گروه جنگ نرم مشرق- دو کشور ایران و چین از نظر تاریخی روابط چند هزار ساله با هم داشتهاند و همواره مراودات فرهنگی در کنار مبادلات اقتصادی میان این دو وجود داشته است. برای درک ارتباط نزدیک میان دو فرهنگ ایرانی و چینی و روابط دیرینه دو کشور میتوان به دانشگاه پکن سر زد، جایی که در کلاس رشته زبان فارسی، یکی از اساتید دانشگاه به عنوان "حسن اختتام" چند رباعی از خیام را میخواند تا دانشجوهایش هم از این اشعار لذت ببرند و هم با خاطرهای خوش، دانشگاه پکن را ترک کنند.
استاد دانشگاه پکن، به عنوان حسن ختام سال تحصیلی، اشعاری از خیام را میخواند
قبل از خواندن اشعار، استاد و دانشجوهایش درباره ترجمههای مختلف رباعیات خیام به زبان چینی صحبت میکنند و تجربه خواندن متن اصلی رباعیات را با ترجمه آنها مقایسه میکنند. یکی از دانشجوها به نام "سروین" تز خود را درباره رباعیات خیام ارائه داده است و میگوید از ترجمه چینی رباعیات نیز لذت برده، چون در آن ترجمه، وزن شعر چینی رعایت شده است. استاد شروع به خواندن یکی از رباعیهای خیام میکند:
این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت / چون آب به جویبار و چون باد به دشت
هرگز غم دو روز مرا یار نگشت / روزی که نیامدهست و روزی که گذشت
"وانگ ییدان" استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه پکن است. وی حدود 10 سال دکترای خود را در این رشته از دانشگاه تهران گرفت و از آن زمان تا کنون در دانشگاه پکن درس میدهد. "ییدان" توضیح میدهد: "دانشگاه پکن اکنون حدود 110 سال دارد و قدیمیترین دانشگاه چین است. دپارتمان زبان فارسی در دانشگاه پکن سال 1957 تأسیس شد. تا کنون حدود 30 نفر در این رشته فارغالتحصیل شدهاند. هیأت علمی زبان فارسی در حال حاضر از سه استاد تشکیل شده است. چهار استاد دیگر اکنون بازنشسته شدهاند، اما هنوز هم بسیار فعال هستند، البته در زمینههای پژوهشی و ترجمه."
"یی ییلیانگ" یکی از اساتید برجسته دپارتمان زبانهای خارجی دانشگاه پکن است. وی سالهاست در این زمینه فعالیت میکند و کتابهای مختلفی نیز به رشته تحریر درآورده است. وی با اشاره به یک ساختمان، از خاطرات خود درباره زمانی میگوید که رشته زبان فارسی در دانشگاه پکن راهاندازی شد: "این ساختمان را زمانی ساختند که من به دانشگاه پکن آمدم. یکی از باغهای اینجا در جنگ میان چین و هشت کشور خارجی به آتش کشیده شد، اما بعدها آن را به دانشگاه تبدیل کردند."
"وانگ ییدان" استاد زبان فارسی در دانشگاه پکن
چین سالها تحت استعمار کشورهای دیگر بود و مردمش میدیدند چگونه تاریخ و فرهنگشان به دست فراموشی سپرده میشود. نتیجه جنگهای استعماری، غارت میراث فرهنگی این کشور آسیایی و نابودی دستاوردهای تمدن شرقی در آن بود. با این وجود، پژوهشگران و دانشمندان چینی تلاش زیادی میکنند تا میراث فرهنگی خود را حفظ کنند.
"ییدان" ایران را "سرزمین شاعران" میداند و میگوید: "من بارها زبان و ادبیات فارسی را با چینی مقایسه کردهام، چون هر دو ادبیات بسیار غنی هستند." یکی از دانشجویان چینی که "خسرو" نام دارد توضیح میدهد: "فرهنگهای ایران و چین بسیار شبیه به هم هستند. به نظرم دلیل آن این است که کشورهای شرقی علایق و سلایق مشترکی دارند. دو کشور ایران و چین به خصوص تاریخ شبیه به همی نیز دارند و دلیل شباهت زیادشان این است." ییدان ادامه میدهد: "نظرات و فلسفه باستانی چین و ایران نیز به هم شباهتهای بسیاری دارد. همین دیدگاه خیام نسبت به گذر عمر و زمان را در نظریات کنفوسیوس فیلسوف چینی هم میتوان دید که او هم گذر عمر را به گذر رود تشبیه کرده است. این ایده که "درباره گذشته و آینده عم نخوریم" هم در شعرها و آثار قدیمی چین زیاد دیده میشود."
از نظر علمای چین، نقطه اوج تفکر تنها این نیست که اسرار و رموز دنیا را بشکافیم، بلکه این هم هست که درک کنیم چگونه فکر کردن میتواند زندگی ما را تغییر دهد. این یعنی فیلسوفهای چینی آنقدر به تفکرات اجتماعی-سیاسی عادت کرده بودند که هر پدیده متافیزیکی را با یک پدیده اخلاقی جفت میکردند و هر تئوری منطقی را به یک تئوری اجتماعی یا سیاسی تبدیل مینمودند. فیلسوفان ایرانی نیز خود را وقف درک رموز آفرینش و همچنین بحث درباره نظریههای اخلاقی و اجتماعی میکردند. به همین دلیل دو کشور در طول تاریخ تبادلات فرهنگی و فلسفهای داشتهاند.
همنظر بودن فیلسوفان ایرانی و چینی موجب همکاری فرهنگی دو کشور بوده است
"یی ییلیانگ" میگوید: "تا جایی که بنده میدانم، اولین تبادلات فرهنگی میان ایران و چین به 2000 سال پیش برمیگردد و به شکل مکتوب نیز وجود دارد. در چین، اسناد این تبادلات موجود است." "خسرو" درباره دیدگاهش از ایران اینگونه تصریح میکند: "به نظر من، ایران سرزمینی اسرارآمیز است. من میخواهم بیشتر درباره این کشور بدانم و چون میدانستم راه این کار یاد گرفتن زبان فارسی است، به این رشته آمدم."
ییلیانگ ادامه میدهد: "من تحقیق کردم و دیدم اسناد رفت و آمد میان دو کشور به حدود 2100 سال پیش مربوط میشود." ارتباط میان ایران و چین به اندازه تاریخ قدمت دارد. با این حال، اوایل قرن دوم پس از میلاد بود که روابط سیاسی نیز میان این دو برقرار شد. این در حالی است که اسناد تاریخی نشان میدهد مردم دو کشور پیش از برقراری هرگونه رابطه سیاسی، روابط گستردهای با هم داشتهاند. شواهد این ارتباط را میتوان در بسیاری از نمادهای فرهنگی دو کشور دید. با این حال، این به معنای یکی بودن دو فرهنگ نیست، بلکه تفاوتهایی نیز در این میان وجود دارد که از تجربیات متفاوت تاریخی و فرهنگی دو کشور برمیخیزد.
یکی از دانشجوهای کلاس زبان فارسی درباره اختلافات میان دو فرهنگ میگوید: "به نظر من دو جامعه به خصوص در مسائلی مانند دین اختلاف زیادی با هم دارند. در ایران اغلب مردم، معتقد به دین هستند، اما در چین مردم یا بودایی هستند و یا اصلاً دینی ندارند، یعنی اعتقادی به خدا ندارند. اگرچه به عقیده من، به همه دینها و سنتها باید احترام گذاشت و آنها را باید تحمل کرد."
دانشجوی زبان فارسی در دانشگاه چین، از تفاوتهای دینی دو کشور میگوید
همزیستی مسالمتآمیز و احترام متقابل میان پیروان ادیان مختلف در چین همواره وجود داشته است. آنقدر که "مارکو پولو" در سفرنامه خود به این مسئله اشاره کرده است. ییلیانگ در این خصوص تصریح میکند: "اگر میخواهید درباره رواج زبان فارسی در میان مسلمانان چین بیشتر بدانید، میتوانید سری به مسجد شهر پکن بزنید. آن وقت میبینید که اغلب دعاهای آنها به زبان فارسی است. البته با الفبای چینی نوشته شده، اما فارسی است."
در زبان فارسی، کلمه "چین" با تعداد بیشماری از کلمات ترکیب شده است. این عبارات مانند "آینه چینی" که عمدتاً فرهنگ ایرانی را توصیف میکنند، به خوبی نشان میدهند دو کشور تا چه اندازه به هم نزدیک بودهاند. از سوی دیگر، کلمات زیادی نیز از فارسی وارد زبان چینی شده است، به خصوص در میان مسلمانان ساکن چین که زبان فارسی را زبان دین خود میدانند.
منطقه شین جیانگ در شمال غرب چین، یکی از مناطقی است که به خوبی نفوذ زبان فارسی را در این کشور نشان میدهد. بهرغم تمام تلاشها برای نهادینه کردن استفاده از خط چینی در این منطقه، مردم هنوز هم از خط اویغوری استفاده میکنند که با زبانهای شرق ایران همریشه است. این زبان بیش از هزار سال پیش توسط مهاجران به منطقه شین جیانگ آورده شد.
منطقه "شینجیانگ" به خوبی نفوذ زبان و فرهنگ ایرانی را در چین نشان میدهد
ییلیانگ در خصوص بخشی از فعالیتهایش در دانشگاه پکن بیشتر توضیح میدهد: "دانشگاه اکنون یک دپارتمان ایرانشناسی به نام "مرکز تحقیقات فرهنگ ایرانی" دارد که توسط بنده تأسیس شده است. این مرکز طی سالهای اخیر فواید زیادی هم برای رابطه میان دو کشور و دو فرهنگ داشته است."
نشانههای تاریخی که در سراسر چین پراکنده است، به خوبی نشان میدهد که جاده ابریشم چه تأثیرات شگرفی در تجارت این منطقه داشته است. این جاده آنقدر مهم بوده که در طول تاریخ، هرگز کاربرد خود را از دست نداده است، بلکه میراث گذشته را نیز با خود به جامعه مدرن امروز آورده است.
"ون یوسو" یکی از اساتید بازنشسته دانشگاه پکن است که اکنون در رادیو، داستانها و اشعار فارسی را میخواند. وی میگوید: "در اطراف جاده ابریشم، روستایی به نام "روستای پارسها" وجود دارد که دستکم 600 سال قدمت دارد. وسط این روستا، لوحی قرار دارد که روی آن به چینی و فارسی نام آن را نوشتهاند." یوسو توضیح میدهد: "روابط فرهنگی میان ایران و چین در گذشته بسیار غنی بوده و اکنون هم همینطور است.جاده ابریشم دو کشور را به هم وصل کرده است و نشانههای فرهنگ فارسی و ایرانی در بسیاری از نقاط چین به وضوح دیده میشود. اغلب اشعار قدیمی ایرانی به چینی ترجمه شدهاند و مترجمین چینی اکنون مشغول ترجمه اشعار معاصر از فارسی هستند."
خط فارسی در منطقه "شینجیانگ" کاملاً رایج است
اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم، روابط میان دو کشور بسیار گستردهتر شد. زبان فارسی در آن زمان میان مردم مناطق مرکزی آسیا بسیار رواج داشت و توانست وارد چین نیز بشود و با زندگی مردم این کشور عجین گردد. یوسو تصریح میکند: "پنج دین مختلف از ایران وارد چین شده است. به عنوان مثال، بودائیسم توسط یک پادشاه پارتی به نام "اشکان" به چین آورده شد. کتابهای مقدس بودایی، همان زمان به چینی ترجمه شدند. برخی دینهای دیگر مانند "مانوی" هم توسط ایرانیها به چین آمدند. اسلام نیز در دوره مغولها به چین آمد." یوسو ادامه میدهد: "در دوران مغولها، فارسی به زبان بینالمللی جاده ابریشم تبدیل شد. همه اسنادی که تهیه میشد، علاوه بر چینی یا مغولی به فارسی هم باید نوشته میشد."
با رواج اسلام در چین و محبوبیت آن در این کشور، زبان فارسی نیز به عنوان زبان این دین جدید، بسیار رواج یافت. همین رابطه میان زبان فارسی و دین اسلام موجب شد تا بسیاری از چینیها به خصوص آنهایی که تحصیلات بیشتری داشتند، به فکر یاد گرفتن زبان فارسی بیفتند. زبان فارسی سپس به خاطر ماهیت رمزآلود و غنای ادبیات خود در میان مردم جایگاه بسیار بالایی پیدا کرد. نامه یک تاجر چینی به زبان فارسی کشف شده که در آن به رواج این زبان میان مردم آن منطقه اشاره میشود. یوسو به نکته بسیار جالبی اشاره میکند: "دعاها و نمازهای پنج گانه روز در چین، همه نامهای فارسی دارند، اگرچه تلفظ چینی دارند. به عنوان مثال، نماز بامداد "نماز بندا"، نماز بعد از ظهر "نماز دیگر"، نماز شام "نماز شمو" و نماز خفتن "خفوتن" نامیده میشوند."
رابطان فرهنگی ایران و چین بسیارند، اما در میان آنها برخی مانند ستاره میدرخشند. یکی از این افراد "سید شمسالدین" است. وی در سال 1211 بعد از میلاد به دنیا آمد در منطقه "خراسان بزرگ" به دنیا آمد و توانست به مقامات بالایی در حکومت مغولها برسد. وقتی تنها 19 سال داشت، توانست فرماندار بخش بزرگی از استان "شانسی" در مغولستان شود."
"ون یوسو" در رادیوی بینالمللی چین، ماجرای روستای پارسها را میخواند
یوسو درباره فرد دیگری نیز صحبت میکند: "جنخی، نامی آشنا برای چینیهاست. این فرد، یک دریانورد و از نوادگان نسل پنجم شمسالدین بود. نام جنخی را در چینی "سانباو" مینویسند، اما اغلب مردم نمیدانند که این نام از کلمه شنبه در فارسی گرفته شده است." شمسالدین در سمتهای مهمی در حکومت 4 امپراتور مغول داشت، از جمله سمتهای قاضیالقضات، ناظر ویژه دادگاه، فرمانده نظامی و غیره. ون یوسو ادامه میدهد: "شمسالدین در گسترش اسلام بسیار نقش داشت. جنخی هم بارها به طرف ایران رفته بود و سه بار از تنگه هرمز گذشته بود."
جاده ابریشم پس از گذر از تاریخ، اکنون خود را به فناوریهای روز نظیر تلویزیون، تلفن و اخیراً اینترنت مجهز کرده است. این ابزارهای نوین، امروزه یک جاده ابریشم جدید را میان دو کشورها ایجاد کرده که از طریق آن فرهنگ میان دو کشور تبادل میشود. رادیوی بینالمللی چین یکی از همین ابزارهاست. "لیو شیو" مدیر سرویس فارسی رادیوی بینالمللی چین معتقد است: "رادیوی بینالمللی چین سال 1957 آغاز به کار کرد. دستکم 200 نفر در این رادیو مشغول فعالیت هستند که 18 نفر آنها سرویس فارسی را میگردانند."
ارتباط فرهنگی میان ایران و چین که بارها خبرساز شده است، امروزه در قویترین شکل خود برقرار است و قصد دارد با تقویت هر چه بیشتر راههای ارتباطی، تاریخ غنی میان دو کشور را ادامه دهد. "شیو" میگوید: "اگرچه بیش از 50 سال از عمر بخش فارسیزبان رادیوی بینالمللی چین میگذرد، اما این بخش هنوز هم جوان است. ما به دنبال ایجاد یک جاده ابریشم جدید میان دو کشور هستیم. امروزه ابزاری به نام اینترنت داریم که میتواند روابط میان دو کشور را بیش از هر زمان دیگری تقویت کند."
ارتباط فرهنگی میان ایران و چین، امروزه در قویترین شکل خود برقرار است
تاریخ طولانی تبادلات فرهنگی میان دو کشور ایران و چین، نقشه راه آینده را در اختیار دو کشور میگذارد. خاطرات ابریشمی میان دو کشور، دوستی و نزدیکی خاصی میان دو ملت ایجاد کرده است. امروز هم روابط نزدیک اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، علمی و رسانهای میان دو کشور برقرار است. هم ایران و هم چین، رادیوهایی به زبانهای یکدیگر تأسیس کردهاند. "شیو" در اینباره توضیح میدهد: "زبان فارسی هم مانند زبان چینی، قدمتی به بلندی تاریخ دارد. این دو کشور متمدن و تمدنساز، غنای فرهنگی خود را در زبانشان به وضوح نشان میدهند."
یوسو نیز از علاقه خود به موضوع مورد مطالعهاش میگوید: "من به ایرانشناسی علاقه زیادی دارم. این موضوع، بسیار غنی است و امیدوارم بتوانم تا سالهای سال، تا پایان عمرم، در آن جلو بروم و پیشرفت کنم." طی قرنها، علاقهمندان به اقیانوس پهناور فرهنگ و ادبیات فارسی، مانند یوسو، تلاش کردهاند تا به عمق این اقیانوس برسند و جواهرهای ارزشمند آن را به دست آورند.