به گزارش مشرق، نمازگزاری که با پروردگار خویش مناجات می کند هنگام رکوع، گرچه پشت و گردن خویش را به جلو می کشد و سپس برای فرمان بردن از خداوند می ایستد و خویش را استوار می کند ولی همه این ها نسبت به دشمن خدا و دشمن امر و نهی اوست که همان شیطان فریبکار، نفس امّاره و دنیای سرتاپا فریب باشد. اما نسبت به خداوند متعال هر قیامی نزد او قعود و هر اعتدال و استقامتی نزد او خمیدگی و هر گردن کشیدنی نزد او شکستگی است؛ زیرا هر زنده ای نسبت به او مرده، و هر دانایی نسبت به او نادان و هر توانایی نسبت به او ناتوان است چون هر چیزی نسبت به وجه الله باقی نابود و فانی شدنی است.
هر مالکی غیر او مملوک و هر دانایی غیر او یادگیرنده است
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: "كُلُّ قَوِیٍّ غَیْرَهُ ضَعِیفٌ وَ كُلُّ مَالِكٍ غَیْرَهُ مَمْلُوكٌ وَ كُلُّ عَالِمٍ غَیْرَهُ مُتَعَلِّمٌ وَ كُلُّ قَادِرٍ غَیْرَهُ یَقْدِرُ وَ یَعْجِزُ وَ كُلُّ سَمِیعٍ غَیْرَهُ یَصَمُّ عَنْ لَطِیفِ الْأَصْوَاتِ- وَ یُصِمُّهُ كَبِیرُهَا وَ یَذْهَبُ عَنْهُ مَا بَعُدَ مِنْهَا وَ كُلُّ بَصِیرٍ غَیْرَهُ یَعْمَى عَنْ خَفِیِّ الْأَلْوَانِ وَ لَطِیفِ الْأَجْسَام وَ كُلُّ ظَاهِرٍ غَیْرَهُ غَیْرُ بَاطِنٍ وَ كُلُّ بَاطِنٍ غَیْرَهُ غَیْرُ ظَاهِرٍ / هر توانایی جز خداوند ناتوان، و هر مالک و متصرفی غیر او مملکوک و هر دانایی جز او یادگیرنده است و هر قادر و توانایی جز او در برخی امور توانا و در پاره ای ناتوان است و هر شنونده ای جز او از درک صداهای ضعیف کر است و صداهای قوی نیز او را کر می کند و هر بینایی جز او نابیناست و جز او هر آشکاری پنهان است و هر پنهانی جز او آشکار نیست."
راز نهان تنزل در رکوع و سجود
نمازگزاری که با خدا مناجات می کند باید خم شود و رکوع کند یا سجده به جای آورد تا هر آنچه راز نهان در مرحله تنزّل است به شکل رکوع و سجود نمودار شود. چنان که خم کردن پشت و کشیدن گردن به علامت آماده بودن برای جانبازی گرچه عنوان رکوع یا سجود بر خداوند متعال را همچنان داراست لیکن نسبت به دشمنان دین خدا قیام و استواری است. همان گونه قیام نیز گرچه برای دفاع از کیان دین، قیام به شمار می آید ولی نسبت به حضرت قیّوم محض، کرنش و انحطاط است چنان که امیر موحّدان علی علیه السلام درباره خداوند فرمود: "غنی کلّ فقیر و عزّ کلّ ذلیل و قوّه کلّ ضعیف / خداوند متعال بی نیازکننده هر فقیر و عزت بخش هر ذلیل و توانایی دهنده هر ناتوان است" زیرا هر چیزی نزد خداوند، خاکسار و ساجد است و هیچ سود و زیان چیز دیگر را دارا نیست.
بنابراین اولا هر توانایی در قیاس با خداوند متعال ناتوان است. ثانیا گرچه نسبت به احیا و زنده کردن امر و فرمان خداوند و دفاع از دین او توانمند باشد ولی توانایی اصیل و ذاتی او نیست بلکه به طفیل و پیروی از توانایی قادر مطلق است زیرا نیروی او برخاسته از توانایی خداوندی است که نیروبخش هر ناتوان است.
از این رو نباید امر بر هیچ کس اشتباه شود و خود را نیرومند ببیند بلکه بر انسان است که نخست خردمند باشد سپس همه دستگاه های ادراکی و تحریکی خویش را که از پیروان و همراهان خرد هستند به پیروی از خرد و تعقل وادار کند و این گونه بیندیشد که با نیرو و توان خداوند است که می ایستد و می نشیند و قیام می کند و خم می شود و دفاع می کند و حمله ور می شود و بر همین منوال است سایر اوصافی که برخی از آن ها نسبت به خداوند سنجیده می شود و برخی نسبت به دفاع از حرمت های دین او.
رکوع و نیز سجود از ارکان اساسی و اصلی نماز به شمار می آید و نمادی از فروتنی و تسلیم در آستانه و ساحت ربوبی محسوب می شود. از این رو در آیاتی چند از قرآن گاه بنده به نماز و به برپاداری آن مأمور است و گاهی او را به برپاداری رکوع و سجود دستور داده اند مانند: "یا ایها الّذین امنوا ارکعوا واسجدوا و اعبدوا ربّکم وافعلوا الخیر لعلّکم تفلحون / ای کسانی که ایمان آورده اید رکوع و سجود کنید و پروردگارتان را بپرستید و کار خوب انجام دهید. باشد که رستگار شوید"
پاسخ امیرالمؤمنین (ع) به راز سجود
هر یک از رکوع و سجود نوعی خضوع عملی در پیشگاه خدای متعال است لذا در هر یک نوعی خضوع قولی نیز مقرر شده و در هر دو تسبیح - "سبحان ربّی العظیم و بحمده" و "سبحان ربّی الاعلی و بحمده" – تشریع شده است. صدوق رحمه الله در کتاب "علل الشرایع" علت آن را این گونه بیان کرده که بنده با فروتنی، افتادگی، پرستش، پارسایی، خواری، رام و تسلیم بودن، تواضع و نزدیک شدن به پروردگار، تقدیس کننده او، بزرگ دارنده و شاکر آفریننده و روزی رسان خویش است.
اما دریاره دو بار سجده کردن و ذکر ویژه آن روایتی نقل شده که شاهد گفته پیشین است؛ از امیرالمؤمنین علیه السلام درباره معنای سجود پرسش شد. حضرت فرمود: خدایا مرا از آن آفریدی یعنی از خاک. معنای سر برداشتن از سجود این است که مرا از زمین خارج کردی و سجده دوم، یعنی دوباره مرا به زمین بازخواهی گردانید و سر برداشتن از سجده دوم یعنی دگر بار مرا از زمین بیرون می آوری و معنای گفتن "سبحان ربّی الاعلی و بحمده" این است که "سبحان" به معنای منزه داشتن پروردگار و "اعلی" یعنی در آسمان ها برتر و بالاتر به گونه ای است که همه بندگان پایین تر از اویند و همه را با بلندمرتبه گی خویش مقهور ساخته، تدبیر امور به دست اوست و نیکی ها و برتری ها به سوی او بالا می روند.
دیدگاه پیشوایان دین درباره چرایی دو سجده بودن نماز
پیشوایان دین علیه السلام درباره علت دو سجده فرموده اند: چون پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم در شب معراج به آسمان بالا رفت و عظمت پروردگارش را مشاهده کرد به سجده افتاد. وقتی سر از سجده برداشت باز عظمت پروردگار را مشاهده کرد دوباره به سجده رفت. بر این اساس سجده دو بار واجب شده است.
بنابراین نمازگزاری که به راز نماز آشناست هرچه را در توجیه احکام، اذکار و افعال نماز گفته شده و یا ذکر می شود وسیله شهود چیزی قرار می دهد که نزد خداوند گنجینه است و برای خواص اولیای او ذخیره شده و عبارت است از "اسماء الحسنی" نام های نیک و صفات برتر خداوند.
بنده رازجو پس از سیر به سوی آن ها به جانب "شدن" می گردد زیرا حرک و سیر، مقدمه شدن است و شدن همان راز واقعی نماز است و پایین تر از آن هرچه گفته شده یا می شود، همه از قبیل آداب، حکمت ها و سنت هایی است که ذاتا هیچ ربطی به راز و نهان نماز ندارد که امری عینی، خارجی و تکوینی است چون این ها کجا و یک سلسله مفاهیم ذهنی یا احکام اعتباری کجا که خارج از جهان اعتبار هیچ اثری برای آن ها نیست.
منبع: کتاب رازهای نماز/آیت الله جوادی آملی
هر مالکی غیر او مملوک و هر دانایی غیر او یادگیرنده است
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: "كُلُّ قَوِیٍّ غَیْرَهُ ضَعِیفٌ وَ كُلُّ مَالِكٍ غَیْرَهُ مَمْلُوكٌ وَ كُلُّ عَالِمٍ غَیْرَهُ مُتَعَلِّمٌ وَ كُلُّ قَادِرٍ غَیْرَهُ یَقْدِرُ وَ یَعْجِزُ وَ كُلُّ سَمِیعٍ غَیْرَهُ یَصَمُّ عَنْ لَطِیفِ الْأَصْوَاتِ- وَ یُصِمُّهُ كَبِیرُهَا وَ یَذْهَبُ عَنْهُ مَا بَعُدَ مِنْهَا وَ كُلُّ بَصِیرٍ غَیْرَهُ یَعْمَى عَنْ خَفِیِّ الْأَلْوَانِ وَ لَطِیفِ الْأَجْسَام وَ كُلُّ ظَاهِرٍ غَیْرَهُ غَیْرُ بَاطِنٍ وَ كُلُّ بَاطِنٍ غَیْرَهُ غَیْرُ ظَاهِرٍ / هر توانایی جز خداوند ناتوان، و هر مالک و متصرفی غیر او مملکوک و هر دانایی جز او یادگیرنده است و هر قادر و توانایی جز او در برخی امور توانا و در پاره ای ناتوان است و هر شنونده ای جز او از درک صداهای ضعیف کر است و صداهای قوی نیز او را کر می کند و هر بینایی جز او نابیناست و جز او هر آشکاری پنهان است و هر پنهانی جز او آشکار نیست."
راز نهان تنزل در رکوع و سجود
نمازگزاری که با خدا مناجات می کند باید خم شود و رکوع کند یا سجده به جای آورد تا هر آنچه راز نهان در مرحله تنزّل است به شکل رکوع و سجود نمودار شود. چنان که خم کردن پشت و کشیدن گردن به علامت آماده بودن برای جانبازی گرچه عنوان رکوع یا سجود بر خداوند متعال را همچنان داراست لیکن نسبت به دشمنان دین خدا قیام و استواری است. همان گونه قیام نیز گرچه برای دفاع از کیان دین، قیام به شمار می آید ولی نسبت به حضرت قیّوم محض، کرنش و انحطاط است چنان که امیر موحّدان علی علیه السلام درباره خداوند فرمود: "غنی کلّ فقیر و عزّ کلّ ذلیل و قوّه کلّ ضعیف / خداوند متعال بی نیازکننده هر فقیر و عزت بخش هر ذلیل و توانایی دهنده هر ناتوان است" زیرا هر چیزی نزد خداوند، خاکسار و ساجد است و هیچ سود و زیان چیز دیگر را دارا نیست.
بنابراین اولا هر توانایی در قیاس با خداوند متعال ناتوان است. ثانیا گرچه نسبت به احیا و زنده کردن امر و فرمان خداوند و دفاع از دین او توانمند باشد ولی توانایی اصیل و ذاتی او نیست بلکه به طفیل و پیروی از توانایی قادر مطلق است زیرا نیروی او برخاسته از توانایی خداوندی است که نیروبخش هر ناتوان است.
از این رو نباید امر بر هیچ کس اشتباه شود و خود را نیرومند ببیند بلکه بر انسان است که نخست خردمند باشد سپس همه دستگاه های ادراکی و تحریکی خویش را که از پیروان و همراهان خرد هستند به پیروی از خرد و تعقل وادار کند و این گونه بیندیشد که با نیرو و توان خداوند است که می ایستد و می نشیند و قیام می کند و خم می شود و دفاع می کند و حمله ور می شود و بر همین منوال است سایر اوصافی که برخی از آن ها نسبت به خداوند سنجیده می شود و برخی نسبت به دفاع از حرمت های دین او.
رکوع و نیز سجود از ارکان اساسی و اصلی نماز به شمار می آید و نمادی از فروتنی و تسلیم در آستانه و ساحت ربوبی محسوب می شود. از این رو در آیاتی چند از قرآن گاه بنده به نماز و به برپاداری آن مأمور است و گاهی او را به برپاداری رکوع و سجود دستور داده اند مانند: "یا ایها الّذین امنوا ارکعوا واسجدوا و اعبدوا ربّکم وافعلوا الخیر لعلّکم تفلحون / ای کسانی که ایمان آورده اید رکوع و سجود کنید و پروردگارتان را بپرستید و کار خوب انجام دهید. باشد که رستگار شوید"
پاسخ امیرالمؤمنین (ع) به راز سجود
هر یک از رکوع و سجود نوعی خضوع عملی در پیشگاه خدای متعال است لذا در هر یک نوعی خضوع قولی نیز مقرر شده و در هر دو تسبیح - "سبحان ربّی العظیم و بحمده" و "سبحان ربّی الاعلی و بحمده" – تشریع شده است. صدوق رحمه الله در کتاب "علل الشرایع" علت آن را این گونه بیان کرده که بنده با فروتنی، افتادگی، پرستش، پارسایی، خواری، رام و تسلیم بودن، تواضع و نزدیک شدن به پروردگار، تقدیس کننده او، بزرگ دارنده و شاکر آفریننده و روزی رسان خویش است.
اما دریاره دو بار سجده کردن و ذکر ویژه آن روایتی نقل شده که شاهد گفته پیشین است؛ از امیرالمؤمنین علیه السلام درباره معنای سجود پرسش شد. حضرت فرمود: خدایا مرا از آن آفریدی یعنی از خاک. معنای سر برداشتن از سجود این است که مرا از زمین خارج کردی و سجده دوم، یعنی دوباره مرا به زمین بازخواهی گردانید و سر برداشتن از سجده دوم یعنی دگر بار مرا از زمین بیرون می آوری و معنای گفتن "سبحان ربّی الاعلی و بحمده" این است که "سبحان" به معنای منزه داشتن پروردگار و "اعلی" یعنی در آسمان ها برتر و بالاتر به گونه ای است که همه بندگان پایین تر از اویند و همه را با بلندمرتبه گی خویش مقهور ساخته، تدبیر امور به دست اوست و نیکی ها و برتری ها به سوی او بالا می روند.
دیدگاه پیشوایان دین درباره چرایی دو سجده بودن نماز
پیشوایان دین علیه السلام درباره علت دو سجده فرموده اند: چون پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلّم در شب معراج به آسمان بالا رفت و عظمت پروردگارش را مشاهده کرد به سجده افتاد. وقتی سر از سجده برداشت باز عظمت پروردگار را مشاهده کرد دوباره به سجده رفت. بر این اساس سجده دو بار واجب شده است.
بنابراین نمازگزاری که به راز نماز آشناست هرچه را در توجیه احکام، اذکار و افعال نماز گفته شده و یا ذکر می شود وسیله شهود چیزی قرار می دهد که نزد خداوند گنجینه است و برای خواص اولیای او ذخیره شده و عبارت است از "اسماء الحسنی" نام های نیک و صفات برتر خداوند.
بنده رازجو پس از سیر به سوی آن ها به جانب "شدن" می گردد زیرا حرک و سیر، مقدمه شدن است و شدن همان راز واقعی نماز است و پایین تر از آن هرچه گفته شده یا می شود، همه از قبیل آداب، حکمت ها و سنت هایی است که ذاتا هیچ ربطی به راز و نهان نماز ندارد که امری عینی، خارجی و تکوینی است چون این ها کجا و یک سلسله مفاهیم ذهنی یا احکام اعتباری کجا که خارج از جهان اعتبار هیچ اثری برای آن ها نیست.
منبع: کتاب رازهای نماز/آیت الله جوادی آملی