آنها معمولا به کتابفروشیها سر میزنند و از هر کتاب تازهای که پیشنهاد شود استقبال میکنند، اما تنها مرجعشان برای انتخاب کتاب و روند مطالعه، پیشنهادهایی است که از دوستان کتابخوان، کتابفروشیها و احیانا کتابدارها میگیرند. برای این دسته مرجع و منبعی دقیق نیست تا بخواهند اطلاعات جامعتری از دنیای کتاب بدست بیاورند و تلویزیون هم یا بسیار جدی و تخصصی سراغ دنیای کتاب میرود و آثاری ارائه میکند که برای ادیبان و کارشناسان ادبیات جذاب است یا گاهی در برخی برنامههایش به صورت پراکنده کتاب معرفی میکند و از این بابت است که تولد «کاغذ رنگی» در شبکه چهار را باید به فال نیک گرفت.
به رنگ شور و اندیشه
در برنامه کاغذ رنگی نه از دگردیسی معنایی صحبت میشود نه از تطور نظم در سرودههای فلان شاعر. این برنامه با شور و هیجان از اندیشه و اندیشمندی حرف میزند و تلاش میکند برای آنهایی که شور خواندن در سر دارند، اطلاعات تازه و مفید ارائه کند.
محمود فاتحی که پیش از این برنامههای کتابنامه و کتاب4 را در شبکه چهار تولید کرده، از کاغذ رنگی به عنوان یک تجربه خیلی موفق یاد میکند و از مخاطبان متنوع و متعدد این برنامه خبر میدهد. او و همکارانش در شبکه چهار بر آن شده بودند برنامهای گزارشی درباره کتاب بسازند تا به جای مباحث سنگین و تخصصی، حرفهایی بزند که برای طیف بیشتری از مخاطبان قابل درک و جذاب باشد. همفکری و تعامل در اتاق فکر گروه اندیشه شبکه چهار با حضور فاتحی به تولد کاغذ رنگی انجامید و طی شش ماه که این برنامه از شبکه چهار به نمایش درمیآید، تعداد مخاطبانش از کتابنامه و کتاب4 پیشی گرفته است.
فاتحی میگوید: بچههای گروه برنامهساز نمیخواستند مخاطب احساس کند برنامه برای خواص و اهل فن ساخته شده است و طوری آن را اداره میکنند که هر کسی با هر میزان سواد اما علاقهمند کتاب بتواند با آن ارتباط برقرار کند.
کاغذ رنگی بخشهای متنوعی دارد که در طراحی تمامی آنها ایجاد شور و شوق برای مطالعه بیشتر و مفیدتر مدنظر بوده است. بهعنوان نمونه بخش سیر مطالعاتی به مخاطب راهکارهایی ارائه میکند تا بهتر و مفیدتر درباره یک موضوع خاص مطالعه کند. مثلا اگر کسی علاقهمند خواندن کتابهایی درباره جنگ جهانی اول باشد، کاغذ رنگی به او پیشنهاد میدهد با چه کتابی شروع کند و چطور پلهپله پیش برود تا اطلاعات عمیقتری کسب کند یا مثلا همین کار را برای علاقهمندان فلسفه و آشنایی و درک آن انجام میدهد.
بخش معرفی کتاب که بخش اصلی و جدی در برنامههای کتابمحور است، شکل و شمایلی پویا دارد. گزارشگر برنامه به کتابفروشیهای شهر سر میزند و در همان فضا کتابهای مورد نظر را معرفی میکند؛ کتابهایی که ممکن است تازه منتشر شده باشند یا مدتی از نشرشان گذشته باشد، اما در هر صورت ارزش خواندن دارند.
در میان کتابهای این بخش میتوان بهترین آثار منتشر شده در حوزه فلسفه، هنر، رمان، دین، زندگی، کودک و نوجوان، خانواده و بسیاری موضوعات دیگر را پیدا کرد.
بخش گفتوگوی کاغذ رنگی هم شکل و شمایل متفاوتی دارد و به گفتوگوهایی که در برنامههای کتابمحور شاهد بودهایم، شبیه نیست. در این برنامه مجری با نویسنده، شاعر، مترجم یا هر کس دیگری که مهمان اوست صمیمانه درباره موضوعات متنوع اما مرتبط با کتاب گپ میزند. در این بخش زندگینامه مهمان برنامه به مخاطب ارائه میشود و ممکن است مجری پرسشهای کمی شخصی، اما مرتبط با کتاب هم مطرح کند.
مارال دوستی به عنوان مجری این بخش همه تلاشش را میکند تا گفتوگویی صمیمانه و شاد، اما در عین حال مفید و آموزنده به مخاطبان ارائه کند. البته نباید سهم مهمانان را در جذابیت برنامه نادیده گرفت؛ این بخش از برنامه علاوه بر بهترینهای حوزه ادبیات، گاهی سراغ افراد سرشناسی میرود که با دنیای کتاب ارتباط دارند؛ کسانی چون عادل فردوسیپور که دستی به قلم دارد و مینویسد یا آهو خردمند که از مترجمان شناختهشده ادبیات نمایشی است.
مهمانان برنامه کاغذ رنگی به نویسندگان و شاعران و مترجمان محدود نمیشود. گاهی ممکن است سراغ طراحان گرافیک برود و مثلا با ابراهیم حقیقی درباره پوستر نمایشگاه کتاب حرف بزند. زیباسازی کتاب، طراحی روی جلد و مواردی از این دست هم در برنامه کاغذ رنگی مورد توجه قرار گرفته است.
«چگونه بنویسید» از بخشهای جذاب برنامه برای همه آنهایی است که به نوشتن علاقه دارند و میخواهند نویسندگی را تجربه کنند. این بخش از برنامه به مخاطبان آموزش میدهد چطور ذهنیاتشان را روی کاغذ بیاورند و گاهی تکنیکهای کوچکی از مهارت بزرگ نویسندگی را به آنها آموزش میدهد.
بخش برترینها هم به دلیل آمار جذابی که ارائه میکند، کاغذ رنگی را تماشایی کرده است. در این بخش به برترینهای حوزه کتاب اشاره میشود مثلا فهرست بیشترین ترجمههای دنیا یا شاعرانی که بیشترین منظومههای شعری را داشتهاند در این برنامه به اطلاع مخاطبان میرسد.
کاغذ رنگی گاهی درباره رویدادهای مهم مربوط به کتاب هم گزارشهایی ارائه میکند. این برنامه گرچه در ایام برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، هر روز به صورت زنده به مخاطبان ارائه میشد، در شرایط عادی هر هفته ممکن است درباره یکی از رویدادهای خاص ادبی گزارشی را به مخاطب ارائه کند؛ اتفاقی مانند مراسم رونمایی از یک کتاب یا جلسات شعرخوانی یا هر اتفاق دیگری که به کتاب مرتبط باشد.
در مجموع ساختار برنامه و تنوع بخشهای آن باعث ایجاد شور و طراوت شده و شاید به همین دلیل است که مخاطبان زیادی کاغذرنگی را تماشا میکنند.
صمیمیت با یار مهربان
کاغذ رنگی علاوه بر رنگ و لعاب متنوع و بخشها و موضوعات متعدد، لحن صمیمانهای دارد و از تکلف دوری جسته است. بخشی از این لحن به ساختار ساده و گزارشی برنامه و حضور کارشناس برنامه در کتابفروشیها و معرفی ساده و صمیمانه کتابها برمیگردد و بخشی از آن به شیوه اجرای مارال دوستی برمیگردد.
فاتحی میگوید: خانم دوستی ید طولایی در کتابخوانی دارد، فضای نشر را خوب میشناسد و از نزدیک دستی بر آتش دارد. او به عنوان یک برنامهساز، ایدههای خوبی دارد، به عنوان یک مجری هم اجرایی قابل توجه ارائه میکند. همه اینها به ما کمک میکند به جای نوشتن متن و دادن آن به دست مجری، ضمن یک گفتوگوی ساده به نتیجه دلخواه برسیم.
مارال دوستی پیش از کاغذ رنگی، اجرای برنامههایی چون تصویر زندگی، رادیو هفت، مجله تئاتر و صبحی دیگر را نیز به عهده داشته است. حضورش در رادیو ساخت برنامههایی چون پرانتز باز و استودیو هشت، شاید گاهی جایی و بسیاری برنامههای دیگر را در پی داشته است. او فاتحی را فردی صاحب سلیقه میداند و همین برایش کافی بوده که اجرای برنامه کاغذ رنگی را به عهده بگیرد.
دوستی میگوید: کاغذ رنگی برنامهای است که آن را بسیار برای اجرا مناسب میدانم چون اهل کتاب خواندن هستم و محال است کتابی در دستم یا در کیفم نباشد. همیشه تلاش کردهام در هر برنامهای که مشغولم اعم از این که نویسنده باشم، سردبیر یا مجری یا تهیهکننده حتما به آن مسلط بوده و اشراف کامل داشته باشم. برای همین فکر میکنم حضورم در کاغذ رنگی قابل قبول باشد.
دوستی از آشنایی با مهمانان برنامه به واسطه مطالعه و حضور در عرصه فرهنگ و هنر میگوید، اما با این حال درباره هر مهمانی حتما مطالعاتی داشته باشد و چیزهایی پیش از برنامه دربارهاش بخواند حتی اکر مهمان یکی از صمیمیترین دوستانش باشد.
او و فاتحی همواره از نوشتن متن یا طراحی سوال برای بخش گفتوگو در برنامه پرهیز کردهاند و همواره اصل را بر تعامل و همفکری گذاشتهاند. دوستی تلاش میکند با مهمانش تعامل کند و معتقد است همیشه در جواب هرپرسشی، میتوان نکته دیگری برای پرسیدن یافت.
دوستی درباره گفتوگوهای برنامه توضیح میدهد: تلاش میکنم هیچ ابهامی درباره مبحث مورد گفتوگو باقی نماند. همیشه خودم را یک مخاطب تصور میکنم و هر چیزی را که نمیدانم یا میدانم و احساس میکنم دانستنش برای مخاطب جذاب است، میپرسم.
این مجری جوان درباره لحن کاغذ رنگی و ابعاد صمیمیت در این برنامه میگوید: وقتی از تعامل با مهمان مطرح میشود یعنی صمیمیت استاندارد رسانه در آن مدنظر قرار میگیرد. قرار است مهمان در برنامه راحت باشد و احساس بدی به او دست ندهد. مردم هم باید حس کنند بخشی از برنامه هستند نه جدا از آن. به همین دلیل فضای برنامه را تا حد استاندارد صمیمی نگه میداریم تا حرفها و گفتوگوها شنیدنیتر و دیدنیتر شود.
برای او اجرای این برنامه مثل آن است که در خانه خودش نشسته با یکی از دوستانش تماس میگیرد و به او خواندن یک کتاب خوب را پیشنهاد میکند.
بخشی از صمیمیت برنامه به اجرای آن مربوط است و بخشی دیگر به فضای کلی، چینش بخشها و شیوه ارائه هر بخش. به عنوان نمونه احسان رضایی، گزارشگر برنامه که در ضمن سردبیر و مسئول محتوایی آن نیز هست، گزارشهای برنامه را تدارک میبیند، بخشی از گپ و گفتها را ارائه میکند و معرفی کتاب را نیز به عهده دارد و همه اینها را به شیوهای پویا و پرنشاط برگزار میکند.
رنگینکمانی از مخاطبان
کاغذ رنگی مخاطبان بسیاری یافته است. به گفته محمود فاتحی، پاسخهایی که به پرسش پیامکی برنامه ارسال میشود و تماسهایی که با برنامه برقرار میشود و البته ایمیلها و پیامکها حکایت از محبوبیت این برنامه نزد علاقهمندان کتاب دارد. در ایام نمایشگاه نیز خیلیها ضمن خرید کتاب به غرفه این برنامه سری زدند و نظراتشان را از نزدیک با تهیهکنندگان و دستاندرکاران برنامه در میان گذاشتند.
گویی کاغذ رنگی همانطور که از اسمش برمیآید، توانسته طیف گستردهای از مخاطبان با سلایق رنگارنگ را راضی کند، مهربانتر از بسیاری برنامههای تخصصی ظاهر شود و رابطه کتابخوانها با کتاب را مستحکم کند.