او فوتبالش را از باشگاه آژاکس آغاز کرد و یکی از اعضای نسل طلایی این باشگاه لقب گرفت. او 9 سال در این تیم هلندی بازی کرد و بعد از آن به یوونتوس ایتالیا پیوست و بعد از دو سال بازی در یوونتوس، این تیم را نیز ترک کرد و به فولام پیوست. بعد از گذراندن 4 فصل در فولام، در سال 2005 به باشگاه منچستر یونایتد رفت. او از معدود بازیکنانی است که با دو تیم مختلف در لیگ قهرمانان اروپا به مقام قهرمانی دست یافتهاست؛ با تیم آژاکس در سال 1996 و با تیم منچستر یونایتد در سال 2008. همچنین فان در سار در سال 1992، به همراه آژاکس در جام یوفا قهرمان شد.
او در طول دوران حرفهای طولانیاش، به موفقیتهای زیادی رسید و رکوردهای زیادی را ثبت کرد. در فصل 09–2008، او توانست با بسته نگه داشتن دروازهاش به مدت 1،311 دقیقه، رکورد جهانی کلین شیت را جابجا کند. او در سالهای 1995 و 2009، عنوان بهترین دروازهبان اروپا را بهدست آورد. به گفته منتقدان و همبازیانش، فان در سار یکی از بهترین دروازهبانان تاریخ فوتبال است.
ادوین فاندرسار، یکی از برترین دروازهبانان نسل خودش بود که نقشی را تعریف کرد که وظیفهاش تنها بیرون نگه داشتن توپ از دروازه نبود، بلکه در برخی زمینهها پیشقراول و پیشگام بود که میتوان آن را بزرگترین میراث او دانست. او فراتر از یک دروازهبان بود، یک مبدأ بود، بازی را تغییر میداد و یار یازدهم بسیار تأثیرگذاری بود.
او که به خاطر روحیه خونسردش به نام «خرگوش یخی» در کشورش معروف بود، با بدنی قوی و چابکش یک دروازهبان کامل . یک بازیکن بیشتر در زمین مسابقه بود که ایده اولیه یوهان کرویف بود؛ حمله از فاندرسار شروع میشد که یکی از اولین دروازهبانان نوع خودش بود.
مهارت او در سازماندهی برترین بود و همیشه دفاع تیمش (که بازیکنانی مانند دنی بلایند، فرانک دیبوئر و میشل ریزیگر در آن حضور داشتند) را کاملا تحت کنترل داشت تا مطمئن شود هیچ یک از همتیمیهایش در زمین استراحت نمیکند؛ این مهارت همچنین به او کمک میکرد که تعداد مهارهایش در یک مسابقه کاهش یابد. این مهارت با پاسکاری دقیقش در هم آمیخته بود تا تیم آژاکس زیر نظر لوئیس فانخال را یکی از پیشگامان فلسفه «Circulation Football» باشد که اخیرا در بارسلونا شاهد بودهایم.
در اصل او هر کاری که لازم بود را به روشی نمونه انجام داد اما در حقیقت در هر کاری که انجام میداد، بهترین بود و مانند یکی از بازیکنان فوتبال درخشانی را به نمایش میگذاشت.
وی در مدرسه آژاکس درس خوانده بود و این فرصت را داشت تا با لوئیس فانخال آشنا شود. فانخال که در آن زمان به دنبال یک دروازهبان میگشت، او را برگزید و فاندرسار اولین بازیاش را در آوریل 1991، زمانی که استنلی منزو در یک بازی دچار مصدومیت شد، انجام داد. پس از اینکه منزو در شب سرنوشتسازی در فرانسه (شکست چهار بر دو آژاکس مقابل اوکسر در مرحله یکچهارم نهایی جام یوفا 1993) از ترکیب اصلی خط خورد، فاندرسار توانست جای پایش را در زمین محکم کند و این دروازهبان بلند قد و باریک دیگر به نیمکت بازنگشت.
وی در آژاکس با چندین قهرمانی در لیگ، دوران موفقی را پشت سر گذاشت و یک قهرمانی در سال 1995 در اروپا با شکست میلان، مدافع عنوان قهرمانی به دست آورد. یکی از عملکردهای به یاد ماندنی او مهار فوقالعاده شوت مارکو سیمونه بود. وی در همان سال به عنوان بهترین دروازهبان اروپا انتخاب شد.
وی تا سال 1999 در آژاکس ماند و تا آن زمان به دروازهبان شماره یک تیم ملی هلند تبدیل شده بود. وی در جلسات تمرینی در جامجهانی 1994 در فلوریدا وی به عنوان یکی از بازیکنان درون زمین به میدان رفت و یوهان کرویف بعدها به طعنه گفت که او بهترین مهاجم آژاکس بود. شاید حق با یوهان بود. فاندر سار در سال 1998 تنها گل دوران حرفهایاش را از روی نقطه پنالتی مقابل دی گرافشاپ به ثمر رساند تا پیروزی هشت بر یک تیمش را تکمیل کند.
وی در سال 1999 به باشگاه یوونتوس ملحق شد. وی در یوونتوس پیشرفت ادگار داویدز، همتیمی سابقش را دیده بود و سادهانگارانه میپنداشت که شیوه مهار او هم شکوفا خواهد شد. فاندر سار در اشتباه بود. تیم ایتالیایی از او میخواست که شیوه هلندی بازیاش را فراموش کند اما این چیزی بود که او نمیتوانست رهایش کند و این بخشی از شخصیتش بود. پس از چند عملکرد ناامید کننده، رسانههای ایتالیایی علیه وی موضع گرفتند و او را «مردی که روی دستهایش کره مالیده است» و «فان در گل» نامیدند. این اعتماد به نفس او را نابود کرد و پس از اینکه تورینیها جیانلوئیجی بوفون را جذب کردند، انتقال وی از این تیم ضروری به نظر میرسید.
لوئیس فان خال که در آن زمان هدایت تیم ملی فوتبال هلند را بر عهده داشت، در این برهه به داد او رسید و تلاش کرد تا اعتماد به نفسش را به او بازگردادند. فانخال به او قول داد که یک عملکرد منسجم در جامجهانی میتواند توجه بسیاری از تیمهای مطرح اروپایی را به جذب او جلب کند. در حقیقت فانخال زمانی که در بارسلونا بود نیز تلاش کرد او را به خدمت بگیرد اما هجوم فراوان بازیکنان هلندی به این تیم در حال منجر شدن به فشارهایی برای اخراج او بود.
هلند به جامجهانی 2002 راه پیدا نکرد و فاندرسار توسط یک تیم لیگ برتری نجات پیدا کرد. این فولام بود که در سال 2001 او را به خدمت گرفت و فولام در حال شکل گرفتن حول او بود. این یک تجربه متفاوت برای فاندرسار بود. از هیچ یک از فشارهایی که در آژاکس، یوونتوس و حتی تیم ملی هلند بر روی او وجود داشت، خبری نبود و او آزاد بود تا خودش را هر طور که دوست دارد نشان دهد و این همان کاری بود که دوست داشت در سری آ انجام دهد. وی در مجموع در طول چهار سال 127 بازی برای فولام انجام داد و عملکردش برای این تیم توجه سر الکس فرگوسن را جلب کرد.
وی در 10 ژوئن 2005 با شیاطین سرخ قرارداد بست و فرگوسن او را بهترین دروازهبان بعد از پیتر اشمایکل در ترکیب منچستریونایتد میدانست.
فاندرسار در جام آئودی در اردوی پیش از فصل از ناحیه انگشت دچار مصدومیت شد و این باعث شد تا 12 مسابقه از ترکیب تیمش در فصل 10-2009 دور باشد. وی در 21 نوامبر 2009 بار دیگر دچار مصدومیت شد و باز هم 12 بازی تیمش را از دست داد و همسرش نیز درست قبل از کریسمس دچار خونریزی مغزی شد. وی 16 ژانویه 2010 به بازی برگشت.
23 دسامبر 2010 رسانههای انگلیسی اعلام کردند که سر الکس فرگوسن تأیید کرده که فاندرسار در پایان فصل 11- 2010 بازنشسته خواهد شد و با اینکه او در آن زمان این خبرها را تکذیب کرد اما 27 ژانویه 2011 تأیید کرد که قصد دارد از فوتبال خداحافظی کند. وی 22 می 2011 آخرین بازیاش در اولدترافورد را در پیروزی چهار بر دو تیمش مقابل بلکپول انجام داد که به سقوط بلکپول از لیگ برتر منجر شد. آخرین بازی او با پیراهن شیاطین سرخ مقابل بارسلونا در فینال لیگ قهرمانان 2011 بود که منچستر با نتیجه سه بر یک شکست خورد. وی 28 می 2011 از فوتبال حرفهای خداحافظی کرد.
مهار یک ضربه پنالتی در پیروزی یک بر صفر منچستریونایتد مقابل منچسترسیتی در کسب نهمین قهرمانی یونایتد در لیگ برتر تأثیر فراوانی داشت. وی در فصل 07-2006 در تیم منتخب PFA (انجمن بازیکنان حرفهای) قرار گرفت. فاندرسار سه ماه بعد با مهار سه ضربه پنالتی در دیدار مقابل چلسی، کاتالیزور منچستر در رسیدن به شانزدهمین قهرمانی در جام اتحادیه نام گرفت.
فصل 08-2007 بهترین فصل فاندرسار از زمان حضورش در اولدترافورد بود. او با وجود مصدومیتهایی که در کشاله رانش داشت، عملکردهای درخشانی داشت و به یونایتد کمک کرد برای دومیت سال متوالی قهرمانی لیگ برتر شود و با مهار ضربه پنالتی نیکولاس آنلکا تیمش را به قهرمانی در اروپا رساند.
فاندرسار در 27 ژانویه 2009 رکورد جدیدی در باشگاه منچستریونایتد ثبت کرد و در پیروزی پنج بر صفر تیمش مقابل وست برومویچ در یازده بازی و 1032 دقیقه دروازه تیمش را بسته نگه داشت تا رکورد قبلی را که با 10 مسابقه و 1025 دقیقه در اختیار پیتر چک بود، پشت سر گذاشت. وی چهار روز بعد رکورد 1103 دقیقه بازی بدون گل خوردن را که به استیو دث از ریدینگ تعلق داشت را پشت سر گذاشت. یک کلین شیت دیگر مقابل وستهام در هشتم فوریه 2009 رکورد او را به 1212 دقیقه رساند. وی سر انجام هجدهم فوریه این رکورد را به 1302 دقیقه رساند تا رکورد خوزه ماریا بولوباسیچ (1289 دقیقه) در تیم کلاسورا شیلی در سال 2005 شکسته شود. رکورد کلین شیتهای وی چهارم مارس به پایان رسید و او در دقیقه 9 بازی مقابل نیوکاسل یونایتد گل خورد. وی در مجموع رکورد 1311 دقیقه گل نخوردن در لیگ را به ثبت رساند. این کلیتشیتها عامل مهمی در رسیدن منچستریونایتد به یازدهمین قهرمانیاش بود. وی در مجموه با ثبت 21 کلین شیت دستکش طلایی بارکلی را در فصل 09-2008 به دست آورد.
وی برای دومین بار و چهارده سال بعد از اینکه در آژاکس توانست جایزه بهترین دروازهبان اروپا را کسب کند، توانست این افتخار را به دست آورد.
فاندر سار در تولد 37 سالگیاش در گفتوگویی رادیویی اعلام کرد که فصد
دارد بعد از یورو 2008 از بازیهای ملی خداحافظی کند. هلند در مرحله
یکچهارم نهایی این مسابقات با نتیجه سه بر یک مقابل روسیه شکست خورد و از
دور بازیها حذف شد.
سوم اکتبر 2008 بود که فان مارویک از فاندرسار خواست تا به تیم ملی
بازگردد و در غیاب استکلنبرگ به دلیل مصدومیت، در مسابقات مقدماتی
جامجهانی 2010 برای تیم ملی کشورش بازی کند. وی در دو بازی برای تیمش بازی
کرد و در هر دو بازی دروازه تیمش را بسته نگه داشت. وی توانست با ثبت 130
بازی در تیم ملی رکورد بزند.