کد خبر 41111
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردین ۱۳۹۰ - ۱۱:۴۲

ناصر حجازي در گفت و گويي با وبسايت شخصي خود از اوضاع اقتصادي مردم، لب به انتقاد گشود.

به گزارش مشرق، ستاره در بستر بيماري فوتبال ايران مي گويد حالش خوب نيست چون تاب ديدن شرايط سخت زندگي مردم را ندارد. او در اين گفت و گو با وبسايت شخصي خود هم از هدفمندي يارانه ها ناليده و هم از فرار مغزها.

شکست استقلال مقابل پاختاکور را چطور ارزيابي مي کنيد؟

استقلال مي توانست بازنده نباشد ، پاختاکور قدرت چنداني نداشت،نمي خواهم ايراد بگيرم اما گل برهاني يکي از بهترين گلهاي تاريخ زندگي اش بود ، برهاني بسيار با هوش و حرفه اي عمل کرد و روحيه بالايي گرفت .ديدگاه فني من اينست که عدم تعويض برهاني با آن شرايط روحي و سرعت بالا و همينطور فرهاد مجيدي که کماکان معتقدم نبايد تعويض شود مگر دچار مصدوميت گردد ، مي توانست کمک بيشتري به استقلال کند.با اين حال 2 بازي ديگر باقي مانده است و استقلال کماکان شانس صعود دارد.بايستي به کادر فني و بازيکنان دلگرمي و اميدواري داد تا در 2 بازي آتي با همت و يکدلي صعود از اين مرحله را جشن بگيرند و به آنچه استحقاقش را دارند ، دست يابند.در ضمن بايستي به محمدي اين تذکر را بدهم که توپهايي که از فاصله دور به سمت دروازه ارسال مي شود ،گلر بايستي از دروازه خارج شود و توپ را دفع کند .دليلي ندارد در مواقع ارسال چنين توپهايي روي خط دروازه ايستاد.البته نا گفته نماند محمدي چندين موقعيت خطرناک را از حريف گرفت.

- امروز بذر پاشي چمن طبيعي کمپ اختصاصي استقلال با دستان شما انجام گرفت ، روند ساخت کمپ را چطور ديديد؟

فتح اله زاده کار خود را بلد است و استقلال را عليرغم شرايط سختي که ابتداي فصل داشت، بخوبي جمع و جور کرد.روند ساخت کمپ نيز بخوبي پيش ميرود .با ساخت کمپ هزينه هاي استقلال نيز کاهش پيدا مي کند و حتي باشگاه مي تواند با برنامه هايي که فتح اله زاده دارد، درآمدزايي خوبي داشته باشد و از سازمان کمتر کمک گيرد. امروزه از تيمسار خسرواني بدليل ساخت مجموعه هاي ورزشي بسيار براي استقلال و مردم به نيکي ياد مي شود.فتح اله زاده نيز با پيگيري و اقدام در جهت نهايي شدن ساخت کمپ مي تواند بيشتر از گذشته در ياد و قلب هواداران استقلال باقي بماند ، هر چند اميدوارم اجازه دهند تا او بخوبي کارهايش راپيش ببرد.معمولا عادت کرده اند کساني که قصد خدمت به مردم را دارند ، بر کنار کنند و من شخصا اميدوارم اين اتفاق براي فتح اله زاده نيفتد.در ضمن از سعيدلو مي خواهم اجازه دهد تا فتح اله زاده به تنهايي استقلال را مديريت کند .همانطور که تا به امروز موفق بوده است.استقلال نيازي به هيات مديره ندارد.در ايران رسم بر اين است که يک عده بيکار که دوست و رفيق مقامات هستند ، بعنوان اعضاي هيات مديره انتخاب مي شوند وگرنه در تيمهاي مطرح دنيا اعضاي هيات مديره بر اساس تخصص و تواناييهايشان انتخاب مي گردند و از هيچ کوششي براي موفقيت تيم دريغ نمي کنند.اگر بر اساس قوانين کنفدراسيون آسيا در انتخاب اعضاي هيات مديره اجباري است ، اجازه دهيد فتح اله زاده اين انتخاب را انجام دهد تا در کارش دخالت نشود و در غير اين صورت ، عده اي را بصورت صوري انتخاب نماييد ، رستوراني خوب را هر از گاهي برايشان انتخاب کرده تا آنجا چلوکبابشان را صرف کنند و بروند دنبال زندگي اشان و در کار مديرعامل و زير مجموعه وي دخالت نکنند.

- علي کريمي در متني احساسات خود را همانطور که حتما مي دانيد نسبت به شما بيان کرده است ، در اين ارتباط صحبت خاصي داريد.

علي کريمي بازيکني مردمي است که همسو بودنش با مردم را اثبات کرده است .فقط مي توانم از اين بازيکن که در دل مردم جاي دارد و از راه دور احساسات خود را صادقانه نسبت به من ابراز داشته است ، قدرداني کنم و براي وي در تمامي مراحل زندگي آرزوي موفقيت نمايم.

در مراسم هايي از شما تجليل و قدرداني کردند و هنرمندان، اهالي فوتبال و مطبوعات با شور و شوق خاصي در اين مراسم شرکت کردند ، از پوري بنايي گرفته تا مديران استقلال و پرسپوليس عليرغم مشغله هاي کاري بسيار.دليل محبوبيت و توجه توده مردم به ناصر حجازي را در چه مي دانيد؟

مردم نسبت به من لطف دارند ، ناصر حجازي همواره سعي کرده تا از مردم جدا نباشد ، هميشه با مردم بوده ام و هر چه دارم از خدا و سپس لطف و محبت مردم است.من و امثال من مديون مردم هستيم.آنها مرا حجازي کردند.اينها شعار نيست يا از روي تظاهر نمي گويم.خوشبختانه همه مرا به صراحت لهجه ميشناسند. اين که از مردم مي گويم حرف دلم است.از اينکه مي بينم بعضيها با زدن چند گل يا مورد توجه قرار گرفتن توسط مردم ، از همه طلبکار هستند ، ناراحت مي شوم.

متاسفانه اينها وقتي توسط همين مردم بزرگ مي شوند ادا در مي آورند و فراموش مي کنند که از کجا و چطور به چنين جايگاههايي رسيده اند .نمي دانند که فقط مشهور هستند و با اين خصوصيات ا خلاقي محبوبيتي بين مردم ندارند.تختي به دليل مدالها و قهرماني هايش تختي نشد که اگر اين طور بود،موحد يا حبيبي مدالهاي بيشتري داشتند.تختي بدليل مردمي بودنش تختي شد. از قديم گفته اند که درخت هر چه پربارتر، افتاده تر.وقتي بيشتر مورد توجه قرار گرفتيم ،بايد سر به زير تر شده و ادبيات و رفتارمان را بهتر کنيم.

- بعد از مبتلا شدن ناصر حجازي به بيماري، روند مناسبي در راستاي بهبودي شما مي ديديم اما بيکباره در طي 2-3 ماه اخير افت و ضعف بدني واضح و مشخصي را در شما شاهد هستيم ، توضيح مي دهيد؟

به من مي گويند عصباني نشوم ، مگر بي غيرتم وقتي درد و مشکلات مردم را به چشم مي بينم ، با بي تفاوتي از کنار آن بگذرم.آمده اند و يارانه ها را به مردم غالب کرده اند.زندگي مردم بهتر نشده که بدتر هم شده است .خدمت به مردم يعني فراهم کردن رفاه و آسايش آنها اما متاسفانه شاهد نداري و سختي زندگي مردم هستيم.دولت مي گويد چهل هزار تومان در ماه به مردم کمک مي کنيم ، مگر مردم گدا هستند ؟ مردم ايران روي گنج خوابيده اند ، نفت، گاز و... دولت حق ندارد به مردم کمک کند،دولت بايد کار کند، خدمت کند و زحمت و دسترنج مردم را دودستي تقديم آنها نمايد.چهل هزار تومان در ماه به مردم مي دهند و بعد ....

براي من گاز مي آمد چهل هزار تومان و حالا مي آيد يک ميليون تومان .گاز به کشور همسايه با مبلغي بمراتب کمتر از آنچه از مردم مي گيرند ، صادر مي شود.با ديدن اين شرايط نبايد عصباني شوم ؟ نبايد حرص بخورم و شرايط جسماني ام مثل امروز شود.

من اين حرفها را براي خودم نمي زنم.به هر حال از آنجايي که چهره شناخته شده اي هستم و مردم به من لطف دارند ، زندگي ام مي گذرد حتي با اينکه بيماري ام بسيار پر هزينه است با لطف مسوولين بيمارستان کسري، مالک گسترش فولاد تبريز و اندوخته پس اندازم روزگار سپري مي شود اما اگر مردم عادي شرايط امروز من را داشتند و با يک بيماري پر هزينه روبرو شوند ، چه بايد بکنند؟بروند بميرند؟من ناصر حجازي هستم ، سرد و گرم روزگار را چشيده ام . عمري از من گذشته است. هيچ ابايي هم ندارم که اگر من را ببريد وبا شليک 2 تير به زندگي ام خاتمه دهيد. حرفهايم از سر دلسوزيست.کمي مراعات مردم را کنيد..مردم را دوست داشته باشيد تا آنها هم شما را دوست داشته باشند.مردم معناي خدمت را مي دانند و اگر آن را احساس نمايند پا به پاي دولت مي ايستند و اگر نمي توانيد رفاه مردم را فراهم سازيد ، برويد .من 4 سال قبل و در اواسط فصل وقتي ديدم اعضاي هيات مديره با دخالتهايشان اجازه نمي دهند تا در تيم مردمي استقلال عليرغم توانايي ام کار کنم و ماندنم فايده اي ندارد بخاطر مردم در حالي که مرا مي خواستند ، رفتم تا شايد ديگران بتوانند موفق باشند.مردم ايران قدرشناس هستند.قدر اين قدرشناسي را بدانيد.

- اما دولت در ارتباط با بحث يارانه ها حتما از نظر کارشناسان بسياري استفاده کرده است .

اتفافا براي من هم جاي سوال است که مگر اينها کارشناس ندارند؟از کجا اين يارانه ها را آورده اند.اگر کشور هاي ديگر چنين کاري انجام دادند ، ابتدا شرايط و بستر کار را فراهم کردند و بعد اجرا نمودند. آيا در ايران اين بستر فراهم بود؟ اينکه بگوييم مصرف نکنيد ، فلان چيز را نخريد ، هزينه نکنيد تا برايتان پس انداز شود ، هنر است؟

آخر يک کارگر که ماهي سيصد-چهارصد هزار تومان حقوق مي گيرد و کرايه خانه، خرج زندگي و...دارد و حال بايد سه برابر مبلغي که دولت مي دهد ، به آنها برگرداند، چطور زندگي کند؟ نتيجه اش مي شود فقر و فقر يعني فساد ، فحشا ، طلاق و...از کدام کارشناس صحبت مي کنيد؟ کارشناسي فقط بازي با آمار و ارقام و زندگي در برج نيست.کارشناسي يعني زندگي با مردم و لمس کردن درد و مشکلات آنها از نزديک.

کارشناسي يعني بدنبال پيدا کردن راهي جهت مقابله با ورود کالاهاي چيني و رونق بخشيدن به توليدات داخلي.امروز شاهد هستيم که کارخانه هاي ما يا ورشکسته هستند يا صاحبان آنها جهت جلوگيري از ورشکستگي، کارخانه هايشان را تعطيل مي کنند و نتيجه آن بيکاري و دربدري کارگر ها است و اين مشکلات در پايان باعث از هم پاشيده شدن کانون خانواده ها و ايجاد مشکالات اجتماعي و اخلاقي مي شود.

ما کارشناسان واقعي و افراد تحصيلکرده و با دانش کم نداريم.حتي در مسافرتهاي خارج از ايران وقتي با اين افراد روبرو مي شوم ، مي گويند حاضريم با رقمي نصف آنچه در خارج از ايران به ما مي دهند در خاک خودمان کار کنيم ، به عشق ايران اما امکانات و شرايط براي ما فراهم نيست.

مي خواهم از دولت بپرسم که اجراي طرح يارانه ها اهميت دارد يا يافتن راهي جهت جلوگيري از فرار مغز ها.هر چند مغزها بايستي فرار کنند که اگر باشند بسياري از افرادي که به نا حق و بر اساس زدوبند در راس کارند ، خانه نشين خواهند شد. .همانطور که سطح علمي دانشگاهها را پايين آوردند تا افرادي که سليقه اي وارد دانشگاه شده بودند، بتوانند فارغ التحصيل شوند.

اينکه وضعيت جسماني ام شرايط امروزي را دارد ، بدليل شرايطي است که مي بينم و نمي توانم در قبال اين مسايل و مشکلات مردم بي تفاوت باشم.به قول گاندي که مي گويد : درد من تنهايي نيست ، بلکه مرگ ملتي است که برايشان گدايي را قناعت ، بي عرضگي را صبر و با تبسمي بر لب ، اين حماقت را حکمت مي نامند.

- از اين بحث خارج شويم و بعنوان آخرين سوال اينکه از امير رفيعي بعنوان مدير برنامه هاي شما در برخي محافل ياد مي شود ، اينطور است؟

من هيچگاه مدير برنامه نداشته و نخواهم داشت.خودم قدرت و توانايي فکري جهت انجام کارهايم را داشته و دارم.امير رفيعي مثل پسرم است و فردي با شخصيت و تحصليکرده که در بسياري از موارد با هم مشورت مي کنيم.به رفيعي اعتماد دارم و او نيز به دليل علاقه و رفاقت با من ، مديريت پرتال شخصي ام را بر عهده گرفته است.در ضمن ايشان مشاور فتح اله زاده و دستيار من در کميته فني باشگاه استقلال است.

- و حرف پاياني.

يا رب روا مدار که گدا معتبر شود

گر معتبر شود ز خدا بي خبر شود

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس