به گزارش مشرق، شکستی دیگر درکارنامه پیر سیاست ایران. هاشمی ۸۰ ساله این روزها کوله باری
از ناکامی های سیاسی اش را بر دوش دارد. کمتر کسی گمان می کرد مردی که به
صبوری و سیاست مداری در میان هم طیفانش شهره است، این بار هم بدون برآورد
صحیح از صحنه سیاسی کشور و ترکیب اعضای مجلس خبرگان رهبری، یا با تحریک
خانواده و نزدیکانش، ریسک کرده و کاندیدای ریاست خبرگان رهبری شود.
هاشمی به رغم تبلیغات فراوان رسانه هایش در رقابت با آیت الله یزدی که نامی از او به عنوان گزینه جدی برای ریاست خبرگان مطرح نشده بود، نتیجه را واگذار کرد و با اختلاف ۲۳ رای نتوانست ریاست مجلس خبرگان رهبری را به عهده بگیرد. این در حالی است که رسانه های اصلاح طلب در روزهای اخیر از آیت الله هاشمی رفسنجانی به عنوان گزینه قطعی ریاست مجلس خبرگان رهبری یاد می کردند.
هاشمی در مصاحبه با روزنامه شرق در خصوص کاندیدا شدنش گفته بود «در خبرگان علمای دیگری هستند که کار میکنند و من هم عضو هستم. اگر لازم باشد، در آنجا تاثیرگذار هستم و اگر هم لازم نباشد، مستمع هستم؛ الان نظرم این است. البته بعضیها هستند که من مصلحت نمیدانم در راس خبرگان باشند. روز رایگیری معلوم میشود چه کسانی میخواهند بیایند و همانجا تصمیم میگیرم. در دوره قبل هم در همان جلسه تصمیم گرفتم. یعنی شب قبل از اجلاس قرار شد که کس دیگری باشد، صبح که رفتیم، دیدم شخص دیگری، نامزد شده بنابراین من هم نامزد شدم.»
قدرت یا خانواده؛ تاثیر کدام بیشتر است؟
برخی این رفتار هاشمی، یعنی باقی ماندن در قدرت، آن هم به هر قیمتی را ناشی از کشش قدرت می دانند. برخی هم این سیاستمدار بزرگ را محصور در چهارچوب فشار خانواده و اطرافیانش می دانند؛ تا آنجا که بسیاری معتقدند نامه معروف بدون "سلام" و "و السلام" هاشمی به رهبر انقلاب در سال ۸۸ با فشار خانواده و فرزندان او نوشته شده بود و در موارد دیگری هم این سیاستمدار تسلیم فشار نزدیکانش شده است.
روند نزولی آراء هاشمی در انتخابات
اکبر هاشمی رفسنجانی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از سال ۵۷ تا کنون ۱۲ بار در معرض انتخاب و قضاوت مسقیم مردم قرار گرفته است. سیاست «میآیمـنمیآیم» تاکتیکی است که هاشمی بارها در آستانه انتخابات مهم در پیش گرفته و برای آمدنش به صحنه شرط و شروطی را هم مطرح کرده است. اما آيا جنس ترديدهاي اين سياستمدار كهنهكار واقعی است يا در قالبی از يك تاكتيك سياسی آنهم در آستانه انتخاباتی مهم قابل تفسير است؟ هاشمی بعد از پایان دوره ریاست جمهوری اش که با انتقادات فراوانی همراه بود، تصمیم گرفت تا کاندیدای نمایندگی مجلس شود و از این طریق بار دیگر به عرصه قدرت و ریاست مجلس شورای اسلامی بازگردد.
روند نزولی آراء هاشمی در انتخابات مجلس ششم او را شوکه کرد. هاشمی در این انتخابات در ابتدا با کسب اندکی بیشتر از ۲۵ درصد آراء مردم تهران به عنوان نفر سی ام انتخاب شد. البته بعد از ابطال ۷۰۰ هزار رای صندوق های مخدوش توسط شورای نگهبان رتبه هاشمی از سی ام به بیستم ارتقاء یافت اما در میزان نسبی آراء او تغییر چندانی حاصل نشد به طوری که تنها بیش از ۲۸ درصد مردم تهران به او اعتماد کرده بودند. با این شرایط، هاشمی در این دوره نه تنها خیال ریاست مجلس برای چهارمین بار را از سر خود بیرون کرد، بلکه قید حضور در مجلس را نیز زد و از نمایندگی انصراف داد.
ناکامی دیگر در سال ۸۴
اما این پایان وزن کشی سیاسی این سیاستمدار کهنه کار نبود. هاشمی بعد از یک دوره ۶ ساله بار دیگر شانس خود را برای رسیدن به ریاست جمهوری امتحان کرد. او در انتخابات سال ۸۴ در حالی به عنوان نفر اول به دور دوم انتخابات راه یافت که تنها ۲۱ درصد کل آرا را به دست آورده بود و در دور دوم نیز برای اولین بار در انتخابات ریاست جمهوری شکست خورد.
افول جایگاه هاشمی بعد از انتخابات ۸۸
هاشمی دست بردار نبود. بعد از اتفاقات سال ۸۸ و موضع گیری های هاشمی اعتماد بسیاری از نیروهای سیاسی از او سلب شد. بعد از آن بود که عدم تمایل نمایندگان مجلس خبرگان رهبری به ریاست او موجب شد تا او از رقابت برای ریاست این مجلس نیز انصراف دهد و برای اولین بار به عنوان نماینده ای عادی و نه حتی عضو هیات رئیسه مجلس خبرگان، در کنار دیگر نمایندگان مردم در این مجلس بنشیند.
چالش های متعدد هاشمی
اما در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی از سوی شورای نگهبان کمک بزرگی به هاشمی بود تا از یک سو پیرمرد ۷۹ ساله ناکامی بزرگتری را تجربه نکند و در معرض رای مردمی که بارها در انتخابات مختلف به او "نه" گفته بودند قرار نگیرد. اما انگار چالش های پیش روی هاشمی تنها در عرصه سیاسی نبوده و او این روزها در انتظار رأی دادگاه برای فرزندش، مهدی هاشمی نیز هست.
منبع: جهان
هاشمی به رغم تبلیغات فراوان رسانه هایش در رقابت با آیت الله یزدی که نامی از او به عنوان گزینه جدی برای ریاست خبرگان مطرح نشده بود، نتیجه را واگذار کرد و با اختلاف ۲۳ رای نتوانست ریاست مجلس خبرگان رهبری را به عهده بگیرد. این در حالی است که رسانه های اصلاح طلب در روزهای اخیر از آیت الله هاشمی رفسنجانی به عنوان گزینه قطعی ریاست مجلس خبرگان رهبری یاد می کردند.
هاشمی در مصاحبه با روزنامه شرق در خصوص کاندیدا شدنش گفته بود «در خبرگان علمای دیگری هستند که کار میکنند و من هم عضو هستم. اگر لازم باشد، در آنجا تاثیرگذار هستم و اگر هم لازم نباشد، مستمع هستم؛ الان نظرم این است. البته بعضیها هستند که من مصلحت نمیدانم در راس خبرگان باشند. روز رایگیری معلوم میشود چه کسانی میخواهند بیایند و همانجا تصمیم میگیرم. در دوره قبل هم در همان جلسه تصمیم گرفتم. یعنی شب قبل از اجلاس قرار شد که کس دیگری باشد، صبح که رفتیم، دیدم شخص دیگری، نامزد شده بنابراین من هم نامزد شدم.»
قدرت یا خانواده؛ تاثیر کدام بیشتر است؟
برخی این رفتار هاشمی، یعنی باقی ماندن در قدرت، آن هم به هر قیمتی را ناشی از کشش قدرت می دانند. برخی هم این سیاستمدار بزرگ را محصور در چهارچوب فشار خانواده و اطرافیانش می دانند؛ تا آنجا که بسیاری معتقدند نامه معروف بدون "سلام" و "و السلام" هاشمی به رهبر انقلاب در سال ۸۸ با فشار خانواده و فرزندان او نوشته شده بود و در موارد دیگری هم این سیاستمدار تسلیم فشار نزدیکانش شده است.
روند نزولی آراء هاشمی در انتخابات
اکبر هاشمی رفسنجانی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از سال ۵۷ تا کنون ۱۲ بار در معرض انتخاب و قضاوت مسقیم مردم قرار گرفته است. سیاست «میآیمـنمیآیم» تاکتیکی است که هاشمی بارها در آستانه انتخابات مهم در پیش گرفته و برای آمدنش به صحنه شرط و شروطی را هم مطرح کرده است. اما آيا جنس ترديدهاي اين سياستمدار كهنهكار واقعی است يا در قالبی از يك تاكتيك سياسی آنهم در آستانه انتخاباتی مهم قابل تفسير است؟ هاشمی بعد از پایان دوره ریاست جمهوری اش که با انتقادات فراوانی همراه بود، تصمیم گرفت تا کاندیدای نمایندگی مجلس شود و از این طریق بار دیگر به عرصه قدرت و ریاست مجلس شورای اسلامی بازگردد.
روند نزولی آراء هاشمی در انتخابات مجلس ششم او را شوکه کرد. هاشمی در این انتخابات در ابتدا با کسب اندکی بیشتر از ۲۵ درصد آراء مردم تهران به عنوان نفر سی ام انتخاب شد. البته بعد از ابطال ۷۰۰ هزار رای صندوق های مخدوش توسط شورای نگهبان رتبه هاشمی از سی ام به بیستم ارتقاء یافت اما در میزان نسبی آراء او تغییر چندانی حاصل نشد به طوری که تنها بیش از ۲۸ درصد مردم تهران به او اعتماد کرده بودند. با این شرایط، هاشمی در این دوره نه تنها خیال ریاست مجلس برای چهارمین بار را از سر خود بیرون کرد، بلکه قید حضور در مجلس را نیز زد و از نمایندگی انصراف داد.
ناکامی دیگر در سال ۸۴
اما این پایان وزن کشی سیاسی این سیاستمدار کهنه کار نبود. هاشمی بعد از یک دوره ۶ ساله بار دیگر شانس خود را برای رسیدن به ریاست جمهوری امتحان کرد. او در انتخابات سال ۸۴ در حالی به عنوان نفر اول به دور دوم انتخابات راه یافت که تنها ۲۱ درصد کل آرا را به دست آورده بود و در دور دوم نیز برای اولین بار در انتخابات ریاست جمهوری شکست خورد.
افول جایگاه هاشمی بعد از انتخابات ۸۸
هاشمی دست بردار نبود. بعد از اتفاقات سال ۸۸ و موضع گیری های هاشمی اعتماد بسیاری از نیروهای سیاسی از او سلب شد. بعد از آن بود که عدم تمایل نمایندگان مجلس خبرگان رهبری به ریاست او موجب شد تا او از رقابت برای ریاست این مجلس نیز انصراف دهد و برای اولین بار به عنوان نماینده ای عادی و نه حتی عضو هیات رئیسه مجلس خبرگان، در کنار دیگر نمایندگان مردم در این مجلس بنشیند.
چالش های متعدد هاشمی
اما در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی از سوی شورای نگهبان کمک بزرگی به هاشمی بود تا از یک سو پیرمرد ۷۹ ساله ناکامی بزرگتری را تجربه نکند و در معرض رای مردمی که بارها در انتخابات مختلف به او "نه" گفته بودند قرار نگیرد. اما انگار چالش های پیش روی هاشمی تنها در عرصه سیاسی نبوده و او این روزها در انتظار رأی دادگاه برای فرزندش، مهدی هاشمی نیز هست.
منبع: جهان