خانم برومند، این روزها بازپخش سریال آرایشگاه زیبا از شبکه آیفیلم را میبینید؟
گفتی شبکه آیفیلم؟ شمارهای از آنها داری به من بدهی؟
چطور مگه؟ اتفاقی افتاده؟
سریال آب پریا را به عنوان یک کار کودک تبلیغ میکنند. ما کجا گفتهایم که این سریال برای کودکان است؟! اصلا مگر در گروه کودک ساخته شده است؟! آب پریا برای همه مقاطع سنی است. نمیدانم چرا این کارها را میکنند؟
سریال آرایشگاه زیبا را میبینید؟
یکی دو بار اتفاقی دیدهام.
چگونه است که این سریال با وجود گذشت نزدیک به 25 سال از ساخت آن محبوب و دیدنی است؛ چه برای آنهایی که قبلا آن را دیدهاند و چه نسل جدید که برای مرتبه اول به تماشای آن نشستهاند؟
البته این استقبال باعث خوشحالی من است. آن زمان آرایشگاه زیبا را حساب شده ساختیم. کاملا فکر کردیم که چگونه یک سریال میتواند برای مردم دوستداشتنی و جذاب بوده و در عین حال حرفی هم برای گفتن داشته باشد. عمق داشته باشد و نه فقط یک لایه رویی و جنبه سرگرمکننده. هر کس به فراخور توانایی دریافتش برداشتهایی از سریال داشته باشد. من سریالی مانند آرایشگاه زیبا را اثری با لایههای متعدد میدانم. در زمان نگارش فیلمنامه سریال نهایت دقت را میکردیم. یک تیم روی فیلمنامه کار میکردند. من هم حساسیت زیادی به خرج میدادم. فیلمنامه بارها بازنویسی شد. بازنویسی نهایی را هم خودم با دقت زیاد انجام دادم و از هیچ چیز نمیگذشتم. در شکل و فرم و دیالوگنویسی دقت زیادی میکردیم. نوع دیالوگنویسی سریال خودش یک درس است. شخصیتهای متعدد سریال هر یک با توجه به خاستگاه فرهنگی و اجتماعی متفاوتشان کلام و سخن و بیان مخصوص به خود را دارند. دیالوگ شخصیتها را نمیتوان عوض کرد. بیننده حتی با چشم بسته و به صرف شنیدن یک دیالوگ میتواند حدس بزند که دیالوگ از جانب کدام شخصیت گفته شده است. آن زمانها در سریالسازی به چیزهایی دقت میشد که این روزها توجه چندانی به آنها نمیشود.
با من موافقید که سریال آرایشگاه زیبا یکی از واقعیترین آثار شماست و شخصیتهایش بشدت واقعی هستند؟
مشکل من این است که اثرم را با دیگر کارهای خودم مقایسه میکنند. اگر سریالهایم را با آثار دیگر کارگردانان قیاس میکردند شاید نقطه تمایزشان بیشتر آشکار میشد. شخصیتهای سریالهای «هتل» و «تهران-11» هم بشدت واقعی بودند. سبک و ساختار اپیزودیک آرایشگاه زیبا را که دارای یک خط قصه ثابت بود و در هر قسمت اتفاقاتی در آن رخ میداد در اکثر کارهای بعدیام ادامه دادم.
شانس دیگرم در سریال آرایشگاه زیبا همکاری با گروهی از بزرگان بازیگری بود. از مهین دیهیم و رقیه چهرهآزاد و مهری ودادیان و مهری مهرنیا گرفته تا حسین کسبیان و سروش خلیلی و محمد ورشوچی و مرتضی احمدی. از آنها ادب و اخلاق حرفهای را آموختم. اینها را از صمیم قلب میگویم نه از این بابت که دیگر در میان ما نیستند. هنرمندان درجه یکی مانند رضا بابک، فاطمه معتمدآریا، حمید جبلی و ایرج طهماسب در این سریال هنرنمایی کردند. آرایشگاه زیبا یک کار گروهی جذاب بود. اتفاقا خیلی هم خرج کمی برداشت. تمام لوکیشنهای داخلی سریال مثل آرایشگاه و خانه دکور بود. ساختن دکور در آن سالها مقرون بهصرفه بود، چرا که سازمان صداوسیما کارگاه دکور داشت. این روزهاست که ساختن دکور گران تمام میشود. ضمنا این سریال یک کار درونسازمانی بود و در آن سالها هنوز تهیهکنندگان خارج از سازمان صداوسیما راهی به آن نداشتند. ما سریال آرایشگاه زیبا را با هزینه ساخت دقیقهای 6700 تومان تحویل صداوسیما دادیم.
در این سالها وسوسه نشده اید که آرایشگاه زیبا2 را بسازید؟
(میخندد) من معمولا خیلی وسوسه نمیشوم که قسمت دومی هم بسازم. شهر موشها هم خیلی اتفاقی شد.
به نظرتان شرایط فراهم نیست که قصه جدیدی در ادامه این سریال شکل بگیرد؟
میگویند که یک رودخانه فقط یک بار از مسیرش عبور میکند. یک اثر تا به مرحله تولید برسد باید یک سری فضا و شرایط فراهم و مهیا شود. معمولا به سختی میتوان آن فضا و الزامات را دوباره احیا کرد. حتی شاید آن صداقت اولیه هم زیر سوال برود. گرچه خیلی از همکاران ما این کار را کردند و اتفاقا موفق هم بودند. ساخت قسمت دوم این سریال شاید همان سالها امکانپذیر بود اما حالا دیگر نه. همان زمان هم تا 2 سال اجازه نمیدادند سریال پخش شود. ایرادهای بنی اسرائیلی میگرفتند. مثلا میگفتند چرا مرحوم کسبیان اینقدر شاهنامه میخواند یا لهجه محمود بصیری قزوینی است! 2 سال طول کشید تا سریال نمایش داده شد.
چندی پیش در برنامه خندوانه از آرزوی تان برای ساخت «خونه مادربزرگه3» سخن گفتید. این موضوع جدی است یا فقط در حد همان آرزو؟
آرزو که نه، من هر کاری را که اراده کنم انجام میدهم اما شرایط کار در تلویزیون به خصوص برای کودکان پیچیده شده است. بی پولی سازمان صداوسیما هم مزید بر علت شده. با این حال باید شرایط ساخت ادامه خونه مادربزرگه فراهم باشد.