار داشتند لذا ائتلاف ملی مخالفان که خود را رهبر سیاسی این گروهها میداند در نشست های ژنو 1 و 2 با طرح مطالبات حداکثری از جمله لزوم برکناری بشار اسد رئیس جمهوری سوریه مانع از موفقیت این نشستها شد اما اکنون با گذشت نزدیک به دو سال از طرح ژنو1 حمایت میکند و علت آن این است که این طرح محصول شرایط میدانی همان زمان بود که مخالفان مسلح در مقایسه با اکنون در وضعیت قوی تری بودند .از این دید اگر به فرض مخالفان مسلح در مقایسه با گذشته در وضعیت بهتر و قوی تری می بودند هرگز زیر بار مذاکرات سیاسی آنهم با میانجیگری روسیه نمی رفتند که تاکنون دستکم دوبار از حق وتو در شورای امنیت استفاده کرد و در عین حال تا مرز رویارویی نظامی با ائتلاف موسوم به دوستان سوریه پیش رفت.
از دیگر عواملی که به نظر می رسد در ابراز تمایل مخالفان سوریه برای حل سیاسی درگیری ها موثر بوده این است که ظهور تهدیدهای جدید بخصوص از ناحیه داعش و دیگر گروههای تکفیری اغلب اعضای ائتلاف موسوم به دوستان سوریه (همان ائتلاف برانداز)را در وضعیتی قرار داد که به ایجاد تغییراتی در اولویت های امنیتی خود دست بزنند و به ناچار مقابله با خطر داعش را بر مقابله با دولت سوریه (حداقل به طور مقطعی )ترجیح بدهند و آن را در اولویت قرار دهند .البته نباید از این واقعیت غافل شد که هنوز برخی از اعضای ائتلاف از هم گسیخته دوستان سوریه باز کسانی مثل رژیم صهیونیستی و ترکیه هستند که همچنان براندازی دولت سوریه را در اولویت های سیاست های خود دارند و هر دو در پی فرصتی برای ایجاد مناطق حائل مورد نظر خود در داخل خاک سوریه هستند.
میزبانی مصر برای هماهنگی مخالفان سوریه : تهدید یا فرصت؟
با توجه به اینکه مصر میزبان اتحادیه عرب است لذا از همان ابتدای بحران سوریه درگیر این بحران بوده و بارها نیز میزبان نشست مخالفان بوده است .اما تفاوتی که در این نقش میزبانی روی داده تغییر جایگاه دولت مصر است . به عبارت دیگر در زمانی که دولت مرسی و اخوان المسلمین در قاهره بر سرکار بود و حاکمیت را در این کشور برعهده داشت ،گرایش دولت مصر به سمت مخالفان و بخصوص جناح اسلام گراها بود که در عمل به سمت تکفیری ها کشیده شده اند .
اما بعد از اینکه جای دولت مرسی با دولت السیسی عوض شده رویکرد دولت مصر به سمت دولت سوریه و جناح مخالفان لائیک تغییر یافته است .از این دید شاید بتوان گفت خطر میزبانی و میدان داری مصر برای مخالفان دولت سوریه در مقایسه با گذشته تا حدودی کمتر شده است . خطری از این بابت همچنان به قوت خود باقی است از جانب عربستان است که با توجه به نقش تعیین کننده خود در سرنگونی دولت مرسی و جنبش اخوان المسلمین بر جهت دهی به سیاست های منطقه ای دولت السیسی (حداقل در شرایط کنونی )نقش تعیین کننده دارد.
البته با توجه به خطرات جدی که عربستان از جانب اعلام خلافت داعش در مناطق تحت تصرف خود در عراق و سوریه احساس می کند ، منافع و امنیت عربستان نیز در قطع حمایت از مخالفان دولت سوریه و ترمیم روابط خود با دمشق نهفته است اما دولت ریاض به جای ترمیم روابط خود با دولت مرکزی سوریه تقویت و تسلیح مخالفان به اصطلاح میانه رو (لائیک ها و غیر اسلامی ها)را در دستور کار خود قرار داده و با همکاری آمریکا این هدف را پیگیری می کند.
بر این اساس در جمع بندی نهایی می توان گفت که از یک جهت میزبانی مصر برای مخالفان سوریه از این جهت که تغییر اساسی در سیاست های دولت مصر علیه دولت سوریه روی داده است می تواند دستکم مثبت تر از گذشته باشد اما از جهت دیگر با توجه به اینکه مصر برخلاف جایگاه سنتی آن (که به عنوان یک قدرت منطقه ای و تا حدودی مستقل تلقی می شد )اکنون به اقتضای شرایط پدید آمده در مشت عربستان قرار گرفته لذا نمی تواند نقشی جدا از این کشور ایفاء کند و این در حالی است که خود دولت ریاض نیز در خصوص سوریه در وضعیت آچمز قرار گرفته است.
نــــــــــــــتــــــــــــیجه گـــــــــــــیری
از آنچه که گفته شد مشخص می شود که شرایط میدانی در سوریه در مقایسه با نشست های قبلی ژنو1و2 کاملا به نفع دولت سوریه رقم خورده است و در این عرصه مخالفان حرفی برای گفتن در اختیار ندارند اما در عرصه سیاسی با آشتی قطر و عربستان و گسترش آن به مصر تا حدودی از آشفتگی مخالفان عرب دولت سوریه کاسته شده که این می تواند بر کاهش آشفتگی و اختلافات داخلی مخالفان نیز تا حدودی موثر باشد چرا که بخشی از اختلافات و شکاف های داخلی مخالفان از اختلافات و شکاف ها میان حامیان آنها نشات می گرفت .
این نشان می دهد که مخالفان دولت سوریه با از دست دادن برتری میدانی خود مجبور به حل اختلافات داخلی خود شده اند تا شاید بتوانند خلاء های میدانی را از طریق تقویت همکاری های سیاسی خود جبران کنند ضمن اینکه عربستان برای اولین بار به سلاح نفتی نیز علیه حامیان دولت سوریه متوسل شده است و برای کسب نتیجه از آن لحظه شماری می کند .
در مجموع می توان گفت هر چند عوامل و موانعی که نشست های قبلی ژنو1 و2 را درباره حل سیاسی درگیری های سوریه به شکست کشانید تماما برطرف نشده است و برخی از این موانع همچنان به قوت خود باقی است اما در مجموع شرایط برای حل سیاسی بحران در مقایسه با گذشته تا حدودی مساعد تر شده است که این چشم انداز مذاکرات مسکو را تا حدودی روشنتر کرده است.