گروه فرهنگی مشرق: برنامه این هفته سینمامعیار با موضوع بررسی فیلم«خانهای کنار ابرها» ساخته سید جلال دهقانی اشکذری، با حضور کارگردان فیلم و منتقدین برنامه، محمدمهدی شیخ صراف و کیوان امجدیان و اجرای سیدامیرجاوید برگزار شد.
اشکذری: نهادها حمایت نکردند. هنوز قسط وامهای تولید فیلم را میدهیم!
در ابتدا طبق رسم معمول برنامه، کارگردان فیلم روی خط تماس تلفنی برنامه آمد تا پاسخگوی سؤالات جاوید باشد و از سختیها و مشکلات تولید یک اثر سینمایی مستقل بگوید. اشکذری در توضیح گفت: «بسیاری از کسانی که پس از رؤیت موفیقتهای چشمگیر فیلم در جشنوارههای داخلی، قول حمایت در زمان اکران را داده بودند؛ دیگر جواب تماسها را نمیدادند و این درحالی بود که فیلم با در اختیار داشتن فقط 9 سینما آن هم به صورت تکسئانسه نیمهشب در فصل امتحانات و شرایط زمستان، رسما روبهموت به حساب میآمد و فیلم هم هیچ تبلیغاتی نداشت.» وی همچنین در پاسخ به سوال جاوید در خصوص چگونگی تامین منابع مالی برای تولید و تیلیغات فیلم گفت: «گروه کوچک ما که عملا سرمایهگذار خودجوش و شخصی کار به حساب میآمد چرا که هیچ یک از نهادهایی که قول حمایت داده بودند، به تعهد خویش عمل نکردند. ما همچنان در حال پرداخت قسطهای وامی هستیم که برای کار گرفته بودیم!»
مصائب تولید فیلم در سینمای دفاع مقدس
اما بخش گفتوگوی این هفته سینمامعیار را شیخصراف چنین گشود: «خانهای در کنار ابرها، مظلوم است مثل همه سینمای دفاع مقدس و این مظلومیت از تولید تا جشنواره تا اکران،پیوسته ادامه یافته است.» وی با اشاره به حجب و حیای کارگردان یزدیتبار فیلم در نقل جزئیات این نادیدهگرفتهشدن گفت: «در زمان جشنواره حتی رسانههایی که پوشش خبری این دست آثار در اولویتشان است، به سادگی از کنار آن عبور کردند که این نیز خود مؤید مظلومیت فیلم است. البته تعلق گرفتن دیپلم افتخار بخش نگاه نو به این اثر، خود نشان دهنده قوت غیرقابل چشمپوشی فیلم است.» شیخصراف در شرح بسط مظلومیت سینمای دفاع مقدس گفت: «به تناسب کاری که در سینما دارم، با کارگردانهای بسیاری گفتوگو داشتم و بسیار دیدهام که ایشان از مصائب ساخت این گونه آثار شکایت داشته باشند. خود آقای ایوبی میگفتند که هزینه ساخت آثار دفاع مقدس، آن قدر بالاست که ما توان حمایت نداریم و باید بقیه ارگانها حمایت کنند. در این فیلم هم پیداست که برای برداشت نماهای داخل حیاط خانه، حتی آن قدر محدودیت وجود داشته که کارگردان نمیتوانسته نمای لوانگل بگیرد چون امکان تداخل ساختمانهای کناری در قابها بهوجود میآمده است! اما در کل چیزی که فیلم را ارزشمند میکند زاویه نگاه فیلم به دفاع مقدس است.»
امجدیان: محدودیتهای تولید، بهانه خوبی برای توجیه تماشاگر نیست
امجدیان اما در اولین ورودش به فضای بحث گفت: «با این که به وجود محدودیتها در همه عرصهها برای این اثر اذعان دارم اما باید دانست که اگر فیلم قابلیت بالایی در جذب مخاطب داشته باشد، به فروش خود دست خواهد یافت. این که نیم ساعت فیلم در یک حیاط میگذرد شاید برای کارگردان توجیه داشته باشد اما به تماشاگر ارتباطی پیدا نمیکند. باید پذیرفت که اثر تبلیغات سینهبهسینه کم نیست و اگر تماشاگر فیلم جذابی ببیند آن را آشنایان توصیه خواهد کرد اما این فیلم قادر به تأمین این مقدار نیست.» وی تصریح کرد که اتفاقا این فیلم از لحاظ فنی، باتوجه به کاراولی بودن کارگردان و شرایط فیلم قابلقبولی است اما از بعد محتوایی دچار اشکال است و توضیح داد: «در فیلم با چهار خانواده شهید مواجهیم که به جز یکی، بقیه ناراضی از وضع موجودند. در صورتی که طبق پژوهشهای صورت گرفته خانوادههای شهدا نیز همچون خودشان متاثر از فضا بودهاند.»
شیخصراف در ادامه تاکید کرد: «نقطه قوت اثر اتفاقا در نوع نگاهش به شرایط اجتماعی پشت جبهههاست. در علم جنگشناسی مطرح است که جنگهای دفاعی از نظر ایجاد تحرک در بدنه مردم برای دفاع، با سایر انواع جنگ متفاوتند. در این اثر نیز شاهد چنین زاویه نگاهی به مردم درگیر در پشت جبههها و شور و تحرکشان هستیم.» وی سپس با ذکر چند مثال از متن قصه و روایت فیلم از جمله توجه به قلکهای جمعآوری کمک برای جبههها در سالهای جنگ، جزئینگری در بازنمایی شرایط مردم در پشت جبههها را قابل تحسین دانست.
سپس گزارشی از تماشاگران فیلم در سینماها پخش شد؛ جاوید، مجری-کارشناس برنامه، نیمه دوم برنامه را با سوال از امجدیان این گونه آغاز کرد: «به نظر میرسد که پیرنگ اصلی داستان این فیلم، سیر تحول دو شخصیت اصلی با بازی کمیلی و هاشمی باشد در عین این که فیلم از تاثیر و تاثر خردهقصههای پیرامون آنها خالی نیست. با در نظر گرفتن این نکته آیا توجه به سایر شخصیتها را قطعهای از پیرنگ اصلی داستان میدانید؟» امجدیان در مقام پاسخ، این امر را تایید کرده و گفت: «اما باورپذیر شدن این سیر تحولی بر عهده همین خردهقصهها و اتفاقات پیرامونی است که در فیلم برای شخصیتها میافتد. برخی تضادهای موجود در فیلم که به تنوع خانوادههای رزمندگان بازمیگشت، به گونهای اغراقآمیز بود که مخاطب را از همذاتپنداری با شخصیتها دور نگاه میداشت و گاهی کنشها را شعاری و کلیشهای میکرد.»
شیخصراف: خانوادههای فیلم با وجود اختلافات، در دفاع اشتراک دارند
شیخ صراف در مقابل گفت: «گوناگونی و تنوع و کثرت خانوادههایی که در فیلم مشاهده میکنیم ناقض مسئله مورد اشتراکشان یعنی مبارزه نیست. اتفاقا به نظر میرسد که نقطه ضعف فیلم بیشتر در بخش فنی و مربوط به نزدیک شدن آن به تله فیلم باشد که به سابقه کارگردان در مدیوم تلویزیون باز میگردد. مرز اثر سینمایی با تلهفیلم البته، در ابزار تولید نیست بلکه در پیچیدگی میزانسن و دکوپاژ و دقت کارگردانی و در قوت قصه است. شاید فیلم در این دو مسئله به علاوه کندی ریتم، ضعفهایی داشته باشند، اما باز هم آن گونه نیست که آن را نازل بدانیم ضمن این که نماهای خاص و ایدههای تحصینبرانگیزی در فیلم موجود است.» امجدیان در ادامه، صحبتهای شیخصراف را در لاغری داستان تایید کرد و مدعی شد که این موضوع، علت اصلی خامدستیهایی در فیلم است که میتوان آنها را متضاد و متباین با نگاه کارگردان به مسئله دفاع مقدس دانست. وی پس از شنیدن آمار فروش فیلمها، ضمن اذعان به وجود برخی ضعفها در فیلم گفت: «با همه اینها خانهای کنار ابرها، فیلم شریفی است و حقیقتا در اکران به آن جفا شده است. نقدهای ما را هم باید با این نگاه دید. ولی به نظر میرسد که فیلم به سادگی از روی پیام خودش عبور کرده و مؤید آن هم برای مثال میتواند سیر تحول سینوسی شخصیتهای اصلی دانست که در انتها به طور ناگهانی مسیر خود را عوض میکنند. در کل ظرافت و دقت لازم در نگارش فیلمنامه خصوصا در مسئله شخصیتپردازی نادیده گرفته شده و تبعا بازیها هم چندان ریزبافت و درست شکل نمیگیرند.»
بازنمایی سینما از دهه شصت، نوستالژیهای ما و دفاع مقدس
شیخصراف صحبتهای خود را با طرح سوالی پی گرفت: «تصویری که ما از دهه شصت در سینمای خود داریم، چه تصویری است؟ در مجموع تا سالهای اخیر با دو تصویر عمده از فضای کشور در دهه شصت مواجه بودهایم. یک دسته آثاری که در آنان اصلا انگار نه انگار که در جنگی واقع شده و دسته دیگر، آثاری که روایتهای به شدت شخصی و غیر واقعی و حتی ضدجنگ از دفاع مقدس دارند. در برابر این اینها اما، در این سالها نگاه نزدیک به واقعتر و شریفتری راجع به این دهه در حال شکلگیری است. فیلم در ایجاد نوستالژی از دهه شصت موفق عمل میکند.» اما امجدیان پرسید: «در فیلم با چند اصطلاح گفتاری دهه نودی مواجهیم؟ همینها مخاطب را از فضای تاریخ روایت جدا کرده و از زنده کردن آن دوران برای تماشاگر باز میماند. همه اینها نشاندهنده عدم وجود ظرافت در فیلمنامه است.» اما هر دو کارشناس بر وجود ظرافت در کنش پایانی و نقطه اوج فیلم و بازی درخشان دختر نوجوان آن اتفاق نظر داشتند.
اهمیت سوژهابی در داستانهای دفاع مقدس/ جفا در اکران فیلمهای دفاعمقدس
امجدیان در جمعبندی نکات خود گفت: «همچنان معتقدم شخصیتپردازیها دچار اشکال است و خود این سوژه که دو نفر از خانوادههای شهدا اخاذی کنند، آن قدر تلخ و غیرقابل درمان هست که باورپذیری سیر تحول چنین افرادی را دشوار سازد. علیرغم تمام این مسائل فیلم از ایدهها و نگاه خوبی برخوردار است.» شیخصراف نیز صحبتهای پایانی خود را به مظلومیت سینمای دفاع مقدس اختصاص داده و گفت: «در فضایی که همه دم از همین مظلومیت وتلاش برای حمایت میزنند، شاهدیم که بدترین زمان اکران، حتی به شیار 143 رسیده است و در کنار آن سه فیلم دفاع مقدسی دیگر هم در پیک قبل از جشنواره روی پرده رفته است درحالی که در تمام طول سال، فضای اکران خالی از این دست فیلمها بوده است.»
در تماس پایانی برنامه مدیر ارتباطات و اطلاعرسانی جشنواره فجر، سید احد میکائیلزاده روی خط سینمامعیار آمد تا خبر دست اول بزرگداشتهای امسال جشنواره را از این برنامه اعلام نماید. وی بیان داشت که محمدعلی کشاورز و حسین جعفریان امسال در مراسم افتتاحیه مورد تقدیر قرار خواهند گرفت و امسال برای اولین بار، برنامه نکوداشت متصدیان لابراتوارها و خدمات فنی چاپ، تحت عنوان «آیین چراغ را خاموشی نیست» برگزار خواهد شد.
گروه تولید برنامه سینمامعیار، ویژهبرنامهای را در جشنواره عمار با نام «سینماعمار» تدارک دیده که هر شب ساعت 20 از رادیو گفتوگو پخش میگردد.
برنامه رادیویی سینما معیار پنجشنبهها ساعت 16 از رادیو گفتوگو پخش میشود. برنامهای به مجری کارشناسی سیدامیر جاوید و تهیه کنندگی و سردبیری محمد جواد طالبی که سعی دارد ضمن پرداختن به مسائل اساسی سینمای ایران سطح آگاهی مخاطب از فیلمهای روی پرده را بالا ببرد.