به گزارش مشرق، فرقه ضاله بهائیت همواره از ابزارهای مختلف تبلیغی برای تخریب نظام سیاسی کشور استفاده کرده است و عناصر این فرقه از تمام شیوههای ممکن برای برهم زدن فضای روانی جامعه استفاده کردهاند. دامنه فعالیت این فرقه در زمان رژیم پهلوی از نفوذ در دستگاه حاکمیت تا رخنه در انجمنهای مذهبی گسترده بود.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و کوتاه شدن دست این جریان از حاکمیت تلاش برای تغییر ذائقه مردم و قرار دادن آنها در مقابل حکومت بهعنوان برنامه اصلی بهائیت در کشور تعریف شد تا جایی که دست بهائیت در تمام هنجارشکنیها، از بدحجابی گرفته تا ساماندهی صفحات غیراخلاقی اینترنتی کاملا مشهود بود.
اما حوادث پس از انتخابات 88 فصل جدیدی را برای فعالیت بهائیت علیه نظام اسلامی فراهم کرد. برخی جوانانی که در سال 88 بواسطه غبار آلود شدن فضا در دام عناصر ضدانقلاب و سرویسهای جاسوسی غربی افتادند بعد از مدت کوتاهی سر از محافل بهائیان در کشور درآوردند. نحوه جذب تشکیلات بهائی آنقدر نرم بود که افراد به دام افتاده گمان نمیکردند بعد از مدت کوتاهی به خط مقدم تبلیغ بهائیگری در کشور وارد شدهاند.
نحوه فعالیت این فرقه به گونهای است که در قالب دوستی با افراد یا خانوادههایی که زمینه انحراف در آنها وجود دارد اقدام به عضوگیری مینمایند. اغلب افراد به دام افتاده آنقدر زیرکانه جذب تشکیلات بهائیت شدهاند که حتی مدتها پس از فعالیت بیجیره و مواجب احساس میکنند که توانستهاند تنها وظایف دوستانه خود را در قبال آنها انجام دهند.
یکی از افرادی که پس از فتنه 88 به بهانه ضدیت با نظام اسلامی وارد تشکیلاتی بهائیت شد، شخصی با نام «آتنا فرقدانی» است. وی که دختری ساده از یک خانواده نسبتاً متمول تهرانی است بلافاصله پس از قبول شدن در دانشگاه مورد سوء استفاده جریان ضدانقلاب قرار میگیرد.
وی که تا پیش از این اطلاع خاصی از وضعیت سیاسی کشور نداشت در ابتدا بهدلیل احساس تنهایی جذب پارتیهای مختلط میشود و از همین راه به محافل جریانات معارض سیاسی راه پیدا میکند.
«آتنا» به دلیل کم توجهی به وی در محیط خانواده شرکت در محافل سیاسی را وسیلهای برای دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن میبیند لذا تمام تلاش خود را بر روی رشد در این جمعها متمرکز میکند. اشتیاق برای دیده شدن، «آتنا» را بازیچه تفکرات منحرفی میکند که نه تنها در سیاست بلکه در حوزه اخلاق نیز رفتارهای خلاف عفت از آنان سر میزند و این فرد مجبور می شود برای تامین منافع این جریان به خواسته های آنان تن دهد.
«فرقدانی» یکی از پادوهای فتنه 88 است که بواسطه دوستی پدرش با برخی خانوادههای بهائی کمکم به عنصر تبلیغی بهائیت در کشور بدل شد.
پس از شناسایی و دستگیری وی عناصر ضدانقلاب تلاش کردند تا چند کاریکاتور و مطلب درج شده در صفحه فیس بوک آتنا را عامل دستگیری وی نشان دهند، حال آنکه حقیقت با آنچه رسانههای ضدانقلاب میگفتند کاملا متفاوت بود.
خیز نرم «آتنا فرقدانی» به سمت بهائیت با همان روش مرسوم بهائیان یعنی دوستی خانوادگی آغاز شد.
پدر آتنا به دلیل روابط کاری با برخی از عناصر بهائیت آشنا میشود و سپس با تمایل طرفین این رابطه کاری به رفت و آمد خانوادگی گسترش پیدا میکند. پس از عمیق شدن دوستی خانوادگی، آتنا به دعوت دختر یکی از همکاران بهائی پدر به جلسات هفتگی و منظم با مریدان فرقه ضاله بهائیت میرود و در همین محافل زمینه جذب آتنا فراهم میشود.
فرقدانی ادعا میکند که یک دختر شیعه و به شدت علاقهمند به اسلام است اما از سال 89 تاکنون طیفی از فعالیتهای تبلیغی را برای بهائیان انجام داده است که خود لیدرهای فرقه هم از انجام آن عاجز هستند. برای مثال در جایی اظهار میکند که من به دلیل دوستی خانوادگی تمام مراسمهای فرقه را از طریق پیامک برای دوستانم اطلاعرسانی میکردم. جالب آنجاست که فرقدانی پس از مدت کوتاهی به عنصر واسط بین حلقه فمنیستی اطراف نوری زاد و بهائیان نیز تبدیل میشود.
شیب فعالیت هنجارشکنانه آتنا پس از عضویت در تشکیلات بهائیت و رابطه با نوری زاد تندتر میشود تا جایی که وی به پای ثابت تجمعات و فراخوانهای غیرقانونی سالهای 89، 92 و 93 تبدیل میشود. وی به همراه دیگر اعضای بهائی پس از برگزاری جلسات هماهنگی و برنامهریزی در تعدادی از تجمعات غیرقانونی حضور پیدا میکند.
فرقدانی تا جایی پیش میرود که هنر نقاشی خود را کاملا در خدمت اهداف سیاسی فرقه درمیآورد و با انتشار کاریکاتورهای ضدحاکمیت در راستای اصول براندازانه بهائیان قدم برمیدارد. آتنا که دوستانش او را با نام «آتی بادبادک» میشناسند زمانی در خط ضدانقلاب قدم برمیدارد و زمانی دیگر پیگیر اهداف فرقه بهائیت میشود.
افراد چشم و گوش بسته سیاسی مانند فرقدانی زمانی که وارد تشکیلات ضدانقلاب میشوند گمان میکنند که در راه آزادی مردم قدم برمیدارند اما پس از مدتی طولانی از ماهیت اقدامات خود باخبر میشوند. فرو رفتن درمنجلاب مفاسد گروهکها و وابستگی به آنها مانع از پذیرش حقیقت توسط این افراد میشود و آنها نیز شرط حیات و بقای خود را در ادامه خدمت به این فرقهها میدانند.
در آینده به ابعاد بیشتری از بازیچه شدن دختران جوان و فعالان سیاسی دانشجو توسط فرقه ضاله بهائیت اشاره خواهیم کرد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و کوتاه شدن دست این جریان از حاکمیت تلاش برای تغییر ذائقه مردم و قرار دادن آنها در مقابل حکومت بهعنوان برنامه اصلی بهائیت در کشور تعریف شد تا جایی که دست بهائیت در تمام هنجارشکنیها، از بدحجابی گرفته تا ساماندهی صفحات غیراخلاقی اینترنتی کاملا مشهود بود.
اما حوادث پس از انتخابات 88 فصل جدیدی را برای فعالیت بهائیت علیه نظام اسلامی فراهم کرد. برخی جوانانی که در سال 88 بواسطه غبار آلود شدن فضا در دام عناصر ضدانقلاب و سرویسهای جاسوسی غربی افتادند بعد از مدت کوتاهی سر از محافل بهائیان در کشور درآوردند. نحوه جذب تشکیلات بهائی آنقدر نرم بود که افراد به دام افتاده گمان نمیکردند بعد از مدت کوتاهی به خط مقدم تبلیغ بهائیگری در کشور وارد شدهاند.
نحوه فعالیت این فرقه به گونهای است که در قالب دوستی با افراد یا خانوادههایی که زمینه انحراف در آنها وجود دارد اقدام به عضوگیری مینمایند. اغلب افراد به دام افتاده آنقدر زیرکانه جذب تشکیلات بهائیت شدهاند که حتی مدتها پس از فعالیت بیجیره و مواجب احساس میکنند که توانستهاند تنها وظایف دوستانه خود را در قبال آنها انجام دهند.
یکی از افرادی که پس از فتنه 88 به بهانه ضدیت با نظام اسلامی وارد تشکیلاتی بهائیت شد، شخصی با نام «آتنا فرقدانی» است. وی که دختری ساده از یک خانواده نسبتاً متمول تهرانی است بلافاصله پس از قبول شدن در دانشگاه مورد سوء استفاده جریان ضدانقلاب قرار میگیرد.
وی که تا پیش از این اطلاع خاصی از وضعیت سیاسی کشور نداشت در ابتدا بهدلیل احساس تنهایی جذب پارتیهای مختلط میشود و از همین راه به محافل جریانات معارض سیاسی راه پیدا میکند.
«آتنا» به دلیل کم توجهی به وی در محیط خانواده شرکت در محافل سیاسی را وسیلهای برای دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن میبیند لذا تمام تلاش خود را بر روی رشد در این جمعها متمرکز میکند. اشتیاق برای دیده شدن، «آتنا» را بازیچه تفکرات منحرفی میکند که نه تنها در سیاست بلکه در حوزه اخلاق نیز رفتارهای خلاف عفت از آنان سر میزند و این فرد مجبور می شود برای تامین منافع این جریان به خواسته های آنان تن دهد.
«فرقدانی» یکی از پادوهای فتنه 88 است که بواسطه دوستی پدرش با برخی خانوادههای بهائی کمکم به عنصر تبلیغی بهائیت در کشور بدل شد.
پس از شناسایی و دستگیری وی عناصر ضدانقلاب تلاش کردند تا چند کاریکاتور و مطلب درج شده در صفحه فیس بوک آتنا را عامل دستگیری وی نشان دهند، حال آنکه حقیقت با آنچه رسانههای ضدانقلاب میگفتند کاملا متفاوت بود.
خیز نرم «آتنا فرقدانی» به سمت بهائیت با همان روش مرسوم بهائیان یعنی دوستی خانوادگی آغاز شد.
پدر آتنا به دلیل روابط کاری با برخی از عناصر بهائیت آشنا میشود و سپس با تمایل طرفین این رابطه کاری به رفت و آمد خانوادگی گسترش پیدا میکند. پس از عمیق شدن دوستی خانوادگی، آتنا به دعوت دختر یکی از همکاران بهائی پدر به جلسات هفتگی و منظم با مریدان فرقه ضاله بهائیت میرود و در همین محافل زمینه جذب آتنا فراهم میشود.
فرقدانی ادعا میکند که یک دختر شیعه و به شدت علاقهمند به اسلام است اما از سال 89 تاکنون طیفی از فعالیتهای تبلیغی را برای بهائیان انجام داده است که خود لیدرهای فرقه هم از انجام آن عاجز هستند. برای مثال در جایی اظهار میکند که من به دلیل دوستی خانوادگی تمام مراسمهای فرقه را از طریق پیامک برای دوستانم اطلاعرسانی میکردم. جالب آنجاست که فرقدانی پس از مدت کوتاهی به عنصر واسط بین حلقه فمنیستی اطراف نوری زاد و بهائیان نیز تبدیل میشود.
شیب فعالیت هنجارشکنانه آتنا پس از عضویت در تشکیلات بهائیت و رابطه با نوری زاد تندتر میشود تا جایی که وی به پای ثابت تجمعات و فراخوانهای غیرقانونی سالهای 89، 92 و 93 تبدیل میشود. وی به همراه دیگر اعضای بهائی پس از برگزاری جلسات هماهنگی و برنامهریزی در تعدادی از تجمعات غیرقانونی حضور پیدا میکند.
فرقدانی تا جایی پیش میرود که هنر نقاشی خود را کاملا در خدمت اهداف سیاسی فرقه درمیآورد و با انتشار کاریکاتورهای ضدحاکمیت در راستای اصول براندازانه بهائیان قدم برمیدارد. آتنا که دوستانش او را با نام «آتی بادبادک» میشناسند زمانی در خط ضدانقلاب قدم برمیدارد و زمانی دیگر پیگیر اهداف فرقه بهائیت میشود.
افراد چشم و گوش بسته سیاسی مانند فرقدانی زمانی که وارد تشکیلات ضدانقلاب میشوند گمان میکنند که در راه آزادی مردم قدم برمیدارند اما پس از مدتی طولانی از ماهیت اقدامات خود باخبر میشوند. فرو رفتن درمنجلاب مفاسد گروهکها و وابستگی به آنها مانع از پذیرش حقیقت توسط این افراد میشود و آنها نیز شرط حیات و بقای خود را در ادامه خدمت به این فرقهها میدانند.
در آینده به ابعاد بیشتری از بازیچه شدن دختران جوان و فعالان سیاسی دانشجو توسط فرقه ضاله بهائیت اشاره خواهیم کرد.