به گزارش مشرق، امیر جلیل نژاد فعال فرهنگی در واکنش به نفوذ چین در فرهنگ پاکستان در یادداشتی کوتاه نوشت:
امروز خبری منتشر شد که شاید در هیاهوی موجهای خبری این روزها، کمتر شنیده شود. وزارت آموزش و پرورش پاکستان از سال جدید آموزشی، آموزش زبان چینی را در تمامی مراکز آموزشی خود الزامی میکند. در ادامه آمده است که دولت پاکستان در نظر دارد در مناطق مختلف مراکز آموزشی برای آموزش زبان چینی به قشرهای مختلف مردم تأسیس کند.
طبق گفته وزیر اطلاعرسانی پاکستان، همه سریالها و فیلمهای پاکستانی نیز دوبله چینی خواهد شد. و... دولت چین از این برنامه پاکستانیها استقبال کرده و گفته است در ارائه تسهیلات ویژه به علاقهمندان به این زبان مشارکت میکند. فراتر از همه اینها وزارت آموزش و پرورش پاکستان از افتتاح دانشگاه تخصصی زبان چینی در بندر گوادر نیز خبر داده است.
چرایی علاقه عجیب رؤسای پاکستان به زبان چینی را باید در سرمایهگذاری سنگین و اساسی چین در همان بندر گوادر جستوجو کرد. جایی که چینیها از 2 سال قبل آن را برای چهل و سه سال از پاکستان اجاره کردهاند و با امضای قراردادهایی حدود 46 میلیارد دلار بین مقامات پکن و اسلام آباد، طرح کریدور اقتصادی بین دو کشور را به عنوان شریانی حیاتی به راه انداختهاند. هرچند رونق گرفتن اینگونه این بندر که در 7 کیلومتری جنوب شرقیترین نقطه مرزی کشور ماست سبب از دست رفتن فرصت بزرگ رشد روستای گواتر و بندر چابهار نیز خواهد شد. سرمایه گذاری هندیها یعنی رقیب جدی چینیان در بندر چابهار ایران نیز برای عقب نماندن از چین در این مسابقه است.
مطالعه این یادداشت از وحید جلیلی را نیز به شما پیشنهاد میکنیم:
نکته دردناک، جایگزینی زبان چینی به جای فارسی در کشوری است که زبان سرود ملیاش فارسی است: پاک سرزمین شاد باد/ کشور حصین شاد باد. این بیت اول از «قومی ترانه» یا همان سرود ملی کشور پاکستان است که تمام آن به زبان فارسی سروده شده. هر چند برخی از مردم پاکستان دیگر نمیتوانند فارسی را بخوانند اما این را بسیاری از ایرانیانی که به پاکستان سفر کردهاند از مردم کوچه و بازار و نخبگانشان شنیدهاند که ای کاش فارسی میدانستیم. نام خود پاکستان نیز کلمهای فارسی است. با این همه امروز اخبار منتشر شده از اسلام آباد حاکی از دردی جدی داشت.
این موضوع در افق بلندمدت میتواند برای فرهنگ و ادب بزرگ دنیای پارسیزبان و شرق اسلامی یک تهدید جدی و بسیار پراهمیت باشد. فارسی، دری یا تاجیکی، زبان دوم تمدن اسلامی و نقطه مشترک دنیایی متنوع از فارسیزبانان غرب چین تا جنوب اروپا بوده است. زبانی که از منظر راهبردی جمهوری اسلامی قرار است نه مایه مباهات قومی، بلکه زبان آینده علم دنیا باشد.
آیا مرکز دانشگاهی، نهاد، سازمان و وزارتی مترصد فرصتها و تهدیدهای این عرصه هست؟ آیا دیپلماسی ما در تعاملات فیمابین با مقامات پاکستانی به این مهم میپردازد؟ چه کسی مشغول برنامه ریزی و مدیریت ناظر به ظرفیتهای مردمی بسیاری همچون زیارت، تجارت، گردشگری و... ناظر به دیپلماسی عمومی ما در برابر پاکستان است؟ خداوند مرحوم اقبال لاهوری شاعر بلندآوازه پارسیگوی پاکستان را بیامرزد که در غزل مشهورش گفت: ای جوانان عجم جان من و جان شما....