به گزارش مشرق، صرف نظر از چرایی برکناری رسول خطیبی از تیم فوتبال تراکتورسازی، باید تاکید کرد فوتبال ایران از قحط الرجالی در صنعت فوتبال رنج میبرد. البته مدیرانی کار آزموده، امتحان پس داده و کارنامهدار هم در فوتبال وجود دارد اما بسیاری از آنها کنار گود هستند و به جای آنها مدیران جدیدی به کار مشغول شدهاند که نه فوتبال را میشناسند و نه میدانند تمامی تلاشهای آنها باید برای اعتلای فوتبال ایران باشد، نه حتی موفقیتهای مقطعی خودشان.
در مورد رسول خطیبی این مربی نوظهور، جوان و جسور باید تاکید کرد که شهامت یک مربی بزرگ را در تراکتورسازی از خود نشان داد و کار را تا جایی جلو برد که تراکتور در کورس قهرمانی قرار گرفت و حتی در مقاطع زیادی از فصل صدرنشین هم بود، حتی تیمش همین حالا هم در کورس قهرمانی قرار دارد.
در چنین وضعیتی بهتر بود این مربی جوان مورد حمایت مدیران باشگاه قرار بگیرد تا فردای روزگار تراکتورسازی تبریز، یک مربی بزرگ در مکتب خود داشته باشد و البته نیازی به امثال اولیویرا نداشته باشد که هم گرانتر هستند و هم ساخته و پرداخته تراکتور نبوده و نیستند.
برخی باشگاهها مولف هستند، این دست باشگاهها همیشه هستند و همیشه هم بزرگ باقی میمانند چون نیازمند عوامل بیرونی برای کمک یا برای بزرگی کردن نیستند، اتفاقا یکی از این باشگاهها تراکتورسازی است که بازیکنان بسیار خوب بومی را گرد خود جمع کرده و ساختهاند و حالا در حال استفاده بردن از آنها هستند اما در مورد رسول خطیبی آنها مهرهسوزی کردند و دوباره دست نیاز به اولیویرایی دراز کردند که اگرچه محبوب است اما نه سازه تراکتور است و نه ماندگار برای این باشگاه مردمی.
در این روزهای نابسامان فوتبال ایران اما ذوبآهن و استقلال امسال نماد حمایت از سرمربی بودند. گلمحمدی در نیمه نخست نیم فصل اول، آخر جدول بود اما آذری پای او ایستاد و حالا ذوب آهن نه تنها در نیمه بالایی جدول است، بلکه به فینال جام حذفی ایران هم رسیده است.
امیر قلعهنویی هم در استقلال طی 10 بازی تنها 10 امتیاز کسب کرد اما مدیران این باشگاه هم پشت او ایستادند و حالا استقلال مدعی جدی قهرمانی هستند. تراکتور اما رسول خطیبیاش را در حالی کنار گذاشت که این تیم با تفکرات او بسته شده است و مربی جدید شاید نتواند تفکرات این مربی را پیاده کند.
هر باشگاهی در طول فصل ممکن است دچار افت و اوج شود و درست در همین روزهاست که مدیریت یک باشگاه و حمایت، دقت و ایستادگیاش را میتوان قضاوت کرد. شاید خطیی هم اشکالاتی داشته باشد که ناشی از جوانی او است اما او باید مدیریت میشد نه حذف!
با کمال احترام برای مدیریت باشگاه تراکتورسازی شاید باید گفت ورود مدیران غیر فوتبالی که سازنده نیستند و مولف بودن را بلد نیستند فوتبال ایران را تحت تاثیر قرار دادهاند و آیندهدارهایی چون رسول خطیبی را در معرض عدم رشد قرار میدهند.
در مورد رسول خطیبی این مربی نوظهور، جوان و جسور باید تاکید کرد که شهامت یک مربی بزرگ را در تراکتورسازی از خود نشان داد و کار را تا جایی جلو برد که تراکتور در کورس قهرمانی قرار گرفت و حتی در مقاطع زیادی از فصل صدرنشین هم بود، حتی تیمش همین حالا هم در کورس قهرمانی قرار دارد.
در چنین وضعیتی بهتر بود این مربی جوان مورد حمایت مدیران باشگاه قرار بگیرد تا فردای روزگار تراکتورسازی تبریز، یک مربی بزرگ در مکتب خود داشته باشد و البته نیازی به امثال اولیویرا نداشته باشد که هم گرانتر هستند و هم ساخته و پرداخته تراکتور نبوده و نیستند.
برخی باشگاهها مولف هستند، این دست باشگاهها همیشه هستند و همیشه هم بزرگ باقی میمانند چون نیازمند عوامل بیرونی برای کمک یا برای بزرگی کردن نیستند، اتفاقا یکی از این باشگاهها تراکتورسازی است که بازیکنان بسیار خوب بومی را گرد خود جمع کرده و ساختهاند و حالا در حال استفاده بردن از آنها هستند اما در مورد رسول خطیبی آنها مهرهسوزی کردند و دوباره دست نیاز به اولیویرایی دراز کردند که اگرچه محبوب است اما نه سازه تراکتور است و نه ماندگار برای این باشگاه مردمی.
در این روزهای نابسامان فوتبال ایران اما ذوبآهن و استقلال امسال نماد حمایت از سرمربی بودند. گلمحمدی در نیمه نخست نیم فصل اول، آخر جدول بود اما آذری پای او ایستاد و حالا ذوب آهن نه تنها در نیمه بالایی جدول است، بلکه به فینال جام حذفی ایران هم رسیده است.
امیر قلعهنویی هم در استقلال طی 10 بازی تنها 10 امتیاز کسب کرد اما مدیران این باشگاه هم پشت او ایستادند و حالا استقلال مدعی جدی قهرمانی هستند. تراکتور اما رسول خطیبیاش را در حالی کنار گذاشت که این تیم با تفکرات او بسته شده است و مربی جدید شاید نتواند تفکرات این مربی را پیاده کند.
هر باشگاهی در طول فصل ممکن است دچار افت و اوج شود و درست در همین روزهاست که مدیریت یک باشگاه و حمایت، دقت و ایستادگیاش را میتوان قضاوت کرد. شاید خطیی هم اشکالاتی داشته باشد که ناشی از جوانی او است اما او باید مدیریت میشد نه حذف!
با کمال احترام برای مدیریت باشگاه تراکتورسازی شاید باید گفت ورود مدیران غیر فوتبالی که سازنده نیستند و مولف بودن را بلد نیستند فوتبال ایران را تحت تاثیر قرار دادهاند و آیندهدارهایی چون رسول خطیبی را در معرض عدم رشد قرار میدهند.