این که مجلس و منتقدان و اهالی فرهنگ نسبت به اکران فیلمی اعتراض کنند و تقاضای عدم اکرانش را داشته باشند و وزیر و معاون سینمایی اش هم بپذیرند حکایت فیلم " قصه ها" تا دیروز بود. حتی دیروز هم رسانه های مختلف طرفدار اکران فیلم های حاشیه دار از عدم اکران این فیلم خبر می دادند و اینکه مسولان تصمیم گرفته اند فعلا اکران نشود و ...
اما به یکباره و به شکلی ناگهانی این فیلم از امروز 16 اردیبهشت اکران می شود . کاری که شبیه واکنش فلان کارگردان تئاتر به اعتراض منتقدانش ( نسبت به ابتذال و جنسیت گرایی در نمایشش) بود. کارگردان تئاتری که مزد زحماتش را هم گرفت و گویا حالا دارد در کانادا خوش می گذراند و شاید همین پاداش دادن به او چراغ سبزی به مدیران بعدی بوده تا در مسیر او حرکت کنند.
حالا هم هرطور نگاه می کنیم حرکت مسولان سینمایی در پاسخ به اعتراضات مجلس و منتقدان بسیار شبیه به شیوه آن کارگردان نمایش است.
به هر روی امروز متاسفانه با وجود همه این سابقه ای که خلاصه اش را خواهم گفت یک فیلم تلخ و سیاه که مردم و حاکمیت و ارزشها را به چالش کشیده است روی پرده سینماهای جمهوری اسلامی ایران می رود و احتمالا بعضی رسانه هایشان هم که کارشان را هم خوب بلدند چنان به خط می شوند و آمار فروش می دهند که گویی "قصه ها" پرفروش ترین فیلم تاریخ سینما شده است.
می دانم تاریخ درباره مسولان فرهنگ و هنری که خیانت کرده اند( مانند رمضان پور و مهاجرانی و ..) چه خواهد گفت و چه زشت از آنها یاد خواهد کرد اما نمی دانم درباره مسولانی مانند ایوبی( که پیشینه نامناسبی ندارند و معتقد و محترمند) یا درباره ما منتقدانی که از سر بی حوصلگی غری میزنیم و بعد خودمان را به ندیدن و نشنیدن میزنیم چه قضاوتی خواهد کرد.
و اما حکایت قصه ها :
فیلم « قصه ها»ی رخشان بنی اعتماد قصه ندارد. کارگردانی از سر نداشتن قصه و احتمالا تمام شدن قصه هایش به سراغ شخصیت فیلم های قبلیش رفته و با استفاده از آنها سعی کرده پلشتی و سیاهی جامعه را نشان دهد.
او سعی می کند روایت کننده زندگی مردمی باشد که گرفتار فساد و تبعیض و خفقان هستند و مجبور به تحمل زندگی ای فقیرانه و عاری از هر گونه آرامشند.
" زنی که به دلیل فقر فرهنگی خانواده و خشونت برادرش از خانه گریخته و برای گرسنه نماندن و تهیه داروی فرزندش، فاحشگی می کند... مادری که فرزندش به دلیل اعتراضات سیاسی به نظام در زندان است... مدیران و کارمندانی که به جای کار و انجام امورات مردم به کارهای شخصی می پردازند و ارباب رجوع را تحقیر می کنند.. کارگرانی که ماه هاست حقوقی دریافت نکرده اند و حق هیچ اعتراضی ندارند و فقر مالی و بی سواذی ایشان موجب می شود که نتوانند از حق خود دفاع کنند... حاکمیتی که جز سرکوب کمترین اعتراضات مردم به وضع اقتصادی و معیشتی هیچ کار دیگری انجام نمی دهد... دولتمردانی که غرق در فساد اخلاقی و مالی اند... ادارات و سازمان های دولتی ای که غرق در بوروکراسی و درنتیجه بی توجهی به مردم اند... زنانی که قربانی خشونت اند و وضعیت آشفته ی روانی ایشان در نظام مردسالار ایران آن ها را از طبیعی ترین حقوق زندگی بی بهره کرده است... حاج آقایی که در فیلم گناه کبیره ی ازدواج موقت را انجام می دهد(هرچند تقبیح ازدواج موقت و همسان دانستن آن با هوسرانی صاحبان مقام و طعنه زدن به ایشان در فیلم های سینمایی دهه ی اخیر تقریبا عمومیت دارد)...گسترش اعتیاد در کشور حتی در سنین نوجوانی به دلیل فقر و خودکشی زنانی که قربانی خشونت مردان هستند و بسیاری از ایشان محرومیت ناشی از وضعیت اجتماعی را با اعتیاد به مواد مخدر به فراموشی سپرده اند... دانشجوی ممتاز رشته ی مهندسی مکانیک که به دلیل ستاره دار شدن از تحصیل محروم شده است و مسافرکشی می کند...جوانانی که به تبع وضعیت جامعه بی هویت شده اند و سرشار از عقده های روانی اند و فراگیری ایدز و... "
این فیلم از همان روز اکران جشنواره اعتراضات زیادی را موجب شد.اما مسولان زیر بار نمی رفتند تا این که صدای مجلس درآمد و به ایوبی نامه دادند که فیلم را اکران نکند.
مجلس شورای اسلامی مصمم و با اقتدار تصمیم گرفته بود تا مانع از اکران قصه ها و چند فیلم ارزشی دیگر شود و اجازه ندهد تا ذهن هزاران بیننده فیلم ها درگیر مسائل و مواردی خلاف حقیقت و یا ضد ارزش شود .
حجتالله ایوبی رئیس سازمان سینمایی درباره نامه کمیسیون فرهنگی مجلس مبنی بر عدم اکران دو فیلم «قصهها» و «عصبانی نیستم» و تصمیم سازمان سینمایی در این مورد گفت: اصل نامه کاملا درست است و کمیسیون فرهنگی نه تنها تقاضا دارد این دو فیلم اکران نشود.
اما مدتی بعد همین فیلم به جشنواره ونیز رفت و باز فریادها بلند شد.وقتی اعتراضات شدت گرفت جنتی ضمن ابراز گلايه از نمايش فيلم رخشان بنياعتماد در جشنواره ونيز گفت: بعضي فيلمها دست روي بعضي زخمها و نقاط سياه ميگذارند و اين نگاه را به دنيا عرضه ميكنند كه كار نادرستي است . قبل از اينكه از ما در مورد اين فيلم و حضور جهانياش سوال شود بايد بررسي بشود اصلا چرا قصهها ساخته شد و چرا اين فيلم مجوز ساخت گرفت و روي ساختش نظارت نشد.
جنتی در این اظهارات خود توپ را به زمین دولت قبل انداخت و تأکید کرد که مجوز ساخت قصهها اصلا نباید صادر میشد تا امروز بر سر اکران داخلی یا خارجی آن مساله وجود داشته باشد.
جنتی همچنین با انتقاد از صدور مجوز ساخت و تولید به فیلمهای اینچنینی گفت: سوال من این است که اصلا چرا «قصهها» ساخته شد و چرا مجوز گرفت؟ اگر نظارت بر مراحل ساخت نباشد، این اوضاع پیش میآید. به نظر من باید از گلوگاه اولیه با متخصصان آشنا و ماهر به مسایل بومی و ملی، بر کار نظارت و مراحل ساخت را دنبال کرد».
با این اوصاف سروصداها خوابید و تا دیروز هم خبر می رسید که فیلم اکران نمی شود و فرجی هم از عدم اکرانش می گفت.
اما درست در روز افتتاح نمایشگاه کتاب و با این تصور که حالا احتمالا ذهن ها درگیر نمایشگاه است و می شود منتقدان را در عمل انجام شده قرار داد فیلم اکران گرفت.
حالا در این بازی مجریان قانون فیلمی که در " هرت آباد " می گذرد را "هرتی" روانه اکران کرده اند. اتفاقی که شاید به اشتباه آنها را در نظر منتقدان شبه روشنفکرشان ( که همیشه از کوتاه آمدن آنها در برابر مذهبی ها دلگیر بودند) پیروز نشان دهد اما یقینا این بدعت آغازگر یک ماجرای تلخ (که پایه های قانون را لق می کند) در سینمای کشور خواهد بود. ماجرایی که بی شک هزینه زیادی را به سینما تحمیل خواهد کرد.