عملیات جنایتکارانه دشمن صهیونیستی علیه گروهی از مجاهدان حزب الله در قنیطره واقع در جولان اشغالی سوریه یک پیشینه خطرناک با هدف تغییر موازنه های قوا به نفع رژیم بود، جنایتی که با توجه به شهادت شش نیروی حزب الله و یک سردار بزرگ ایرانی و رخ دادن آن در خاک سوریه، اقدام جنگ افروزانه علیه کل محور مقاومت بود.
در این جنایت وحشیانه، شش نیروی مقاومت حزب الله و یک سردار نیروی قدس ایران به شهادت رسیدند. شهید محمد علی الله دادی و جهاد عماد مغنیه که مسیر شهدای بزرگ آل مغنیه به ویژه عماد مغنیه فرمانده نظامی بزرگ مقاومت بود.
عملیات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی به سبب شهادت این نیروهای ارزشمند و بزرگ هر چند حادثه ای دردناک به شمار می رود که حادثه ای دارای بعد استراتژیک در رویارویی با محور مقاومت بود، این اعتقاد را نزد رهبران مقاومت تقویت کرد که حتما باید در اسرع وقت به این جنایت به گونه ای و در سطحی به دشمن پاسخ داد که حاوی پیامی چند بعدی از ناحیه نظامی و پیچیده از بعد تاکتیکی علاوه بر بعد سیاسی، معنوی و آمادگی باشد.
این پاسخ در عمل 10 روز پس از جنایت قنیطره و در سطحی مطلوب به رژیم متجاوز صهیونیستی داده شد که ابعاد مد نظر رهبران سیاسی و نظامی حزب الله را با خود به همراه داشت، عملیاتی که سبب آشفتگی و سردرگمی نتانیاهو و کابینه اش و فرمانده ارتش رژیم صهیونیستی شد و تاثیرات روانی منفی بر افکارعمومی داخل رژیم صهیونیستی هم باقی گذاشت، این عملیات همچنین تاثیرات مثبت سریع و گستردهای در سطح گروه های مقاومت فلسطین و گروه های سیاسی لبنان و افکارعمومی لبنان و فلسطین و کشورهای عربی، اسلامی و جهان به جا گذاشت.
با وجودی که هنوز جزئیات عملیات انتقام حزب الله که گروه شهدای قنیطره انجام داد و هدف آن، اعلام نشده است. عملیاتی که از نظر اصابت دقیق موشک ها به خودروهای اسرائیلی یک عملیات کیفی مهم به شمار می رود و با خود عنصر غافلگیری و سرعت انتخاب مکان و اجرا را به همراه داشت، با این حال تمام این اقدامات دقیق و سریع بدون تلاش های سنگین و برنامه ریزی شده از قبل در زمین های نظارتی، شناسایی و برنامه ریزی برای رسیدن به نقطه شروع عملیات تا پایان آن ممکن نبود رخنه به مرزها بدون اینکه دشمن صهیونیستی متوجه شود، اوج هوشیاری و ذکاوت رزمندگان مقاومت لبنان را نشان می دهد، عملیات بزرگ مزارع شبعا نمی توانست بدون آماده سازی سری نفسگیر اجرا شود و این زحمات طاقت فرسا اجازه داد تا عملیات شبعا با این سرعت و دقت و موفقیت انجام شود.
به طور خلاصه می توان گفت که عملیات گروه شهدای قنیطره، گوشه ای از آمادگی های چشمگیر مقاومت اسلامی برای مقابله با جنگ بزرگ احتمالی در آینده را به رخ صهیونیست ها کشید، آمادگی هایی که اعتماد و ادامه همبستگی تودههای مردم و تمام حامیان مقاومت می تواند آن را تقویت کند، این عملیات سبب به انزوا رفتن طرف هایی شد که مدعی ضعف و تزلزل مقاومت به سبب درگیر شدن در جبهه سوریه و نبرد با تروریست های مزدور اعزامی از 80 کشور جهان شده بودند، طرف هایی که خواستار پایبندی یک طرفه لبنان به قطعنامه 1701 شورای امنیت بودند بدون اینکه خواستار متعهد شدن رژیم صهیونیستی به اجرای آن شوند. طرف هایی که حزب الله را به جرم دفاع از لبنان و حاکمیت آن و حفظ امنیت مردم از جمله خود این طرف ها ماجراجو می خواندند.
مقاومت با عملیات مزارع شبعا نشان داد در بالاترین سطح آمادگی نظامی برای دفع هر گونه تجاوز دشمن است، جنگی که با توجه به ماهیت تجاوزکارانه و سلطه طلبانه رژیم اشغالگر قدس، بعید به نظر نمی رسد، رژیمی که بر پایه جنگ و اشغال و خشونت تاسیس شده است. یکی از پیام های عملیات بزرگ شبعا متوجه برخی طرف های داخلی همسو با محور سازش و تروریست های تکفیری در داخل سوریه بود که مدعی بودند حزب الله از مقاومت و رویارویی با دشمن صهیونیستی دست کشیده است، بنابراین تمام کسانی که به مقاومت لبنان بدبین بودند، باید در محاسبات خود بازنگری کرده و حقیقت را باور کنند و قدردادن مقاومتی باشند که بی منت تمام موجودیت و هستی خود را برای حمایت و محافظت از لبنان و ملتش در طبق اخلاص قرار داده است.
عملیات ناجوانمردانه ای که رژیم صهیونیستی علیه رزمندگان مقاومت در قنیطره انجام داد، با هدف حمایت ازتروریست های تکفیری در سوریه و جلوگیری از اجرای برنامه های احتمالی مقاومت از سمت جولان اشغالی انجام شد. دولت نتانیاهو و شخص نخست وزیر رژیم صهیونیستی هرگز تصور نمی کردند که حزب الله با این سرعت و دقت چنین عملیاتی بزرگی را علیه نظامیان صهیونیست ساماندهی و اجرا کند. از سوی دیگر نتانیاهو در حالی دست به این ماجراجویی شکست خورده زد که جمهوری اسلامی ایران ترور شهید محمد علی دادی را تجاوز رژیم صهیونیستی از خطوط قرمز ایران قلمداد کرد، واکنش قاطعانه ایران و هشدار شدید به رژیم صهیونیستی و متعاقب آن عملیات پیروزمندانه مزارع شبعا، رژیم صهیونیستی را در بن بست و تنگنای بزرگی قرار داد.
نتانیاهو بحران زده و ارتش رژیم صهیونیستی که پس از شکست میدانی در برابر رزمندگان مقاومت فلسطین در غزه در تنگنای شدیدی قرار داشتند، به زعم خود تصور می کنند می توانند با ترور چند نیروی مقاومت، حزب الله را با توجه به درگیر بودن با تروریست های تکفیری در سوریه و لبنان در تنگنا قرار دهند.
نتانیاهو که باید تا چندی دیگر در رقابت سیاسی با دیگر گروه های سیاسی، شانس مجدد خود را برای ریاست بر صهیونیست ها آزمایش کند، از نظر سیاسی هم به شدت در تنگنا قرار دارد و به همین سبب احتمال اینکه بخواهد دست به ماجراجویی نظامی شتابزده و بدون در نظر گرفتن نتایج آن بزند، وجود ندارد، زیرا وی نمی تواند دست به اقدام نظامی شکست خورده ای که قطعا به شکست حتمی وی در انتخابات آتی منجر می شود، بزند. نتانیاهو صرفا تهدیدهای پوشالی خود را علیه مقاومت و ادعای اینکه اسرائیل به این عملیات پاسخ خواهد داد، تکرار کرد، اما در عمل همه می دانند که تهدیدهای نتانیاهو بیشتر مصرف تبلیغاتی داشته و تلاشی برای القای قوی بودن ارتش رژیم صهیونیستی است. عملیات مزارع شبعا همانطور که سید حسن نصرالله تاکید کرد نشان داد که مقاومت اکنون در جایگاه بازدارندگی قوی قرار دارد به طوری که دشمن صهیونیستی با وجود برخورداری از پیشرفته ترین و مدرن ترین تسلیحات و جنگ افزارهای اهدایی غرب به ویژه آمریکا جرات ندارد وارد ماجراجویی جدید علیه مقاومت شود. نتانیاهو خوب می داند که دست زدن به تجاوز جدید از نظر انتخاباتی هم به زیان وی است. سراسیمگی و آشفتگی نتانیاهو و ارتش رژیم صهیونیستی پس از عملیات منحصر به فرد مقاومت در مزارع اشغالی شبعا نشان داد که موازنه های قوا تغییر یافته و همان طور که سید حسن نصرالله رهبر مقاومت تاکید کرد از این به بعد این مقاومت است که قواعد بازی را آن طور که خود صلاح بداند، تغییر خواهد داد و به قواعد بازی مد نظر صهیونیست ها پایبند نخواهد بود.
از سوی دیگر عملیات قنیطره از سوی رژیم صهیونیستی موجی از همبستگی را با محور مقاومت در خصوص مساله فلسطین و نبرد با رژیم اشغالگر به وجود آورد و مهر بطلانی بر ادعاها و اتهاماتی زد که از سوی رسانه های پرتعداد محور سازش علیه محور مقاومت به رهبری ایران زد که مدعی پایان قریب الوقوع مقاومت در صورت توافق هسته ای شده بودند که عملیات بزرگ مقاومت در مزارع اشغالی شبعا به نوبه خود سهم حزب الله ومقاومت را افزایش داد و سبب تقویت همبستگی با تمام گروه های مقاومت فلسطین و افزایش روحیه آنها شد، به ویژه مقاومت غزه که این روزها در معرض بدترین هجمه وناجوانمردانه ترین اقدامات، نه از سوی رژیم صهیونیستی که از سوی مصر تحت رهبری عبدالفتاح السیسی قرار دارد و همین چند روز پیش، در اقدامی صهیونیست پسند، مهمترین گروه مقاومت یعنی گردان های عزالدین قسام را در فهرست گروه های تروریستی قرار داد تا هدیه بزرگی به رژیم اشغالگر قدس از سوی حکومت مصر قلمداد شود.
عملیات مقاومت لبنان در مزارع شبعا، کید دشمن صهیونیستی را به خودش برگرداند و توطئه آن را خنثی کرد و نبرد با این رژیم غاصب را وارد مرحله جدیدی کرد که کاملا به نفع مساله فلسطین است.
بار دیگر باید به حماسه بی نظیر روز چهارشنبه هشتم بهمن مقاومت در مزارع اشغالی شبعا از بعد اهمیت عملیات، همبستگی مردمی و رسمی با آن و ابعاد راهبردی آن با دقت نگاه کنیم، تا جایی که برخی تحلیلگران در شبکه های ماهواره ای با حرارت خاصی با مقاومت و حزب الله ابراز همبستگی می کردند. البته حساب شبکه های فتنه گر و مروج خشونت و حرکت کننده در خط سازش همچون العربیه از دیگران جداست و این رسانه ها و برخی طرف ها در داخل لبنان حتی اگر رژیم صهیونیستی به لبنان حمله کند، این رژیم را تبرئه کرده و همه گناه ها و تقصیرها را به گردان رزمندگان بی ادعای مقاومت می اندازند.
از روزی که حزب الله آن عملیات متهورانه و شجاعانه را در مزارع اشغالی شبعا انجام داد، برخی رسانه های عربی به ویژه سعودی با نادیده گرفتن جنایت قنیطره و حضور اشغالگران در مزارع شبعا، عملیات تلافی جویانه مقاومت را به باد انتقاد گرفته و حتی حزب الله را به تلاش برای جنگ افروزی و کشاندن لبنان به پرتگاه جنگ متهم کردند تا عمق کینه وعناد خود را نسبت به مقاومت نشان دهند.
عملیات چهارشنبه هشتم بهمن پوچ بودن تمام برآوردها و پیش بینی طرف های سازشکار و ترسو را بر ملا کرد که مدعی بودند رژیم صهیونیستی در بهترین حالت خود و مقاومت در موضع ضعیفی به سبب حضور در سوریه قرار دارد. رژیمی که از تمام درگیری ها و اقدامات خشونت آمیز در کشورهای منطقه سود می برد، با عملیات روز چهارشنبه، سیلی محکمی از مقاومت دریافت کرد و عجز و ناتوانی در برابر این عملیات و بسنده کردن به تهدیدهای تکراری و بی اساس نشان داد که رژیم متجاوز و تروریستی اسرائیل فاقد استراتژی هجومی و ناتوان در برابر حزب الله است، همچنانکه در برابر مقاومت غزه هم با وجود محاصره ظالمانه آن و مواضع شرم آور رژیم های عربی برای خلع سلاح آن، ناتوان بوده است.
صحنه زیبا و بسیار مثبتی که روز چهارشنبه هشتم بهمن و پس از آن به وجود آمد و همچنان ادامه دارد، حماسه مردمی بی نظیر در کشورهای عربی و اسلامی با مقاومت است جایی که بسیاری از احزاب، نخبگان و گروه های سیاسی و شخصیت های رسمی و مذهبی حمایت کامل خود را از مقاومت اسلامی نشان دادند و ابراز شگفتی از عملیات منحصر به فرد و فوق العاده گروه شهدای قنیطره به حدی رسید که تحلیلگران به بررسی ابعاد مختلف این عملیات و چشم انداز آینده هر گونه نبرد احتمالی با اشغالگران قدس پرداختند و البته در این تحلیل ها از هوش و ذکاوت و برنامه ریزی و مقدمه چینی حساب شده حزب الله برای انجام این عملیات تمجید کردند.
کسانی که موضع درخشانی در قبال عملیات بزرگ مزارع شبعا اتخاذ و از آن حمایت کردند، باید رویکرد تقویت مقاومت مظلوم درنوار غزه را هم در پیش گرفته و سبب تقویت دو قلوی مقاومت لبنان و فلسطین به عنوان یک عامل مهم بازدارنده در برابر اشغالگران قدس شوند.
اعلام حمایت فوری گروه های مقاومت فلسطین در غزه از مقاومت لبنان، بر همبستگی کامل دو گروه مهم مقاومت بر ضد اشغالگری مهر تایید زد، مقاومت غزه سال گذشته بود که در یک جنگ 51 روزه توانست در صحنه میدانی، شکست نظامی را به ارتش رژیم صهیونیستی تحمیل کند.
اگر حامیان عملیات چهارشنبه هشتم بهمن مقاومت در مزارع شبعا به همان اندازه از مقاومت مظلوم در نوار غزه برادر دو قلوی مقاومت لبنان هم حمایت کنند و به ویژه از نظر تسلیحاتی آن را تقویت کنند و در مقابل محاصره ظالمانه ای که بر نوار غزه تحمیل شده، آن را تنها نگذارند و حتی از تسلیح کرانه باختری غفلت نکنند، آنگاه چنان قدرتی در برابر رژیم اشغالگر قدس شکل خواهد گرفت که همچون توفان سهمگین قادر خواهد بود روند فروپاشی این رژیم غاصب را تسریع ببخشد.
پیروزی بزرگی که مقاومت لبنان از طریق گروه شهدای قنیطره به دست آورد، باید انگیزه ای برای توجه بیشتر به مقاومت فلسطین در نوار غزه و خارج کردن آن از مظلومیت و محاصره ظالمانه ای باشد که اعراب سازشکار سهم قابل توجهی در افزایش درد و رنج مردم غزه و مقاومت مظلوم آن دارند، مواضع همه گروه های مقاومت در نوار غزه پس از عملیات شجاعانه حزب الله و حمایت کامل آنها از این عملیات و آمادگی برای گشودن جبهه غزه در صورتی که مقاومت لبنان در معرض جنگ افروزی رژیم صهیونیستی قرار گیرد، اهمیت تقویت مقاومت غزه را نشان داد که می تواند در کنار مقاومت لبنان، یک عامل بازدارنده قوی در برابر زیاده خواهی و قلدرمآبی رژیم اشغالگر قدس به وجود آورد و این رژیم دیگر جنگ افروزی علیه ملت فلسطین و ملت لبنان را نداشته باشد.
این روحیه، این همبستگی این وحدت میان مقاومت و حامیانش در لبنان و فلسطین و کشورهای اسلامی و عربی و حتی در جهان باید روز به روز تقویت و تثبیت شود تا کابوس صهیونیست های غاصب هرگز به پایان نرسد و زیباترین لحظه ای که دوستداران و حامیان مقاومت و مخالفان اشغالگری منتظر آن هستند، یعنی کنده شدن غده سرطانی اسرائیل از صحنه گیتی و حذف کامل این رژیم جعلی از نقشه جهان فرا رسد و پیش شرط مهم برای تحقق چنین حادثه بزرگ، بی شک ادامه همبستگی همه جانبه ملت های اسلامی با مقاومت چه در لبنان و چه در فلسطین و تقویت روزافزون جبهه مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران و تنها نگذاشتن سوریه ضلع دیگر مقاومت در برابر هجمه بی رحمانه تروریستهای مزدور آموزش دیده اعزام شده از هشتاد کشور جهان است.