صدری‌نیا: در رونمایی فیلم چشم در برابر چشم خوشبختانه با استقبال خیلی خوبی مواجه شدیم، در اکران شهرستان‌ها شرایط مناسبی از استقبال مردمی به ما گزارش شده و دانشجویان از این کار استقبال بالایی کردند و هنوز دعوت‌های بسیاری در سراسر کشور داریم.

به گزارش مشرق، بازتاب اسیدپاشی‌های اصفهان در صدر اخبار حوادث امسال بوده است و جدای از بازتاب اجتماعی این مساله، آنچه در این میان به سطر رخداد فوق تبدیل شد، سبقت حواشی بر اصل مطلب بود. دامن زدن به بحران اسیدپاشی و به چالش بردن حکم الهی قصاص توسط برخی رسانه‌ها مهم‌ترین خط سیر روایتی بود که روزهایی متمادی اذهان جامعه را مشوش می‌ساخت. مستند «چشم در برابر چشم» بر این اساس تولد یافت و حال به بهانه اکران‌های دانشگاهی این اثر با سیدمحمدعلی صدری‌نیا، کارگردان و محمدحسین رضوی، تهیه‌کننده آن همصحبت شدم تا از پشت پرده اتفاقات رخ‌داده سخن بگوییم:

 آقای صدری‌نیا! در ابتدا برای آشنایی بیشتر، کمی از سوابق فیلمسازی خود بگویید.
صدری‌نیا: اولین مستندی که 2 سال پیش به شکلی حرفه‌ای ساختم، درباره مساله‌ای اجتماعی با نام بحران خاموش بود که به حوزه کودکان و شرایط مهدکودک‌ها می‌پرداخت. امسال هم مستند گام نهایی را با موضوع مذاکرات هسته‌ای داشتم که در جشنواره عمار، فانوس گرفت. فیلمی هم در باره شرایط پیش‌آمده در زلزله آذربایجان با نام عین واقعیت داشتم که به دنبال رسیدن به حقیقت ماجرا بود.

 چگونه به فکر ساخت مستند چشم در برابر چشم افتادید؟
صدری‌نیا: پیشنهاد تولید مستندی براساس اسیدپاشی توسط آقای رضوی شکل گرفت و ایده اولیه آن درباره مسائل پشت پرده این جریان بود. در اسیدپاشی انجام‌شده، تنها بعد اجتماعی مساله مطرح نبود و ابعاد سیاسی و هیاهوی رسانه‌ها در آن شرایط، بیشتر بازتاب یافت. ما به دنبال تبعات این مساله بودیم و اینکه چگونه رسانه‌ها در برابر موضوعی انسانی، پرداختی غیرواقعی و جریان‌ساز داشتند.
رضوی: ما از اوایل آذرماه 93 و در همان روزهای اوج جنجال‌ها کار تولید را با سرعت انجام دادیم. ما حس کردیم که فضای اسیدپاشی اصفهان دارد به سمت یک فتنه جدید پیش می‌رود و رسانه‌های داخلی و خارجی درصدد آن بودند که مساله را به سمت جریان خاصی سوق دهند. این بحران چنان بود که ما در ابتدا قصد داشتیم نام فیلم را فتنه سیاه بنامیم. این رسانه‌ها حاضر بودند که تبعات انسانی مساله اسیدپاشی را نادیده گرفته و به سوی نتیجه‌گیری سیاسی بروند.

 در این مستند با نگاهی دیگر به جریان اسیدپاشی پرداختید و کمتر به بعد اجتماعی این ماجرا توجه داشتید، دلیل این امر چه بوده است؟
صدری‌نیا: ما بنا داشتیم که کار را با سرعت و در همان ایام تولید کرده و به تماشای مردم برسانیم. به همین منظور در آن زمان جلساتی شکل گرفت و ابعاد مساله مطرح شد و پس از بررسی نکات مورد نظر، برنامه‌ریزی کردیم که باید به سمت چه ابعادی از قضیه برویم.

 محدودیت خاصی برای اجرایی کردن ایده‌های خود هم داشتید؟
صدری‌نیا: ما در ابتدا 3 فیلمنامه متفاوت و براساس زاویه‌های مختلف تهیه کردیم. حتی یکی از طرح‌ها حضور در اصفهان و پیگیری نزدیک وقایع بود و دیگری مساله کنکاش مساله از طریق گفت‌وگو با مسؤولان امر بود. ما محدودیت‌هایی به لحاظ زمانی و مسائل امنیتی در آن شرایط خاص داشتیم که به دلیل فضای رخ‌داده  نمی‌توانستیم به همه شرایط بپردازیم. ما سعی کردیم از مسیر دیگری به مسائل پشت پرده این اتفاق اشاره کنیم. ضمن اینکه بررسی معضل اسیدپاشی اصلا تک‌بعدی نیست و باید ابعاد مختلفی را در نظر گرفت؛ مثلا توجه به عناصر سبک زندگی جدیدمان و ریشه‌های خشونت در جامعه کاملا ضروری است و همه این مسائل نیاز به تحقیق بسیار جدی و طولانی‌مدت دارد. ما در مستند «چشم در برابر چشم» خواستیم روایتی از مساله اسیدپاشی‌های اصفهان و بستر این اتفاق را داشته باشیم. ما در این فیلم نشان می‌دهیم که چگونه از بستر اتفاقی اجتماعی، جریانی سیاسی رشد می‌کند.
رضوی: در آن شرایط حساسیت‌های خاص سیاسی به خاطر تبلیغات ناصحیح رسانه‌های خارجی و برخی رسانه‌های داخلی پیش آمده بود و خود ما هم به خاطر آن شرایط سعی کردیم کمی محتاط‌تر حرکت کنیم چرا که فکر کردیم شاید حضور یک دوربین هم با توجه به فضای پیش‌آمده موجب کندی رسیدگی قانونی به ماجرا شود.
 

یعنی نمی‌خواستید به فضای پیش‌آمده دامن بزنید؟
رضوی: بله! ما نمی‌خواستیم وارد فضای ملتهب رسانه‌ها شویم. ما می‌دانستیم که مسؤولان در آن مساله درگیر هستند و ما هم در شرایط خاص پیش‌آمده نمی‌توانستیم به لحاظ انسانی در جمع آسیب‌دیدگان حضور یابیم چرا که می‌دانستیم این خانواده‌ها به لحاظ روحی و روانی نمی‌توانند پاسخگوی ما باشند و شرایط سختی را می‌گذرانند.
صدری‌نیا: این را هم اضافه کنم که حتی ما علاقه‌مند بودیم به سمت مسؤولان انتظامی و قضایی برویم و از آنها سوالاتی در این باره داشته باشیم و از پروسه اسیدپاشی باخبر شویم اما با توجه به حساسیت‌ها و شرایط سخت پیش‌آمده، نمی‌توانستیم به‌راحتی با مسؤولان مواجه شویم.
 پرداخت به مسائل اسیدپاشی و تبعات رخ داده در این باره کمتر در سینمای ما جریان داشته است. شما در این فیلم سعی کردید به جریان‌های مسموم رسانه‌ای در این شرایط بپردازید.

چگونه به این روایت در پرداخت رسیدید؟
صدری‌نیا: یکی از مسائل این بود که به دور از شرایط رخ‌داده، برویم و به آسیب‌شناسی جریان اسیدپاشی بپردازیم. این شرایط نیاز به اطلاعاتی وسیع و تحقیقاتی گسترده داشت. از طرفی این مساله نیاز به شرایط زمان‌بری داشت. به نظرم خیلی از رسانه‌ها و حتی مسؤولان سابق کشور از موضوع اسیدپاشی‌های اصفهان به نوعی سوءاستفاده به نفع خود و جریان سیاسی‌شان کردند. آنها به ماجرا از عینکی سیاسی نگاه و فضای کشور را ملتهب کردند. لذا به نظرمان رسید که برویم و بررسی کنیم که چرا این نگاه شکل می‌گیرد؟
 در آن شرایط سوءاستفاده‌های سیاسی، موجب تشویش اذهان عمومی و التهاب امنیتی در جامعه شده بود و حتی مطالبی دروغین مبنی بر انجام اسیدپاشی در شهرهایی مانند مشهد به میان آمد!

چگونه این جریان را تحلیل می‌کنید؟
رضوی: به نظر ما اینکه رسانه‌های خارجی بخواهند از این فضا درصدد ارائه تصویری سیاسی برآیند، نیاز به کنکاش ندارد، چرا که با توجه به پیشینه شناخته‌شده آنها، انتظاری کمتر از این نمی‌رود! اما دلیل اینکه نشریات و رسانه‌های داخلی هم به این مساله دامن بزنند، خود جای سوال داشت! ما در این سال‌ها دیده بودیم که رسانه‌های خارجی با نگاهی کینه‌توزانه حتی از اتفاقات ورزشی ما هم سوءاستفاده سیاسی کرده‌اند، اما نوع پرداخت رسانه‌های داخلی در مساله اسیدپاشی اصفهان برای ما همراه با پرسش بود و اینگونه بود که به سمت ساخت فیلم «چشم در برابر چشم» رفتیم. این رسانه‌ها با توجه به فضای رسانه‌ای در داخل کشور، همان برنامه‌های مشخص رسانه‌های خارجی را در این حادثه تکرار کردند و فاصله میان رسانه‌های داخلی و خارجی در این جریان چنان نزدیک بود که نگاه و زاویه برخوردی مشترک برایشان پیش آمد. حتی رسانه‌های داخلی، این خط فکری دروغین را در پیش گرفتند که پشت مساله اسیدپاشی، انگیزه‌های مذهبی وجود دارد! از عجایب ماجرا در این مساله پیشگامی رسانه‌های داخلی بود.
صدری‌نیا: ما جدای از رسانه‌های داخلی و خارجی، حتی می‌دیدیم که برخی مسؤولان هم بدون شناخت، به این شبهه دامن می‌زنند. ببینید که آتش رخ داده چگونه توسط رسانه‌ها روشن شده و توسط برخی مسؤولان شعله‌ور شد. در مراسم رونمایی از فیلم، شخصی سوال کرد که چرا شما درصدد ارائه پاسخ به شبهه‌ها نبودید؟ ما در جواب گفتیم که نیازی به این کار نمی‌بینیم، چرا که این مساله چنان روشن است که نیازی به توجیه نیست. ما معتقدیم آنهایی باید بیایند پاسخ بدهند که این شبهات را بی‌سند در جامعه ایجاد کردند؛ آنها باید پاسخ بدهند که چرا و با چه سندی به سمت اتهام‌افکنی نسبت به قشر مسلمان انقلابی رفتند و حادثه اسیدپاشی را به مسائل مذهبی گره زدند؟
رضوی: آن رسانه‌های دروغ‌پرداز نتوانستند هیچ‌گونه سندی از این مساله ارائه کنند و بدون آگاهی به اطلاع‌رسانی پرداختند. آنچه مسلم است، هیچ انگیزه مذهبی در پشت قضیه اسیدپاشی وجود نداشت. اگر چنین سندی وجود داشت، می‌توانستیم به سمت صحت یا عدم صحت آن برویم اما در این جریان هیچ سند و مدرکی وجود نداشت. اگر بخواهیم به سمت تحلیل سیاسی برویم، می‌توانیم به این مطلب برسیم که در زمانی که مجلس دارد لایحه امر به معروف و نهی از منکر را بررسی می‌کند، این جریان راه می‌افتد تا آن لایحه رای نیاورد! خیلی از رسانه‌ها عادت کرده‌اند برای کسب پیروزی جناح خود، همه چیز را نادیده بگیرند و همه چیز را با عینک سیاسی ببینند. ما نباید ماجراها را به هم گره بزنیم، چرا که دود این مسائل به چشم همه می‌رود. این مساله خیلی ناجوانمردانه است که رسانه‌ای برای مطرح کردن خود، دختران جامعه را فنا کند، یعنی با مساله اجتماعی چنان برخورد کند که آن معضل حل نشده و سپس اتفاقات مشابهی برای دیگران رخ دهد. در مساله اسیدپاشی، شرایط ترس برای بسیاری از  مردم پیش آمده بود، حتی دوستان تعریف می‌کردند که خیلی از بانوان اصفهانی پس از آن واقعه، هراس از حضور در جامعه داشتند و مقصر این مساله، همین رسانه‌های دروغ‌پرداز بودند که این فضا را ایجاد کردند. ما اگر بنا را بر منطق این اخبار بگذاریم، با روش‌های بی‌برنامه‌ای مواجه می‌شویم یکی اینکه خود این رسانه‌ها اطلاعی از اصل قضایا ندارند اما در رسانه‌هایی که بازتاب گسترده‌ای می‌تواند داشته باشد، به خبرسازی می‌پردازند. ما تا وقتی با برچسب سیاسی بخواهیم با مسائل برخورد کنیم، باز هم با شرایطی مانند اصفهان برخورد خواهیم کرد. همانطور که فرمودید، شایعات بسیاری پیرامون این مساله بود و اعلام کردند که اسیدپاشی در شهر مشهد هم پیش آمده است، در صورتی که با بررسی بیشتر پی بردیم که چنین مساله‌ای رخ نداده و تنها یک حادثه اسیدپاشی در سال 90 در این شهر داشته‌ایم. متاسفانه اسیدپاشی چنان مانند یک ویروس خبری مطرح شد که انگار این حادثه از تهران به اصفهان و مشهد و دیگر شهرها رفته و قرار است به عنوان مساله‌ای ملی درآید. یعنی از یک حادثه به سمت فضایی ناامن در سطح کشور رسیدند و نگاهی دروغین را در جامعه بسط دادند.

 در فیلم چشم در برابر چشم سعی کردید از نگاهی نزدیک به کنکاش درباره آگاهی رسانه‌های جریان‌ساز بپردازید. درباره نحوه ساخت این فیلم بگویید.
صدری‌نیا: برخی رسانه‌های داخلی که ما در فیلم خود به آنها اشاره داشتیم درصدد بزرگنمایی حادثه‌ای در جهت برآوردن امیال سیاسی خود بودند و از این جریان بهره‌برداری سیاسی کردند. تا زمانی که این رسانه‌ها بخواهند از شرایط سوءاستفاده کنند، به همین بی‌اخلاقی رسانه‌ها خواهیم رسید. باید با پدیده‌های اجتماعی به شکلی مناسب و از دریچه خود پرداخته شود، نه با تعبیری دروغین و در جهت مقاصد سیاسی. ‌جز تصاویری که در گذشته و روز قصاص خانم آمنه بهرامی از طریق آرشیو شخصی ایشان تهیه شد، مابقی تصاویر توسط ما فیلمبرداری شد. به هر حال در زمان انجام قصاص، خانم بهرامی مجبور شدند که با خود دوربین ببرند تا اگر مساله ناگواری پیش آمد، از آن فیلمبرداری کنند. ما در فیلمی که از نمایشگاه مطبوعات تهیه کردیم، سعی کردیم به سراغ سرویس‌های اجتماعی رسانه‌ها برویم و در فضایی واقعی از آنها بخواهیم که نظر حقیقی خود را بدون واسطه ارائه دهند. خیلی از دبیران اجتماعی رسانه‌هایی که خودشان به این شایعات دامن زده بودند اعتقادی به واقعی بودن ادعایشان نداشتند و این را به طور علنی اعلام می‌کردند. لذا ما در این مستند سعی کردیم به شکلی بی‌پرده درصدد کنکاش حقیقت ماجرا برویم.

صدری‌نیا: همه چیز را با عینک سیاسی نبینیم

 تاکنون چه نوع بازتابی از رسانه‌های یادشده رخ داده است؟
رضوی: فعلا با توجه به آغاز اکران‌ها نظری از طرف مقابل شنیده نشده است. البته به نظرم هنوز آنها، فیلم چشم در برابر چشم را ندیده‌اند. حتی از طرف سفیر فیلم از مدیران این رسانه‌ها برای تماشای فیلم دعوت رسمی به عمل آمد و تقریبا هیچ کدام حضور نیافتند.

 استقبال مردمی از فیلم چشم در برابر چشم چگونه بوده است؟
صدری‌نیا: در رونمایی فیلم چشم در برابر چشم و در چند اکرانی که تا به حال داشتیم، خوشبختانه با استقبال خیلی خوبی مواجه شدیم. در اکران شهرستان‌ها ما توفیق حضور نداشتیم اما شرایط مناسبی از استقبال مردمی به ما گزارش شده است. دانشجویان از این کار استقبال بالایی کردند و هنوز دعوت‌های بسیاری در سراسر کشور داریم.
رضوی: از این جهت که روحیه مکاشفه‌گری در مردم وجود دارد، واقعا جای تحسین است که دوست دارند از مسائل پشت پرده آگاه شوند. ما در همان یک هفته اول پس از رونمایی فیلم، شاهد ثبت‌نام بیش از 50 دانشگاه و مراکز برای اکران این اثر بودیم. این مساله کم‌سابقه بوده و این نشانه توجه مخاطب به شنیدن حقیقت است. ما خیلی دوست داشتیم که در همان شرایط رخ‌داده برای اسیدپاشی، فیلم را از طریق شبکه‌های سیما پخش کنیم یا آن را به اکران عمومی درآوریم. چون به نظر ما مخاطب ایرانی در برابر فرافکنی رسانه‌ها، این کمبود را احساس می‌کرد، اما شرایط خاصی در آن زمان حاکم بود و به‌راحتی نمی‌توانستیم به پخش این فیلم بپردازیم. به هرحال رسانه هم در بیان برخی مسائل محدودیت داشت. ما در جایگاه سیاستگذاری صدا و سیما نیستیم اما به نظر ما پرداخت به این مساله در برابر رسانه‌های دروغ‌پرداز، می‌توانست مفید باشد.
صدری‌نیا: متاسفانه رسانه‌های جمعی ما در اینگونه اتفاقات معمولا یک قدم عقب‌تر حرکت می‌کنند. حاشیه‌های بسیاری برای این مساله پیش آمده بود و صدا و سیما به بازتاب این وقایع می‌پرداخت. در مسائل رخ‌داده، هر چه میزان اهمیت و درصد ابهام بیشتر باشد، بیشتر منتج به شکل‌گیری شایعات می‌شود. ما در این فیلم به دنبال کاستن از ابهامات ماجرا بودیم تا جلوی شایعات گرفته شود. تا به حال شرایط پخش مستند از صدا و سیما پیش نیامده و امیدواریم در آینده این اتفاق رخ دهد.

 تاکنون موارد بسیاری از عدم اجرای قصاص اسیدپاشی پیش آمده است که آخرین مورد آن درباره عامل اسیدپاشی داوود روشنایی بوده است. به نظرتان با توجه به ابعاد پزشکی و دینی این نوع قصاص، چه اقداماتی باید توسط مسؤولان امر انجام شود؟
رضوی: پیش‌زمینه کارشناسی برای این مساله باید وجود داشته باشد و متخصصان طب و روانشناسی باید نظر دهند و تعیین حد را از طریق علمی و براساس نظریه شریعت مشخص کنند. این یک پیش‌زمینه است برای رسیدن به این مساله و باید به‌نوعی مساله انجام قصاص اسیدپاشی در کشور حل شود، چرا که اگر قصاص اجرا نشود به ترویج این جریان ناگوار دامن می‌زند. مساله قصاص در این باره بسیار مهم است و شرایط جرائم را تغییر می‌دهد.

 راوی مستند شما آمنه بهرامی بوده است. با چه نگاهی جریان رخ‌داده در اصفهان را زنجیره‌ای از اتفاقات پیش‌آمده درپی  عدم قصاص ایشان می‌دانید؟
صدری‌نیا: مساله اصلی روایت ما مربوط به اصفهان است اما پی بردیم که باید برای پرداخت به این مساله به جریان پیش‌آمده برای خانم آمنه بهرامی بپردازیم چرا که ایشان برای اولین بار حکم قصاص اسیدپاشی در کشور را به دست آورده و می‌توانست از طریق قانونی آن را اجرا کند. ببینید! برای ایشان چه شرایطی پیش آوردند که منصرف شد؛ از جریان نهادهای بشردوستانه تا فشار رسانه‌های داخلی و خارجی که باعث شد حکم الهی قصاص در برابر مجرم این حادثه عملی نشود.
رضوی: حتی ایشان از طرف این سازمان‌ها برای انجام دادن این حکم تهدید شدند. باید رسانه‌ها در همان زمان کارشناسی می‌کردند که در صورت قصاص مجرم حادثه خانم بهرامی، آیا حوادث بعدی پیش می‌آمد؟ اما رسانه‌های ما به همان دلایل بیان‌شده یا به شکلی احساسی با جریان قصاص برخورد کردند و ماجرا را به سمت بخشش کشاندند. خانم بهرامی هم اشاره داشتند که در بازه زمانی گرفتن حکم تا بخشش، هیچ‌گونه گزارش اسیدپاشی به دست نیامده بود چرا که به هر حال اجرای قصاص می‌تواند ترسی را در وجود انجام‌دهنده این مساله ایجاد کند و آمار جنایت را کم می‌کند. در این باره باید مسؤولان دشواری‌های ماجرا را از هر لحاظ حل کنند و به اجرای حکم قصاص اسیدپاشی دست بزنند. متاسفانه با عدم اجرای حکم خانم بهرامی، شیب تندی از انجام اسیدپاشی در جامعه رخ داد.
 

درصدد ساخت دامنه‌های دیگری از موضوع اسیدپاشی هستید؟
صدری‌نیا: حوزه مسائل اجتماعی همیشه دغدغه ما و گروه سازنده بوده است. الان همه تلاش ما دیده شدن فیلم چشم در برابر چشم است اما اگر روزی بخواهیم موضوع را ادامه بدهیم، نیاز به فضایی آرام است تا آسیب‌شناسی کنیم و به شرایط پیش‌آمده درباره خشونت در جامعه بپردازیم. چند طرح را داریم اما رسیدن به موضوع ساخته‌شده نیاز به همفکری و رسیدن به تصمیمی قطعی دارد.

 جایگاه سفیر فیلم در حمایت از فیلم چشم در برابر چشم چگونه بوده است؟
رضوی: واقعیتش این است که ما فیلم را به طور شخصی ساختیم و سفیر فیلم پس از اکران در جشنواره عمار، پخش فیلم و حمایت از آن را به عهده گرفت و شرایط مناسبی را برای فیلم پیش آورد. موضوعاتی که سفیر فیلم به سراغش رفته است، براساس دغدغه جامعه و در راستای آسیب‌شناسی مسائل بوده است. از طرفی تاثیرگذاری موضوع برای دانشجویان و دیگر افراد جامعه هم مدنظر سفیر فیلم است.


منبع: روزنامه وطن امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • میثم ۱۰:۵۲ - ۱۳۹۳/۱۲/۲۴
    0 0
    ﺯﻧﻪ ﺳﺮ ﻗﺒﺮ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﻣﯿﺮﻩ ﻣﯿﮕﻪ ﮐﺠﺎﯾﯽ ﺻﻤﺪ؟ ﯾﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﮐﻔﺶ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺑﯿﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻠﻮﺯ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻋﯿﻦ ﺍﻟﻠﻪ ﺷﻠﻮﺍﺭ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺷﺐ ﮐﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﺭﻭﺡ ﺷﻮﻫﺮﻩ ﻣﯿﺎﺩ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﺏ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﻣﯿﮕﻪ ﺳﮑﯿﻨﻪ ﻣﻦ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﻧﺮﻓﺘﻢ ﺩﺑﯽ ﺟﻨﺲ ﺑﯿﺎﺭﻡ ﮐﻪ

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس