حزب گرایی با توجه به اینکه قانون احزاب شکل و ساختار خاصی به فعالیت سیاسی میدهد نیز مورد استقبال اصلاحطلبان نیست و از این جهت اصلاحطلبان سعی میکنند به توصیه دیگر هاشمی رفسنجانی که در مهرماه امسال از سوی وی مطرح شد؛ یعنی جبهه سازی عمل کنند و فعالیت خود را متمرکز سازند.
هاشمی در دیدار با اعضای حزب اعتماد ملی تأکید کرد که «اگر شرایط برای تشکیل احزاب بزرگ فراگیر مساعد نیست جبهه سازی صورت گیرد.»[1]
موضوعی که اینک محمد سلامتی یکی از فعالان اصلاحطلب آن را مطرح و بیان میکند: «آنچه الآن بیشتر میشود در مورد آن صحبت کرد، تشکیل جبهه است. «جبهه» متفاوت از حزب فراگیر است. جبهه میتواند از احزاب گوناگون و شخصیتهای مختلف در هر جناح به وجود بیاید، کما اینکه الآن هم کمابیش، هم در جناح اصلاحطلب و هم اصولگرا چنین پدیدهای وجود دارد.»[2]
جبهه سازی در اردوگاه اصلاحطلبی به معنای
استفاده از تمام ظرفیتهای این جریان برای رسیدن به هدف است و نشان دهنده عمق
انشقاقی است که فعالین این جریان را به این نتیجه رسانده که تنها جبهه گرایی علاج
این درد میباشد.
بسیاری از اصلاحطلبان به موضوع انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بهعنوان الگوی عملی جبههسازی اشاره میکنند. جبههسازی که بیشتر «شبه جبهه» فراگیر بود؛ چراکه گروههای سیاسی مختلف نه یک جریان بلکه گروههای مختلف از جریانهای مختلف برای رسیدن به منافع مشترک پشت سر کاندیدای واحد یعنی «حسن روحانی» قرار گرفتند؛ اما اینکه چقدر این جبهه سازی با شرایطی که در اردوگاه اصلاحطلبان به وجود آمده در انتخابات مجلس قابلیت تکرار دارد، موضوعی است که بعد از تشکیل تشکلاتی مانند ندا و اتفاقاتی که در اثنای برگزاری همایش اصلاحطلبان که حاکی از انشقاق مدیریتی بود، به نمایش درآمد، بسیار سخت و بعید است. بهعنوانمثال عدم حضور کارگزاران در همایش اصلاحات نشان داد که انشقاق مدیریتی در این جریان به چه میزان جدی است و کارگزاران به الگوی سیاسی دیگری که در تقابل با برگزارکنندگان همایش اصلاحات است، میاندیشند.
همایش اصلاحطلبان در این راستا نشاندهنده دو نوع نگرش و مجاری مدیریتی در جریان اصلاحات است. عدم حضور خاتمی و هاشمی در این همایش که بعد از چندین سال نمایش حضور اصلاحطلبان درصحنه سیاسی کشور بود، خود بهخوبی نشاندهنده این انشقاق است. اکتفای هاشمی و خاتمی به ارسال تنها یک پیام از درجه اعتبار و ارزشی که این دو برای جریانی که مدیریت این همایش را بر عهده داشتند، حکایت داشت.
اختلاف شورای هماهنگی و شورای مشورتی اصلاحات
جبهه سازی در این راستا و با محوریت هاشمی دو نکته دیگر را نیز یادآور میشود. اصلاحطلبان با بیان اینکه محوریت هاشمی فراگیر است و وی در یک جناح جای نمیگیرد، به زعامت وی بر این شبه جبهه میاندیشند. هدایت آقایی، یکی از اعضای حزب کارگزاران در این زمینه بیان میکند: «اهمیت شخصیت آقای هاشمی به دلیل کارکرد انسجام بخش و فراجناحی او است که درواقع بهنوعی چپ و اعتدالگرایان به او گرایش دارند. فکر میکنم جبهه فراگیر که بتواند با خط و مشی اعتدالی فعالیت کند برای کشور و شرایط کنونی مفیدتر باشد.»[3]
از سوی دیگر سیاست جبهه سازی درصدد است تا اختلافات میان شورای هماهنگی اصلاحات و شورای مشورتی که خاتمی آن را تشکیل داده است را نیز رفع و رجوع کند. از این جهت است که موضوع عبور از خاتمی و عدم محوریت او بر جریان اصلاحات از سوی عارف، منتجبی نیا و ... مطرحشده است.[4]
برخی از اصلاحطلبان برای ورود به انتخابات مجلس دهم، شورایی مشورتی با محوریت محمد خاتمی تشکیل دادند و اعضای شورای مشورتی در حال بررسی برای ورود به انتخابات هستند اما شاخههای مختلف جریان اصلاحات بدون توجه به شورای مشورتی محمد خاتمی استراتژیهای خود برای ورود به انتخابات مجلس دهم را تدوین کردهاند. این را احمد حکیمی پور گفته بود: «طرح ائتلاف ملی اصلاحطلبان در سه سطح مطرح است. این طرح توسط حزب مردم سالاری تدوین شده و در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات توسط سایر احزاب مورد بررسی قرار گرفت و با انجام اصلاحاتی تصویب شده و در همایش ملی اصلاحات به بحث گذاشته خواهد شد».[5] موضوعی که در برگزاری همایش اصلاحات بهخوبی در زمینه انشقاق مدیریتی اصلاحات آشکار شد.
سلامتی درباره این انشقاق مدیریتی به روزنامه اعتماد میگوید: «سابق بر این شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، محور انتخابات (انتخابات مجلس، خبرگان، ریاستجمهوری و شورا) تلقی میشد؛ اما بعد از سال ۸۸ تضعیف شد و حتی اجازه برگزاری کنگره نداشت. بعضی از احزاب عضو آن منحل شدند و بعضی از آنها هم که میخواستند به ادامه فعالیت بپردازند، محدود شدند. خب زمانی که این خلأ ایجاد شد، جای آن را «شورای مشورتی آقای خاتمی» پر کرد.»[6]
سخنان سلامتی علاوه بر روشنسازی اختلافات میان دو گروه سیاسی در یک جناح نشان میدهد جریان نزدیک به خاتمی و شورای مشورتی سعی دارد خود را مهمتر و مؤثرتر از شورای هماهنگی جبهه اصلاحات که همایش اخیر اصلاحطلبان را برگزار کرد، مطرح سازد. چه اینکه این انشقاق حتی در پوشش خبری و اطلاعرسانی خبر همایش اصلاحات نمود داشت و سایت اصلاحطلب پویش دراینباره در پوشش خبری این مراسم با تیتر «همایش شورای هماهنگی جبهه اصلاحات» این رویداد سیاسی را بهگونهای بازتاب داد که بر این موضوع تأکید شود که این همایش شورای هماهنگی بوده است نه همایش شورای مشورتی.[7]
این دست از اختلافات سیاسی در جریان اصلاحات سبب شده است که جریان نزدیک به خاتمی به زعامت هاشمی بیشتر فکر کنند. موضوعی که مطمح نظر حزب کارگزاران قرار دارد و آنان را به محوریت در جریان اصلاحطلب باوجود هاشمی امیدوار کرده است. البته اینکه کسانی چون عارف خود را زیر علم این شبه جبهه قرار دهند، بسیار بعید به نظر میرسد. عارف با تشکیل بنیاد ایرانیان جدایی خود از خاتمی و بنیاد باران را رقم زد و اینک برای خود وزن سیاسی مستقلی از خاتمی در جریان اصلاحات قائل است و شرایط در جریان اصلاحات نیز به این نحو نیست که شبه جبهه گرایی بتواند مشکل انشقاق مدیریتی این جریان سیاسی را حلوفصل کند.
[1] -http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930720001148
[2] -http://www.sharghdaily.ir/News/53921/
[3] -http://www.eghtesadnews.com/Live/Stories/DEN-107445
[4]- http://tnews.ir/news/F6E635881857.html
[5]- http://seraj24.ir/fa/news-details/80288
[6]- http://www.sharghdaily.ir/News/53921
[7]- http://puyesh.net/fa/news/28097