گروه دین مشرق- ظهور منجی آخرالزمان، اندیشه ای جهانی است که بشر را بر محور انتظار گرد می آورد. فارغ از آنچه دیگران به عنوان منجی بدان امید بسته اند، امت اسلامی بر اساس آموزه های نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله) مصداق منحصر منجی آخر الزمان را وجود مبارک مهدی(عج) می دانند؛ اما در میان همین امت، گروهی درس مهدویت را در مکتب نورانی عترت پیامبر بزرگ اسلام آموخته اند و دسته ای علم را از غیر اهلش گرفته و باوری ابتر راه یافت.
انتظار پیروان اهل بیت عصمت و طهارت(علیه السلام) با انتظار دیگران تفاوتی عمیق دارد، چون فرقه ناجیه در انتظار طلوع شمس موجود مستور است و دیگران منتظر ستاره معدوم. به اعتقاد راسخ ما، مهدی موعود، موجود است؛ اما در پندار دیگران فقط موعود است نه موجود. تفاوت معنی انتظار در دو طیف مزبور، همان فاصله عریق میان موجود معدوم است که نمی توان مرز آن را تحدید کرد، زیرا یکی دل به نقش ماه خوش داشته و دیگری به نظاره آن چشم از آسمان پر کرده است و ماه را در سپهر یافته و به انتظار اوج، عروج می کند:
در تبیین معنی حقیقی انتظار، روایات متعددی هست؛ از آن جمله روایتی است که ابو بصیر از حضرت صادق(علیه السلام) چنین نقل می کند: «لیعدن احدکم لخروج القائم ولو سهما...»(2) بر این اساس آن که بخواهد به واقع منتظر وجود مبارک آن حضرت باشد، لازم است خویشتن را مهیا سازد، اگر چه با آماده کردن یک تیر باشد.
تأمل در این روایت شریف می فهماند که انسان تا مرد میدان جهاد و مبارزه نشود، نمی تواند خویشتن را در زمره منتظران راستین آن حضرت بداند و این، همان معنای بلندی است که در ادعیه نورانی شب های ماه مبارک رمضان به آن اشاره گردیده است: «و قتلا فی سبیلک مع ولیک فوفّق لنا»؛(3)
آن که خویش را خواهان ظهور حضرت ولی عصر(عج) می داند و امید اصلاح امور را از آن حضرت دارد؛ اما خود اهل جهاد نیست، سخن به گزاف گفته و در حقیقت، نه منتظر که منزوی از ایشان است، زیرا در انتظار گشایش رایگان دشواری ها به دست امام عصر(عج) است و می خواهد که در این مسیر دچار هیچ رنجی و متحمل هیچ هزینه ای نگردد، در حالی که انتظار حقیقی ظهور آن حضرت به معنی آماده سازی عِدّه و عُدّه در تمامی زمینه ها از جمله مسائل نظامی و جهاد در راه خداست.
به قطع، پس از ظهور، آن حضرت با جنگ روبه رو خواهد بود، پس کسانی توان یاری اش را خواهند داشت که کار؟آزموده این میدان باشند و اگر کسی اهل کارزار نباشد کار او زار است.
در عرصه جهاد علمی، مسلح شدن به سلاح قلم و تیغ سخن و در عرصه علمی تجهیز به اسلحه رزم و آموختن شیوه های نوین آن لازمِ انتظار حقیقی است، حال آن که میان این دو عرصه را جمع کند و سلاح مناسب هر یک مسلح شود به اجر هر دو جهاد نایل می شود، « طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ»؛(4) البته بخشش مهم پیروزی آن حضرت مرهون رشد فرهنگی جامعه بشری است.
نتیجه آنکه معنای عمیق انتظار موجودِ موعود در مکتب اهل بیت(علیهم السلام) از سویی اقتدا به سنت امامان هدایت(علیهم السلام) و از سوی دیگر، مسلح بودن یا مسلح شدن به سلاخح علم و ایمان برای مجاهده در راه خداست.
این عبادت والا، عرصه های گوناگونی دارد که در هر یک عنصر انتظار تجلی خاصی دارد و به شیوه ای متفاوت مطرح می گردد: عرصه فرهنگ از اساسی ترین عرصه هایی است که در زمینه سازی طلوع شمس مهدوی(عج) مؤثر است، از این رو دریافت فهم صحیح انتظار در این عرصه سهم اساسی در تصحیح فرهنگ انتظار دارد.
امام باقر(علیه السلام) فرمود: «رحم الله عبداً حبس نفسه علينا، رحم الله عبداً أحيى أمرنا»؛(5)
این سخن نورانی، نمود روشنی از جلوه انتظار حقیقی در عرصه فرهنگ را به نمایش می گذارد، چرا که انسان منتظر در این عرصه می باید خویش را در محدوده اوامر الهی بگذارد و از قلمرو دستورهای قرآن و عترت تجاوز نکند.
تلاش منتظران راستین حضرت بقیة الله (عج) در این عرصه می باید بر آن معطوف شود که معارف مآثر قرآن و عترت(علیهم السلام) را احیا و منتشر سازند.حقیقت انتظار در این عرصه آن است که منتظر معتقد و عارف به حضرت ولی الله اعظم(عج) بر اساس معرفتش امر آنان را احیا می کند و خویشتن را در محدوده اوامر ایشان منحصر می سازد، تا از فیض الهی از باطنش ریشه بگیرد و در ظاهرش تجلی کند.
پی نوشت ها:
1- دیوان شمس تبریزی، ص 501، شماره 1337
2- الغیبه نعمانی،ص 320/ بحارالانوار، ج 52، ص 366
3- اقبال الاعمال، ص 381/ بحار الانوار، ج 95، ص 117
4- رعد، آیه 29
5- المحاسن، ج 1، ص 278/ کمال الدین، ج 2، ص 644/ بحارالانوار، ج 52، ص 126
(امام مهدی موجود موعود، آیت الله جوادی آملی)
انتظار پیروان اهل بیت عصمت و طهارت(علیه السلام) با انتظار دیگران تفاوتی عمیق دارد، چون فرقه ناجیه در انتظار طلوع شمس موجود مستور است و دیگران منتظر ستاره معدوم. به اعتقاد راسخ ما، مهدی موعود، موجود است؛ اما در پندار دیگران فقط موعود است نه موجود. تفاوت معنی انتظار در دو طیف مزبور، همان فاصله عریق میان موجود معدوم است که نمی توان مرز آن را تحدید کرد، زیرا یکی دل به نقش ماه خوش داشته و دیگری به نظاره آن چشم از آسمان پر کرده است و ماه را در سپهر یافته و به انتظار اوج، عروج می کند:
دلا خود را در آیینه چو کژ بینی هرآیینه
تو کژ باشی نه آیینه تو خود را راست کن اول
یکی میرفت در چاهی چو در چه دید او ماهی
مه از گردون ندا کردش من این سویم تو لاتعجل
مجو مه را در این پستی که نبود در عدم هستی
نروید نیشکر هرگز چو کارد آدمی حنظل(1)
تو کژ باشی نه آیینه تو خود را راست کن اول
یکی میرفت در چاهی چو در چه دید او ماهی
مه از گردون ندا کردش من این سویم تو لاتعجل
مجو مه را در این پستی که نبود در عدم هستی
نروید نیشکر هرگز چو کارد آدمی حنظل(1)
تأمل در این روایت شریف می فهماند که انسان تا مرد میدان جهاد و مبارزه نشود، نمی تواند خویشتن را در زمره منتظران راستین آن حضرت بداند و این، همان معنای بلندی است که در ادعیه نورانی شب های ماه مبارک رمضان به آن اشاره گردیده است: «و قتلا فی سبیلک مع ولیک فوفّق لنا»؛(3)
آن که خویش را خواهان ظهور حضرت ولی عصر(عج) می داند و امید اصلاح امور را از آن حضرت دارد؛ اما خود اهل جهاد نیست، سخن به گزاف گفته و در حقیقت، نه منتظر که منزوی از ایشان است، زیرا در انتظار گشایش رایگان دشواری ها به دست امام عصر(عج) است و می خواهد که در این مسیر دچار هیچ رنجی و متحمل هیچ هزینه ای نگردد، در حالی که انتظار حقیقی ظهور آن حضرت به معنی آماده سازی عِدّه و عُدّه در تمامی زمینه ها از جمله مسائل نظامی و جهاد در راه خداست.
به قطع، پس از ظهور، آن حضرت با جنگ روبه رو خواهد بود، پس کسانی توان یاری اش را خواهند داشت که کار؟آزموده این میدان باشند و اگر کسی اهل کارزار نباشد کار او زار است.
در عرصه جهاد علمی، مسلح شدن به سلاح قلم و تیغ سخن و در عرصه علمی تجهیز به اسلحه رزم و آموختن شیوه های نوین آن لازمِ انتظار حقیقی است، حال آن که میان این دو عرصه را جمع کند و سلاح مناسب هر یک مسلح شود به اجر هر دو جهاد نایل می شود، « طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ»؛(4) البته بخشش مهم پیروزی آن حضرت مرهون رشد فرهنگی جامعه بشری است.
نتیجه آنکه معنای عمیق انتظار موجودِ موعود در مکتب اهل بیت(علیهم السلام) از سویی اقتدا به سنت امامان هدایت(علیهم السلام) و از سوی دیگر، مسلح بودن یا مسلح شدن به سلاخح علم و ایمان برای مجاهده در راه خداست.
این عبادت والا، عرصه های گوناگونی دارد که در هر یک عنصر انتظار تجلی خاصی دارد و به شیوه ای متفاوت مطرح می گردد: عرصه فرهنگ از اساسی ترین عرصه هایی است که در زمینه سازی طلوع شمس مهدوی(عج) مؤثر است، از این رو دریافت فهم صحیح انتظار در این عرصه سهم اساسی در تصحیح فرهنگ انتظار دارد.
امام باقر(علیه السلام) فرمود: «رحم الله عبداً حبس نفسه علينا، رحم الله عبداً أحيى أمرنا»؛(5)
این سخن نورانی، نمود روشنی از جلوه انتظار حقیقی در عرصه فرهنگ را به نمایش می گذارد، چرا که انسان منتظر در این عرصه می باید خویش را در محدوده اوامر الهی بگذارد و از قلمرو دستورهای قرآن و عترت تجاوز نکند.
تلاش منتظران راستین حضرت بقیة الله (عج) در این عرصه می باید بر آن معطوف شود که معارف مآثر قرآن و عترت(علیهم السلام) را احیا و منتشر سازند.حقیقت انتظار در این عرصه آن است که منتظر معتقد و عارف به حضرت ولی الله اعظم(عج) بر اساس معرفتش امر آنان را احیا می کند و خویشتن را در محدوده اوامر ایشان منحصر می سازد، تا از فیض الهی از باطنش ریشه بگیرد و در ظاهرش تجلی کند.
پی نوشت ها:
1- دیوان شمس تبریزی، ص 501، شماره 1337
2- الغیبه نعمانی،ص 320/ بحارالانوار، ج 52، ص 366
3- اقبال الاعمال، ص 381/ بحار الانوار، ج 95، ص 117
4- رعد، آیه 29
5- المحاسن، ج 1، ص 278/ کمال الدین، ج 2، ص 644/ بحارالانوار، ج 52، ص 126
(امام مهدی موجود موعود، آیت الله جوادی آملی)