واهیک رفت و چند روز بعد لباس هایش را آوردند و سپس پیکرش که تحویل خلیفه گری ارامنه اهواز داده بودند به خانه آمد. واهیک با دو نفر از همرزمانش در منطقه دارخوین با ماشینشان روی مین رفته و به شهادت رسیده بودند.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، خانه شهید واهیک باغداساریان، عصر روز یکشنبه در آستانه روزهای شاد آغاز سال نوی مسیحی، میزبان جمعی از اصحاب رسانه بود.

حکایت دیدار توماس با «آقا»

آپارتمانی کوچک در ساختمانی با سنگ های مرمری در انتهای بن بستی به نام مریم و در محله مجیدیه تهران؛ محل گذران تنهایی های طهماسب (توماس) باغداساریان، پدر شهید است که حالا چندین سال است غم از دست دادن همسرش را به اندوه دوری از فرزند شهیدش پیوند داده است.

پدر شهید باغداساریان با لحنی احساسی و در حالی که چشمهایش از شادی برق می زند، خاطره اش از آمدن رهبر انقلاب به خانه شان در سال 84 را یادآوری می کند و می گوید: خانه مان سه تا پله داشت. دست رهبرمان را گرفتم و او را به بالا آوردم. همدیگر را بوسیدیم و با خوشحالیِ دیدار به گفتگو پرداختیم.

حکایت دیدار توماس با «آقا»
آقای توماس که معلوم است کمی جا و تعدد خبرنگاران، نفسش را تنگ کرده است، بی خیال بیماری قلبی و عمل باز قلبش شده است و مدام جوانان ایرانی و حاضران را دعا می کند و در بخشی از حرف هایش هم به خوبی از روی انجیل، بخش هایی مربوط به طلب بخشش از خداوند برای گناهان را می خواند.

حکایت دیدار توماس با «آقا»

واهیک باغداساریان
یکی از 9 فرزند توماس است که در سال های آتش و خون، با اینکه می توانست مثل خیلی ها از به کنج خانه اش بخزد، این کار را نکرد و از پدرش خواست که اجازه دهد تا به خدمت سربازی برود. توماس و همسرش هم راضی بودند و او را راهی کردند. واهیک هر 2 ماه یک بار به خانه می آمد و خانواده اش را می دید تا اینکه بار آخر، وقتی قصد رفتن کرد، چند قدمی از خانه دور نشده بود که دوباره برگشت و پدر را در آغوش گرفت. پدر پرسید: مگر الان همدیگر را نبوسیدیم؟

واهیک با خنده همیشگی اش گفت: بالاخره جنگ است و گلوله و تیر. معلوم نیست که دیدار دیگری داشته باشیم یا نه.

حکایت دیدار توماس با «آقا»

واهیک رفت و چند روز بعد لباس هایش را آوردند و سپس پیکرش که تحویل خلیفه گری ارامنه اهواز داده بودند به خانه آمد. واهیک با دو نفر از همرزمانش در منطقه دارخوین با ماشینشان روی مین رفته و به شهادت رسیده بودند.

واهیک در 14 اسفند سال 62 شهید شد در حالی که چند روزی بود وارد بیست و سه سالگی شده بود.

حکایت دیدار توماس با «آقا»

برادر، برادر زاده و چند نفر دیگر از خانواده واهیک، اگر چه به خاطر محدودیت مکانی، نگران پذیرایی از مهمانان بودند اما از نگاهشان می شد خواند که مسئولان هماهنگی چنین دیدارهایی باید دعوت از خبرنگاران را با فضای موجود در منزل شهدا تنظیم کنند. کاری که متاسفانه دوستان سازمان بسیج از آن غافل شده بودند.

حکایت دیدار توماس با «آقا»+تصاویر

برای مشاهده همه تصاویر اینجا کلیک کنید

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • ۱۸:۵۸ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
    3 0
    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم روحش شاد
  • رضا ۲۲:۵۵ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
    2 0
    خدا شهید را با امام حسین مهشور کند و به پدر صبر دهد

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس