هنوز كه هنوز است فيلم‌هاي پرفروشي چون «ارباب حلقه‌ها» يا «هري پاتر» با اقتباس از كتاب و دنياي ادبيات ساخته مي‌شوند. كتاب‌ها و دنياي ادبيات هميشه منابعي خوب براي فيلمسازاني بوده‌اند كه به دنبال ساخت آثار موفق مي‌گردند.

به گزارش مشرق، سرانه مطالعه در ايران پايين است. براي پذيرفتن اين بحران فرهنگي نيازي به جست‌وجو در ميان آمار و ارقام نيست، بلكه كافي است نگاهي گذرا به پارك‌ها، اتوبوس‌هاي درون‌شهري و خطوط مترو يا اعضاي خانواده خود بيندازيم تا به شكننده بودن رابطه ميان مردم و كتاب پي ببريم.

 بعيد است كه در اين فضاها بتوانيم بيشتر از تعداد انگشتان دست، كتابخوان پيدا كنيم و اين يك بحران واقعي است؛ چاله‌اي فرهنگي كه منجر به خسارت‌هاي اجتماعي و اقتصادي در ابعاد مختلف مي‌شود و حتي چرخ سينما هم در آن گير مي‌افتد؛ اينكه چگونه؟ خوب است بدانيم كه مشهورترين آثار سينمايي دنيا با اقتباس از دنياي ادبيات و كتاب‌ها ساخته شده‌اند؛ از فيلم‌هاي «‌جادوگر شهر اوز» و «فرانكشتاين» گرفته تا فيلم «بربادرفته» ساخته ويكتور فلمينگ كه براساس رماني به نوشته «‌مارگارت ميچل»‌ ساخته شد.

هنوز كه هنوز است فيلم‌هاي پرفروشي چون «ارباب حلقه‌ها» يا «هري پاتر» با اقتباس از كتاب و دنياي ادبيات ساخته مي‌شوند. كتاب‌ها و دنياي ادبيات هميشه منابعي خوب براي فيلمسازاني بوده‌اند كه به دنبال ساخت آثار موفق مي‌گردند. اين فيلم‌ها در اكثر موارد پرفروش مي‌شوند؛ چراكه داستان قوي، پركشش و حساب‌شده‌اي دارند. در ايران اما كمتر پيش آمده كه توليدكنندگان آثار هنري براي ساخت اثرشان به سراغ اقتباس ادبي بروند و داستان يك كتاب يا رمان پرطرفدار را تبديل به نسخه 35 ميلي‌متري روي پرده نقره‌اي سينما يا سريال تلويزيوني كنند.

جالب آنجا است كه اتفاقاً حوزه سينما و تلويزيون كشورمان با بحران سوژه‌يابي رو‌به‌رو است و فيلم‌ها و سريال‌هاي كارگردانان مطرح سينما و تلويزيون معمولاً در كسب رضايت مردم ‌ناكام باقي مي‌مانند. اين كاستي خود مي‌تواند از تبعات پايين بودن آمار مطالعه كتاب در كشور باشد كه نشان مي‌دهد حتي كتابخواني نزد چهره‌هاي فرهيخته و هنري كشور هم محلي از اعراب ندارد. اين در حالي است كه جا افتادن اقتباس ادبي در سينما و تلويزيون كشور مي‌تواند هزينه نويسندگي را از يك پروژه سينمايي يا تلويزيوني حذف كند و آن را به هزينه سناريونويسي تقليل دهد اما در نتيجه بازدهي اقتصادي اثر بيشتر شود.

فيلمسازان و سريال‌سازان ايراني معمولاً با مغفول باقي گذاشتن حوزه كتاب و ادبيات و داستان‌هاي قدرتمندي كه مي‌تواند ضامن موفقيت يك فيلم باشد بر داستان‌هايي تكيه مي‌كنند كه معمولاً ضعف روايي و نيز ضعف درام دارند و نمي‌توانند در بيننده كشش لازم را ايجاد كنند؛ در نهايت بحران سوژه در فيلم‌ها به شكست اقتصادي آثار در گيشه و در تلويزيون نيز به شكست سريال‌هايي مي‌انجامد كه رسماً بيننده‌اي ندارند.


منبع: روزنامه جوان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس