فروش تسلیحات روسی به ایران توانایی آمریکا برای حمله به سایتهای هستهای ایران را کاهش میدهد
به گزارش پایگاه فریبیکن، نمایندگان کنگره آمریکا در نامهای به دولت اوباما هشدار دادهاند که تصمیم روسیه برای فروش سامانههای پیشرفته موشکی به تهران باعث کاهش توانایی واشنگتن در حمله به تاسیست هستهای ایران خواهد شد.
روسیه روز دوشنبه اعلام کرد که ممنوعیت بلندمدت تسلیح ایران به موشکهای پیشرفته پدافند هوایی را لغو کرده است. این حرکت محکومیت دولت اوباما را در پی داشت. مقامات ایران میگویند که تا آخر امسال این سامانهها را دریافت خواهند کرد.
قانونگزاران آمریکایی میگویند تحویل این سامانهها به ایران میتواند باعث افزایش توان دفاعی ایران خواهد شد. همچنین ایران میتواند با استفاده از این سامانهها از سایتهای هستهای خود در برابر حملات آمریکا محافظت نماید.
سناتور پیتر روسکام و تد داچ روز سهشنبه در نامهای به وزیر امور خارجه آمریکا نوشتند: تهدید نظامی یکی از مولفههای اصلی مقابله با انحراف برنامه هستهای ایران بوده است. اجازه دادن به ایران برای دستیابی به این سامانه پیشرفته میتواند تاثیر منفی بر اهرم نظامی داشته باشد.
این دو سناتور همچنین مدعی شدند که این سامانههای موشکی میتواند توان نظامی ایران برای بیثبات کردن منطقه را افزایش دهد.
در این نامه همچنین آمده است: این خبر در بحبوحه مذاکرات هستهای با ایران میتواند نگرانکننده باشد. این اقدام میتواند تردید ما را درباره نقش سازنده روسیه در مذاکرات افزایش دهد.
بزرگترین ترس نتانیاهو؟ اینکه ایران به توافق هستهای احترام گذارد
به گزارش پایگاه راشاتودی، مهمترین دغدغه نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی این است که تهران توافق هستهای را بطور کامل اجرا کند.
گفته میشود که پس از اعلام توافق هستهای بین ایران و گروه 5+1، نتانیاهو وزاری کابینهاش را به جلسهای فوری فراخواند تا درباره آخرین تحولات برنامه هستهای ایران بحث و تبادل نظر شود. دو مقام رژیم صهیونیستی که در این جلسه حضور داشتند بطور ناشناس با روزنامه هارتص مصاحبه کردند.
یکی از آنها گفت: در این جلسه نتانیاهو گفت نمیتوان به راحتی ایران را متهم به فریبکاری کنیم زیرا ایرانیها اینبار این توافق را کاملاً اجرا میکنند.
آنچه نتانیاهو را خیلی اذیت میکرد این بود که پرونده هستهای ایران عادی شود و دیگر از آن به عنوان تهدیدی برای امنیت جهانی یاد نشود. نتانیاهو تا آنجا پیش رفت که توافق با ایران را یک اشتباه تاریخی خواند و گفت هر کاری را برای توقف برنامه هستهای ایران خواهد کرد.
هفته گذشته نتانیاهو در بیانیهای گفت: به جای برداشتن تحریمهای ایران در یک زمان خاص، بهتر است که رفع تحریمها را منوط به توقف سیاستهای توسعهطلبانه ایران در منطقه و عدم تلاش برای نابودی رژیم صهیونیستی کرد.
پس میتوان گفت که بزرگترین ترس نتانیاهو این است که ایران
مفاد توافق هستهای را کاملاً اجرا کند.
آیا توافق با ایران به نابودی عراق منجر خواهد شد؟
پایگاه نشنال اینترست در گزارشی مغرضانه درباره تلاشهای مثبت ایران در صحنه منطقهای و بینالمللی مینویسد: یکبار دیگر در خاورمیانه، منافع کوتاهمدت دارند بر منافع بلندمدت پیروز میشوند. درحالیکه جوهر توافق لوزان دارد خشک میشود، تنشها در عراق در حال افزایش است. شیعیان مورد حمایت ایران اقدامات سختگیرانهای علیه اهل تسنن انجام میدهند.
در جنگ علیه نیروهای داعش، ارتش عراق، پیشمرگهای کرد و نیروهای داوطلب شیعی با کمک نیروی هوایی ارتش آمریکا موفقیتهایی را به دست آوردهاند. این به معنای ائتلاف بالقوه آمریکا با ایران و نیروهای شیعی است.
درحالیکه ارتش عراق و نیروهای مردمی به سمت قلب پایگاه نیروهای داعش در استان الانبار حرکت میکنند، به نظر میرسد که این بار دیگر نباید حمایتی از نیروهای شیعی در این جنگ شود چرا که پیروزی این نیروها در این استان به عنوان یکی از مراکز سنینشین عراق میتواند آتش اختلافات فرقهگرایانه را شعلهورتر ساخته و احساسات را به نفع نیروهای داعش ترغیب نماید.
دولت عراق باید به منظور ایجاد ملتی واحد و باثبات مردم اهل تسنن را به رسمیت شناخته و با حمایت از شبهنظامیان شیعی مورد حمایت ایران به آتش فرقهگرایی ندمد.
برخی از افران بدبین به توافق ایران و غرب در زمینه هستهای اشاره میکنند و میگویند که این توافق دست ایران را در عراق بازتر کرده است. ایران در حال حاضر خود را حاکم عراق، سوریه و لبنان میداند. درحالی که هلال شیعی تا حد زیادی به واقعیت مبدل شده است، به نظر بعید میرسد که نظامیان ایرانی با اتمام ماموریتشان در جنگ با داعش به کشور خود برگردند.
نویسنده این مقاله در انتها مینویسد: اگر میخواهیم مانع
تکثیر هستهای به هر قیمتی شویم، باید به این قیمت اشاره شود: عراق تکهتکه شده،
هژمونی ایران در منطقه و تقویت ایدئولوژی داعش.
توافق هستهای را برهم زنید
به گزارش مجله ویکلی استاندارد، چه چیزی باید برای توافق هستهای اوباما با ایران انجام شود؟ ما میتوانیم این توافق را نشانه فروپاشی سیاست خارجی آمریکا بدانیم. ما میتوانیم امیدوار باشیم که لایحه نظارت کنگره بر توافق هستهای رای آورد. یا میتوانیم جلوی آن را بگیریم.
چطور؟ بهترین اقدام این است که مانع امضای توافق نهایی در 30 ژوئن شویم. بهترین کار این است که در 80 روز باقیمانده به بخشهای تنشزای چارچوب توافقی هستهای با ایران بپردازیم. بخشهای تنشزا و نکات مبهم توافق همان بحثهایی هستند که به نرمش آمریکا در قبال ایران مربوط میشوند، بخشهایی که مبهم گذاشته شدند تا دولت آمریکا بتواند این توافق را در صحنه داخلی موجه جلوه دهد. آیا امکان دستیابی به توافق وجود دارد در صورتیکه اذعان عمومی مردم آمریکا و کنگره بر شفافیت به جای ابهام تاکید کنند؟
شاید پاسخ این سوال منفی باشد. ما دولت اوباما را داریم که میگوید ایران موافقت کرده است تا از سانتریفیوژهای پیشرفته استفاده نکند و در طرفی دیگر ما ایرانیها را داریم که میگویند از روز بعد از توافق از این سانتریفیوژها استفاده خواهند کرد. ما اوباما را داریم که میگوید تحریمها میتواند برگردند، و ایرانیهایی که میگویند زمانیکه تحریمها برداشته شوند دیگر برنخواهند گشت. ما دولت اوباما را داریم که از ایجاد رژیم بازرسی و راستیآزمایی سختگیرانه و دقیق سخن میگوید، و ایرانیهایی که میگویند که اجازه بازرسی از هر جایی یا در هر زمانی را نمیدهند.
بعید است که باراک اوباما یا جان کری از توافق هستهای با ایران منصرف شوند. اما میتوانیم آنقدر به آنها فشار بیاوریم تا جوانب توافق هستهای را به گونهای شفافسازی کنند که مقامات ایرانی بگویند که این توافق ارزشش را ندارد. نکتهای در این حرف وجود دارد. باید بر نکات تنشزا تاکید کنیم. ما باید بر تناقضات تمرکز کرده، تنشها را شدت بخشیم، ابهامات را غیرقابل قبول جلوه دهیم، و ایران را تحریک به ترک میز مذاکره کنیم.
تمامی دیگر جبهه مخالفان نیز باید از همین راهبرد پیروی کنند. باید بطور کامل علیه این توافق اقدام کرد. باید بر نیات ایران، تاثیر این توافق بر خاورمیانه و اینکه این توافق میتواند احتمال جنگ را افزایش دهد تاکید شود. ما سه ماه برای توقف این توافق وقت داریم.
بیشترین نقش را میتوانند سناتورهای کنگره ایفا نمایند. آنها باید با تمام توان لایحه بررسی توافق هستهای با ایران را تصویب کنند. باید حتی به آنها اجازه دهیم که این توافق را متوقف کنند. آنها باید بگویند: عدم بستن تاسیسات فوردو به معنای عدم توافق است؛ عدم انجام بازرسی از هر جا و در هر زمانی به معنای عدم توافق است؛ عدم تغییر سیاستهای منطقهای ایران به معنای عدم توافق است.
از زمانیکه بیاینه لوزان قرائت شد، نگرانیهای بسیاری مطرح شده است. چرا نسخه فارسی و انگلیسی توافق با هم فرق میکند؟ چرا ایرانیها بر رفع آنی تحریمها تاکید میکنند و میگویند که میتوانند به غنیسازی اورانیوم و ساخت سانتریفیوژهای پیشرفته بدون هیچگونه محدودیتی ادامه دهند؟
چرا طبق نسخه آمریکاییها، ایران میتواند تاسیسات زیرزمینی فوردو و آب سنگین اراک را حفظ نماید؟ چرا هنوز مشخص نیست که آیا ذخائر اورانیوم ایران به خارج از این کشور فرستاده میشود و یا بازرسان بینالمللی میتواند به تمامی سایتهای ایران سر بزنند؟
سوال دیگر این است: پس از گذشت 10 سال زمانیکه این توافق به
پایان میرسد چه اتفاقی رخ میدهد؟
همکاری ایران – روسیه در ایجاد سیستمهای جدید امنیت منطقهای
به گزارش مجله نیوایسترن اوتلوک، کاملاً مشخص است که روسیه نمیتواند برای کشورهای دیگر جایگزین غرب یا کشورهای اروپایی شود. به دلایل تاریخی و فرهنگی، میزان زیاد روابط صنعتی، نزدیکی جغرافیایی و غیره این کار را غیرممکن کرده است. با این حال، مسکو میتواند این وابستگی را با استفاده از افزایش روابط سیاسی، نظامی، مالی و اقتصادی با کشورهای دوست و در برابر واشنگتن کمتر آسیبپذیر تضعیف نماید. جمهوری اسلامی ایران جایگاه ویژهای در بین کشورهای دوست روسیه دارد و روابط راهبردی این کشور با مسکو نیز در سطح بالایی میباشد.
باید به این نکته اشاره کرد که سفر علی اکبر ولایتی مشاور رهبر انقلاب در امور سیاست خارجی به مسکو در بهبود روابط ایران و روسیه نقش ارزشمندی داشت. در این سفر، ولایتی دیداری با ولادیمیر پوتین داشت و در این ملاقات پیام شخصی رهبر انقلاب را به وی داد.
در این جلسه الکساندر نواک وزیر انرژی روسیه نیز حضور داشت. از وی خواسته شده بود تا امکان اشکال جدید همکاری اقتصادی بین دو کشور را بررسی کند. مساله اصلی تنظیم دستورکار جدید برای گفتگوهای ایران- روسیه بود. در بخش اقتصادی، گفتگوهای شامل تحقق 5 پرژه آماده بهرهبرداری میشود: ساخت دو راکتور جدید در تاسیسات بوشهر، ایجاد پل انرژی از طریق سرزمین آذربایجان، بازسازی خطوط ریلی ایران، توسعه همکاریها در حوزههای تامین گاز و محصولات کشاورزی. این اقدامات میتواند بخشی از خسارتهای روسیه در نتیجه اعمال تحریمهای غرب علیه این کشور را جبران نماید.
همچنین، همکاری در زمینه امنیت منطقهای نیز با توجه به افزایش بحران در سوریه، عراق، افغانستان و یمن حائز اهمیت میباشد. مواضع روسیه و ایران در بسیاری از جوانب مشابه هم میباشد. این دو کشور به محدودیت فعالیتهای آمریکا، عربستان و تا حدی ترکیه علاقمندند. این مساله باعث ایجاد سیستمهای جدید امنیتی توسط تهران و مسکو در خاورنزدیک و خاورمیانه، آسیای مرکزی و جنوب قفقاز میشود. عامل متمایزکننده این است که این سیستمهای امنیت منطقهای بر مبنای بلوک نمیباشند و بر اساس منافع کشورها ایجاد شدهاند.
و ترکیب شرکتکنندگان ویژه سیستمهای امنیت منطقهای توسط یکسری عوامل مشخص میشوند. این کشورها باید از یک سو با تهران و مسکو هماهنگ بوده و همچنین امکان مشارکت در حل و فصل مشکلات منطقهای را نیز داشته باشند. به عنوان مثال، قزاقستان به احتمال فراوان یکی از این شرکاء احتمالی در آسیای مرکزی خواهد بود. حضور افغانستان و سوریه در این سیستم دشوار به نظر میرسد چرا که تهران و مسکو نظرات متفاوتی در خصوص این کشورها دارند. به عنوان مثال، ایران برای حل مشکل افغانها خواستار حضور هند است، اما روسیه خواستار حضور پاکستان میباشد.
در منطقه جنوب قفقاز، ایجاد سیستم جدید امنیتی اندکی دشوار است چراکه در این منطقه دو کشور باید به کمکهای ترکیه اتکا کنند. اگرچه ترکیه عضو ناتو میباشد، اما روسیه همیشه خواستار افزایش روابط اقتصادی و سیاسی با آنکارا بوده است. با این حال، مسکو و آنکارا اختلافات بسیاری در مسائل مرتبط با سوریه و یمن دارند.
توجه ویژهای باید به روابط روسیه-ایران و روسیه-ترکیه در
شرایطی که غرب تحریمهایی را علیه ایران و روسیه وضع کرده است داشت. دو کشور ایران
و ترکیه معتقدند که اعمال تحریمها نمیتواند باعث ایجاد تغییرات سیاسی مطلوب شود. در
نتیجه، ترکیه برغم فشارهای آمریکا و کشورهای اروپایی از اعمال تحریمهای اقتصادی و
مالی علیه روسیه امتناع کرد. در این خصوص، از آنجایی که ایران با تحریمهای
شورای امنیت روبرو بوده است این کار عملاً غیرممکن است.
سه سوال برای بررسی توافق هستهای با ایران
به گزارش روزنامه وال استریت ژورنال، کنگره آمریکا قصد دارد لایحهای را تصویب نماید تا بتواند توافق هستهای با ایران را بررسی کند. اما، سوالات کلیدی این است: کنگره چگونه میخواهد ارزیابی کند که این توافق خوب است یا بد؟ درحالیکه مذاکرات هستهای با ایران مخالفتهای بسیاری را ایجاد کرده است، مذاکرهکنندگان ایرانی و آمریکایی با موانعی در مسیر توافق هستهای مواجه هستند.
اگر برخی فکر میکنند که ایران باید تاسیسات هستهای
نداشته باشد، پس آنها این توافق را دوست ندارند زیرا بخشهای اصلی برنامه هستهای
ایران باقی میماند. حتی منتقدان نیز موافقند که این توافق میتواند برنامه هستهای
ایران را محدود سازد.
برای شناخت بهتر این توافق، سه سوال اصلی باید پرسیده شود:
- آیا اگر ایران پس از توافق فریبکاری کند میتوان تحریمهای اقتصادی را برگرداند؟ تحریمهای اقتصادی وسیع، به اقتصاد ایران آسیب رسانیده است و باعث شده است که ایران پای میز مذاکره بیاید. یکی از موضوعات مورد اختلاف بین ایران و آمریکا چگونگی برداشتن تحریمهاست. رهبر ایران معتقد است که تحریمها پس از امضای توافق هستهای باید فوراً برداشته شوند، اما مقامات آمریکایی معتقدند که شرط رفع تحریمها اثبات حسننیت ایران است.
این اختلاف نظر معنادار است. اما، سوال مهمتر چیز دیگری است. تحریمها اهرم فشار غرب بر ایران است و توانایی در برقراری مجدد تحریمها از جمله مسائل کلیدی برای تدوام این فشار بر ایران میباشد. آیا توافق نهایی به صورت مشخص میگوید که اگر ایران نتواند به تعهدات خود عکل کند تحریمها چگونه برمیگردند؟ آیا روسیه و چین طرح برگشت تحریمها را در شورای امنیت وتو نخواهند کرد؟
- منظور از سیستم بازرسیهای دقیق برای اعتمادسازی از اقدامات ایران چیست؟ مقامات آمریکا از اینکه ایران با بازرسیهای مداوم آژانس بینالمللی انرژی اتمی موافقت کرد تعجب کردند. مفاد توافق منتشر شده توسط کاخ سفید میگوید که آژانس بینالمللی انرژی اتمی دسترسی منظمی به تمامی سایتهای هستهای ایران خواهد داشت. همچنین، آژانس بر زنجیره تامین سوخت هستهای ایران نیز نظارت خواهد کرد.
اما، بازرسی یکی از آن حوزههایی است که جزئیاتش میتواند دردسرساز باشد. تعریف «دسترسی منظم» مهم است چرا که جزئیات چگونگی و زمان دسترسی بازرسان آژانس به این سایتها کاملاً مشخص شود.
- چقدر این احتمال وجود دارد که ایران ظرف 15 سال آینده تغییر کند؟ مقامات آمریکایی تاکید میکنند که این توافق منوط به تغییر رفتار حکومت ایران در سالهای آینده نیست. آنها معتقدند که این توافق میتواند مانع از دسترسی ایران به تسلیحات اتمی شود.
این حرف برای یکدهه درست است. اما پس از یک گذشت یک دهه که تحریمهای ایران کاملاً برداشته شدهاند و محدودیتهای این برنامه از بین رفته است، ایران میتواند با راحتی خیال به سوی تولید تسلیحات اتمی پیش رود. بنابراین، این امید وجود دارد که تا آن زمان ماهیت حکومت ایران تغییر کند و آشتی ایران با غرب به تواند اندکی از مواضع تند ایران را تعدیل نماید.
آیا ایران کشور انقلابی است؟
پایگاه آتلانتیک مینویسد: تمامی انتقادهای مطرح شده علیه توافق هستهای اوباما علیه ایران را بخوانید و شما میبینید که حرفهای زیادی درباره انقلابیبودن سیاست خارجی ایران مطرح شده است.
هرچه بیشتر درباره این مساله فکر میکنید، کمتر متقاعد میشوید. نخست، حتی اگر فرض را بر این قرار دهیم که سیاست خارجی ایران انقلابی است، شما نمیتوانید مساله توافق هستهای با غرب را حل کنید. هرچه سیاست خارجی ایران انقلابیتر باشد، دستیابی به تسلیحات اتمی برای ایران ارزش کمتری پیدا میکند. اما، تمامی طرفین مذاکره میخواهند مانع از دستیابی ایران به تسلیحات اتمی شوند. به قولی دیگر، تاکید بر انقلابی بودن سیاست خارجی ایران به ما نمیگوید که آیا باید از مذاکرات حمایت کنیم یا خیر.
دوم، مساله دیگر که درباره استفاده از واژه انقلابی وجود دارد این است که این آیتالله خامنهای نبود که هزاران نیرو را برای سرنگونی یک حکومت عربی اعزام کرد. آن جورج بوش بود. از آن پس، نئومحافظهکاران دولت اوباما را برای تدوام سیاستهای دولت قبلی در ایران، سوریه، کوبا و روسیه تحت فشار قرار دادند. مشخص است که ایدئولوژی انقلابی آمریکا با ایدئولوژی ایران متفاوت است. پس نمیتوان ایران را بخاطر صدور انقلاب خود تحت فشار قرار داد چرا که آمریکا هم دقیقاً این کار را انجام میدهد.
مهمتر اینکه، سیاست خارجی ایران آن گونه که برخی تصور میکنند چندان هم انقلابی نیست. با سوریه شروع میکنیم. صحبتهای تندی درباره حمایت ایران از حکمت بشار اسد زده شده است. اما این اقدامات انقلابی نیستند. معنای انقلاب براندازی یک سیستم سیاسی و برقراری یک سیستم جدید میباشد. این همان چیزی است که عربستان و قطر میخواهند: جایگزین کردن یک حکومت سنی متحد با آنها بجای حکومت بشار اسد.
ایران در عوض برای 15 سال است که از حکومت بشار اسد حمایت میکند. ایران نمیخواهد حکومت سوریه را سرنگون و حکومت دیگری را جایگزین آن کند.
سیاست ایران در عراق هم انقلابی نیست. کشوری که در سال 2003 انقلاب را به عراق آورد آمریکا بود. دولت بوش رژیم صدام حسین را سرنگون کرد و با انجام انتخابات شیعیان را روی کار آورد. از آن پس، آمریکا تلاش زیادی برای تداوم حکومت شیعیان انجام داده است. این همان کاری است که ایران انجام میدهد.
ایران در لبنان هم به صورت انقلابی عمل نمیکند. ایران در این کشور از حزبالله برای اعمال فشار بر رژیم صهیونیستی حمایت میکند. یکی از دلایلی که لبنان هم مثل سوریه درگیر جنگ داخلی نشد، این است که ایران به دنبال ایجاد انقلاب در این کشور نیست.
اگر بخواهیم منصف باشیم باید بگوییم که سیاست خارجی ایران در یمن و سرزمینهای اشغالی، انقلابی است. در یمن، ایران با حمایت از جنبش انصارالله توانست حکومت این کشور را سرنگون کند. در نهایت، ایران نمیخواهد کشوری به نام اسرائیل وجود داشته باشد: این تفکر کاملاً انقلابی است. اما حتی در این حوزه نیز ایران درباره ابزاری که برای رسیدن به این هدف به کار میبرد محتاط است.
مقامات ایران سیاست خارجی خود را انقلابی میخوانند،
همانطور که آمریکا سیاست خارجی خود را متأثر از آزادی میداند. اما درحالیکه ایران
به دنبال کاهش نفوذ ایران در خاورمیانه است، تلاشهای این کشور برای رسیدن به این
مقصود بیشتر تحت تاثیر سیاست قدرت است.