گروه ورزشی مشرق - با نگاهی به دو اتفاق داخل لیگ برتر ایران و مقایسه آن با ماجرایی مشابه در لالیگای اسپانیا شاید بشود به این نتیجه رسید که هنوز فاصله بسیار است و معلوم است که با خود می گویید این را که خودمان می دانستیم، این را که فصله بسیار است...
بله فاصله بسیار است و سوال این که چندین و چند سال، چه میگویم، چند صد سال است که این را خودمان میدانیم و کاری نمیکنیم که این فاصله کمتر شود، البته ذکر این نکته ضروری است که مطلب زیر فقط یک مقایسه ساده پس از یک باخت است وگرنه ما هم به خوبی به تفاوت ساختاری و غیرقابل قیاس اروپا و ایران واقفیم.
به دو شکست تلخ در لیگ برتر ایران توجه کنید، تیم فوتبال پرسپولیس به شکستی تلخ و بحث برانگیز تن میدهد، پس از آن ماجرا آغاز می شود، قبل از آن هم درخشان با کیروش درافتاده بود و مشخصا روزنامههای کیروشی پوری یا روزنامه های درخشانی به جنگ یکدیگر رفته بودند، در نتیجه شرایط برای نقض آتش بس فراهم شده بود و همه چیز مهیا بود تا جنگی تمام عیار بار دیگر کلید بخورد، درخشان در یک عصر زمستانی بی برف و بی رمق ناگهان به خائنترین شخص در تاریخ باشگاه پرسپولیس تبدیل شد و کاریکاتوری که نشان می داد، درخشان و مدیریت اشتباه عده ای مانند دو وزنه سنگین پرسپولیس بیچاره را به قعر آبها هدایت می کنند.
یک تیم باخت و مثل همیشه همه منتظر اخراج یا استعفای یک مربی و تغییر در مدیریت یک باشگاه و عوض شدن عدهای، خبرنگارانی که تا دیروز خبرگیر خوبی بودند و از امروز باید پشت در بمانند و گدایی خبر کنند.
تیم ها و باندها و گروهها همه تغییر میکنند و این وسط تنها موضوعی که هیچ اهمیتی ندارد، هوادارانی هستند که به رغم روزگار، همیشه هوادارند و همیشه پرسپولیس را دوست دارند و همیشه هیچ اهمیتی ندارند.
تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز هم در همان روز در زمین خود برابر تیم فوتبال پدیده تن به شکست داد و در استادیوم یادگار امام 3 گل دریافت کرد، رسول پاشا ناگهان به یک مربی منفور تبدیل شد و هواداران به شدت عصبانی و دلخور.
تصور کنید، یک تیم پر هوادار در خانه خود متحمل شکست بدی شده باشد، نتیجه اش هم روشن است، مدیریت باشگاه که از چند ماه قبل بدون هیچ دلیل محکمهپسندی استعفا داده و سرپرست موقت هم به تازگی پشت میز مدیریت نشسته است، بنایراین اتاق آقای مدیر جای خوبی برای تحول نیست و آخرین سنگری که برای رفع اتهام باقی می ماند، اتاق مربی تیم است، رسول خطیبی اخراج میشود و باشگاه مذاکره با تونی اولیویرا سرمربی پرتغالی و محبوب مردم تبریز را از سر می گیرد. همین!
از قضا روز بعد هم تیم فوتبال رئال مادرید در استادیوم ویسنته کالدرون تن به شکست سنگینی داد و 4 گل از همشهری خود اتلتیکو مادرید دریافت کرد، کاسیاس 4 بار مغلوب شد و آنچلوتی حرفی برای گفتن نداشت، گرد غم و اندوه بر شمال مادرید ریخته شده و گویا مادرید شهری است از پس یک شکست تاریخی در یک جنگ جهانی، اما همه این اوضاع برای دو تا 3 ساعت دوام دارد و دوباره همه چیز از سر گرفته می شود؛ بیایید سری به باشگاه رئال مادرید بزنیم تا ببینیم پس از شکست با 4 گل برابر اتلتیکومادرید چه حال و روزی دارد و در دل این باشگاه بزرگ چه می گذرد؟
برخی بازیکنان رئال مادرید دو شب پس از شکست برابر اتلتیکومادرید، ضیافت بزرگی را که از ماه ها قبل طراحی شده بود، لغو می کنند و در میهمانی بزرگ شمال شهر حضور ندارند، کاسیاس شخصا از تلویزیون دولتی اسپانیا درخواست می کند در یک برنامه پر بیننده وقتی به او بدهند تا بتواند از هواداران رئال مادرید عذرخواهی کند، سهام باشگاه رئال مادرید پس از این شکست در بورس مادرید و نیویورک افت محسوسی دارد اما فلورنتینو پرس در بیانیه ای به صورت رسمی اعلام می کند: «مسئول این افت ارزش سهام باشگاه رئال مادرید است و هواداران نگران ضرر مالی خود نباشند، باشگاه تمام این ضرر را به زودی جبران می کند»
از سوی روابط عمومی باشگاه رئال مادرید در دو روز حداقل 5 بیانیه رسمی صادر می شود و طی آن از مردم عذرخواهی صورت می گیرد، هوادارانی که بلیت دو بازی بعدی رئال مادرید را خریداری نکرده اند می توانند این دو بازی را به صورت رایگان وارد استادیوم شوند و کسانی که بلیت دارند از خرید رایگان در بوفه برنابئو و ورودی رایگان به موزه مادرید بهره مند خواهند شد.
کارمندان بخش تدارکات تیم در اقدامی جالب و طی ارسال نامه ای رسمی به مدیریت باشگاه درخواست می کنند به اندازه یک ماه حقوق جریمه شوند، مدیریت این درخواست را نمی پذیرد و در عوض خود را جریمه نقدی می کند، فلورنتینو پرس در نامه ای به بخش اداری – مالی باشگاه رئال مادرید دستور اکید می دهد تا مدیرعامل باشگاه را جریمه نقدی کند.
و اما هواداران ...
هیچ خبری از فحاشی نیست، هواداران صبح روز بعد از شکست رئال مادرید مقابل اتلتیکومادرید پشت درهای فروشگاه مرکزی آدیداس در استادیوم برنابئو صف می کشند تا با خرید محصولات ورزشی و فرهنگی اجازه ندهند این حامی مالی به باشگاه فشار بیاورد و بیهوده فضا را آلوده کند، این هواداران در حالی پیراهن و کلاه و شال گردن می خرند که نیازی به این چیزها ندارند و هفته گذشته جدید ترین مدل آنها را از همین فروشگاه با قیمت بالا خریده اند.
عده ای از هواداران نیز وارد خیابانی می شوند که منزل مسکونی کاسیاس، رونالدو و مارسلو در آن قرار دارد، صدای تشویق هواداران به قدری زیاد است که ایکر مجبور می شود از خانه بیرون بیاید و در حالی که بغض کرده و مدام از مردم عذرخواهی می کند، با صدای بلند فریاد بزند : « زنده باد مادرید».
تصور کنید این دروازه بان با چه نیرویی و با چه میزان از انگیزه در بازی بعدی یا بازی های بعدی برای تیمش تلاش خواهد کرد!
اکنون به ایران بر می گردیم، جایی که شکست یک تیم معانی زیادی دارد اما معنی اصلی خود را از دست داده است، کسی به دنبال علت شکست نیست و گویا باید پس از هر شکست تن به تبعات شکست داد، اگر باز هم تکرار شد مهم نیست، مهم این است که مراحل بعد از شکست، به درستی و به کمال اجرا شوند، مثلا کسی اخراج شود، کسی دلخور شود، به خبرنگاری توهین شود، برنامه ای لغو شود یا مدیرعاملی تغییر کند، همین!
بله فاصله بسیار است و سوال این که چندین و چند سال، چه میگویم، چند صد سال است که این را خودمان میدانیم و کاری نمیکنیم که این فاصله کمتر شود، البته ذکر این نکته ضروری است که مطلب زیر فقط یک مقایسه ساده پس از یک باخت است وگرنه ما هم به خوبی به تفاوت ساختاری و غیرقابل قیاس اروپا و ایران واقفیم.
به دو شکست تلخ در لیگ برتر ایران توجه کنید، تیم فوتبال پرسپولیس به شکستی تلخ و بحث برانگیز تن میدهد، پس از آن ماجرا آغاز می شود، قبل از آن هم درخشان با کیروش درافتاده بود و مشخصا روزنامههای کیروشی پوری یا روزنامه های درخشانی به جنگ یکدیگر رفته بودند، در نتیجه شرایط برای نقض آتش بس فراهم شده بود و همه چیز مهیا بود تا جنگی تمام عیار بار دیگر کلید بخورد، درخشان در یک عصر زمستانی بی برف و بی رمق ناگهان به خائنترین شخص در تاریخ باشگاه پرسپولیس تبدیل شد و کاریکاتوری که نشان می داد، درخشان و مدیریت اشتباه عده ای مانند دو وزنه سنگین پرسپولیس بیچاره را به قعر آبها هدایت می کنند.
یک تیم باخت و مثل همیشه همه منتظر اخراج یا استعفای یک مربی و تغییر در مدیریت یک باشگاه و عوض شدن عدهای، خبرنگارانی که تا دیروز خبرگیر خوبی بودند و از امروز باید پشت در بمانند و گدایی خبر کنند.
تیم ها و باندها و گروهها همه تغییر میکنند و این وسط تنها موضوعی که هیچ اهمیتی ندارد، هوادارانی هستند که به رغم روزگار، همیشه هوادارند و همیشه پرسپولیس را دوست دارند و همیشه هیچ اهمیتی ندارند.
تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز هم در همان روز در زمین خود برابر تیم فوتبال پدیده تن به شکست داد و در استادیوم یادگار امام 3 گل دریافت کرد، رسول پاشا ناگهان به یک مربی منفور تبدیل شد و هواداران به شدت عصبانی و دلخور.
تصور کنید، یک تیم پر هوادار در خانه خود متحمل شکست بدی شده باشد، نتیجه اش هم روشن است، مدیریت باشگاه که از چند ماه قبل بدون هیچ دلیل محکمهپسندی استعفا داده و سرپرست موقت هم به تازگی پشت میز مدیریت نشسته است، بنایراین اتاق آقای مدیر جای خوبی برای تحول نیست و آخرین سنگری که برای رفع اتهام باقی می ماند، اتاق مربی تیم است، رسول خطیبی اخراج میشود و باشگاه مذاکره با تونی اولیویرا سرمربی پرتغالی و محبوب مردم تبریز را از سر می گیرد. همین!
برخی بازیکنان رئال مادرید دو شب پس از شکست برابر اتلتیکومادرید، ضیافت بزرگی را که از ماه ها قبل طراحی شده بود، لغو می کنند و در میهمانی بزرگ شمال شهر حضور ندارند، کاسیاس شخصا از تلویزیون دولتی اسپانیا درخواست می کند در یک برنامه پر بیننده وقتی به او بدهند تا بتواند از هواداران رئال مادرید عذرخواهی کند، سهام باشگاه رئال مادرید پس از این شکست در بورس مادرید و نیویورک افت محسوسی دارد اما فلورنتینو پرس در بیانیه ای به صورت رسمی اعلام می کند: «مسئول این افت ارزش سهام باشگاه رئال مادرید است و هواداران نگران ضرر مالی خود نباشند، باشگاه تمام این ضرر را به زودی جبران می کند»
از سوی روابط عمومی باشگاه رئال مادرید در دو روز حداقل 5 بیانیه رسمی صادر می شود و طی آن از مردم عذرخواهی صورت می گیرد، هوادارانی که بلیت دو بازی بعدی رئال مادرید را خریداری نکرده اند می توانند این دو بازی را به صورت رایگان وارد استادیوم شوند و کسانی که بلیت دارند از خرید رایگان در بوفه برنابئو و ورودی رایگان به موزه مادرید بهره مند خواهند شد.
کارمندان بخش تدارکات تیم در اقدامی جالب و طی ارسال نامه ای رسمی به مدیریت باشگاه درخواست می کنند به اندازه یک ماه حقوق جریمه شوند، مدیریت این درخواست را نمی پذیرد و در عوض خود را جریمه نقدی می کند، فلورنتینو پرس در نامه ای به بخش اداری – مالی باشگاه رئال مادرید دستور اکید می دهد تا مدیرعامل باشگاه را جریمه نقدی کند.
و اما هواداران ...
هیچ خبری از فحاشی نیست، هواداران صبح روز بعد از شکست رئال مادرید مقابل اتلتیکومادرید پشت درهای فروشگاه مرکزی آدیداس در استادیوم برنابئو صف می کشند تا با خرید محصولات ورزشی و فرهنگی اجازه ندهند این حامی مالی به باشگاه فشار بیاورد و بیهوده فضا را آلوده کند، این هواداران در حالی پیراهن و کلاه و شال گردن می خرند که نیازی به این چیزها ندارند و هفته گذشته جدید ترین مدل آنها را از همین فروشگاه با قیمت بالا خریده اند.
عده ای از هواداران نیز وارد خیابانی می شوند که منزل مسکونی کاسیاس، رونالدو و مارسلو در آن قرار دارد، صدای تشویق هواداران به قدری زیاد است که ایکر مجبور می شود از خانه بیرون بیاید و در حالی که بغض کرده و مدام از مردم عذرخواهی می کند، با صدای بلند فریاد بزند : « زنده باد مادرید».
تصور کنید این دروازه بان با چه نیرویی و با چه میزان از انگیزه در بازی بعدی یا بازی های بعدی برای تیمش تلاش خواهد کرد!
اکنون به ایران بر می گردیم، جایی که شکست یک تیم معانی زیادی دارد اما معنی اصلی خود را از دست داده است، کسی به دنبال علت شکست نیست و گویا باید پس از هر شکست تن به تبعات شکست داد، اگر باز هم تکرار شد مهم نیست، مهم این است که مراحل بعد از شکست، به درستی و به کمال اجرا شوند، مثلا کسی اخراج شود، کسی دلخور شود، به خبرنگاری توهین شود، برنامه ای لغو شود یا مدیرعاملی تغییر کند، همین!