از زمانی که ملک عبدالله در سال 2005 قدرت را در دست گرفت سیاست خارجی عربستان بر دخالت سعودی ها در امور کشورهای عربی و مقابله با نفوذ رو به رشد ایران استوار بود. پادشاه جدید یعنی سلمان بن عبدالعزیز بسیار محافظه کارانه تر از برادر تازه درگذشته اش است و یکی از هفت سدیری است که ملک عبدالله در راستای تضعیف آنها برای هموار کردن موقعیت فرزندانش برآمد.
به سبب اینکه وضع جسمانی سلمان بن عبدالعزیز بد است افق رهبری عربستان از سوی وی کم سو می نمود و همین موضوع بود که ملک عبدالله را وادار به انتخاب مقرن به عنوان جانشین ولیعهد کرد. در ابتدا گمان می رفت که به سبب وضع جسمانی سلمان بن عبدالعزیز، قدرت به طور مستقیم به مقرن بن عبدالعزیز واگذار شود اما سلاله السدیری بر به قدرت رسیدن وی اصرار داشت تا جانشین ولیعهد را انتخاب کند و هدف سدیری ها محقق شد و جانشین ولیعهد یعنی محمد بن نایف یکی از فرزندان السدیری شد.
ملک عبدالله در سال 2014 وی را مامور پرونده سوریه پس از شکست استراتژی بندر بن سلطان تا آن هنگام کرد. محمد بن نایف به سبب نفوذ گسترده و جایگاه خاص در میان قبایل سعودی شانس بالایی برای انتخاب به عنوان جانشین ولیعهد به دست آورد.
بن نایف اقدامات جسورانهای به عنوان سیاستگذار سوریه انجام داد. با توجه به اینکه وی برنامه مبارزه با افراد و بازپروری تروریستها را برعهده دارد سعی کرد که عربستان سعودی را پیش رو در مبارزه با تروریسم مطرح کند به ویژه با توجه حضور هزاران سعودی در جنگ کنونی سوریه که بازگشت آنها به عربستان چالش جدی برای امنیت خلیج فارس است.
وی حامی جبهه جنوبی ارتش آزاد سوریه در مقابل ائتلاف ملی سوریه در خارج است. این رویکرد جدید ممکن است که نتایج بهتری برای عربستان در مقایسه با تلاش های بندر بن سلطان به دنبال داشته باشد. راهکار سعودی ها برای بحران سوریه تشکیل دولت انتقالی سوریه است. بن نایف به دنبال کسب حمایت آمریکا در این زمینه است و در راستای بهبود روابط آمریکا با عربستان پس از افول نسبی حرکت می کند و مشارکت در ائتلاف تحت رهبری آمریکا علیه داعش در این راستاست.
محمد بن نایف پراگماتیست (عملگرا) نیز هست. باوجود بی اعتمادی عربستان سعودی به تهران اما سعودی ها نفوذ ایران در منطقه را به عنوان یک واقعیت که به آسانی نمی توان از کنار آن گذشت درک کرده است و این سبب شده است که در عراق و یمن به شکل پراگماتیسم عمل کند در همین راستا از تغییر دولت در عراق و انتقال از نوری المالکی به حیدر العبادی حمایت کرد و در یمن کانال های خود را با حوثی ها با وجود ناخرسندی از عملکرد حوثی ها حفظ کرد. احتمال دارد که ادامه حضور داعش به عنوان دشمن مشترک عربستان سعودی و ایران، ریاض را به سوی کنار آمدن با تهران در آینده سوق دهد که این موضوع بر سرنوشت کشورهایی مانند لبنان اثر آرام بخش دارد زیرا بحران سیاسی کنونی این کشور حاصل رقابت سعودی-ایرانی است.
با توجه به وضع جسمانی ملک عبدالله و بی طرفی شاهزاده مقرن، کاملا آشکار است که محمد بن نایف قدرت اصلی در پس ورای تغییرات اخیر در سیاست عربستان سعودی است و وی ترسیم کننده سیاست عربستان سعودی در خاورمیانه خواهد بود.
بنابر این انتقال قدرت از ملک عبدالله به سلمان مهم است نه از این جهت سلمان و مقرن چه می کننند بلکه از این حیث که چه کسی چارچوب های سیاست خارجی عربستان راتعیین می کند. انتظار داریم که عربستان همان خط مشی سال گذشته را ادامه دهد به ویژه که بن نایف به شکل رسمی نفوذ پیدا کرده است و می تواند با جسارت بیشتری حرکت کند.