به گزارش مشرق، سالهای آغازین دهه 80 بود که یک سیدی دست به دست در کوچه و خیابان میچرخید. پیدا کردن سیدی کنسرت «یانی» در سالهایی که هنوز پدیده سیدی جا نیافته بود، کار چندان سختی نبود. میگفتند او آهنگسازی یونانی است که پیانو و کیبورد مینوازد و حتی برخی از موسیقی که او ارایه میداد، به عنوان «موسیقی عصر نو» یاد میکردند. بعدها که «یانی» در ایران شناختهتر شد، معلوم شد که او آهنگسازی خودآموخته است که نواختن آهنگ را برای خانواده خود شروع کردهاست و هیچ آموزش رسمی و غیر رسمی برای یادگیری نت نداشته است. کنسرت «آکروپولیس» این آهنگساز یعنی همان سیدی که در خیابانها و بین مردم دست به دست میشد، در 65 کشور جهان پخش شد و نزدیک به یک میلیارد نفر نیز آن را دیدند و این کنسرت با فروش 7 میلیون نسخه، دومین ویدئو موزیک پرفروش تاریخ لقب گرفته است. حالا چند وقتی است که زمزمههایی مبنی بر حضور یانی در تهران شنیده میشود. به همین بهانه با همکاری دو شرکت «طنین رویایی پارسه» نماینده یانی در ایران به مدیریت مصطفی کبیری و شرکت فرهنگی و هنری «نای و نی» به مدیریت مهدی کاشی که قرار است مقدمات حضور او را در ایران فراهم کنند، با «یانی» به گفتوگو نشستهایم.
* خبرهایی در مورد احتمال برگزاری کنسرت شما در تهران شنیده میشود. آیا در آیندهی نزدیک قصد حضور در ایران را دارید؟
من هم این خبر را خواندهام و میتوانم بگویم که امیدوارم همهی طرفهای درگیر بتوانند راهی پیدا کنند که این اتفاق محقق شود. من از اجرا برای هواداران ایرانی در سراسر دنیا بسیار لذت بردهام و در کنسرتهایم در خارج از ایران، بسیاری از آنها را شخصاً ملاقات کردهام. من از طریق فیسبوک و کلوبهای هواداری با طرفداران ایرانیام در ارتباطم و احساس میکنم که ایران جایگاه ویژهای برای ما دارد. این یک رویای محقق شده خواهد بود اگر بتوانم تجربهی کنسرتهای زنده را با مردم ایران داشته باشم.
در طول سالهای گذشته، ما در بیش از 30 کشور دنیا اجرا داشتهایم. رسانهها اغلب تصاویر بسیار متفاوتی از جنبههای متعدد یک کشور، مردمانش و فرهنگش ارایه میکنند. تنها راهی که یک شخص میتواند واقعاً منطقهای را بشناسد این است که خود به آنجا برود، آن کشور را ببیند، بیاموزد و از طریق تجربهی دست اول آنجا را درک کند. میتوانم به شما بگویم که امیدوارم روزی چنین تجربهای را در ایران نیز داشته باشم.
*کنسرت های شما در اماکن باستانی و تاریخی بسیار مورد استقبال واقع شدهاند. به چه دلیل این محلها را انتخاب میکنید؟ و آرزو دارید در کدامیک از آثار باستانی و تاریخی ایران، کنسرت اجرا کنید؟
اجرای کنسرت در بناهای باستانی و تاریخی بزرگ میتواند یک عنصر جادویی به اجرای موسیقیایی ببخشد. من بسیار تحت تاثیر این بناهای تاریخی هستم و تلاش میکنم نوعی از موسیقی را اجرا کنم که به این بناها احترام میگذارد و با آنها سازگار و هماهنگ باشد. این بناها اغلب اوقات توسط نمایندگان محلی ما انتخاب میشوند و ما هم در صورتی که زمانبندی و شرایط مناسب باشد، برنامهمان را در آنجا اجرا میکنیم. آماده شدن چنین کنسرتهایی زمان بسیار زیادی میبرد و باید بسیار با دقت طراحی شود. اولین دغدغهی من این است که بنا محافظت شود و به تصویر و معنای آن احترام گذاشته شود. آثار زیبای بسیار زیادی در ایران وجود دارند. من همیشه شیفتهی تاریخ و اهمیت تخت جمشید بودهام، اما در حال حاضر هیچ برنامهای برای اجرا در آنجا ندارم.
*بسیاری از مخاطبانی که آثار شما را دنبال میکنند اینطور گمان میکنند که شما زمان کمتری را صرف مسایل نظری در موسیقی میکنید و آثارتان بر اساس استعدادتان ساخته میشوند. بعد از گذر این سالها، آیا به مطالعات تئوریک و نظری علاقهای دارید؟
من همواره علاقهی عمیقی به یادگیری هرچه بیشتر موسیقی در شکلهای مختلف، اعم از طراحی صدا، آهنگسازی و اجرا داشتهام. من همیشه این علاقه را دنبال کردهام و تا جایی که توانستهام، آموختهام، خواه انجام دادن کار باشد و یا افزایش و گسترش درک موسیقیایی خودم از لحاظ عملی. من هیچ وقت موسیقی را با یک روش آموزش آکادمیک رسمی مطالعه نکردم، بلکه آن را با به کارگیری در عمل و تجربه آموختم. تحصیلات موسیقی چیزی است که معتقدم خوب است و در یک مقطع دانشجو نیاز خواهد داشت تا از استاد خود هم پیشی بگیرد و خودش به کشف کردن و آموختن بپردازد.
*شما طرفداران بسیاری در سراسر جهان و ایران دارید و کنسرت احتمالیتان در ایران مطمئناً بسیار موفقیتآمیز خواهد بود. نظرتان در این باره چیست؟
پاسخ: تجربهی من با هواداران ایرانی در سراسر جهان بسیار فوقالعاده بوده است. چند سال پیش، دو رکابزن ایرانی با دوچرخههای خود به مدت 2 هفته، 1400 کیلومتر از تهران تا ایروان در ارمنستان را پیمودند تا در یکی از کنسرتهای ما شرکت کنند. کل حاضران در کنسرت که هزاران نفر از مردم ارمنستان بودند، به افتخار این دو دوچرخهسوار ایستاده دست زدند. این دو مرد ماجرای خود را بعد از پایان کنسرت با من در میان گذاشتند، و بعد از گفتوگو با آنها، خواندن پیام مردم در فیسبوک و ارتباط با کلوبهای هواداری ایرانیان، من معتقدم کنسرت ایران یکی از بهترین و ارزشمندترین رویدادهایی خواهد بود که من در سراسر جهان برگزار کردهام.
*شهرداد روحانی چندین سال با شما همکاری کرده است. لطفاً کمی از تجربهی همکاری با او برایمان بگویید؟
شهرداد روحانی در ابتدا با من در کنسرتهای آکروپولیس همکاری کرد. با توجه به شرایط غیرمعمول، ما بایستی در آخرین لحظات قبل از برگزاری کنسرت، یک ارکستر بزرگ بینالمللی پیدا میکردیم. خوششانس بودیم که توانستیم از ارکستر فیلارمونیک سلطنتی بخواهیم که برای این کنسرت از لندن به یونان بیاید. شهرداد رهبر ارکستر بود و همهی افراد ارکستر باید میآموختند که آثار اصلی من را در تلویزیون اجرا کنند. این یک تجربهی جدید برای هر کدام از نوازندگان بود و شهرداد حقیقتاً عملکرد فوقالعادهای در ارایهی یک اجرای تماشایی با ارکستر داشت. او همچنین در طول کنسرتها، با شم موسیقیایی باور نکردنیاش، به عنوان یک تکنوازندهی ویولن نقش به سزایی ایفا کرد. من بعد از آن، به دفعات با شهرداد همکاری کردم، و از همکاری او در کنسرتهای آکروپولیس بسیار سپاسگزارم چرا که به مدت بیش از 20 سال در سراسر جهان پخش شدند و نقش عمدهای در آغاز فعالیت هنری من داشتند.
*چه قدر ایران را میشناسید؟ آیا دوستان نزدیک یا بستگانی آنجا دارید؟ با هنرمندان ایرانی آشنا هستید؟
من در یونان بزرگ شدهام و با کل منطقه آشنا هستم. همیشه علاقهمند و شیفتهی ایران و تاریخش بودهام. در طول سفرهایم، با ایرانیان زیادی در تماس بودهام، و ارتباط خاصی از طریق موسیقی بین ما وجود دارد. همانطور که پیشتر اشاره کردم، رهبر ارکستر و هنرمند ایرانی شهرداد روحانی نقش بسیار مهمی در آغاز فعالیت هنری من داشت. حقیقتاً منتظر روزی هستم که بتوانم ایران را ببینم و در آنجا اجرا داشته باشم تا بتوانم مردم این کشور را از نزدیک ببینم و فرهنگ آن را به طور مستقیم خودم درک کنم.
*در سال 2013، شما آلبوم Inspirato را منتشر کردید که یک اثر منحصر به فرد بود. آیا میتوان آن را آلبوم کلاسیک کامل یانی نامید؟ در این پروژه از همکاری چهرههای برجستهی اپرا بهره بردهاید. لطفاً در مورد دلیل ارایهی این آلبوم برایمان بگویید. چرا به اپرا علاقهمندید؟
Inspirato پروژهای بود که من مدتهای زیادی علاقه داشتم تا بر روی آن کار کنم. این افتخار را داشتم که بسیاری از صداهای بزرگ اپرای جهان، اشعار خود را در قالب اپرا بر روی بسیاری از قطعات مورد علاقهی من ضبط کردند. همکاری نزدیکم با پلاسیدو دومینگو برای انتخاب آهنگها و تنظیم آهنگها با بهترین صداها، بسیار فوقالعاده بود. این یک تلاش بسیار چالشبرانگیز بود چرا که ستارههای اپرای این آلبوم، از بهترینهای جهان هستند و برنامهی زمانیشان بسیار فشرده است و به همین دلیل هم بود که چهار سال طول کشید تا این آلبوم را تکمیل کنیم؛ آلبومی که در کشورهای مختلف دنیا از جمله انگلیس، ایتالیا، آلمان و آمریکا ضبط شد. این اتفاق تکرارشدنی نیست و یک دستاورد منحصر به فرد در طول زندگیام محسوب میشود.
*در طول سالهای فعالیتتان، شما به ندرت با موسیقیدانان همتراز و همسطح خودتان همکاری کردهاید. دلیل آن چیست؟
من فکر میکنم که با بسیاری از بهترین موسیقیدانان جهان همکاری داشتهام. بخش عمدهی موسیقی من نوشته شده تا اجراهای فوقالعاده با بسیای از سازها را ممکن کند. هر شبی که من کنسرتی اجرا میکنم، احساس میکنم که بخشی از بهترین ارکستری که میتوانم تصور کنم، هستم. نوازندهی ویولن ما ساموئل ایروانیان، به عقیدهی من از بهترین نوازندگان ویولن در جهان است. ویکتور اسپینولا نوازندهی چنگ، الکساندر ژیروف نوازندهی ویولنسل، مینگ فرمن نوازندهی کیبورد، جیسون کارتر نوازندهی ترامپت و باقی اعضای گروه هر کدام از بهترینهای دنیا هستند. افتخاری برای من بوده که موسیقی ساخته شده توسط من را این موسیقیدانان بزرگ اجرا کردهاند.
*کدام یک از آثارتان را بیشتر از بقیه دوست دارید و مورد علاقهتان هستند؟
برای من غیرممکن است که یک قطعهی موسیقی یا حتی یک آلبوم مورد علاقهام را انتخاب کنم. برای من، هر قطعهی موسیقی مانند فرزندم است و من همهی آنها را دوست دارم. هر کدام از آنها متفاوت هستند و معنای متفاوتی برای من دارند. از جمله برخی از قطعاتی که اغلب دوست دارم آنها را اجرا کنم و برای من بسیار عزیز هستند، Santorini است که دربارهی سرزمین مادریام نوشته شده و همینطور Feltisa که از مادرم و عشق خاصی که او به جهان داشت، الهام گرفتهام.
*چه نوع موسیقی را بیشتر گوش میدهید؟ آثار هنری چه کسانی را بیشتر دنبال میکنید؟
من به آن نوع موسیقی گوش میدهم که مناسب حس و حال خاصی است که دارم. من دوست دارم موسیقی به محیطی که در آن قرار گرفتهام، احترام بگذارد. درسالهای کودکیام، از گوش دادن به آثار بسیاری از آهنگسازان بزرگ کلاسیک از جمله باخ، بتهوون و شوپن لذت میبردم. در طول این سالها، از موسیقیهای ژانرهای مختلف در سراسر جهان لذت بردهام.
*در یک مقطع زمانی بود که کارها و کنسرتهایتان را رها کردید. چه اتفاقی افتاد که موسیقی را رها کردید و دوباره به آن برگشتید؟
من در یک مقطع در حال دروناندیشی و دروننگری بودم و میخواستم کمی از موسیقی فاصله بگیرم. من مدتها مشغول سفر و برگزاری کنسرت، اجرا برای تلویزیون و ضبط آلبوم بودم بدون این که وقتی برای خودم داشته باشم؛ وقتی غیر از زمان کار. در طول سالهای مختلف، این باعث شد تا موسیقی چیزی باشد که دیگر از آن لذت نمیبردم، در نتیجه کارم را متوقف کردم. وقتی متوقف شدم، مطمئن نبودم که هرگز میخواهم به موسیقی برگردم. یک سال از زندگیام را سپری کردم بدون اینکه حتی یک بار پیانو بنوازم. در نهایت، دوباره خودم را بازیابی کردم و عشق به موسیقی را دوباره دریافتم و مانند یک دوست قدیمی، موسیقی به زندگی من بازگشت. وقتی به موسیقی برگشتم، متوجه شدم که از آن بیش از هر زمانی در گذشته لذت میبرم. زمان حاضر در زندگیام، بهترین زمانی است که همیشه داشتهام و هرگز از اینکه در موسیقی غرق شوم، اینقدر خوشحال نبودهام!
*یکی از ویژگیهای موسیقی شما این است که مخاطبانی را از فرهنگها و ملیتهای مختلف از سراسر جهان جلب میکند. فکر میکنید دلیل این موضوع چیست؟
موسیقی من الهام گرفته از تاثیراتی است که در طول زندگیام گرفتهام و تجربیاتی که داشتهام. اینکه بتوانم به سراسر جهان سفر کنم، با مردم و فرهنگهای نقاط مختلف جهان در ارتباط باشم و از این تجربیات بیاموزم، در موسیقی که تولید میکنم بازتاب داده شده است. من معتقدم از آنجایی که موسیقی من بیکلام است، هیچ کلمهای وجود ندارد که معنای آن را برای مردم محدود کند. من معتقدم مردم در هر نقطهای از جهان میتوانند موسیقی بیکلام را درک و با آن ارتباط برقرار کنند، و این موسیقی فارغ از زبان، فرهنگ یا جغرافیای انسانها، میتواند یک معنای مستقیم برای هر کدام از آنها داشته باشد. با این حال، شگفتزده شدهام که مردم در نقاط مختلف جهان به موسیقی به یک شکل واکنش نشان میدهند. یک شنونده در برزیل همانند یک شنونده در چین یا ایران به موسیقی من واکنش نشان میدهد. موسیقی حقیقتاً یک زبان جهانی است و موسیقی بیکلام نیز هیچ حد و مرزی ندارد.
*اگر در ایران کنسرت داشته باشید، کدام قطعات را اجرا میکنید؟
مطمئناً همهی قطعاتی را اجرا میکنم که هر شنوندهای انتظار دارد و میخواهد بشنود. این موسیقیها از ابتدای فعالیت من شروع میشوند تا آخرین آلبومی که در استودیو ضبط کردهام. کنسرتها، مخاطب را در یک سفر طولانی به درجات و انواع مختلف احساسات میبرند. من تلاش میکنم تا همهی احساساتی که در طول زندگیام از طریق موسیقی داشتهام را بازتاب بدهم و این محدودهی احساسات را با همهی مخاطبانم تقسیم کنم. امید من این است که هر کسی که در کنسرت من شرکت میکند، بتواند برای چند ساعت از زندگی روزمرهاش فاصله بگیرد و کنسرت را با الهام و امید ترک کند.
*آیا آلبوم جدیدی در دست دارید تا در آینده منتشر کنید؟
من ایدههای جدید بسیار زیادی دارم که امیدوارم بتوانم در استودیوی ضبط، آنها را اجرا کنم. با تکنولوژی که امروز در اختیار ماست، من ایدههای جدیدی در صدا کشف کردهام، و تحت تاثیر امکان ساخت موسیقیهای جدید بودهام. امیدوارم امسال بتوانم بار دیگر در صورتی که لحظهی خلاقانه مرا درگیر خود کند، آلبوم جدیدی بسازم.