به گزارش مشرق، بحث پیشنویس اساسنامه فدراسیونهای ورزشی مدتی است که محل حرف و حدیثهای زیادی شده است. پیشنویس این طرح با انتقاداتی مواجه شده و منتقدان اعتقاد دارند آنچه وزارت ورزش در حال تدوین آن است شکل پیشرفته دخالت در امور فدراسیونها است که فقط ظاهری دموکراتیک دارد. این موضوع که نماینده هیئتها و نه لزوماً رئیس هیئت حق رای داشته باشد محل اصلی بحث است اما در کنار آن باید به مواردی دیگر هم توجه کرد که شاید تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است.
بحث اول جایگاه تدوین اساسنامه و سؤالاتی است که در این خصوص پیش میآید که دقیقاً فدراسیونهای ورزشی در کجای سیستم ورزش کشور قرار دارند؟ آیا پایگاه تدوین اساسنامه در دفتر معاونان وزیر است؟ آیا اساسنامه باید طوری تنظیم شود که با اساسنامه جهانی مغایرت داشته باشد؟
مسئولان ورزش کشور باید برای نوشتن اساسنامه به مقررات صریح و دستورالعمل شفاف IOC توجه کنند. در اساسنامه کمیته بینالمللی المپیک و انجمن جهانی فدراسیونهای ورزشی قید شده که دولت میتواند جهت رشد و پویایی جوانان کشور به فدراسیونهای ورزشی کمک کند اما اجازه هیچگونه دخالت و تصمیمگیری در خصوص امور فدراسیونهای ورزشی و اینکه چه کسی در راس کار قرار بگیرد را ندارد. در واقع وزارت ورزش و جوانان نمیتواند مواردی را به فدراسیونهای خود دیکته کرده و مسئولیت تهیه پیشنویس اساسنامه را ندارد.
اگر قرار به ارائه یک اساسنامه یکسان برای تمامی فدراسیونها است، باید مجمع عمومی فدراسیونها با عنوان شورای عالی فدراسیونهای ورزشی تشکیل شده و با انتخاب حداقل 3 و حداکثر 5 خبره ورزشی که در راس فدراسیونها قرار دارند، این پیشنویس تهیه شود و سپس به تایید کل اعضای مجمع فوق الذکر برسد. پس از آن اساسنامه مورد تصویب قرار گرفته و دیگر حتی نیازی به ارسال به دولت و مجلس نیست؛ چرا که فدراسیونها یک نهاد مردم نهاد هستند و نیازی به تصویب اساسنامه ندارند. این کار در کشور ما سابقه دارد و در زمان هاشمی طبا تهیه پیش اساسنامه برعهده روسای فدراسیونها گذاشته شد.
مشکلی که یکی دو سال گذشته در ورزش کشور رخ داده بود، بحث حضور وزیر ورزش و جوانان در انتخابات فدراسیونهای ورزشی بود که با رایزنیهای صورت گرفته از سوی مسئولان وقت کمیته ملی المپیک، IOC متقاعد به حضور وزیر ورزش در مجامع انتخاباتی شد. در همان زمان بارها و بارها بحث حضور وزیر ورزش و جوانان در انتخابات فدراسیونهای ورزشی مورد مکاتبه قرار گرفت؛ اما در پیش نویس جدید، مسئولان وزارت ورزش علاوه بر وزیر ورزش، حضور یکی از معاونان (همگانی یا قهرمانی) و داشتن حق رای آن را به اساسنامه اضافه کردهاند. IOC در آن زمان به شدت نسبت به حضور وزیر ورزش و جوانان حساس بود، حال در نظر بگیرید که متوجه حضور معاون وزیر ورزش و حق رای آن در مجمع شود.
باید توجه داشت اساسنامه باید مورد تایید فدراسیون جهانی قرار بگیرد. اولین ایرادی که کمیته بینالمللی المپیک برای بحث کنونی ورزش کشور خواهد گرفت، دخالت صریح دولت است که این میتواند گاف جدیدی در ورزش کشور تلقی شود، ضمن اینکه اگر قرار باشد نهادی در نوشتن اساسنامه دخالت کند قطعا آن نهاد وزارت ورزش نیست بلکه کمیته ملی المپیک است.
در خصوص بحث هیئتهای استانی هم این طور به نظر میرسد که وزارت ورزش سعی دارد حضور خود را به بهانههای مختلف در انتخابات فدراسیونهای ورزشی بیشتر کند. در اساسنامه جدید عنوان شده که نماینده ورزش استان باید در مجمع شرکت کند که نماینده ورزش استان یعنی مدیرکل یا معاون مدیرکل وزارت ورزش و جوانان. این بدان معنی است که اگر رئیس یک هیئت نظر دیگری دارد خیلی راحت میتوان فردی را برای رای دادن انتخاب کرد که همسو با تفکرات افراد انتخاب کننده باشد.
تعجب برانگیزترین قسمت موضوع جایی است که افرادی که خودشان دخالت دولت قبلی را در ورزش تقبیح میکردند، امروز به مراتب بیش از دولت قبلی و از راههای مختلف سعی در دخالت دارند. یکی دیگر از نکات قابل ذکر در برگزاری مجامع این است که به جز روسای هیئتهای استانی، نمایندگانِ مربیان، ورزشکاران، داوران و سایر نهادها از سوی وزارت ورزش و جوانان تعیین میشوند و فقط روسای هیئتهای استانی هستند که به صورت خودکار در مجامع حق حضور خواهند داشت که با اعمال این قانون مجمع عملاً دولتی میشود.
حال باید منتظر ماند و دید سرانجام این موضوع به کجا کشیده خواهد شد، موضوعی که میتواند باعث دردسرهای زیادی برای ورزش ایران شود و حتی در صورت بیتوجهی میتواند مسائلی مانند تعلیق را هم در پی داشته باشد.
بحث اول جایگاه تدوین اساسنامه و سؤالاتی است که در این خصوص پیش میآید که دقیقاً فدراسیونهای ورزشی در کجای سیستم ورزش کشور قرار دارند؟ آیا پایگاه تدوین اساسنامه در دفتر معاونان وزیر است؟ آیا اساسنامه باید طوری تنظیم شود که با اساسنامه جهانی مغایرت داشته باشد؟
مسئولان ورزش کشور باید برای نوشتن اساسنامه به مقررات صریح و دستورالعمل شفاف IOC توجه کنند. در اساسنامه کمیته بینالمللی المپیک و انجمن جهانی فدراسیونهای ورزشی قید شده که دولت میتواند جهت رشد و پویایی جوانان کشور به فدراسیونهای ورزشی کمک کند اما اجازه هیچگونه دخالت و تصمیمگیری در خصوص امور فدراسیونهای ورزشی و اینکه چه کسی در راس کار قرار بگیرد را ندارد. در واقع وزارت ورزش و جوانان نمیتواند مواردی را به فدراسیونهای خود دیکته کرده و مسئولیت تهیه پیشنویس اساسنامه را ندارد.
اگر قرار به ارائه یک اساسنامه یکسان برای تمامی فدراسیونها است، باید مجمع عمومی فدراسیونها با عنوان شورای عالی فدراسیونهای ورزشی تشکیل شده و با انتخاب حداقل 3 و حداکثر 5 خبره ورزشی که در راس فدراسیونها قرار دارند، این پیشنویس تهیه شود و سپس به تایید کل اعضای مجمع فوق الذکر برسد. پس از آن اساسنامه مورد تصویب قرار گرفته و دیگر حتی نیازی به ارسال به دولت و مجلس نیست؛ چرا که فدراسیونها یک نهاد مردم نهاد هستند و نیازی به تصویب اساسنامه ندارند. این کار در کشور ما سابقه دارد و در زمان هاشمی طبا تهیه پیش اساسنامه برعهده روسای فدراسیونها گذاشته شد.
مشکلی که یکی دو سال گذشته در ورزش کشور رخ داده بود، بحث حضور وزیر ورزش و جوانان در انتخابات فدراسیونهای ورزشی بود که با رایزنیهای صورت گرفته از سوی مسئولان وقت کمیته ملی المپیک، IOC متقاعد به حضور وزیر ورزش در مجامع انتخاباتی شد. در همان زمان بارها و بارها بحث حضور وزیر ورزش و جوانان در انتخابات فدراسیونهای ورزشی مورد مکاتبه قرار گرفت؛ اما در پیش نویس جدید، مسئولان وزارت ورزش علاوه بر وزیر ورزش، حضور یکی از معاونان (همگانی یا قهرمانی) و داشتن حق رای آن را به اساسنامه اضافه کردهاند. IOC در آن زمان به شدت نسبت به حضور وزیر ورزش و جوانان حساس بود، حال در نظر بگیرید که متوجه حضور معاون وزیر ورزش و حق رای آن در مجمع شود.
باید توجه داشت اساسنامه باید مورد تایید فدراسیون جهانی قرار بگیرد. اولین ایرادی که کمیته بینالمللی المپیک برای بحث کنونی ورزش کشور خواهد گرفت، دخالت صریح دولت است که این میتواند گاف جدیدی در ورزش کشور تلقی شود، ضمن اینکه اگر قرار باشد نهادی در نوشتن اساسنامه دخالت کند قطعا آن نهاد وزارت ورزش نیست بلکه کمیته ملی المپیک است.
در خصوص بحث هیئتهای استانی هم این طور به نظر میرسد که وزارت ورزش سعی دارد حضور خود را به بهانههای مختلف در انتخابات فدراسیونهای ورزشی بیشتر کند. در اساسنامه جدید عنوان شده که نماینده ورزش استان باید در مجمع شرکت کند که نماینده ورزش استان یعنی مدیرکل یا معاون مدیرکل وزارت ورزش و جوانان. این بدان معنی است که اگر رئیس یک هیئت نظر دیگری دارد خیلی راحت میتوان فردی را برای رای دادن انتخاب کرد که همسو با تفکرات افراد انتخاب کننده باشد.
تعجب برانگیزترین قسمت موضوع جایی است که افرادی که خودشان دخالت دولت قبلی را در ورزش تقبیح میکردند، امروز به مراتب بیش از دولت قبلی و از راههای مختلف سعی در دخالت دارند. یکی دیگر از نکات قابل ذکر در برگزاری مجامع این است که به جز روسای هیئتهای استانی، نمایندگانِ مربیان، ورزشکاران، داوران و سایر نهادها از سوی وزارت ورزش و جوانان تعیین میشوند و فقط روسای هیئتهای استانی هستند که به صورت خودکار در مجامع حق حضور خواهند داشت که با اعمال این قانون مجمع عملاً دولتی میشود.
حال باید منتظر ماند و دید سرانجام این موضوع به کجا کشیده خواهد شد، موضوعی که میتواند باعث دردسرهای زیادی برای ورزش ایران شود و حتی در صورت بیتوجهی میتواند مسائلی مانند تعلیق را هم در پی داشته باشد.