گروه بینالملل مشرق- "کشتی نجات" که توسط جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران برای کمک به مردم یمن تدارک دیده شده است، روز دوشنبه 21 اردیبهشت از بندرعباس عازم بندر الحدیده این کشور شد. این کشتی حامل بیش از 2500 تن کمکهای انساندوستانه اعم از مواد غذایی و دارویی و اقلام پزشکی و مایحتاج روزانه مردم جنگ زده یمن است و روی عرشه آن، فعالان صلحطلب و ضدجنگ از آمریکا، فرانسه و آلمان و پزشکان و خبرنگاران ایرانی حضور دارند.
"کالب ماپین" فعال ضدجنگ آمریکایی، در کشتی نجات ایران برای یمن حاضر است
خبرنگار بینالملل مشرق در این خصوص با "کالب ماپین" عضو کمیته ملی ضدجنگ "با امپریالیسم بجنگید، در کنار هم بایستید" در آمریکا و یکی از افرادی که همراه با این "کشتی نجات" از بندرعباس راهی یمن شده، گفتگو کرده است. متن مصاحبه مشرق با این خبرنگار، تحلیلگر سیاسی و فعال ضدجنگ آمریکایی به شرح زیر است.
سؤال:: شما یک جوان آمریکایی هستید. چه چیزی باعث شد تا بخواهید همراه کشتی نجات به یمن بروید؟
من وقتی شنیدم انصارلله در یمن به قدرت رسیده است، فوقالعاده خوشحال شدم. میدانستم که یک پیروزی بزرگ برای مردم دنیا رقم خورده است. من وضعیت یمن را مطالعه کرده بودم و خبر داشتم که دولت یمن صرفاً ابزاری در دست رژیم سعودی است که خود این رژیم عروسک خیمهشببازی والاستریت و آمریکا و بانکدارهای صهیونیست است. بنابراین فهمیده بودم که بخشی از یمن توانسته خود را آزاد کند.
وقتی هم که عربستان بالأخره به یمن حمله کرد و آمریکا هم از سعودیها حمایت نمود، برای من تعجبآور نبود. این هم که یک سری مقامات آمریکایی انتقاد میکنند که عربستان خشونت بیش از حد به خرج میدهد و امثال اینها، همه صرفاً صحنهسازی است. والاستریتژورنال و برخی رسانههای دیگر اعتراف کردهاند که ارتش آمریکا بر حملات عربستان به یمن نظارت دارد. هر حملهای به یمن تحت نظارت آمریکاست. هیچ اختلافی میان آمریکا و عربستان و اسرائیل درباره حمله به یمن وجود ندارد. این یک حمله متحد علیه یمنی است که میخواهد آزاد باشد.
وضعیت کنونی مردم یمن مانند وضعیت مردم ایران در زمان انقلاب اسلامی است
غیرنظامیان و مردم عادی در یمن دارند کشته میشوند. وضعیتی که این کشور الآن دارد تا حدودی همان وضعیتی است که ایران در سال 1979 داشت. یمنیها هم میخواهند همان کاری را بکنند که ایرانیها کردند. همان کاری که کوباییها 50 سال است دارند انجام میدهند. میخواهند استقلال خود را به دست بیاورند و از نظام جهانی خارج شوند.
مردم یمن هم حق دارند این کار را بکنند. اینکه از طریق نظامی اجازه نمیدهند کمکهای انساندوستانه به مردم برسد، نقض آشکار حقوق بشر است. ممانعت از رسیدن کمکهای بشردوستانه تحت منشور سازمان ملل و قوانین بیشمار بینالمللی ممنوع است. چرا کسی جلوی این کار سعودیها را نمیگیرد؟ چرا کسی اعتراضی نمیکند؟ من بسیار خوشحال هستم از اینکه اکنون به تهران آمدهام و قرار است به زودی همراه با کشتی حامی مردم یمن عازم خواهم شد تا جلوی اقدامی را بگیریم که دولت کشورم [آمریکا] همراه با رژیمهای سعودی و صهیونیستی دارند انجام میدهند.
من به عنوان یک شهروند آمریکایی از هیچ چیز بیش از این ناراحت نمیشوم که موشکهای کروز و دیگر سلاحهایی که برای ترور و کشتار جمعی مردم بیگناه یمن از آنها استفاده میشود، توسط دولت خود من تأمین شدهاند. دولت ما وقتی میخواهد کشورهایی خاص را منزوی و چهره آنها را تخریب کند، دائماً از پروپاگاندا درباره حقوق بشر استفاده میکند، اما بیش از نیم قرن است که عربستان سعودی را زیر پر و بال خود گرفته است، کشوری که یکی از بزرگترین ناقضان حقوق بشر روی کره زمین است.
کشتی کمکهای انساندوستانه هلال احمر ایران آماده حرکت به سوی یمن میشود
در پاسخ به سالها فقر، سرکوب و تحقیر مردم یمن دست به انقلاب زدهاند. در طرف مقابل هم، عربستان سعودی همراه با داعش و القاعده در یمن یک کمپین خشونتآمیز تروریستی را به راه انداختهاند. آنچه در یمن اتفاق میافتد بر خلاف ادعاهای سیانان، نه یک جنگ فرقهایست، نه یک جنگ مذهبی، و نه یک جنگ نیابتی با ایران، بلکه جنگ علیه تلاش مردمی و ضدامپریالیست برای رسیدن به دموکراسی و استقلال که توسط خود مردم یمن هم رهبری میشود.
انصارلله توانسته یک ائتلاف ملی از گروههای مختلف در یمن ایجاد کند
انصارلله با سنیها، سکولارها و نیروهای دیگر در سراسر یمن متحد شده است تا یمن را از دستان خارجی نجات دهد. مسئله حوثیها نیستند، بلکه یک ائتلاف ملی در یمن است. این در حالی است که سعودیها میخواهند انقلاب مردم یمن را در خون غرق کنند و آمریکا هم از آنها حمایت میکند. مقامات آمریکایی که سعودی را تسلیح و تقویت میکنند و شرکتهای نفتی انگلیسی و آمریکایی که از این رابطه نامشروع سودهای میلیارد دلاری میبرند، همه در جنایات علیه بشریت که در یمن اتفاق میافتد، سهیم هستند.
در این کشتی نجات، فعالانی از آمریکا و آلمان و فرانسه و چندین دکتر و چند خبرنگار از ایران حضور دارند. همه چیز با دقت چک شده تا هیچ چیزی که ممکن است سلاح تلقی شود، روی عرشه نباشد. این یک عملیات صلحآمیز است. هواپیماهای ایران 28 آوریل تلاش کرده بودند کمکهای پزشکی به مردم یمن برسانند، اما بهرغم اجازه مقامات یمنی، قبل از فرود در این کشور توسط جنگندههای سعودی تهدید و مجبور شدند منطقه را ترک کنند.
ممانعت از رساندن کمکهای انساندوستانه، نقض آشکار قوانین بینالمللی است. ما همزمان با آغاز مسافرتمان به سوی یمن، با صدای بلند از همه میخواهیم که مانع مأموریت مسالمتآمیز ما نشوند.
سؤال:: چگونه دولتی مانند آمریکا میتواند از چنین جنایتی جان سالم به در ببرد؟ چرا مردم این کشور جلوی دولت را نمیگیرند؟ پوشش رسانهای این بحران درون آمریکا چگونه است؟
اولاً که هر چه میگویند، میگویند انصارلله. نمیگویند ائتلاف. رسانههای آمریکایی نمیگویند که یک ائتلاف در حال حاضر مقابل سعودیها ایستاده است. گاهی به انصارلله میگویند "حوثیها" که البته به خودی خود توهینآمیز نیست، اما نشان نمیدهد که ائتلاف تشکیل شده چهقدر بزرگ است. اصطلاح دیگری که به کار میبرند "نیروهای نیابتی ایران" است. میگویند اینها نیروی نیابتی ایران هستند و بنابراین سعودیها میخواهند یمن را از کنترل ایرانیها دربیاورند.
زبان امروز آمریکا علیه ایران، زبانی است که در جنگ سرد علیه شوروی به کار میبردند
این زبان مضحک را در رسانهها به کار میبرند که تا
حدودی شبیه به زبان جنگ سرد است. آن زمان میگفتند هر کشوری که مقابل آمریکا میایستد،
حتماً پشت صحنهاش کار روسها و شوروی است. هیچکس حق نداشت برای استقلال کشورش
تلاش کند. حتی یادم هست مارتین لوتر کینگ را هم متهم کرده بودند به اینکه عامل
شوروی است. اکنون میگویند هرچه هست زیر سر ایران است.
اوباما میگوید: آشکارا به ایرانیها هشدار دادهایم که نباید به یمن سلاح بفرستند
مشابه وضعیت یمن اکنون درباره بحرین هم وجود دارد. اکثریت شیعه در آن کشور مقابل یک رژیم کاملاً مستبد ایستادهاند، اما آمریکاییها میگویند ممکن نیست مردم این کشور به دنبال آزادی باشند، بلکه حتماً ایرانیها پشت این قضیه هستند. همیشه همین حقه تبلیغاتی را استفاده میکنند. عمده مردم آمریکا هم چیزی در اینباره نمیدانند. وقتی دائماً میشنوند که انصارلله فلان کار را کرده و کسی به آنها نمیگوید که انصارلله در مرکز یک ائتلاف است، مردم هم فکر میکنند قضیه اختلاف شیعه و سنی است.
اگر از مردم آمریکا بپرسید مسئله چیست صرفاً میگویند: حتماً دعوای شیعه و سنی است. من نمیدانم آنجا چه خبر است. اکثر مردم هم معتقدند آمریکا بهتر است در این درگیری وارد نشود. نمیدانند که جنگ سعودیها علیه یمن اتفاقاً یک جنگ آمریکایی است. کار، کار ارتش آمریکاست. آمریکا خارج از مسئله نیست، بلکه فعالانه در آن نقش دارد و از حمله عربستان حمایت و دفاع میکند. مردم در آمریکا به خاطر پوشش رسانهای جهتدار درباره این مسائل، کاملاً گیج هستند.
مردم آمریکا حتی نمیدانند که داعش و القاعده دشمنان انصارلله هستند
خیلی از مردم آمریکا حتی نمیدانند که داعش و القاعده دشمنان انصارلله هستند. فکر میکنند چون انصارلله یک سازمان اسلامی است و داعش و القاعده هم ادعا میکنند اسلامی هستند، پس همه اینها اسلامگراهای افراطی هستند. اصلاً متوجه نیستند که آمریکا و اسرائیل و عربستان از کدام طرف حمایت میکنند و ایران از کدام طرف.
سؤال:: آیا این پوشش گسترده هم بود یا به حاشیه رانده شد؟
در ابتدای بمبارانها خیلی گسترده بود، اما به نظر من، اگر این جنگ در جای دیگری از دنیا اتفاق میافتاد خیلی بیشتر از اینها رسانهای میشد. الآن آن پوششی که باید، از جنگ یمن داده نمیشود. دلیل اصلیاش هم این است که نمیخواهند مردم جزئیات این حادثه را بدانند. آنچه مخاطبین غربی میفهمند این است که "مردم در خاورمیانه باز هم به جان هم افتادهاند. این مردم همیشه با هم در حال جنگ بودهاند، چون نمیتوانند با هم کنار بیایند و در کنار هم زندگی کنند. خیلی نگران نباشید. ما از دموکراسی و آزادی دفاع میکنیم. شما نمیخواهد به این جنگها توجهی بکنید."
البته آمریکا میگوید از دموکراسی و آزادی دفاع میکند، اما وقتی نگاه میکنید، عربستان و امارات و سایر پادشاهیهای عربی تحت حمایت واشنگتن هستند که بویی از دموکراسی و حقوق بشر نبردهاند. اینها هم هر وقت میخواهند به کشوری مانند ایران یا سوریه یک کشورهای دیگر حمله کنند، حرف از دموکراسی و حقوق بشر میزند که همهاش تبلیغات است. تروریستهای مجاهدین خلق را در تلویزیون نشان میدهند و وانمود میکنند اینها مبارزین در زمینه دموکراسی هستند. هیچگاه درباره دموکراسی در کشورهایی حرف نمیزنند که تحت حمایت آمریکا هستند یا واشنگتن در آنها پایگاه نظامی دارد. در حالی که این کشورها ذرهای حقوق بشر را رعایت نمیکنند.
واشنگتن از کشورهایی حمایت میکند که بویی از دموکراسی نبردهاند
سؤال:: حرفهایی که میزنید خیلی "ایرانی" است. مانند این است که یک مقام ایرانی دارد صحبت میکند. خودتان فکر میکنید چهقدر تحت تأثیر ایران قرار گرفتهاید؟
من فکر نمیکنم حرفهایی که میزنم لزوماً "ایرانی" باشد. من عاشق ایران هستم، عاشق انقلاب ایران هستم، عاشق اتفاقاتی هستم که اینجا افتاده است، اما آمریکا هم با یک انقلاب آغاز شد. آمریکاییها هم با آزادی از دست انگلیسها یک کشور تشکیل دادند. آنها هم گفتند نمیخواهیم تحت استعمار انگلستان باشیم. میتوان تاریخی از افرادی را مطالعه کرد که در آمریکا با امپراتوری و جنگ و سرکوب مخالف بودهاند.
تاریخ آمریکا را اینگونه آموزش میدهند که با "توماس جفرسون" آغاز شد، سپس "آبراهام لینکلن"، بعد "مارتین لوتر کینگ" و "کندی" و اکنون اوباما. اما این واقعیت تاریخ آمریکا نیست. تاریخ آمریکا همواره درگیری میان دو موضع بوده است. موضع غالب متعلق به سفیدپوستهای استعمارگر، نژادپرست، غارتگر و طمع بوده است. با این حال، زیر سطح جامعه، همیشه یک موضع مخالف با اینها هم وجود داشته است. زمانی که بردهداری در آمریکا وجود داشت، انقلابهای گستردهای هم توسط بردهها شکل گرفت. از زمانی که کاپیتالیسم صنعتی در آمریکا شکل گرفته کارگرها دائماً تجمعهای بزرگی کردهاند و خواستار برخورد عادلانه و برخورداری از یک زندگی مناسب شدهاند. هرگاه آمریکا درگیر جنگی شده است، مردمی بودهاند که به آن اعتراض کنند و خواهان صلح باشند.
بنابراین این تصویر ملیگرا و متحدی که رسانههای آمریکا از این کشور نشان میدهند، صحت ندارد. من به عنوان یک منتقد دولت، خودم را ادامهدهنده راهی میبینم که همیشه وجود داشته است. راه افرادی که به دنبال عدالت و حقیقت هستند، میخواهند پشت دروغها را ببینند و به میلیاردرها اعتماد ندارند.
سؤال:: ارتباط عربستان که یک کشور اسلامی است با آمریکا از کجا اینقدر صمیمی شده است؟
پادشاهی و رژیم سعودی همیشه عروسکی در دست آمریکا و بانکدارهای غربی بوده است و بیسروصدا و بهرغم حرفهایی که میزند، همسو با غرب و صهیونیستها بوده است. نفت سعودیها تا حد زیادی تحت کنترل شرکتهای نفتی غربی است، چه اکسانموبیل، چه بریتیشپترولیوم و چه شرکتهای دیگر. واقعیت این است. سلاحهای سعودی هم همه منحصراً از آمریکا خریداری شدهاند. اما توانستهاند حکومتی را به راه بیندازند که خودش را یک حکومت اسلامی نشان میدهد، در حالی که جامعهشان مملو از اختلاف و فاصله با اصول اسلام است. این کشور به هیچ عنوان مستقل نیست و هر کاری که انجام میدهد با اجازه واشنگتن باید باشد. فکر میکنم صبح که بیدار میشوند قبلش از آمریکا اجازه میگیرند.
بمبهای سعودی با فرماندهی آمریکا بر سر یمن فرود میآید
آمریکا نمیخواهد مستقیماً دست به جنایتهای بزرگ بزند، بنابراین به عربستان دستور میدهد این کارها را بکند، تا بعدها بگوید ما نبودیم فلان کار را کردیم، عربستانیها بودند. این اتفاق اکنون در یمن میافتد. والاستریتژورنال به این قضیه اعتراف کرده است که وقتی عربستانیها یمن را بمباران میکنند، فرماندهان نظامی آمریکا در اتاقهای فرماندهی سعودیها هستند و به آنها میگویند کجا را بمباران کنند.
"از هیچ چیز بیش از این ناراحت نمیشوم که دولتم برای کشتار مردم یمن سلاح تأمین میکند"
سؤال:: علتش چیست؟ آمریکا در یمن چه منافعی میتواند داشته باشد؟
آمریکا نمیخواهد یمن از کنترلش خارج شود. نمیخواهند انصارلله و ائتلافی که تشکیل دادهاند و میخواهند آزاد باشند، یمن را به کشوری مانند ایران تبدیل کنند که مقابل امپریالیسم بایستد. قبل از این انقلاب، حکومتی که در یمن بود علناً یک رژیم دیکتاتوری تحتالحمایه عربستان بود. در انتخابات هم دیدیم که با 99 درصد رأی و بدون هیچ نیروی مخالفی، با پول سعودیها انتخاب شد. دولت قبلی اجازه میداد مردم یمن به راحتی توسط پهپادهای آمریکایی کشته شوند.
واشنگتن میگوید حملات پهپادی برای هدف قرار دادن القاعده و تروریستهاست، اما واقعیت چیز دیگری است. اگر این همه فرمانده حرفهای و آموزشدیده پشت این حملات پهپادی هستند، پس چرا حملاتشان موجب از بین رفتن القاعده نمیشود؟ معلوم است مسئله، چیز دیگری است. دولت قبلی یمن با آمریکا همکاری میکرد تا این عملیاتهای پهپادی علیه مردم خود این کشور ادامه پیدا کند.
از این گذشته، دولت یمن واقعاً نماینده مردم نبود. سال 2011 وقتی بهار عربی یا بیداری اسلامی شروع شد، تظاهراتهای گستردهای در یمن برگزار شد و مردم خواهان دموکراسی واقعی و حق انتخاب دولتی شدند که واقعاً نماینده مردمش باشد. این خواستهها هیچگاه محقق نشد. در این میان، انصارلله به قویترین نیرویی تبدیل شد که خواستار استقلال بود و میخواست یمنیها یمن را اداره کنند. آیا زیادهخواهی است که بگوییم آمریکاییها باید آمریکا را اداره کنند، ایرانیها ایران را و یمنیها هم یمن را؟ مردم حق تعیین سرنوشت خود را دارند. باید کشور خودشان را خودشان اداره کنند.
اینکه بسیاری از کشورها اکنون با دولت خود درگیر هستند، یک دلیلش این است که دولتهای بیشماری در سراسر دنیا اکنون مسئول هستند تا به بانکدارهای آمریکایی و انگلیسی و به صهیونیستها جواب پس بدهند. دولتهای مستقل از نظر اقتصادی و سیاسی نیستند که نماینده مردم خود باشند.
سؤال:: از نظر شما آیا یمنیها موفق خواهند شد چنین دولتی را سر کار بیاورند؟
نمیدانم. اما هر چه که هست، ماههای آینده در سرنوشت این کشور بسیار تعیینکننده است. یمنیها در اینباره نقش مهمی دارند. مردمی که در سراسر دنیا از یمنیها حمایت میکنند هم نقش بزرگی در این میان دارند. عامل مهم دیگر این است که تلاشها برای توقف حمله سعودیها و دخالتهای آمریکا تا چه اندازه مؤثر خواهد بود.
هر اتفاقی هم که بیفتد، اراده یمنیها برای استقلال را نمیتوان با موشکهای کروز کشت
هر اتفاقی که بیفتد، فکر نمیکنم اراده مردم یمن برای استقلال، دیگر از بین رفتنی باشد. یمنیها مدتهاست برای آزادی تلاش میکند. تاریخ این کشور نشان میدهد مردم آن همواره اراده آزادی داشتهاند. گاهی به دنبال سوسیالیسم بودهاند، گاهی علیه امپریالیسم مبارزه کردهاند. این اراده را نمیتوان با موشک و بمب کشت. اکنون که ائتلافی از کشورهای آزادی خواه، ایران، روسیه، چین، ونزوئلا و کشورهای دیگر تشکیل شده است، این مسیر دیگر بازگشتی ندارد. دلیل سردرگمی و ترس در محافل قدرت آمریکا هم همین است. میدانند که این مسیر بیبازگشت است. فقط باید صبر کنیم و ببینیم چه زمانی این تحولات در سطح دنیا به نتیجه خواهد رسید و سرنوشت کره زمین بازنویسی میشود.
جنایات جنگی باید متوقف شود. صرفنظر از اینکه چه کسی مرتکب آنها میشود
سؤال:: به عنوان یک فرد رسانهای چه توصیهای برای حمایت و کمک به مردم یمن دارید؟
اولین کاری که باید در رسانهها انجام شود این است که دروغهای پیرامون این جنگ رسوا شود. باید نشان دهیم که این یک جنگ شیعه و سنی نیست. بلکه جنگ علیه ائتلافی از شیعیان و سنیهای یمنی است که نمیخواهند تحت سلطه غرب باشند. دومین کار این است که نشان دهیم عربستان چه دارد میکند. رسانههای آمریکایی در پوشش این اتفاقات مثلاً میگویند "امروز چند حمله هوایی علیه یمن صورت گرفت." اما باید درباره بچههایی حرف بزنیم که کشته شدهاند، خانوادههایی که خانهشان از بین رفته است، زیرساختهایی که نابود شده است. اینها هزینه زیادی برجای گذاشته است. فقط حوثیها نیستند که هدف حمله قرار میگیرند. بلکه یک کشور کامل دارد تنبیه میشود، به خاطر اینکه جرأت کرده خود را آزاد کند. باید این مسئله را به مردم بفهمانیم. مردم باید بفهمند در یمن چه اتفاقی دارد میافتد.
نکته دیگر این است که دورویی آمریکاییها و عربستانیها را افشا کنیم. باید بگوییم که یمن در راه رسیدن به یک قانون اساسی دموکراتیک است، اما آمریکا طرف یک نظام کاملاً مستبد را گرفته است که هر روز سر از تن مردم خود جدا میکند. آمریکا با کشورهایی مانند امارت متحده عربی همراه شده که همه نوع تخطی از حقوق بشر را در پرونده دارند، تنها برای اینکه کشوری را سرکوب کنند که میخواهد دموکراسی برای خودش بسازد. هر وقت میبینید اوباما دارد درباره دموکراسی و حقوق بشر حرف میزند، از او بپرسید چرا از کشوری مانند عربستان دفاع میکند و از طرف دیگر دموکراسی را در یمن سرکوب مینماید.
سؤال:: آیا نمیترسید در این کاروان شما را بکشند؟ مگر این مسئله تا چه اندازه برایتان مهم است؟
به نظر من این سفر فوقالعاده مهم است و هیچ کاری اخلاقیتر از رساندن کمکهای بشردوستانه به مردم نیست. تحت قوانین بینالمللی کاملاً به رسمیت شناختهشده است که رساندن کمکهای انساندوستانه به مناطق جنگ زده قانونی است. هلال احمر ایران که این کشتی را مدیریت میکند، در قوانین بینالمللی به رسمیت شناختهشده است. اگر عربستان یا هر کشور دیگری بخواهد به این کشتی حمله کند، مرتکب سنگینترین نوع جنایت جنگی شده است.
با این حال، این ریسکی است که من مایلم بپذیرم. هیچ چیزی افتخارآمیزتر از این نیست که همراه این کشتی سفر کنم. بسیار افتخار میکنم که همراه دوستان ایرانیم در این کشتی حضور داشته باشم. فقط امیدوارم بتوانیم به یمن برسیم و این کمکها را به دست مردم برسانیم.
سؤال:: ظاهراً از سؤال قبلیام شوکه شدید. آیا قبل از این فکر کرده بودید که ممکن است به این کشتی حمله شود و جان خود را از دست بدهید؟
البته که فکر کرده بودم. همه ما قبل از این سفر به این موضوع فکر کردهایم. من هم قبل از این سفر به موضوع کشته شدنم فکر کردهام و خودم را برای آن آماده کرده ام.
سؤال:: اما باز هم باعث نشده که تصمیمتان عوض شود.
نه باعث نشده است. مردم برای آنکه بتوانند کمکهای انساندوستانه به غزه برسانند، کشته شدهاند. مردم برای آنکه دنیا را اصلاح کنند و کار درست را انجام بدهند، کشته شدهاند. جمله معروفی هست که میگوید: اگر شما چیزی در زندگیتان ندارید که حاضر باشید برایش جانتان را بدهید، یعنی زندگی نکردهاید. فکر میکنم دقیقاً همینطور است. اگر به این دیدگاه معتقد باشید که هیچ چیزی اهمیت ندارد، در واقع زندگی نمیکنید. زندگی کردن و انسان بودن یعنی پیدا کردن عدالت و حقیقت و به خطر انداختن جان خود برای رسیدن به این اهداف.