به گزارش مشرق، اسرائیل و آمریکا همواره از یکدیگر به عنوان «همپیمانان نزدیک» یاد میکنند و اصولا نباید روابط سردی میان «باراک اوباما» با «بنیامین نتانیاهو» رئیسجمهور آمریکا و نخستوزیر اسرائیل برقرار باشد، اما این اتفاقی است که به دلیل اختلافنظرات 2 طرف به ویژه درباره ایران رخ داده و به موضوعی تاریخی بدل شده است.
نتانیاهو این روزها در آمریکا به سر میبرد و اوباما هم هیچ تصمیمی برای دیدار با وی ندارد. اما نتانیاهو همچنان تاکید دارد تا کنگره آمریکا را برای اقدام علیه تعامل درباره برنامه هستهای ایران متقاعد کند و این درست در جهت مقابل سیاست خارجی اوباما قرار دارد. از این رو وی که میکوشد تا بار دیگر در انتخابات اسرائیل پیروز شود، کاخ سفید را در برابر خود میبیند.
کارشناسان میگویند که بین این 2 نفر که هرگز از هم جدا نبودند، شکافی افتاده و این خود نمادی جدی از اختلاف میان طرفین است. هفتهنامه آلمانی «اشپیگل» در گزارشی در این مورد این پرسش را مطرح کرد که چرا روابط بین آمریکا و اسرائیل خراب شد و این اختلاف از چه زمانی آغاز شد؟
در پاسخ به این پرسشها باید گفت که غرب میگوید که نمیخواهد به ایران اجازه ساخت تسلیحات هستهای بدهد. اما اوباما با اجازه استفاده محدود از انرژی هستهای به ایران موافق است. همچنین 5 کشور دیگر که با ایران مذاکره میکنند هم میخواهند با ایران به توافق برسند و هرگونه مشکلی در این زمینه خوب نیست. نتانیاهو برای مقابله با برنامه هستهای ایران انگیزه سیاسی دارد این موضوع تا این حدی برای وی مهم است که حاضر شد در نشست مجمع عمومی سازمان ملل در سال 2012، برای تهدید نشان دادن ایران به عنوان یک قدرت هستهای تصویری کارتونی در این زمینه نشان دهد. وی در سال 1996 یعنی زمانی که نخستین سال حضورش بر مسند قدرت بود، از ایران به عنوان «خطرناکترین کشور» یاد کرده بود.
نتانیاهو قصد دارد در بهترین حالت مذاکرات هستهای با ایران را به صورت کامل لغو کند که این اقدام در نهایت به لطمه وارد کردن به سیاست خارجی اوباما منجر میشود.
دردسرهای نتانیاهو به اینجا ختم نمیشود بلکه مشکل وی ریشهایتر است. او در اسرائیل هم از محبوبیت برخوردار نیست. بیش از نیمی از اسرائیلیها مخالف سخنرانی وی در کنگره هستند. بسیاری از آنها این سفر را به چشم نوعی مبارزه انتخاباتی نگاه میکنند. اما نخستوزیر همچنان از سفرش مصرانه دفاع میکند و آن را «ماموریتی تاریخی» میداند.
برای اوباما سفر نتانیاهو به آمریکا نوعی بازی ناخواسته است. چرا که نتانیاهو این فرصت را دارد تا به وضوح از اوباما انتقاد کند و جمهوریخواهان هم از او حمایت کنند.
تلاش بیفایده برای نزدیکی دیدگاهها
به غیر از ایران، اوباما و نتانیاهو درباره طرح صلح فلسطینیان هم به توافق نمیرسند. با این حال اوباما سال 2011 در اظهاراتی که به نوعی تابوشکنی محسوب میشد، خواستار از سرگیری گفتوگوهای صلح بر مبنای توافق 1967 شده بود که نتانیاهو به شدت علیه این سخنان موضعگیری کرد. از آن زمان تاکنون اختلافات میان طرفین بیشتر شده است و این موضوع به ویژه خود را در زمینه برنامه هستهای ایران خود نشان داد؛ وقتی که اوباما از پیشبرد دیپلماسی و نتانیاهو از ابراز نظامی در حل این مسئله حمایت کرد. رئیسجمهور آمریکا مارس 2013 هم در جریان سفر به «اسرائیل» و اراضی فلسطینیان بار دیگر بر از سرگیری گفتوگوهای صلح تاکید کرده بود و از هر 2 طرف خواسته بود تا این روند را پیگیری کنند.
با همه اینها میتوان گفت که هر 2 طرف نمیتوانند به نگاه مشترکی در این زمینه برسند. به عبارتی میتوان گفت که سفر کنونی نتانیاهو به آمریکا نقطه اوج اختلاف میان 2 طرف است. دولت آمریکا از سفر نتانیاهو به عنوان نوعی نقض پروتکل یاد کرده است. کمتر از چند هفته دیگر و با برگزاری انتخابات پارلمانی تکلیف آینده سیاسی نتانیاهو روشن میشود و اگر او بتواند بار دیگر در انتخاب شود، باز هم به برنامه سفرهای خود به واشنگتن ادامه خواهد داد تا شاید اوباما از او به صورت رسمی دعوت کند.